سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
نگاهی سریالی به دستپخت یک ماهه تلویزیون
ظاهراً این روزها تلویزیون عزم خود را جزم کرده تا با نمایش و پخش بهترین سریالهای خود به هرشکلی که شده مخاطبان از دست رفته خود را بازیابد، اما به دلیل عدم مدیریت صحیح و بیبرنامگی مفرط علی رغم تمام هزینهها و زحمتها،نتیجه آنطور که مسئولان انتظار داشتند نشد.
متأسفانه درحال حاضر با پخش چند سریالی که صدا و سیما دل به موفقیت آنها بسته بود تنها نسیمی شروع به وزیدن گرفت و بعد هم دوباره روز از نو روزی از نو. باید پذیرفت که این عزیزان قافیه را باختهاند و مشتریانشان به یک سوم تقلیل یافته است. بد نیست نگاهی کوتاه به این سه سریال داشته باشیم.
● خانه اجارهای
شاهد احمدلو با ساخت سریال سه دونگ سه دونگ نشان داد که رگ خواب مخاطب تلویزیون را میشناسد و بلد است که در این رسانه برای تماشاگر انبوه کار بسازد و آنان را سرگرم کند. فراموش نکنیم که بزرگترین وظیفه تلویزیون و خصوصاً سریالهای این رسانه در وهله اول سرگرمسازی مخاطب است و این همان چیزی است که باعث شده تلویزیون از کورس رقابت عقب بیفتد.
اما خانه اجارهای که پیش از این و در سال گذشته به کارگردانی رامین ناصرنصیر روی آنتن رفته بود، در امتداد راه تغییر لیدر داد و با پیوستن شاهد احمدلو نوید مجموعهای خوش ساختتر و بهتر از سری قبلی را میداد.
اما خانه اجارهای دقیقاً به ابتدای دهه هفتاد تعلق دارد و فرمولهای آن بدون کوچکترین کم و کاستی از روی برنامههای موفق آن زمان یعنی کارهای مهران مدیری و زیرآسمان شهر الگوبرداری شده است و چیزی به نام کارگردانی و متن در آن عملاً وجود خارجی ندارد و تنها با اتکا به بازیگران به ظاهر طناز و رها کردن آنها جلوی دوربین به سبک تخت حوضی برای بالا بردن نمک کار اقدام به ضبط تصاویر کردهاند.
این اقدام با موفقیت برنامه خنده بازار در همان شبکه، ظاهراً مدیران را برآن داشته تا پس از ماهها جلسه و هم اندیشی پی در پی به این نتیجه برسند که بازسازی برنامه دهه هفتاد میتواند نزد مخاطب با استقبال روبهرو گردد و...
به راستی با این طرز فکر دوستان، چنین سازمان عریض و طویلی به کجا میخواهد برسد؟
● تکیه برباد
بیشک در زمانهای که تلویزیون پر است از شعارهای گل درشت و پندهای مستقیم اخلاقی و ترسیم فضایی دور از جامعه، سریالی که قصهای را روایت کند و مخاطب را سرگرم سازد حکم کیمیا دارد.
تکیه برباد مجموعه ماندگار و به اصطلاح خیابان خلوت کنی نبوده و نیست، اما حداقل با هدف بیان یک قصه و درگیر کردن مخاطب ساخته شده است و این اتفاق خوشایندی است که در کنار تمام نقاط ضعفاش آن را قابل احترام میکند.
شاید عمده ضعف این مجموعه به حرکت در سطح و عدم شخصیتپردازیها برگردد که باعث میشود تماشاگر راحت و روان وارد فضای داستان نشود. با این حال کارگردانی و طراحی صحنه و لباس و خصوصاً جنس تصویربرداری کاملاً در خدمت کار است و به مذاق تماشاگر خوش میآید.
اما با این حال چطور میشود که تکیه برباد تبدیل به مجموعهای نفسگیر نمیگردد؟ مهمترین علت آن ضعف فیلمنامه است که قواعد درام و درگیر شدن مخاطب در آن به خوبی شکل نمیگیرد و مخاطب به عمق کار فرو نمیرود.
از یاد نبریم که در چنین کارهایی قصه باید تلاش کند تماشاگر هرچه سریعتر خود را به جای کاراکتر قرار دهد و این میسر نمیشود مگر با شخصیتپردازی درست. چیزی که تکیه برباد از آن عاجز است و کنش و واکنشها در موارد بسیاری بیجواب و بیدلیل شکل میگیرند تا به نقطهای برسد که مدنظر نویسنده است.
فارغ از بازی نه چندان خوب افسانه پاکرو عناصر مختلف از جمله کارگردانی و تدوین و صحنه و بازیگران کاملاً در خدمت کار بودهاند و هدف اصلی شان ساخت مجموعهای قصهگو برای مخاطب تلویزیونی بوده است، اما پرداخت ضعیف شخصیتها این امکان را از گروه گرفته تا به یک نقطه ایدهآل برسند.
● دیوار
اغراق نیست اگر بگوییم سیروس مقدم یک فوقتخصص سریال ساز است و زیر و بم این مدیوم را حفظ است. وجود چنین آدمهایی برای تلویزیون حکم کیمیا را دارد، کسی که کاملاً بلد است تا مخاطب را درگیر و آنها را پای جعبه جادویی میخکوب کند. بزرگترین حسن کارهای مقدم عدم تقلید و کپیبرداری است.
تمام عناصر کارهای او در مجموعههایش متعلق به خودش و بکر است. از نوع نماها و نورپردازی و جنس تصاویر گرفته تا بازی بازیگرانش و نوشته کارهایش حالا دیگر به امضای او تبدیل شده است.
دیوار یک درام اجتماعی با نگاهی به مأموران پلیس که قصهگو است و قصه را هم خوب جلو میبرد، در کارگردانی و تصاویر مانند سایر کارهای این کارگردان به دنیای او بشدت نزدیک هستیم و این عیب نیست، اما شاید عمده ضعف این کار به دیالوگ نویسی نعمتالله بازگردد.
که نه در این کار، که در تمامی نوشتههای خود دیالوگ را به جای آنکه از دل شخصیت بیرون بکشد از دهان خود روی آنها میگذارد و این باعث میشود تمام کاراکترها از دزد و پلیس و خلافکار و روستایی و شهری و با سواد و بیسواد همگی به یک شکل حرف بزنند و شخصیت مصنوعی به نظر بیاید.
با این حال «دیوار» مجموعه خوش ساختی است و میتوان گفت تا امروز قویترین پارازیت برای ماهوارهها سیروس مقدم بوده است، نه امواج مخرب ارسالی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست