یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جنگ بدر , نمود زیباترین نگاه پیامبر ص به مردم در جایگاه رهبری


جنگ بدر , نمود زیباترین نگاه پیامبر ص به مردم در جایگاه رهبری

انسان در نگاه خداوند , خلیفه او روی زمین بوده که می تواند و باید به تمامی صفات خداوند متخلق شده و جایگاه رفیع قرب الهی پیدا نماید

● مقدمه

انسان در نگاه خداوند ، خلیفه او روی زمین (۱) بوده که می تواند و باید به تمامی صفات خداوند متخلق شده (۲) و جایگاه رفیع قرب الهی پیدا نماید (۳).

به همین دلیل است که رسولان مکرم (ع) را بارها و بارها (۴) بسوی انسان فرستاد تا جایگاه واقعی او را در جهان هستی به او گوشزد کرده (۵) و از افتادن در بیراهه های سنگلاخی امیال و خواهش های نفسانی و اسفل السافلین (۶) دنیایی (۷) برهاند .

در حقیقت ، هر انسان از کرامتی در نزد خداوند برخوردار است (۸) که حتی رسولانش را ، با تمام ویژگی های بشری (۹) ، از بین آنها (۱۰) و نه از عالم بالا برگزیده ، تا گنج های پنهان عقول انسانی را آشکار (۱۱) و ضمن مشارکت دادن خرد جمعی آنها در تصمیمات خود (۱۲) ، راه بسوی معنویت نهایی جهانی را هموارتر کنند (۱۳) .

و همین نگاه انسانی و بشری خداوند به پیامبر است که او را بهترین الگوی اخلاقی جامعه معرفی می نماید (۱۴) . و الا چهره قدسی و فرا انسانی دادن به او ، نه تنها او را هزاران بار از دسترس مردم در " الگو برداری "دور می نماید که ارزش افزوده ای نیز به ساحت او نخواهد افزود .

چرا که ، همین بشر با امکان " خطا و توبه " ، است که منظور از خلقت خداوندی (۱۵) و مورد مباهات حضرت ربوبی (۱۶)بوده است . و هموست که در آخر راه می تواند به چنان مقام رفیعی در بارگاه حضرتش بیابد و در جوار او سکنا گزیند (۱۷) که حتی جبرئیل امین که بالاترین مقام مخلوقات خداوندی را دارا بوده است ، جرات نزدیک شدن به آن جایگاه را به خود نمی دهد (۱۸) .

در همین راستا ست که رسول مکرم اسلام (ص) ، برای آن که چهره قدسی و اسطوره ای فرا انسانی که خیل ناکسان برای او ترسیم کرده بودند را از ذهن مردمان بزداید و راه را برای ارتباط همگان با خود باز نماید ، ندا در می دهد که :

" قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا (۱۹) ."

که من در فضای ابلاغ وحی و پیام معنویت و اخلاق (۲۰) و در یک کلام نگاه توحیدی به کل جهان هستی (۲۱) ، در چنان جایگاه رفیع روحانی و حفاظت الهی قرار دارم (۲۲) که به هیچ روی تخلفی از آن نخواهم داشت ، ولی در حوزه های مربوط به امور سیاسی ، اجتماعی ، فردی و ... ، یک از هزاران مجموعه بشری با همان ویژگی های بشری هستم (۲۳) که خداوند برای رشد فکری و تصمیم صحیح تر ، امر به مشارکت دادن خرد جمعی در تصمیمات من فرموده است ، آنجا که می فرماید :

و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله (۲۴) .

یکی از مصادیق بارز این نگاه زیبای پیامبر به جایگاه مردم در رهبری رو به جلوی جامعه ، در جریان جنگ بدر ، آن هم در همان ابتدای تشکیل جامعه مبتنی بر فرهنگ اسلامی ، اتفاق افتاد ، آن جا که ، محل استقرار و آرایش نیروهای نظامی خود را به مشورت آنها ، از محلی که خود در نظر گرفته بود تغییر داد و به صراحت ، به همگان ( در همه اعصار و قرون ) اعلام کرد که تصمیمات سیاسی و اجتماعی من ، لزوما پیام وحی نبوده و بخاطر همین امر ، جهت غنای بیشتر تصمیماتم به مشارکت عقول و خرد جمعی جامعه (۲۵) نیاز دارم .

