پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
عصر تردید
سفیر عراق در تهران اطلاع داده که احتمال از سرگیری گفتوگوهای ایران و آمریکا در عراق وجود دارد. میانجیگری این همسایه مشکلدار در طول ۱۴ ماه گذشته سبب شده تا ایران و آمریکا باوجود نداشتن روابط دیپلماتیک، سه دور گفتوگو بین خود البته به منظور کمک به حل مشکلات عراق را برگزار کنند. تا همین اندازه نیز در ایران تحلیلها را تا به آن سطح رساند که برخی مدعی شدند تابوشکنی شده است. اما در واقع عراق در مقایسه با میانجیگران قبلی، پتانسیل و توجیه لازم و کافی را در اختیار داشت. در ایران بسیاری از فعالان سیاسی و مدیران سابق وزارت امور خارجه نسبت به روند مذاکرات بدبین بودند. از نظر آنها ایران نباید تنها در مورد عراق به گفتوگو با آمریکا بپردازد. حال آنکه تهران و واشنگتن از طریق طرف سوم (مقامهای دولت بغداد) توافق کرده بودند گفتوگوها صرفا در مورد عراق و ناامنیهای آن باشد. اما فعالان سیاسی ایران استدلال میکردند حالا که پس از حدود سه دهه قطع کانالهای عیان دیپلماتیک، ایران و آمریکا رودرروی هم قرار گرفتهاند باید از مسائل مهم تری نیز صحبت به میان آید به ویژه آنکه پرونده اتمی ایران در شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد.
ناگفته پیداست که ایالات متحده برای استقرار امنیت و دموکراسی در عراق به کمک ایران نیاز دارد. همانطور که بدون کمک ایران امکان هر نوع پیروزی برای نیروهای ائتلاف و ناتو در افغانستان غیر قابل تصور بود. با کمک ایران بود که قبل از رسیدن نیروهای غربی، مجاهدین شمال افغانستان کابل را اشغال کردند و دولت طالبان از هم پاشید و با کمک ایران و رایزنیهای مکرر ایران بود که در کنفرانس بن (آلمان) مجاهدین به تقسیم قدرت با ریاستجمهوری حامد کرزای رضایت دادند و پست ریاست مجلس افغانستان (یونس قانونی) را از آن خود کردند. اکنون در عراق هم موردی مشابه پیش آمده زیرا آمریکا به جایی پا گذاشته که ایران و مرجعیت شیعه نقش بسزایی در آن دارند.
دستاورد جدی و ملموس مذاکرات بغداد که شاید هرگز رسانهای نشد، این بود که امنیت در عراق در طول یکسال گذشته بهشدت تقویت شد و دولت نوریالمالکی موفق شد بسیاری از گروههای خودسر و نظامی عراقی را سرکوب کرده و تمام شهرهای عراق را در کنترل خود بگیرد. نمونه بارز این موفقیت را میتوان در به دستگیری امنیت شهرک صدر، خلع سلاح گروه مقتدی صدر، سرکوب شورشیان مسلح بصره، کنترل شورشیان در فلوجه و... برشمرد. از این گذشته در طول یکسال گذشته آمار کشتهشدهها و بمبگذاریها در عراق به نسبت سالهای قبل به شدت کاهش یافته است. در چنین شرایطی مذاکرات ایران و آمریکا در بغداد برای مدتی نامعلوم تعلیق شد. این تعلیق از آنرو حائز اهمیت بود که در کمال ناباوری ایران و ایالات متحده تمایلی به گسترش این مذاکرات به موضوعات دیگر نداشتند. نه در تهران و نه در واشنگتن، دو دولت از منتقدان خلاصی نداشتند؛ منتقدانی جسور که احتمال هر نوع شکستن یخ روابط را روز به روز سختتر میکرد تا اینکه سرانجام صدایی از مذاکرات بیرون نیامد. در ابتدا و بهطور رسمی خبر مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا در مصاحبه مطبوعاتی محمدعلی حسینی سخنگوی وزارت خارجه ایران مطرح شد. آن زمان بسیاری از کارشناسان و ناظران بحثهای بین ایران و آمریکا از این مسئله در تعجب بودند که چرا تصمیم به انجام مذاکرات مستقیم در مورد وضعیت عراق در کنفرانس شرمالشیخ اعلام نشد. این کنفرانس که در ساحل تفریحی شرمالشیخ در مصر برگزار شد، به موضوع بازسازی و امنیت در عراق اختصاص داشت و بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی در این اجلاس حضور داشتند. ایران نیز پس از مدتی تردید، در کنفرانس حضور یافت.
