جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بر طوفان تو بر بادم


بر طوفان تو بر بادم

با غمزه ی چشمان تو دل شادم
از زلف پریشان خاطر تو آزادم
هر عشق که بر پایه ی دل بنیاد است
سری است که بر پایه ی آن بنیادم
از استادی و مکتب خویش بگو چون
بر پایه ی استادی تو استادم
یک …

با غمزه ی چشمان تو دل شادم

از زلف پریشان خاطر تو آزادم

هر عشق که بر پایه ی دل بنیاد است

سری است که بر پایه ی آن بنیادم

از استادی و مکتب خویش بگو چون

بر پایه ی استادی تو استادم

یک عمر زطوفان خویش ترسیدم لیک

عمری است که بر طوفان تو بر بادم

از جاده ی تن امید خویش پرسیدم

دیدم که در جاده ی تو افتادم

یک دم زخاطر خویش پرسیدم

کان هم با خاطر تو پر یادم

گفتم که با مجنون خویش لیلایم

دیدم که با شیرین تو فرهادم .

عابدین پاپی