● جنگ بدر و تغییر نظر پیامبر (ص) بخاط نظر حباب ابن منذر

روز جمعه هفدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت (۲۶) نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می‏رود . در این روز یکی از مهم‏ترین جنگهای سرنوشت ساز در تاریخ اسلام به وقوع پیوست و دستاوردهای مهمی را برای دولت نو پای پیامبر (ص) به همراه داشت . مشاهده امدادهای غیبی ، ذلّت سران کفر ، نتیجه توکل بر خداوند متعال ، دفاع از کیان اسلام در پرتو ایمان ، جلوه حقیقی پایداری در راه اندیشه ، آشکار شدن برخی از فضائل و مناقب پیامبر (ص) ، نمایش مشارکت پیامبر در خرد جمعی ، مشخص شدن جایگاه وحی در افعال و افکار پیامبر (ص) ، تبلور وحدت و همدلی در میان مسلمانان ، و به نمایش درآمدن شکوه و عظمت اسلام ، بخشی از آثار مفید این مبارزه بین حق و باطل می‏باشد .

از آنجا که حرکت زیبای پیامبر (ص) در رابطه با مشاوره عمومی و خصوصا پذیرش نظر حباب ابن منذر ( صحابی ۱۹ ساله او ) ، موضوع این مقال است ، به اختصار آن را در ادامه خواهیم آورد :

لشکر حضرت رسول (ص) به دستور حضرتش در نقطه‏ای پست و سرازیری از ناحیه بدر موضع گرفته بود و لشکر قریش در نقطه مرتفعی فرود آمده بودند .

قرآن کریم به این موضع‏گیری متقابل اشاره می‏کند و می‏فرماید: « اذْ اَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوی » (۲۷) ؛ « به یاد آرید آن هنگامی را که شما در طرف پایین ( بدر ) و آنها در جای بلندی موضع گرفته بودند . »

حباب بن منذر یکی از سرداران اسلام که سابقه دیرینه‏ای در جنگ و مبارزه داشت ، نزد پیامبر (ص) آمد و عرضه داشت :

یا رسول الله ! آیا به فرمان خداوند این نقطه را انتخاب کرده‏ای ؟ و وحی بوده است ؟ - که ما بدون چون و چرا از آن اطاعت کنیم - یا اینکه طبق سلیقه شخصی این ناحیه را برای نبرد ، مناسب تشخیص داده‏ای ؟

رسول خدا (ص) پاسخ داد :

از طرف خداوند دستور خاصی به من نرسیده است .

حباب گفت :

به نظر من ما باید لشکر را به کنار آبی ببریم که در نزدیکی دشمن است ، سپس در کنار آن حوضی بسازیم که برای خود و چهارپایانمان همیشه به آب دست رسی داشته باشیم .

پیامبر اکرم (ص) فرمود :

نظر خوبی است . سپس به لشکر دستور حرکت داد . آنان در نزدیکی دشمن و در کنار آب فرود آمدند و در آنجا حوضی ساختند و آن را پر از آب کردند .

این طرح حباب بن منذر که مورد پسند پیامبر (ص) بود سرکردگان کفار را خوش نیامد و آنان نقشه ویرانی حوض را در سر پروراندند . اسود مخزومی یکی از جنگجویان قریش که مردی خشن ، تندخو و لجباز بود با مشاهده حوض آبی که لشکر اسلام ساخته بود ، با خود عهد کرد که : یا حوض را ویران کند یا از آن بنوشد و یا کشته شود . با همین اندیشه به سوی حوض حمله بر د. سردار رشید اسلام ، حضرت حمزه که پاسداری از حوض را به عهده داشت از نزدیک شدن اسود مخزومی به آب جلوگیری کرد و در یک مبارزه قهرمانانه فرد مهاجم را هلاک نمود .

البته ، پیامبر (ص) و یاران آن حضرت کسی را از نزدیک شدن به آب برای رفع تشنگی مانع نمی‏شدند ، اما اسود مخزومی که به قصد ضربه به لشکر اسلام و تخریب حوض به آن نزدیک شده بود ، قربانی هوسرانی و جهالت خود شد . او قصد آب خوردن نداشت ، بلکه می‏خواست ضرب شستی به مسلمانان نشان دهد . این حادثه به آغاز جنگ سرعت بخشید و در تحریک لشکر قریش نقش فوق العاده‏ای داشت.(۲۸)

● مطلب تکمیلی:

رسول خدا ( ص ) در موضوعاتی که به وسیله وحی و نصِّ قرآن ، حکم آن معیّن شده بود ، نه برای خود و نه دیگران ، حقِّ مداخله قائل نبود و این دسته از احکام را بدون چون و چرا به اجرا در می آورد ; زیرا تخلّف از آن احکام ، کفر به خداست (۲۹) .

امّا در موضوعات مربوط به کار و زندگی ، اگر جنبه فردی داشت و در عین حال یک امر مباح و مشروع بود ، افراد ، استقلال رأی و آزادی عمل داشتند و کسی حقّ مداخله در کارهای خصوصی دیگری را نداشت .

و هر گاه مربوط به جامعه بود حقّ اظهار رأی را برای همه محفوظ می دانست و با این که فکر سیّال و هوش سرشارش در تشخیص مصالح امور بر همگان برتری داشت ، هرگز به تحکّم و استبدادِ رأی رفتار نمی کرد و به افکار مردم بی اعتنایی نمی نمود.

نظر مشورتی دیگران رامورد مطالعه و توجّه قرار می داد و دستور قرآن مجید را عملا تأیید نموده و می خواست مسلمین این سنّت را نصب العین خود قرار دهند .

پیامبر (ص) در جنگ بدر در سه مرحله ، اصحاب خود را به مشاوره دعوت نموده و نظر آنها را جویا شد :

ـ اوّل: درباره این که اصحاب با قریش بجنگند و یا آنها را به حال خود ترک کرده و به مدینه مراجعت کنند .

همگی جنگ را ترجیح دادند و آن حضرت تصویب فرمود (۳۰) .

ـ دوم: محّل اردوگاه را به معرض مشورت گذارد که نظر حباب بن منذر مورد تأیید واقع شد .

ـ سوم: در خصوص این که با امرای جنگ چه رفتاری شود به شور پرداخت (۳۱) .

بعضی کشتن آنها را ترجیح دادند و برخی تصویب نمودند آنها را در مقابل فدیه آزاد نمایند و رسول اکرم ( ص )با گروه دوم موافقت کرد .

● نتیجه:

رسول خدا (ص) برای آموزش دادن مردم بر مبنای شورا ، آنان را تشویق می‌ کرد که در استدلال ها و اظهار نظرهای خود ، در مسائل جنگ و صلح ، بین تکلیف الهی و شرعی ، و تدبیر بشری پیامبر(ص) تفاوت قائل شوند و در جاهایی که نظر خاص پیامبر(ص) است به آن حضرت مشورت دهند .

این که پیامبر (ص) پیرامون کاری ، از یاران خود نظر خواهی می‌ کند و آنان را به مناقشه فرا می ‌خواند که به طرحی جایگزین فکر کنند ، آنان را به اندیشه ورزی تمرین می ‌دهد و رهبران پس از خود را رهنمون می ‌شود که پیرامون تصمیم ‌های خود به نظرات مردم گوش دهند .

و این باعث می شود که " نظر " از استحکام لازم برخوردار شود و ارتباط بین رهبری و مردم عمیق ‌تر گردد . چرا که در عین حفظ جایگاه رهبری ، مسئولیت مشترکی در تصمیم ‌‌سازی و اجرا به وجود می ‌آید .

تحقیق : محمد صالحی – ۲۸ / ۵ / ۸۹

http://mahsan.parsiblog.com

زیرنویسها :

۱) انی جاعل فی الارض خلیفه . سوره بقره ـ آیه ۳۰

۲) تخلقوا باخلاق الله- بحارالانوار ـ ج ۵۸ ـ ص ۱۲۹ ـ ماه رمضان از زبان آیت الله جوادی آملی

۳) فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر ـ قمر ـ آیه ۵۵

۴) فبعث فیهم رسله ، و واتر الیهم انبیاء ـ نهج البلاغه ـ خطبه ۱

۵) و اذ اخذ ربک من بنی ادم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم ا لست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامة انا کنا عن هذا غافلین ـ سوره اعراف ـ آیه ۱۷۲

"و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم ، ذریه آنها را برگرفت ؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود : ) « آیا من پروردگار شما نیستم؟ » گفتند: « آری ، گواهی می‏دهیم! » ( چنین کرد مبادا ) روز رستاخیز بگویید: « ما از این، غافل بودیم ؛ ( و از پیمان فطری توحید بی‏خبر ماندیم) » ! "

ـ واصطفی سبحانه من ولده انبیاء .... لیستادوهم میثاق فطرته ـ نهج البلاغه ـ خطبه ۱

" خداوند سبحان از میان فرزندان آدم ، پیامبرانی برگزید .... تا از مردم بخواهند که آن عهد را که خلقتشان بر آن سرشته شده ، به جای آرند ."

۶) سوره تین ـ آیه ۵

۷) آنجا که خداوند هشدار می دهد : این تذهبون - سوره تکویر ـ آیه ۲۶

۸) و لقد کرمنا بنی ادم ـ سوره اسرا ـ آیه ۷۰

۹) قالت لهم رسلهم ان نحن الا بشر مثلکم ـ سوره ابراهیم ـ آیه ۱۱

۱۰) ان الله اصطفی ادم و نوحا و... علی العالمین . سوره ال عمران ـ آیه ۳۳

۱۱) و اصطفی سبحانه من ولده انبیاء ..... یثیروا لهم دفائن العقول ـ نهج البلاغه ـ خطبه ۱

" خداوند سبحان از میان فرزندان آدم ، پیامبرانی برگزید ....تا خردهاشان را که در پرده غفلت ، مستور گشته برانگیزند ."

