جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

دموكراتها و عراق


دموكراتها و عراق

بررسی وضعیت امریكاییها در شرایط اشغال نظامی عراق, نكات قابل توجه زیادی را برمی انگیزد به ویژه اگر این بررسیها از سوی یك فرد سابقا نظامی و فعلا ضدجنگ مانند استن گاف صورت گرفته باشد

بررسی وضعیت امریكاییها در شرایط اشغال نظامی عراق، نكات قابل توجه زیادی را برمی‌انگیزد؛ به‌ویژه اگر این بررسیها از سوی یك فرد سابقا نظامی و فعلا ضدجنگ مانند استن گاف صورت گرفته باشد. اما نكته مهمی كه او توجه ما را به آن معطوف می‌كند، مخدوش و مغشوش‌بودن مواضع رهبران دموكرات در قبال مساله عراق است. آیا دموكراتها برای عراق ایده‌ای تازه، منصفانه و قابل اجرا در سر می‌پرورانند یااینكه تنها با مشاجره بر سر افتخارات نظامی، در پی چالش انتخاباتی با جمهوریخواهان هستند؟ در این مورد باید دموكراتهای امریكا را بیشتر از این شناخت.

«شكست در بین‌المللی‌كردن جنگ عراق، امنیت امریكا را كمتر و اعتبار بین‌المللی ما را در جهان خدشه‌دار كرده است.»

من شخصا فكر می‌كنم اظهارنظر فوق كم‌وبیش حقیقت دارد. این یك تفسیر از موضع رسمی حزب دموكرات در مورد جنگ است، همان جنگی كه آنها مطابق معمول از روی ترس، فرصت‌طلبی اختیار كردند و با فرارشان در قالب دادن اختیارات نامحدود به دیك‌ چنی و دستیارانش برای حمله به عراق، درواقع بر آن مهر تایید زدند. اینك هركدام از دو حزب خودشان را در بن‌بست خاصی گرفتار می‌بینند: جمهوریخواهان در دام یك اشغال نظامی بی‌اساس و دموكراتها در دام انتقادهای ابلهانه‌شان گرفتار شده‌اند. جمهوریخواهان نمی‌توانند از نفت سخن بگویند و دموكراتها از صهیونیسم. ازاین‌رو هركدام از آنها به یكی از دو سر طلایی این چوب گرفتار شده‌اند و كار آنها به جایی كشیده است كه می‌خواهند با زبان‌بازی و هرطور شده، اشغال خونین عراق را با ربط‌دادن آن به سیاست بیش از حد شك‌گرای امریكایی توجیه كنند.

حتی تسكین‌دهنده‌ترین گزارشاتی كه مطبوعات ارائه می‌دهند نیز دیگر نمی‌توانند این حقیقت را پنهان سازند كه جنگ عراق حتی شبیه به جنگ ویتنام هم نیست. وضعیت عراق به‌لحاظ‌آنكه از جهت سیاسی غیرقابل برون‌رفت و از لحاظ نظامی پیروزی در آن ناممكن است، با جنگ ویتنام همخوانی دارد اما از بسیاری جهات دیگر حتی از جنگ ویتنام نیز بسیار فجیع‌تر است.

درگیری میان مسلمانان و پلیس امریكا در كوزوو، به مقدمه‌ای برای شكل‌گیری یك بی‌ثباتی فراگیر تبدیل شد كه به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، خطر آن می‌رود كه تمامی حصارها را بشكند.

همین‌ الان داشتم تلفنی با فردی صحبت می‌كردم كه با زنی گفت‌وگو كرده بود كه شوهر سربازش قصد داشت از طریق گمرك كویت، پس از پانزده‌ماه دوری از خانواده و فرستاده‌شدن به عراق، به خانه بازگردد اما در همان لحظه فرمانده‌ او وارد شده و گفته بود حق خروج از عراق را ندارد. دونالد رامسفلد اذعان می‌كند خود وی از وحشی‌گری موجود در شورشهای اخیر شگفت‌زده شده است. هم‌اكنون دیك چنی و كالین پاول درصدد انتقام‌جویی هستند و نارضایتی ژنرالهای نظامی از رامسفلد به‌گونه‌ای‌محتاطانه به مطبوعات كشیده می‌شود. بوش به‌‌تازگی در یك كنفرانس خبری، یكی از عجیب‌ترین و بی‌معنی‌ترین اظهارات خود را بر زبان آورد و گفت: برخلاف آنچه در زمان جنگ ویتنام رخ داد، ما نمی‌توانیم اجازه دهیم افرادی كه زندگی خود را فدا كرده‌اند (البته منظور او بی‌تردید فقط زندگی امریكاییان بود) تلاشهایشان با بدی پاسخ داده شود.