احتمال میرفت که گفتوگویی جدی میان کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا و منوچهر متکی وزیر خارجه ایران صورت گیرد، اما دیدار آنان به رد و بدل کلماتی ساده در سر میز شام محدود ماند و منوچهر متکی بسیار زودتر از حد معمول میز شام را به علت حضور یک نوازنده زن ترک کرد. اما چند روز بعد همزمان با اعلام رسمی ایران مبنی بر حضور در گفتوگوهای بغداد سخنگوی دیک چنی معاون رئیسجمهور آمریکا نیز اعلام کرد: «آمریکا آماده حضور در این گفتوگوها در سطح سفیر است.» این مسئله در شرایطی رخ میداد که سوئیس در حال رایزنی با مقامهای ایرانی و آمریکایی برای قبولاندن طرح خود جهت خاتمه دادن به مناقشه اتمی ایران بود. در این رابطه محمدعلی حسینی سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ به سوال آیا ایران در نامهای به سفیر سوئیس در تهران، خواسته است که اگر آمریکا درخواست مذاکره دارد، آن را بهصورت رسمی مطرح کند؟» گفته بود: «ما به سفیر سوئیس عنوان کردیم که اگر آمریکا درخواستی برای مذاکره در مورد موضوع عراق دارد، آن را بهصورت رسمی مطرح کند.» غلبه ایران بر تردیدهای خود در رابطه با حضور در کنفرانس شرمالشیخ و گفتوگو با آمریکا هنوز جای بحث دارد. بحث از آن جهت اهمیت دارد که انگیزه ایران برای آغاز این گفتوگوها چه بود؟ چرا ایران صراحتا اعلام میکرد فقط در مورد عراق و نه مسئله دیگری حاضر به گفتوگو است؟
چرا ایران گفتوگوها را جدی نگرفت؟ تعلیق بدون سر و صدای مذاکرات پس از سه دوره مانند آغاز آن مناقشهبرانگیز و تعجبآور بود. در ابتدا علی لاریجانی که در بغداد به سر میبرد در پاسخ به سوال خبرنگاری در فرودگاه بغداد مبنی بر اینکه «آیا تهران با واشنگتن در مورد بغداد گفتوگو خواهد کرد؟» پاسخ منفی داده بود، غافل از اینکه ساعتی پیش رئیس او محمود احمدینژاد به این مسئله پاسخ مثبت داده است. شاید بتوان لاریجانی را از جدیترین مخالفان گفتوگوهای تهران و واشنگتن در بغداد دانست. همانطور که بسیاری او را مخالف تند مذاکرات اتمی ایران با اروپا در زمان خاتمی میدانستند اما وقتی در این مقام قرار گرفت نتوانست کاری از پیش برد و استعفا داد. در این گیر و دار بود که بحثهای اولیه برای آغاز چهارمین دور مذاکرات ایران و واشنگتن در عراق نیز رفتهرفته گسترش یافت. ناظرانی که به گفت و شنودهای تهران و واشنگتن در بغداد به مثابه حلقهای مفقوده در روابط دو کشور مینگریستند، منتظر اتفاق جدیدی بودند. وقتی پنجشنبه ۱۶ اسفند ۸۶ به عنوان زمان برگزاری چهارمین دور گفتوگوها در بغداد تعیین شد، هیات ایرانی به سرپرستی «رضا امیریمقدم»، مدیر بخش خاورمیانه شورای عالی امنیت ملی به بغداد رفت، اما با امتناع طرف آمریکایی برای گفتوگو مواجه شد. این در حالی بود که پس از سه دور مذاکره در ظاهر به نظر میرسید که شورای عالی امنیت ملی وارد دور گفتوگوها شده است.
هیات ایرانی یک روز زودتر یعنی در ۱۵ اسفند در بغداد حاضر شد، اما صبح ۱۶ اسفند بدون انجام مذاکره، عراق را ترک کرد. در آن زمان بسیاری دولت احمدینژاد را مسوول دانسته و خواستار آن شدند تا در یک واکنش صریح و مقتدرانه به این اهانت آمریکاییها؛ ادامه مذاکرات را تعلیق کند. با این همه دولت آمریکا اعلام کرد که قصد دارد با ایران درباره مسائل عراق گفتوگو کند. شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ از آمادگی کشورش برای مذاکره با ایران در مورد مسائل عراق سخن گفت. اما این گفتوگوها صورت نگرفت. پس از آن، دولت ایران چندبار خواهان گفتوگو با آمریکا شد.
اواخر دسامبر گذشته سامی العسکری، نماینده پارلمان عراق و از مشاوران نوری المالکی، نخست وزیر این کشور، گفت که ایران مایل است، مذاکراتش با آمریکا در بغداد در سطح سفیران دو کشور صورت گیرد. تلاشهای مجدد در فروردین ۱۳۸۷ از سر گرفته شد، اما همچنان دولت عراق برای ترغیب دو کشور ایران و آمریکا به نشستن بر سر میز مذاکره به در بسته برخورد کرد. ایران و آمریکا بهرغم اینکه روابط دیپلماتیک با یکدیگر ندارند بارها و بارها یافتن راههای جدید و بهکارگیری دیپلماسی در شکلهای متفاوت را آزمودهاند. دیپلماسی فوتبال، دیپلماسی کشتی، دیپلماسی بغداد و... از این دست بوده است. به تمام اینها میتوان تلاش کلینتون برای دست دادن با خاتمی در سازمان ملل را اضافه کرد. همچنین دیپلماسی مخفی که طی آن نمایندگان ایران و آمریکا بارها در نقاط مختلف دنیا از جمله در ژنو به گفتوگو با یکدیگر پرداختند ولی هیچ یک هنوز نتوانسته گشایشی در راوبط دو کشور داشته باشد. اما اکنون زمان اتفاقات جدید است. به نظر میرسد دولت نهم برای ایجاد کانال دیپلماتیک- با آمریکا- آماده است. اتفاقاتی هم در این راستا به وقوع پیوسته که احتمال تاسیس دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران از همین دست است.
فرشاد قربانپور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست