چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
معرفی كتاب غرب و دنیای اسلام
تصور شرق و غرب از یكدیگر و بهویژه تصورات عموما نادرست غرب از جهان اسلام كه نتایج تاریخی زیانباری را در سالهای اخیر متوجه امنیت و اقتصاد جهانی كرده است، موضوعیست كه در صورت عدم بهبودی میتواند بر وخامت اوضاع جهانی بیافزاید و روابط میان غرب و دنیای اسلام را در تنگناهای بیشتری فرو برد.
«غرب و دنیای اسلام» عنوان كتابیست كه ماحصل تلاشهای فكری و فرهنگی جمعی از كارشناسان مسائل اسلامی كشورهای مختلف را در خود جای داده است و از فروعات دو طرح معارض برخورد یا گفتوگوی تمدنها محسوب میشود. در این كتاب تحلیلهای مفید و راهكارهای قابلتوجهی برای بهبود روابط اسلام و غرب دیده میشود كه جالب و خواندنی هستند. صفحاتی كه پیشرو دارید كتاب مزبور را بطوراجمالی بحضور شما معرفی نموده است. لطفا توجه فرمائید.
انستیتوی روابط خارجی آلمان از سالها پیش سیاست فرهنگی و خارجی خود را بر این گذاشت كه گفتوگوهایی را با كشورهای اسلامی در قالب كنفرانسهایی با شركت روزنامهنگاران و كارشناسان علوم اسلامی و نیز دایر كردن نمایشگاههای هنری شكل دهد. این انستیتو بهویژه پس از حادثه یازدهم سپتامبر۲۰۰۱، از دانشمندان، نویسندگان، روزنامهنگاران و نمایندگان كشورهای اسلامی و آلمان برای گفتوگو دعوت به عمل آورد و در اولین اقدام خود، از كارشناسان كشورهای مختلف اسلامی خواست تا نظریات عقیدتی و تاریخی خود را در خصوص ارتباط غرب و دنیای اسلام ابراز دارند. نتایج این نظریات و عقاید در كتابی با عنوان «غرب و دنیای اسلام»[i] ــ به سه زبان آلمانی، انگلیسی و عربی، در یك جلد ــ جمعآوری و چاپ شدهاست. الویس گراففون والدبورگ سایل، رئیس این انستیتو، انتظار دارد غرب با مطالعه این كتاب سازنده، درباره انتقادها و پیشداوریهایش نسبت به جهان اسلام تامل كند. بنا به اذعان او، این برخوردهایی كه در چارچوب تلاشهایشان میان اندیشمندان شكل گرفت، نشان داد كه فرآیند گفتوگوی بین فرهنگها علاوه بر نتایج سیاسی به یادگیری نیز احتیاج دارد و لذا موسسه ابراز امیدواری میكند كه بتواند ضمن تلاش برای كسب اطلاعات، به فعالیتهای مشترك خود ادامه دهد تا از این راه به تفاهم بین فرهنگها كمك كند.
آنچه در این نوشتار مطالعه خواهید كرد ترجمه و تلخیصی از پیشگفتار رئیس موسسه و مقدمههای نوشتهشده بر كتاب مذكور در معرفی آن (به قلم دكتر یواخیم هیپلر از دانشگاه دویسبورگ و باربارا كونرت از انستیتوی روابط خارجی) میباشد كه به همراه خلاصه فصلهای هشتگانه، نتیجه و نیز معرفی اجمالی اندیشمندان تهیهكننده مطالب كتاب، ارائه میگردد.