۱۲) من شاور الرجال شارکها فی عقولهم ـ نهج البلاغه ـ حکمت ۱۶۱

۱۳) انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ـ سفینة البحار، (ماده خلق). رسول اکرم (ص)

۱۴) لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه ـ سوره احزاب - آیه ۲۱

۱۵) و اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا ا تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون ـ سوره بقره ـ آیه ۳۰

۱۶) فتبارک الله احسن الخالقین ـ سوره مومنون ، آیه ۱۴

۱۷) فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر ـ سوره قمر ـ آیه ۵۵

۱۸) در سفر معراج ، در آخرین مرحله صعود ، جبرئیل از همراهی پیامبر (ص) باز ایستاد و در جواب پیامبر که علت را پرسیده بود گفت : لو دنوت انمله لاحترقت – اگر به اندازه بند انگشتی جلوتر آیم ، هستی ام خواهد سوخت ـ بحارالانوار ج ۱۸، ص ۳۸۲ ، باب اثبات المعراج ، ح ۸۵

۱۹) سوره کهف ـ آیه ۱۱۰ ـ بگو : « من فقط بشری هستم مثل شما ؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‏شود که تنها معبودتان معبود یگانه است ؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد ، باید کاری شایسته انجام دهد ، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند !

۲۰) انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ـ سفینة البحار، (ماده خلق). رسول اکرم (ص)

۲۱) استاد محمد مجتهد شبستری : ... خلاصه همه مطالب گذشته این است که در قرائت نبوی قرآن از جهان ، تمامی پدیده‌های طبیعی و چگونگی رقم خوردن سرنوشت و سرانجام انسان و تاریخ اقوام ، افعال یک فاعل (خدا) دیده می‌شوند که آن فاعل ، خود از میانه غایب است ولی افعال او به مثابه آیات ، او را نشان می‌دهند ـ مقاله " قرائت نبوی از جهان ـ ۱ "

۲۲) و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لا نبی الا اذا تمنی القی الشیطان فی امنیته فینسخ الله ما یلقی الشیطان ثم یحکم الله ایاته و الله علیم حکیم - لیجعل ما یلقی الشیطان فتنة للذین فی قلوبهم مرض و القاسیة قلوبهم و ان الظالمین لفی شقاق بعید ـ سوره حج ـ آیه های ۵۲ و ۵۳

" هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هرگاه آرزو می‏کرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود می‏ریخت) ، شیطان القائاتی در آن می‏کرد ؛ امّا خداوند القائات شیطان را از میان می‏برد ، سپس آیات خود را استحکام می‏بخشید ؛ و خداوند علیم و حکیم است . - هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیماری است ، و آنها که سنگدلند ؛ و ظالمان در عداوت شدید دور از حقّ قرار گرفته‏اند ! "

۲۳) قل لا اقول لکم عندی خزائن الله و لا اعلم الغیب و لا اقول لکم انی ملک ان اتبع الا ما یوحی الی قل هل یستوی الاعمی و البصیر ا فلا تتفکرون ـ سوره انعام ـ آیه ۵۰

" ( ای پیامبر ) بگو : « من نمی‏گویم خزاین خدا نزد من است ؛ و من، از غیب آگاه نیستم ! و به شما نمی‏گویم من فرشته‏ام؛ تنها از آنچه به من وحی می‏شود پیروی می‏کنم. » بگو: « آیا نابینا و بینا مساویند ؟! پس چرا نمی‏اندیشید ؟ !» "

۲۴) سوره آل عمران ـ آیه ۱۵۹

۲۵) کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته ـ بحارالانوار ، ج ۷۲ ، ص ۳۸ ؛

۲۶) سیره ابن هشام ، ج ۲ ، ص ۲۷۸ .

۲۷) سوره انفال ـ آیه ۴۲

۲۸) سیره ابن هشام ، ج ۲ ، ص ۲۷۲ و ۲۷۶.

۲۹) و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون ـ سوره مائده ـ آیه ۴۴ ( و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی‏کنند ، کافرند . )

۳۰) ترجمه مغازی، ج ۱، ص ۱۵۲

۳۱) سیوطی، جلال الدین؛ در المنثور، قم، مکتبة مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص ۲۰۲.