پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
آخرین راز چه گوارا
آنچه كه به عنوان رمز گشوده شده مرگ ارنستو چه گوارا به دست آمده، به تازگی در روزنامه كلارین _ چاپ آرژانتین- منتشر شده است، با امضای یك روزنامه نگار آرژانتینی ماریا سوآن كه چندین كتاب هم در مورد زندگی چریك آمریكای لاتین نوشته است. همین استنادها نشان می دهد كه جسد پیدا شده متعلق به «چه گوارا» بوده و شك و شبهات به حداقل می رسد. او در میان اسناد و مدارك خود از شهادت و صحت گفته های سه متخصص پلیس آرژانتینی- نیكولاس پلیكاری، خوان كارلوس دلگادو و استبان رولزاهور- كمك می گیرد و می تواند تمام یافته های خود را در كنار هم قرار دهد تا عملیات جست وجوی او برای پیداكردن رمز دیگری از كشته شدن «چه گوارا» كامل شود. آنها چهار روز بعد از قتل «ال چه» در سحرگاه ۱۲ اكتبر سال ۱۹۶۷ در یك اتاق كوچك واقع در مدرسه ای در لاهیگوئرای بولیوی مرگ او تائید كردند. پلیكاری، دلگادو و رولزاهور فرستاده های خوان كارلوس اونگانیا دیكتاتور آرژانتینی بودند تا بتوانند ماورای حرف ها و شنیده های مرگ جنگجوی آرژانتینی را كه نیمروز ۸ اكتبر به دست سرباز ماریو تران كشته شده بود تائید كنند و به واقع جسد دفن شده متعلق به «چه گوارا» بوده است. تنها راه رسیدن به این تائید تطبیق اثر انگشت ارنستو چه گوارا با آنچه كه ۲۰سال قبل روی كارت شناسایی او ثبت شده بود، به آنها كمك كرد تا همه چیز را تائید كنند. این سه پلیس همه چیز را همراه خود آورده بودند. اما آنها هرگز جسد او را ندیدند. بعد از قتل جنازه «ال چه» همراه سه جنگجو و همرزم دیگرش به صورت عجیبی در نزدیكی های پیست فرودگاه والد گراند دفن شد. در اولین اظهارات رسمی این موضوع شنیده شده كه جسدها سوزانده شده است. بعد از محاصره و مرگ، نیروی نظامی و دولتی بولیوی اخبار جدید دروغین دیگری را منتشر كردند. ابتدا اینكه او در جنگ كشته شده است بعد اینكه جسد او دیگر وجود ندارد. رنه بارینتوس، بولیویایی به هر صورت می خواست از توضیحات رسمی فرار كند و مجبور بود اطلاعات و اخبار متفاوتی را اعلام كند چرا كه خیلی ها می خواستند تا حتی بعد از كشته شدن «ال چه» جنازه او به یك گورستان برده شده و برای او مراسم باشكوهی ترتیب دهند، آنچنان كه شایسته اش بود و بسیاری به او افتخار می كردند.
بعد از آنكه جسد «ال چه» در جایی ناشناس دفن شد، دولت بولیوی با مشكلات متعددی مواجه شد و می بایست دلایل محكم و قانع كننده می آورد كه جنگجوی كشته شده «چه گوارا» بوده است. اولین شك و شبهات از سوی خانواده اش مطرح شد، آنها جواب بهتری را می خواستند. همین طور مردم كوبا و خصوصاً فیدل كاسترو. در ابتدا بارینتوس فكر می كرد با فرستادن سر «چه گوارا» به كوبا می تواند صحت گفته هایش را تائید كند اما آمریكایی ها با این ایده مخالف بودند. بنابراین همان طور كه ترس و احتیاط در وجود آنها رخنه كرده بود تصمیم گرفتند قبل از دفن او دست هایش را قطع كنند و آنها را در شیشه ای كه با مایع مخصوص پر شده بود نگهداری كنند، در كنار آن وسایل شخصی و دفترچه یادداشت او هم وجود داشت. ماموران آرژانتینی زودتر از دیگران از این ماجرا باخبر می شوند و خیلی زود به لاهیگوئرا می آیند تا آزمایش های خود را براساس این ادعا شروع كنند. دو نفر اول- پلیكاری و دلگادو- اثر انگشتان «چه» را با اسناد قبلی مطابقت می دادند و نفر سوم دست نوشته ها را وارسی می كند تا به واسطه آن بتواند به شباهت و شهادت نزدیكی دست پیدا كند. پوست روی انگشتان «چه» زخمی بود. او در ماه های آخر در كوهستان، جنگل و درمیان درختان و سنگ ها زندگی می كرد، زخم های كوچك روی سر انگشتان او وجود داشت به همین دلیل شناخت اثر انگشتان او چنان ساده نبود و ماموران مجبور بودند تا از روش های پیچیده و سخت تری استفاده كنند و علاوه بر آن از تمام انگشتان او عكسبرداری كردند. تنها بدین صورت توانستند به نتیجه ای مطمئن برسند. «دستان ال چه بودند» امروز در روزنامه این چنین می نویسند براساس همان تائید پلیس های آرژانتینی كه به فرمانده خود ارسال كردند و در آزمایشات كالیگرافی هم همین موضوع تائید شد. به واسطه همین عملیات مخفی و سریع كوبا از مرگ چه گوارا مطمئن و متقاعد شد. بعد از آن هر چه اتفاق افتاد مثل یك راز بود. ماموران بولیویایی تصور می كردند كه آرژانتینی ها دست های چریك كشته شده را با خود برده اند و آن سه نفر موضوع را تكذیب كردند: «كارمان همان جا تمام شد.» دقیقاً قبل از آنكه هواپیمای اختصاصی آنها را به كشورشان بازگرداند. در جواب ماموران بولیویایی این موضوع را دوباره یادآوری كردند و برگشتند. این راز ۴۰سال مخفی ماند. دیگر كسی از دست ها خبر نداشت. روایت دومی هم وجود دارد كه مدعی است این دست ها همراه دست نوشته هایش به كوبا فرستاده شد آن هم توسط دو مامور مخفی سیا كه به هاوانا فرار كردند و وسایل شخصی و دست نوشته ها را در اختیار فیدل كاسترو قرار دادند و البته روایت دیگری هم وجود دارد كه بعد از شناسایی جسد توسط آرژانتینی ها فلیكس رودریگوئز كوبایی ضد كاسترو و مامور سیا دست ها را به میامی آمریكا برد و آنها را در اختیار پلیس قرار داد. اما آنچه كه امروز اهمیت دارد كه باردیگر «ال چه» را در میان طرفدارانش محبوب تر می كند، رمز گشایی از نحوه مرگ او است. دست هایی كه در روزهای آخر زندگی اش پر از زخم و جراحت بود اما تا آخرین لحظه برای جنگ از حركت نایستاد. بعد از ۴۰سال هنوز هم «چه گوارا» مثل یك جنگجوی كشف نشدنی است كه هر استنادی به شناخت او كمك می كند.
منبع:ریپوبلیكا
روزنامه ایتالیایی
محسن ابراهیمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست