شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
تولید را فراموش کن
از كجا شروع شد:
وقتی برای تهیه گزارش آمار پرفروشترینهای كتاب، به كتابفروشیهای خیابان انقلاب سر میزدم یكی از آنها در جواب این سوال كه چرا تیراژ كتابها اینقدر پائین است بیوقفه شروع كرد به گفتن، تا رسید به این جمله كه «خانم! فقط كافی است از یك نویسنده چند تا كتاب بخوانی، آن هم درفاصله زمانی كم؛ آن وقت خودت متوجه این كسادی بازار خواهی شد». او كه متوجه بُهت من شده بود، بیشتر توضیح داد: «دقیقاً مثل كُلاژ، تكههای مختلف را از اینجا و آنجا میبُرد و بعد با كمی (البته فقط كمی) دقت آنها را به هم دوخت میزند! باور كنید دقیقاً همینطور است كه میشنوید». من تحقیق كردم و به نتیجهای مشابه رسیدم؛ باور كنید از عصبانیت داشتم میتركیدم! بعد از گذشت چند روز، نهتنها این عصبانیت كمتر نشد بلكه با دیدن عادت ناپسند بازی پازل بین نویسندگان، صدچندان شد؛ چراكه پیروی از این خطای جبرانناپذیر، میان مؤلفین و مطبوعاتچیهای از برگ گل نازكترمان هم بوضوح مشاهده میشود. اینكه در دهه اول هزاره سوم بدون هیچ آفرینشی فقط تكرار كنیم شاید یكی از فجایع قرن باشد. یا اینكه مترجم عزیز مجموعه كتابهای پرخواننده «هری پاتر»، گویا آنطور كه كلاغ خبررسان گفته: یك نفر نیست و كار چندین دانشجوی حقشناس است؛ یا اخیراً كتابی از مؤلفی به چاپ رسیده كه بر اساس شواهد موجود، ترجمه تحتالفظی مطلبی در یك سایت بوده است (البته اكثر صفحات آن). از ذكر بقیه آمارها صرفنظر میكنم تا شاخی روی سر مبارك خوانندگان عزیز در نیاید!
بین دوراهی:
بر سر دوراهی ماندهام كه درباره كدام قشر از انواع تولیدكنندگان متن (البته مونتاژكنندگان، واژه صحیحتری است) بگویم، كه در دسترسترین این قلمزنان، همانا پركنندگان صفحات وزین روزنامههای درونمرزیاند.
باز هم در حاشیه و اولین جرقه
مثل همیشه، همه چیز با یك جرقه شروع میشود و تیك تاك ساعت، گذشت زمان را هر ثانیه گوشزد میكند.اولین خبر، در اولین روزنامه این گربه ملوس و نازپرورده (ایران را میگویم)، جرقهای بود. نمیدانم خبرش از چه نوع بود فقط مطمئنم یا خبر ناب ناب دست اول بود. یا از تراوشهای ذهنی نویسنده. اینكه متن چی بوده و آن را چه كسی نوشته مهم نیست. فقط مطمئنی كه طرف (مطبوعاتچی را میگویم) دزد نیست! گویا ید نویسندگان سالهای... از نویسندگان جهان سومی هزاره سوم طولاتر بوده باشد.
اصلاً چرا این موضوع؟
ما اصطلاحاً مطبوعاتیها عادت كردهایم انگشتمان را در لانه هر قشری فرو ببریم اِلاّ صنف خودمان؛ شاید به خاطر ارادتی است كه به همكارانمان داریم! اگر اینطور باشد، صد البته كه در اشتباهیم. ما كه اینقدر میگوئیم فلان ارگان فلان جور است و فلانی بهمان جور، یك نیمنگاهی در آئینه وجدانمان به خودمان بیندازیم.
