پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سرودی در ستایش آزادی


سرودی در ستایش آزادی

جک نیکلسون با بازی در فیلم « دیوانه ای از قفس پرید» به شهرت جهانی دست یافت

«دیوانه‌ای از قفس پرید» که از شبکه نمایش پخش ‌شد در زمان نمایش عمومی خود در سال ۱۹۷۵ با تحسین همه‌جانبه منتقدان سینمایی روبه‌رو شد و فروش بسیار خوبی هم داشت.

فیلم که در آن سال ۴ جایزه اصلی اسکار (بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر مرد و زن)‌ را گرفت، ازجمله محصولات غیرمتعارفی است که معمولا برای کشاندن تماشاچی به داخل سالن سینما با مشکل روبه‌رو می‌شوند، اما تماشاگران معمولی، قصه سنگین و روشنفکرانه آن را خیلی خوب هضم کردند و فیلم که با هزینه‌ای ۴ میلیون دلاری تولید شد، در آمریکای شمالی نزدیک ۱۲ میلیون دلار فروش کرد. میلوش فورمن، کارگردان فیلم که اصلیتی چک دارد قبل از آن چند فیلم مطرح در سرزمین مادری‌اش ساخته بود و پس از کارگردانی فیلم انگلیسی‌زبان Taking off، دست به کار ساخت دیوانه‌ای از قفس پرید زد. فیلم که بر مبنای داستان پرخواننده کن کیسی به نام «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» ساخته شد، قبل از تولید نسخه سینمایی به صورت یک نمایش موفق صحنه‌ای هم در تئاتر بـرادوی سر و صدای زیادی به پا کرده بود.

مک مورفی (با بازی جک نیکلسن)‌ بیمار تازه‌وارد یک آسایشگاه روانی است که با حضور خود محدوده این آسایشگاه را دستخوش تغییر و تحول زیادی می‌کند. درگیری او با پرستار اصلی بخش، خانم راچد (با بازی لوئیز فلچر)‌ بخش اصلی قصه را تشکیل می‌دهد. او که برای فرار از کار، خود را دیوانه جا زده، در پایان ماجرا واقعا دیوانه می‌شود و جان خود را از دست می‌دهد.

منتقدان سینمایی از فیلم به عنوان سرودی در ستایش آزادی اسم بردند و مضمون اصلی آن را مقابله فرد با سیستم و تلاش برای کسب آزادی اعلام کردند. به اعتقاد آنها، با تعمیم محوطه کوچک آسایشگاه به یک جامعه بزرگ، می‌توان به این نتیجه رسید که میلوش فورمن، کارگردان آن تلاش کرده تا دیدگاه آزادیخواهانه خود در قبال یک جامعه دیکتاتوری (در اینجا جامعه آمریکا)‌ را به تصویر بکشد. قصه فیلم در حقیقت بهانه‌ای است تا به تبیین لایه‌های زیرین آن پرداخته شود و مناسبات فرد با جامعه در کلیت آن، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

مایکل داگلاس یکی از تهیه‌کنندگان اصلی فیلم است. پدر او کرک داگلاس از مدت‌ها قبل امتیاز برگردان سینمایی قصه کیسی را خریداری کرده بود، ولی به دلایل مختلف نتوانست خودش آن را تولید کند. وی بسیار مایل بود نقش مک مورفی را مقابل دوربین بازی کند و منتقدان سینمایی یکصدا می‌گویند خیلی خوب شد وی بازیگر نسخه سینمایی نشد و قرعه به نام جک نیکلسن افتاد. در زمان تولید نسخه سینمایی، کرک داگلاس برای ایفای نقش مک مورفی پیر بود. قبل از نیکلسن قرار بود جیمز کان این نقش را بازی کند. لوئیز فلچر درست یک هفته قبل از شروع کار فیلمبرداری، برای بازی در نقش پرستار راچد انتخاب شد. میلوش فورمن مدت ۶ ماه به دنبال بازیگر این نقش بود و از بازیگران زیادی تست گریم گرفت. فلچر طی این مدت هر بار به فورمن مراجعه می‌کرد و در تست رد می‌شد و فورمن هر بار به او می‌گفت نقش تمرین خود را درست بازی نکرده است. به همین دلیل، زمانی که فورمن با این بازیگر قرارداد کار را امضا کرد، تمام عوامل تولید شگفت‌زده شدند. منتقدان سینمایی بازی نیکلسن و فلچر را بدون عیب و نقص ارزیابی کردند. بازیگران و عوامل اصلی تولید، در دوران فیلمبرداری با سیاهی لشکرهایی کار کردند که همگی بیماران یک آسایشگاه روانی بودند.