لارنس گروسبرگ می‌گوید: «افراد در زندگی عاطفی خود همواره به برخی چیزها توجه بیشتری دارند. آنها تلاش می‌كنند برای بقای خود به توانایی بیشتری دست یابند و هیجان لازم را برای قوت‌بخشیدن به تصوراتشان در خود ایجاد كنند و برنامه‌ها و استعدادهای شخصی‌شان را عملی سازند. فرهنگ عمومی كه از نوعی حساسیت عاطفی بهره می‌گیرد، بستر مهمی است كه در آن مردم به دیگران اجازه می‌دهند هویتشان را شكل داده و خود را در حوزه‌های متفاوت قدرت جای دهند.» راز بخش عمده‌ای از تبلیغات و تمامی سیاستهای شعارگونه در همین مساله نهفته است؛ یعنی توانایی تحریك و هدایت حساسیت مذكور در افراد آن‌هم نه برای‌آنكه آنها به فهم خاصی برسند بلكه برای تقویت خود، و برای «دستیابی به شور و هیجان» در جامعه‌ای كه خودبیگانگی در فضای آن موج می‌زند. اما این دستاورد احساسی، صرفا یك بنای عاطفی است كه در مسیر یك سیل ویرانگر و ناگهانی ساخته شده است و هرگاه حوادث آن را ویران كردند، جز خشمی وحشتناك، هیچ‌چیز برجای نخواهد گذاشت.

اكنون آوار عراق بر سر ما فرو می‌ریزد و دموكراتها به این بسنده كرده‌اند كه در خصوص بین‌المللی‌كردن و اعتبارنداشتن جنگ عراق سروصدا به راه بیندازند. اما دموكراتها هم خانه‌های‌شان را در كنار جمهوریخواهان بنا می‌كنند و سخنرانیهای كلیشه‌ای آنها در مخالفت با جنگ، سروصدایی بیخود بیش نیست.

زمانی نه‌چندان دور ــ كه الان گویی به تاریخ باستان پیوسته است ــ نظامیان امریكایی پس‌ازآنكه امامان محلی، نظم و امنیت را برقرار نموده‌ بودند، به فلوجه اعزام شدند. روحانیون محلی به چپاولگریها و حملات انتقام‌جویانه در عراق خاتمه داده، خدمات عمومی را دوباره به جریان انداخته و یك نیروی شهربانی موقت را در فلوجه تاسیس نموده بودند. وضعیت كم‌كم تثبیت می‌یافت كه ماشینهای جنگی برادلی امریكا وارد فلوجه شدند. نظامیان امریكا یكی از مدارس این شهر را كه تازه بازگشایی شده بود، به‌عنوان مقر فرماندهی انتخاب كردند، امامان محلی را بازداشت نمودند، شهردار حامی خودشان را در فلوجه منصوب كردند و تمام جاده‌های شهر را مسدود نمودند.

نظامیان امریكایی تمام این اقدامات را بنا به دستور، آن هم از سوی كسانی انجام دادند كه هیچ‌چیز درباره جامعه عراق نمی‌دانند و همین بی‌اطلاعی آنان به هدیه‌ای ارزشمند برای گروههای مقاومت عراقی تبدیل شد. این اقدامات، خشم عمومی مردم فلوجه را برانگیخت. امریكاییها كه هنوز به‌شدت درگیر نبرد ناتمام قبلی بودند، ناگهان خودشان را در محاصره تظاهركنندگان خشمگین یافتند و سپس به سمت آنها تیراندازی كردند. در فاصله زمانی اندكی، بیست عراقی كشته و شمار زیادی مجروح شدند. امریكاییها برای توجیه این كشتار، به دروغ، مسلح‌بودن برخی تظاهركنندگان را بهانه قرار دادند و شاهدان عینی را شدیدا از دسترس رسانه‌ها دور نگه داشتند. سنتكام (Centcom: فرماندهی مركزی امریكا) هیچ توضیحی نتوانست ارائه دهد. برای آنها شمار شاهدان عینی مهم نبود و برعكس سعی می‌كردند برای تمامی ادعاهایی كه علیه آنها مطرح می‌شد، پاسخی معادل آن بیابند.

اما دروغها صرفا تحریف واقعیت هستند و نمی‌توانند واقعیتی را كه اكنون به مشكلی برای جمهوریخواهان و دموكراتها بدل شده است، محو نمایند. هم‌اكنون مقاومت در فلوجه با خون آبیاری می‌شود و سلاحهای امریكایی زمینهای سرسبز مقاومت را بارور می‌كنند. زمینه‌های مردمی یك جنگ چریكی درواقع از پیش به واسطه طرف نظامی امریكا [خریداران اسلحه] ایجاد شده بود و از پیش معلوم بود كه اقدام به اشغال فلوجه چندان طول نخواهد كشید.

درحال‌حاضر تمام مردم عراق آمادگی دارند از مقاومت مسلحانه علیه اشغالگران حمایت نمایند. این یك نشانه و علامت راهنما است اما برای امریكاییها به یك زبان خارجی نوشته شده است (امریكاییها قادر به خواندن این علامت نیستند).

هیچ‌چیز درباره واقعیت این زمینه، از طریق رسانه‌ها منعكس نمی‌شود لذا پس‌ازآنكه چهار نظامی امریكایی مورد حمله واقع شده و به شیوه‌ای وحشتناك كشته شدند، این عمل فلوجه وحشیانه و ددمنشانه جلوه كرد.

یكی از افراد متشخص عضو بنسمان (Bonesman) كه آرزوی منصب جرج بوش را در سر می‌پروراند ــ یعنی همان كسی كه در سال ۱۹۷۱ كیفرخواستی علیه جنایات جنگی امریكا در ویتنام تنظیم كرده بود ــ اینك در فضایی كه همه‌چیز علیه سوداگرایان امریكایی است، مهر سكوت بر لب نهاده است. درواقع عشق به حرفه، باعث شده است گوشهای او فریادها را نشنوند.

ترور شیخ‌احمد یاسین، رهبر ویلچرنشین حماس، توسط اسرائیل، خشم اعراب متعصب را به جوش آورد، اما ایالات‌متحده [بی‌توجه به این مساله] با همفكری(!) سنتكام و سی‌پی‌ای (CPA)، حملات انتقام‌جویانه‌ای را به سبك اسرائیل علیه گروههای مقاومت عراق آغاز كرد و البته این حملات توسط گروههای مقاومت در نطفه خفه شد. پس از آن، جبهه فوق با جبهه‌ای كه شیعیان جنوب عراق از چند ناحیه علیه اشغالگران گشودند، مورد یاری قرار گرفت.

اعراب در خیابانی مشهور به خیابان عرب، هنگامی‌كه افسانه شكست‌ناپذیری نظامی امریكا در عراق درهم شكسته می‌شد، به‌گونه‌ای‌اتفاقی به «شور و هیجان لازم برای انگاره‌سازی و اجرای برنامه‌ها و تواناییهایشان دست یافتند.» فلوجه و یاران آن، ثابت كردند كه وقتی انسان ددمنش و وحشی، خون می‌ریزد، یك‌میلیارد انسان صرفا نظاره می‌كنند و [حتی] فریاد شادی سرمی‌دهند. همچنین آنها ثابت كردند كه عراق دیگر یك لقمه راحت و بی‌سروصدا نیست و سناتور كری می‌تواند خوشحال باشد كه این درگیری، بین‌المللی(!) شده است.

علت اصلی اختلاف میان ایالات‌متحده و شیعیان ــ تمامی شیعیان ــ «میانه‌رو بودن» یكی و «رادیكال» بودن دیگری نبود، بلكه خواسته عمومی شیعیان دستیابی به حاكمیت مستقل بود، چیزی كه امریكا نمی‌تواند آن را تحقق بخشد؛ چون مستلزم آن است كه نظامیان امریكایی از عراق خارج شوند؛ حال‌آنكه علت اصلی اشغال عراق استقرار پایگاههای نظامی دائمی در قلب اصلی‌ترین بخش انرژی جهان بوده و علت اصلی تداوم آن نیز همین خواهد بود.

استن گاف

ترجمه: فاطمه قلاوند

پی‌نوشت

[i]ــ این مقاله ترجمه‌ای از متن زیر می‌باشد:

Stan Goff, The Democrates and Iraq, in: www. Thinking peace. Com.

استن گاف به مدت سی‌سال به‌عنوان سرگروهبان در ارتش امریكا خدمت كرد. وی پس از پایان خدمت نظامی، به یكی از فعالان ضدجنگ در ایالات‌متحده تبدیل شد. او هم‌اكنون در گروه Bring Them Home Now (سربازان امریكایی را همین الان به خانه برگردانید) عضویت دارد و تاكنون دو كتاب منتشر كرده است:

۱ – Hideous dream: A Solidier’s Memory of Us Invasion of Haiti (Seff Skull, ۲۰۰۰)

۲ – full – Spectium Disorder (Soff Skull Press, ۲۰۰۳)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.