نگاه در آئینه:
در روند تولید اطلاعات در مطبوعات امروز ایران، شاید سختترین كار برای آدم(!) این باشد كه فضولی كند در كار همكارانش، آن هم چه فضولیای: از نوع جار زدن و در بوق و كرنا كردن آن. ولی بالاخره یك نفر باید این كار را میكرد! انواع متون مطبوعاتی:
ـ (۱) متن ارژینال یا اصیل:
این متن معمولاً شامل ارائه نوعی پارادایم (الگوواره) است؛ به این معنا كه شخص تولیدكننده (نویسنده) به حدّی از آگاهی یا احاطه یا تسلط بر موضوع مورد تولید رسیده است (یا باید برسد) كه میتواند یكباره (البته در راستای مكنونات ذهنی، عقلی، تجربی، و نهایتاً قبلی خود) درباره موضوعی مهم (یا نسبتاً مهم) كه طبعاً مخاطبانی دارد، اقدام به رازگشائی (decoding) یا نكتهسنجی هوشمندانه یا حركت از سطح به عمق كند؛ در این معنا، متن صرفنظر از حجم آن، حائز ارزشهای والائی به لحاظ قدرت نگارنده آن در درك، پردازش و بازنمود (represent) یك واقعیت یا حقیقت موجود (و چهبسا مورد بیتوجهی قرار گرفته) است. نویسنده این نوع متن لزوماً متخصص است؛ زیرا میتواند با چشمانی تیزبین به حوزه فعالیت خود نگاه كند؛ اتفاقات را در بستری زمانمند ببیند؛ آنها را تحلیل كند؛ و نهایتاً از میان آنها آنچه را دیگران خوب ندیدهاند یا مشمول عادت شده است، در قابی نو بپردازد و دگرباره مقابل چشمان عادتزده دیگران قرار دهد. ه ـ س یكی از معدود كسانی است كه در این گروه قرار دارد. وقتی از موضوع گزارشم مطلع میشود از من «یك ربع ساعت برای فكر كردن» مهلت میخواهد و دقیقاً سر وقت تماس میگیرد و میگوید:
«اول بهتر است انواع نوشتهها را در مطبوعات تقسیمبندی كنیم:
ـ یادداشتها
ـ مقالات (كه به دانش افراد در هر حوزهای برمیگردد)
ـ گزارش (كه از نوع خام یا نوع تحلیلی است كه در گزارش تحلیلی دیدگاه نویسنده بوضوح مشاهده میشود یا باید مشاهده شود)
ـ گفتوگوی هدایت شده. (گفتوگوی غیرهدایتشده چیزی جز صفحه پر كردن نیست).
همه این چهار مورد را میتوان به بهترین نحو ارائه كرد و بالعكس به شكل مبتذل و غیرمفید هم (كه خدا را شكر! این مزخرفات كم هم نیست)
مورد پنجم را هم اضافه كنید: ـ ترجمه و تألیف: یعنی ترجمه خام به جای خودش هست و مابقی را خودت اضافه میكنی و اگر امكان بومیسازی است، آن را بومی میكنی؛ درواقع مطلب با تألیف خواندنیتر میشود كه خود این تألیف به داشتن اطلاعات زیاد قبلی احتیاج دارد! (كو گوش شنوا)
ـ و در آخر خبر خام، كه بحث مربوط به خودش را دارد.
او درباره روش خودش جواب میدهد: من از همه آنها استفاده میكنم. مهم درست استفاده كردن از این روشهاست. درواقع، روش به شخص برمیگردد، به اخلاق و روحیات و سوادش؛ هركس باید مرز خودش را بشناسد، آیا من كه در حوزه سیاست اطلاعات ندارم باید مطلب سیاسی بنویسم؟
یكی دیگر از كسانی كه اكثر مطالبش در این گروه قرار میگیرد اول با شوخی (البته كاملاً جدّی و همراه با كنایه) گفت: من سعی میكنم پاراگراف پاراگراف، از مجلهها بكنم، و آنها را كنار هم بچسبانم. اینطور خوب است؛ موفقترم، نه؟! هه، هه...
او بعد از مكثی كوتاه، خیلی جدّی افزود: «من درباره مشاهداتم باید بنویسم؛ میبینم، فكر میكنم، و بعد مینویسم».
ض ـ ق درباره شعر و ادبیات مینویسد. او خودش نیز شعر میسراید و درباره این موضوع و روش كارش میگوید: «من چون تخصصی مینویسم، خیلی به اطلاعات گسترده و عرضی نیاز ندارم، در حوزه خاص بیشتر نیاز به اطلاعات عمقی دارم كه این اطلاعات بیشتر با شناخت و تسلط بر خود موضوع به دست میآید. او جمله قشنگی گفت: «من، با موضوع صفحهام زندگی میكنم. اطلاعات در طول زندگی من شكل میگیرد و در شبانه روز زندگی، با آن سر و كار دارم. مثلاً: به جلسات مختلف شعر میروم، كتابها را میخوانم، نه به خاطر كارم در مجله بلكه به خاطر علاقه و میل خودم؛ خوب ناخواسته یكسری اطلاعات حاصل میشود كه اگر مطبوعاتی بودم از آنها استفاده میكنم، اگرنه كار خودم را بهتر كردهام».
ـ (۲) متن ترجمهای (اقتباس):
نویسنده این نوع متن عموماً بر یك یا چند زبان بیگانه تسلط دارد؛ تولیدكننده این نوع اطلاعات بر حَسَبِ علائق خود یا سفارش مشتری، متنی را از یك زبان غیرمحلّی انتخاب میكند و این نوع نگارش، عمومیترین روش برای نویسندگان با استعداد متوسط است. نویسنده حتی با داشتن اطلاعاتی نیمبند و اندكی تیزهوشی نیز میتواند متنی خوب ارائه دهد. هرچند به لحاظ مخاطب، این نوع متون در بیشتر موارد ارضاكننده یا حتی تأثیرگذارند، اما اصولاً از قابلیتهای نگارشی به لحاظ اصالتی خالیاند. یعنی تنها هنر این نوع نویسندگان پیدا كردن یك متن خوب و سر در آوردن از قواعد و روشهای رائج در زبان مبدأ است. در بهترین حالت، مترجم اندیشهای نو را به صورت متكّی به نفس، تولید نكرده است و متن نوعاً متعلق به نویسنده اصلی آن است. این روش رائجترین نوع تولید متن مطبوعاتی با ظواهر فریبنده و مخاطب خاص در رده شبه روشنفكرانه است. در دیدی خوشبینانه بعضی از ارباب جرائد با اعمال بعضی تغییرات یا «ایرانیزه كردن» متون سعی میكنند به اندكی نگاه نو و كارا با معیارهای محلّی ـ بومی دست یازند كه معمولاً با توجه به برخورد غیرتخصصی با موضوع متن (اصطلاحاً كیلوئی) نتیجه حاصل در سطحی پائینتر از متن مبدأ قرار میگیرد.دفاعیه یكی از دوستان مترجم را در این باب میخوانیم (شاید هم دفاع عامپسندِ بدی نباشد)
«پروسه تولید اطلاعات در مطبوعات امروز ایران در وضعیتی دوگانه و تعارضآمیز سیر میكند. از یك طرف تعریف ما از واژه «تولید» (تولید ادبی، تولید فلسفی، تولید هنری و...) این است كه فرآورده نهائی محصولی اصل (Original) یا نزدیك به اصل باشد. از طرف دیگر میبینیم كه چرخ مطبوعات امروز تا حد بالائی بر محور تولیداتی میگردد كه كیفیتی ترجمهای یا بتعبیری، غیراصل هستند. به نظر میرسد اگر ما در این بین چند فاكتور را در نظر داشته باشیم، بتوانیم از این وضعیت تعارضآمیز تعبیر مثبتی كنیم و در مجموع به نتیجه خوشبینانهای برسیم (من نفهمیدم چرا ما باید همیشه... بین باشیم، بالعجب از مردم مشرق زمین)
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت سیستان و بلوچستان انتخابات دانشگاه تهران مجلس شورای اسلامی عراق چین دولت سیزدهم مجلس روز معلم رهبر انقلاب معلمان
سیل ایران هواشناسی آتش سوزی سازمان هواشناسی باران هلال احمر یسنا اصفهان شهرداری تهران معلم پلیس
ترکیه قیمت خودرو خودرو تورم قیمت طلا سهام عدالت قیمت دلار بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو مسکن
مهران غفوریان ساواک تلویزیون سریال صداوسیما موسیقی مسعود اسکویی سینمای ایران رضا عطاران
موبایل
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر باشگاه پرسپولیس بازی لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا
اپل هوش مصنوعی آیفون خودروهای وارداتی ناسا گوگل تلفن همراه مدیران خودرو صاعقه
کبد چرب دیابت فشار خون طول عمر