یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دایی, برانکو و تیم ملی ایران


دایی, برانکو و تیم ملی ایران

بعد از گذشت ۱۸ ماه از رفتن نمادهای ظلم یعنی علی دایی و برانکو ایوانکوویچ آنها کجا هستند و قهرمانانی که ظلم را دیده اند کجا هستند

به ماههای قبل از جام جهانی برمیگردیم یعنی زمانی که روزنامه ها بهترین سوژه ها را در اختیار داشتند یعنی علی دایی و برانکو کسانی که به تیم ملی خیانت میکردند. شاید روزنامه های کشور حتی یک روز را هم جا نینداختند و درتمامی روزهای ممکن البته به جز روزهای تعطیل از این دو انتقاد کردند و البته قهرمان هایی که نسبت به آنها ظلم شده را هم بزرگ و بزرگتر کردند. این قهرمان ها بازیکنانی مثل عنایتی و طالب لو و صادقی یا مبعلی بودند. اما حالا بعد از گذشت ۱۸ ماه از رفتن نمادهای ظلم یعنی علی دایی و برانکو ایوانکوویچ آنها کجا هستند و قهرمانانی که ظلم را دیده‌اند کجا هستند؟علی دایی پس از تیم ملی به سایپا رفت و در انجا قهرمان لیگ ایران شد و منتظر شروع رقابت های اسیایی است البته علی دایی هر روز خبر های جدیدی را هم به همراه خود دارد که باعث میشود نام ایران در کنار نام بزرگان بیاید.از ایستادن بر سکوی بیست و ششم بهترین بازیکن قرن جهان تا دعوتهای مکرر در برنامه های رسمی فیفا و AFC ...

از دیگر خیانت کار یعنی برانکو ایوانکوویچ چه خبر؟برانکو بعد از مربیگری در ایران به کرواسی رفت و مربی دیناموزاگرب شد.او ۱۲ ماه اول حضورش ۳ جام برد.لیگ این کشور و جام حذفی به همراه سوپر جام وبعد از شکست اژاکس در حال تلاش برای صعود به مراحل بالاتر جام یوفا میباشد و البته در حال حاضر هم در صدر جدول لیگ کرواسی قراردارد.حالا قهرمانان ملی ما در مقابل این خیانت کاران کجا هستند؟عنایتی بعد از جام جهانی به امارات رفت و البته در جام ملت ها گلی را برای ایران به ثمر نرساند(کسی که قرار بود جسدش در جام جهانی گل بزند). و طالب لو و صادقی نیز در استقلال ماندند و البته بخاطر مسائل داخلی استقلال جایی در تیم ملی در جام ملت ها نداشتند.مبعلی که بخاطر دایی به تیم ملی دعوت نمیشد هم در جام ملت ها یک نیمکت نشین بود و یک چهارم دقایقی که میتوانست برای تیم ملی بازی کند بازی کرد.

چقدر زود خیانت کاران به موفقیت دست پیدا کردند و چقدر زود قهرمانان مظلوم ما راه سقوط را طی کردند.اما در این میان تیم ملی ما چه اتفاقی برایش افتاد؟تیم ملی در جام جهانی با توجه به اتفاقاتی که همگی مطلع هستیم نتیجه نگرفت و به ایران برگشت.سپس با یک اشتباه در انتخاب مربی بار دیگر در جام ملت ها نتوانستیم قهرمان شویم و حالا ۵ ماه است که تیم ملی ما مربی ندارد و از ان بدتر ۱۸ ماه است که فدراسیون فوتبال ما رئیس ندارد.نامهای بزرگی این روزها برای بدست اوردن نیمکت تیم ملی اسمشان مطرح میشود اما ایا اسم تنها فاکتور انتخاب مربی است؟بلاژویچ و برانکو با کارنامه ای موفق رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نکردند.چیرو بهترین پیشنهاد عمر مربیگری خود را رد کرد.چرا؟جون توانایی برخورد با رسانه های ایران را نداشت.

رسانه هایی فقط انتقاد را یاد گرفته اند و فقط نکات منفی را میبینند.وقتی نگاهی به منتقدان زمان چیرو و برانکو و قلعه نویی میکنیم میبینیم که چهره ها کمی پیرتر شده است اما ایا از نظر درک فوتبالی رشدی داشته اند؟ایا متوجه اشتباهات گذشته خود شده اند؟چه ضمانتی وجود دارد که شفر یا لوگزامبورگو یا کاپلو وقتی مربی ایران شدند و ایران را به جام جهانی بردند دوباره تیترهای روزنامه های خود را با نوشتن اینکه مربی تیم ملی باید ایرانی باشد پر نکنیم تا بیشتر فروش کنیم؟!چه ضمانتی هست که با اولین باخت در بی اهمیت ترین بازی تدارکاتی سر مربی معروف تیم ملی را نبریم و خواستار اخراج او نشویم؟

این را باید دانست که نباید با هر تیتری از هر روزنامه ای سریعا عقیده خود را عوض کنیم و فریاد حیا کن سر دهیم.برانکو ها و علی دایی ها می آیند و می روند اما این ما هستیم که در اخر به عنوان طرفدار تیم ملی فوتبال می مانیم.اگر قرار است مربی جدید تیم ملی را هم با انتقاد های غیر منطقی تحت فشار بگذاریم پس بهتر است همان امیر قلعه نویی را نگه داریم چراکه برای ما تفاوتی بین کارنامه و عقاید مربی نیست بلکه اگر از اسم یا چهره مربی خوشمان نیاید از او انتقاد میکنیم.

سیاوش فروهش



همچنین مشاهده کنید