●مقدمه اول
این كتاب در زمان حادثه یازدهم سپتامبر۲۰۰۱ منتشر شد، ضربات این حادثه نهتنها امریكا را از رویا بیرون آورد بلكه آغازگر یك دوره جدید نیز بود: تبلیغ علیه تروریسم، حمله به افغانستان و جنگ عراق و اشغال آن و بالاخره تهدید امریكا علیه سوریه و ایران. بااینكه هیچكدام از حوادث مذكور مسئولیت خاصی را متوجه امریكا و كشورهای اسلامی نمیكرد، اما از طرف عاملان معینی از غرب و دنیای اسلام كمك شد تا نزاع موجود میان آنها بهبود یابد. وضعیت متزلزل فعلی نشان میدهد كه هر دو طرف میبایست مسائل و عوامل منجر به نزاع، سوءتفاهم و تنش را درك كنند. مهمترین ویژگی كتاب «غرب و دنیای اسلام»، آن است كه چندین كارشناس مسلمان در این كتاب دیدگاهشان را درخصوص رابطه غرب و اسلام ارائه میدهند. این افراد گرچه به لحاظ اصول و زمینههای تاریخی، زبانی و اخلاقی با یكدیگر تفاوت دارند، اما در دیدگاههایشان از اشتراكات بنیانی برخوردار هستند. آنها برای فائقآمدن بر این مشكلات و حل آنها در جستجوی یك راهحل هستند و گفتوگوی زیاد یكی از این راهحلها میباشد. دنیای اسلام امروزه با تغییرجهت فرهنگی، اخلاقی و ایدئولوژیكی همراه است و لذا ارتباطات میان غرب و جهان اسلام میتواند بر نوع فهم متقابل آنان از یكدیگر تاثیر گذاشته و ازاینطریق موجب تسهیل در شكلگیری زمینههای صلح و همكاری شود. برایآنكه چنین گفتوگوهایی به اهداف موردنظر برسد، نباید هیچكدام از طرفین به تغییر در فكر و رفتار خود مجبور شود، بلكه به اصول قانونی هر دو طرف باید احترام گذاشته شود. آنگاه این سوال مطرح میشود كه چهكسی بیشتر به طرف مقابلش احترام گذاشته و او را قبول داشتهاست. چنین گفتوگوهایی میتواند رفتار و فكر مقابل را تقویت كند و هركسی میتواند از عقاید خاص خود برخوردار باشد. گفتوگوهای آنها میتواند به حل مسائل كمك كند. این گفتوگوها علاوه بر كمك به رفع تنشهای فعلی و آینده، میتواند باعث استحكام و تكامل طرفین گردد و فضایی ایجاد كند كه در آن به حكومتهای مختلف و حقوق بشر احترام گذاشته شود.
●مقدمه دوم
روابط بین كشورهای اسلامی و غرب بسیار بحرانی است. حتی اگر در گذشته تعاملی بین آنها وجود داشته است، اما اكنون پیشداوریها، تروریسم، و جنگ، تعیینكننده فكر هر دو طرف میباشد. حوادث سپتامبر۲۰۰۱ و نیز جنگ در افغانستان و عراق توجه جهانیان را به خود جلب كردهاست. بیمعنی خواهد بود اگر اختلاف میان فرهنگها و مذاهب را دشمن طبیعی طرفین بدانیم، اما بااینوجود نمیتوان نادیده گرفت كه در پشت همكاریهای كشورهای اسلامی با غرب [در حوادث مذكور]، رابطه میان آنها درحقیقت به چالش كشیده شدهاست. سرمنشأ این مشكلات مختلف است؛ از آنجمله میتوان به مسایل سیاسی، روانی و فرهنگی اشاره كرد. برای ازبینبردن این بحران، بسیار مشكل میتوان اختلافهای سیاسی و فرهنگی آنها را از بین برد. به این دلیل در سالهای اخیر كوششهایی برای گفتوگو میان فرهنگها به عمل آمدهاست تا بتوان تنش موجود در میان طرفین و نیز پیشداوریهای غلط را از بین برد.
البته این اقدامات چندان مفید نبودهاست؛ زیرا منشأ این نزاعها فقط زمینههای روانشناختی نیست بلكه این مساله در تجربیات سیاسی و تاریخی ریشه دارد. ضربات ناشی از تروریسم و جنگ عراق صرفا از طریق گفتوگو حلشدنی نیستند. تلاشهای مداوم برای مبادلات صرف مذهبی و فرهنگی كافی نیست و سمینارهای گفتوگوی بین آنها نیز نتوانسته است آنها را به شنیدن حرفهای یكدیگر ترغیب كند.
اما باوجود این مشكلات بین دو طرف، باید گفتوگوی میان آنها شدت بیشتری بگیرد و درباره مسائل مهمی كه میتواند به حل مشكلات بینجامد، صحبت و بحث شود. نكات مهمی كه باید در گفتوگوها مراعات گردد عبارتند از:
۱ــ گفتوگوهای بین آنها باید دارای عوامل متضاد زیادی برای بحث باشد.
۲ــ تبادل افكار باید برای دستیابی به تفاهمات گوناگون میان دو طرف باشد.
۳ــ در گفتوگو نباید به كسی متعرض شد و یا به عقاید و افكار كسی بیاحترامی نمود.
۴ــ با استدلالهای طرفین باید بر مبنای انتقاد و بازبینی برخورد شود و نیز برای ارزیابی مسائل باید معیار مشخصی تعیین گردد.
۵ــ باید مسائل عاطفی هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد؛ چون فرهنگ هركدام از طرفین از زیرساختاری برخوردار است كه لازم است به آن احترام گذاشته شود.
۶ــ گفتوگو نباید به سوءتفاهم بینجامد و ضمنا هركدام از دو طرف باید تمامی حدود شروط خود را در نظر بگیرد و گفتوگو را صرفا به زمینههای فرهنگی و مذهبی محدود نسازد.
