دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شورا, توسعه و چشم انداز آینده تئاتر


شورا, توسعه و چشم انداز آینده تئاتر

شورایی شدن تئاتر و تأسیس و تشكیل شورای توسعه تئاتر كشور از جمله اقدامات مهم و قابل توجه مركز هنرهای نمایشی در سال های اخیر و حتی در طول تاریخ تئاتر ایران به شمار می رود

شورایی شدن تئاتر و تأسیس و تشكیل شورای توسعه تئاتر كشور از جمله اقدامات مهم و قابل توجه مركز هنرهای نمایشی در سال‌های اخیر و حتی در طول تاریخ تئاتر ایران به شمار می‌رود. این مبحث از آنجا از اهمیت بسیار برخوردار است كه اساساً شورای تئاتر كشور می‌تواند با مشورت و نظر اهالی فرهیخته و مجرب آن، تئاتر را از مدیریت جزیره‌ای، سلایق و علایق تك بعدی و تك‌محوری دور ساخته و مباحث، مسائل، سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های كلان تئاتر كشور را در گفت‌و‌گو و ابراز نظر هنرمندان برجسته و مجرب تئاتری به عنوان نمایندگان خانواده این هنر مورد بررسی و مداقه قرار دهد و سپس به مرحله عمل و اجرا برساند.

یكپارچه‌سازی تئاتر در كل كشور و عمومیت‌بخشی تئاتر و نیز كارا و مؤثر واقع شدن آن در نزد همه مخاطبان (عام و خاص)، پرهیز از نگاه‌های سلیقه‌ای و تك بعدی، توجه به مخاطب‌شناسی تئاتر، برنامه‌ریزی‌های كوتاه مدت و بلند‌مدت، بازسازی چرخه تولید، توزیع، عرضه و اجرای نمایش، توجه به وضعیت آموزش و پژوهش، شناسایی نقاط ضعف و قوت تئاتر در طول تاریخ این هنر در كشور، سازماندهی گروه‌های تئاتر در سالن‌های حرفه‌ای، تجربی، دانشجویی و آماتور و توجه به اقتصاد، درآمد و بودجه تئاتر كشور، توجه به نمایشنامه‌نویسی و وضعیت این عنصر به عنوان عنصر اصلی و اساسی تئاتر، چگونگی حضور در عرصه‌های بین‌المللی، مدون‌شدن جشنواره‌های تئاتری از عمده موضوعات مهم و اساسی آن به شمار می‌رود.

در این مهم، مدیریت صحیح و برنامه ریزی درست و اصولی و تعیین اولویت‌های تئاتری می‌تواند در تسریع بخشی از اهداف این شورا و اجرای برنامه‌های آن، متولیان این امر را یاری رساند. متأسفانه آنچه تاكنون در سیاست‌گذاری و مدیریت تئاتری شاهد بوده‌ایم، اغلب ناشی از نگاه‌ها‌ی تك‌بعدی و سلیقه‌ای و مقطعی به این هنر بوده و مسؤولان و متولیان تئاتر در سال‌های اخیر بدون برنامه‌ریزی‌های كلان و كارآمد در این وادی گام برداشته‌اند.

به راستی آیا به این موضوع اندیشیده‌ایم كه چرا تاكنون تئاتر كشور نتوانسته از برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران شایسته و مطلوب تئاتری بهره ببرد و چرا تئاتر كشور در بعضی از دوره‌های موفق از مدیریت نسبتاً یا كاملاً خوبی برخوردار نبوده است؟ البته این سؤال نیز در اینجا مطرح است كه شورای تئاتر كشور چه ساز و كارهایی برای اجرای اهداف خود، برنامه‌ریزی كرده و اندیشیده است و چگونه این شورا افق و چشم‌انداز تئاتر را در برنامه‌های پنج‌ساله، ده ساله، بیست‌ ساله و یا به عبارت دیگر برنامه‌های كوتاه مدت و بلند مدت ترسیم و تبیین ساخته است؟

آنچه در این یادداشت گفتنی است، این كه با بهره‌گیری از تجارب موفق گذشته در امور اجرایی و مدیریتی و نیز با بهره‌مندی از تجارب فرهیختگان و پیشكسوتان و نخبگان تئاتر به همراه نمایندگان خانه تئاتر، وضعیت بهینه و بهتری را می‌توان برای ارتقای كیفی همه بخش‌ها و شاخه‌های این هنر ترسیم ساخت و تئاتر كشور را با برنامه‌ریزی‌های مدون، اصولی و شایسته توسعه بخشید تا این هنر بتواند در عرصه‌ها و صحنه‌های ملی و بین‌المللی به درخشش درآمده و سندی معتبر، مطمئن و قابل اعتنا برای این مهم تهیه و تنظیم كرد. امید كه با شورایی شدن تئاتر كشور، این گام‌ها هر چه سریع‌تر هموار‌ شده و فضای سالم و سازنده‌ای در میان خانواده تئاتر، مخاطبان و علاقه‌مندان آن دیده شود و با فعالیت‌های این شورا، زمینه ارتقا تشكیلات این هنر از مركز به سازمان فراهم شود تا مدیران و متولیان آینده تئاتر با بودجه و امكانات بیشتر در توسعه بخشی آن گام‌های بلند‌تری بردارند.

بهزاد صدیقی