میلوش فورمن قبل از شروع کار فیلمبرداری چند فیلم مستند ویژه را برای بازیگران و دیگر عوامل فیلم نشان داد، تا آنها درک درست‌تر و بهتری از وضعیت یک آسایشگاه روانی و بیماران آن داشته باشند. کل سکانس‌های فیلم در محدوده داخلی و در داخل آسایشگاه روانی اتفاق می‌افتد و فقط یک سکانس ماهیگیری در فضای متفاوتی گرفته می‌شود. این سکانس به عنوان آخرین سکانس فیلم جلوی دوربین رفت. جین فوندا، الی برستین، آن مارگرت و جرالدین پیج در مصاحبه‌های متفاوتی گفتند علاقه‌مند بازی در نقش پرستار راچد بودند. این در حالی است که مارلون براندو و جین هکمن هم خواهان بازی در نقش مک مورفی بودند. بعد از فیلم «یک شب اتفاق افتاد» فرانک کاپرا، «دیوانه‌ای از قفس پرید» دومین فیلم تاریخ سینما بود که ۴ جایزه اصلی مراسم اسکار را دریافت کرد. با ‌آن که در تیتراژ فیلم نام هکل و کسلر به عنوان مدیر فیلمبرداری آمده، ولی وی همان روزهای ابتدای فیلمبرداری به دلیل اختلاف سلیقه با مایکل داگلاس از همکاری با فیلم کناره گرفت و فیلم توسط بیل باتلر فیلمبرداری شد، ولی هیچ وقت از باتلر به عنوان مدیر فیلمبرداری فیلم یاد نشد.

کن کیسی بعد از اکران عمومی فیلم از «قصابی» کردن قصه کتابش اسم برد و گفت از شیوه کار سازندگان آن اصلا راضی نبوده است. او حتی علیه تهیه‌کنندگان فیلم هم شکایت قانونی کرد. مایکل داگلاس پس از نمایش عمومی فیلم گفت میلوش فورمن به طور خصوصی به وی گفته بود از ته قلب دوست داشته برت رینولدز نقش مک مورفی را در فیلم او بازی کند. در سال ۲۰۰۷، انستیتوی فیلم آمریکا «دیوانه‌ای از قفس پرید» را به عنوان سی و سومین فیلم بزرگ و برگزیده کل تاریخ سینمای آمریکا انتخاب کرد. لوئیز فلچر در گفت‌وگویی اعلام کرد سر صحنه فیلمبرداری بشدت عصبی و نگران بود، زیرا همکارانش مدام به او می‌خندیدند و از وی به عنوان یک «هیولای بیرحم و سنگدل» اسم می‌بردند. او گفت برایش بشدت سخت بود که در چنین فضایی نقش سخت خود را (در قالب یک پرستار خونسرد و بی‌رحم)‌ بازی کند. نسخه سینمایی شباهت زیادی به نمایش صحنه‌ای برادوی در سال ۱۹۶۳ (با بازی کرک داگلاس)‌ ندارد. وی امتیاز ساخت نسخه سینمایی را به پسر بازیگر و تهیه‌کننده خود مایکل واگذار کرد.زمانی که داگلاس پسر تصمیم به تولید فیلم گرفت، هیچ یک از کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی حاضر به سرمایه‌گذاری روی آن نشدند. کرک و مایکل داگلاس، میلوش فورمن را در پراگ ملاقات کردند و کمی بعد فیلمنامه را برایش فرستادند. آنها عقیده داشتند وی بهترین گزینه برای کارگردانی آن است. در آن دوران، اداره سانسور کشور چک، اجازه انتشار و پخش کتاب کن کیسی را در داخل کشور صادر نکرده بود.

از آنجا که هیچ کمپانی بزرگ فیلمسازی حاضر به سرمایه‌گذاری روی تولید فیلم نبود ( آنها می‌گفتند قصه فیلم تماشاگران را جذب خود نخواهد کرد و حضور یک کارگردان اهل چک در این پروژه باعث واکنش منفی تماشاگران و منتقدان می‌شود)‌ مایکل داگلاس مجبور شد آن را با یاری دو تهیه‌کننده مستقل دیگر تولید کند.

کیکاووس زیاری