●فصلهای هشتگانه كتاب
فصل اول: روابط میان غرب و كشورهای اسلامی
در فصل اول به كنفرانسها و سمینارهایی اشاره میشود كه در پنجاهسال اخیر برگزار شدهاند و در آنها گفتوگوهایی درخصوص مسائل سیاسی دنیای اسلام و غرب به عمل آمده است. این فصل سپس به اثرات حادثه یازدهم سپتامبر۲۰۰۱ اشاره میكند كه رابطه بین دو طرف را بحرانیتر نمود. پسازآن، درباره رابطه دوقطبی غرب و دنیای اسلام صحبت میشود؛ كه البته از برخی مسائل بیتوجه گذشته است. سپس تعریفی سطحی از غرب و اسلام ارائه میگردد؛ مبنیبرآنكه هركدام از آنها از چه ابعاد انسانی و مادی برخوردارند و نیز آنكه، میان آن دو نمیتوان خط ممیز خاصی تعیین كرد. نویسندگان كتاب، در این بخش سپس به نژادپرستی و دشمنی علیه مسلمانان اشاره میكند. آنان پیچیدگی روابط سیاسی و اقتصادی دو طرف را شرح داده و نشان میدهند كه روابط غرب و مسلمانان از طریق مذهب و ایدئولوژی تعیین نمیشود و سرانجام اشاره میكنند كه دشمنی میان آن دو (غرب و اسلام) نتیجه فرهنگ و مذاهب آنها نیست بلكه این دشمنی و اختلاف ریشه دیگری دارد.
▪فصل دوم: میراث گذشته
نویسندگان این بخش به تاریخ چندساله روابط میان غرب و مسلمانان اشاره میكنند و نشان میدهند كه آنها علاوه بر نزاعهای جنگی، همزیستی مسالمتآمیز و تبادل فرهنگی نیز داشتهاند. مسلمانان نمیتوانند جنگهای صلیبی را فراموش كنند، چون غربیها سعی داشتند سرزمینهای فلسطینی و دیگر سرزمینهای تحت كنترل مسلمانان را از چنگشان درآورند. مولفان سپس به نتایج شوم جنگهای صلیبی و سوءاستفاده اروپاییان از این مساله اشاره میكنند و پس از شرح این نتایج، نشان میدهند كه مستعمرهكردن كشورهای اسلامی در قرون گذشته ادامه همان جنگهای صلیبی است. در ادامه به تشكیل دولت اسرائیل اشاره میشود كه برای جامعه مسلمانان به یك درد تبدیل شده است. آنان سپس این جریان سیاسی را تا امروز دنبال نموده و اشارهای نیز به جنگ بوسنی میكنند. در ادامه این بخش، دشمنی هزارساله اروپاییان نسبت به مسلمانان و ادامه آن تا حال بازگو میگردد و سرانجام به تكرار تصویر غلط اروپاییان از مسلمانان پس از جنگ دوم جهانی اشاره شده و اثرات فعلی این مساله را برمیشمارند. به پیشنهاد مولفان، اشتباهات مذكور باید با كمك انتشارات و روزنامههای جدید مرتفع گردد.
▪فصل سوم: تصاویر غلط از اسلام
نگارندگان در این قسمت ابتدا به شكلگیری تصویر غلط از اسلام در اروپا میپردازند و میگویند كه این پدیده ریشه تاریخی در مسائل مربوط به قرون وسطی و دوران استعمار دارد كه اروپاییها با این روش قصد داشتند كشورهای اسلامی را به زیر سلطه خود درآورند؛ چنانكه تداوم آن هنوز هم در رسانههای اروپایی به چشم میخورد. به نظر این مولفان، اروپاییان فاصله زیادی با حقایق اسلامی دارند. آنها به تصور اروپاییان در قرون وسطی نسبت به اسلام اشاره میكنند كه تا چه اندازه با حقایق اسلامی فاصله داشتهاند. نویسندگان كتاب، سرانجام اقداماتی را مورد توجه قرار میدهند كه در چند دهه اخیر بهوقوع پیوسته و در نزدیكی پیروان ادیان توحیدی به یكدیگر موثر بودهاند. عقبماندگی مسلمانان و تجددگرایی و نیز تصویر اروپاییان از عقبماندگی اسلامی مباحث نهایی این بخش را تشكیل میدهد.
شهرام تقیزاده انصاری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران رهبر انقلاب بابک زنجانی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان رسانه
تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل آموزش و پرورش پلیس قوه قضاییه سلامت سازمان هواشناسی دستگیری شورای شهر تهران شهرداری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو سایپا چین دلار قیمت طلا بازار خودرو تورم
مسعود اسکویی تلویزیون فضای مجازی سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران فیلم موسیقی تئاتر نون خ رسانه ملی
دانشگاه علوم پزشکی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال لیگ برتر
وزیر ارتباطات تبلیغات همراه اول اینستاگرام اپل ناسا نخبگان گوگل ویروس ماه
دیابت کاهش وزن داروخانه مسمومیت بیماری خواب پرستار بارداری