شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

درباره حسین مهیاری


درباره حسین مهیاری

حسین مهیاری, طراح و بافنده فرش اصفهان ۱۳۲۸ ۸ ۱۰ و فارغ التحصیل رشته تاریخ از دانشگاه اصفهان و دارای ۳۳ سال سابقه فرشبافی

حسین مهیاری، طراح و بافنده فرش اصفهان - ۱۳۲۸‎/۸‎/۱۰

فارغ التحصیل رشته تاریخ از دانشگاه اصفهان

دارای ۳۳ سال سابقه فرشبافی

دارای غرفه عمومی ثابت در ۱ تا ۷ شهریور هر سال در نمایشگاه بین المللی تهران

حسین مهیاری هم اكنون در اصفهان اقامت دارد.

هر هنرمندی، در هر رشته ای، برای شناساندن و متمایز كردن آثار خود از دیگران، مهر، امضا و یا «شناسه ای» دارد. شناسه فرش های چشم نواز استاد حسین مهیاری، دو ماهی است كه به طور معمول درخلاف جهت همدیگر حركت می كنند. علامت برج حوت (اسفند)، كه البته تعبیرها و تفسیرهای خاص خود را دارد، ولی استاد مهیاری با این تفسیرها بیگانه است. او با حركت دو حوت در جهات مخالف، پیوندی خودآگاه و عاشقانه دارد.

به تقریب می توان گفت هیچكدام از كارهای دستبافت او، بویژه آنها كه برای دل خود، برآنها گره بسته، از این حركت حوت ها خالی نیست.

حسین مهیاری یك «استادكار» حرفه ای و تمام عیار به مفهوم سنتی، ایرانی و البته اصفهانی آن است.

هنرمندی حساس با اراده ای پولادین و شخصیتی چندوجهی، كه روزی را بدون نوارهای «ریل» قدیمی اش شب نمی كند، و صلاهٔ ظهری نیست كه برای ادای فریضه واجب در مسجد امام خمینی(ره) اصفهان حاضر نباشد. او در ایام جوانی از تحصیلات دانشگاهی نیز غافل نمانده و هنوز هم از اهالی مطالعه و كتاب است. مانند بیشتر اصفهانی های از طبقه اصیل و فرهیخته، حافظه اش سفینه شعر و غزل و بیت های زیباست و صدای رسای دلنشین او - كه موروثی است - از كودكی در تعزیه خوانی های اصفهان، طنین انداز بوده است. استاد مهیاری در تعزیه خوانی نیز حكایتی است كه نقل آن فرصتی دیگر می خواهد.

برخلاف بسیاری، بلكه بیشتر اهل هنر فرشبافی، حسین مهیاری از كودكی در این كار نبوده است.

او در سنین بالای بیست به فرش رو كرد و آن را به عنوان شغل، هنر و عشق برگزید. البته خانواده مادری او با نام خانوادگی «حقیقی» بیش از یك قرن بود كه دست در گره و تار و پود داشتند و در اصفهان شناخته شده بودند. بزرگ خاندان آنان، زنده نام، حاج مهدی خان حقیقی بود كه سه پسرش: حاج نصرالله، حاج یدالله و حاج فیض الله، تولیدكنندگان بنام فرش های زیبا در اصفهان هستند. از هنر حاج یدالله خان، تابلو فرشهای ثارالله (به عشق سیدالشهدا(ع) و هفت شهر عشق در موزه آستان قدس، نگهداری می شود. از هنر حاج نصرالله خان نیز تابلو فرش های در«می خانه» و «بهار» معروف است و حاج فیض الله خان نیز چندبار برنده جایزه طاووس طلایی در كشور شده است.

فرش های اختصاصی حسین مهیاری نیز درغرفه ای ثابت كه آن را با نام «حقیقی» می شناسند، نشان داده می شود. او نزد این سه برادر با راز و رمز هنر فرشبافی آشنا شده است: از سال ۱۳۵۴كه تازه وارد دانشگاه - رشته تاریخ - شده بود. او برای اتمام تحصیلات می باید طبق قانون، تعهد خدمت به دانشگاه را می داد و باید در آموزش و پرورش خدمت می كرد.

او می گوید: «من به حرفه مقدس معلمی احترام می گذاشتم و می گذارم و به نظر من این كار، فقط یك شغل نیست، بلكه عشق است. ولی با حقوق آن زمان نمی شد خانواده ای را ازطریق معلمی اداره كرد و من دیدم باید شغل دیگری هم داشته باشم تا بتوانم سركلاس، فقط درس بدهم و فكر كم و كسری زندگی ام نباشم. دست روزگار خواست كه فرشبافی را انتخاب كنم. اول به خاطر نان بود كه دنبال آن رفتم و بعد دیدم كه نام نیك هم در آن هست و بعد متوجه شدم كه این كار بقدری وسعت دارد كه می شود یك عمر با آن عاشقی كرد. عمر آدم تمام می شود و فرش بافی تمام نمی شود.»

مهیاری جوان به حدی شیفته دنیای فرش شد كه وظیفه ای سنگین را همزمان به عهده گرفت. هم شاگردی كرد و هم خودآموزی. هروقت كه از تدریس فارغ می شد، كاغذ و قلم در دست، در بازار فرش اصفهان راه می افتاد و با هزار زحمت، اسلوب رنگسازی و رنگ آمیزی را از استادان پیر و سالخورده؛ می پرسید و یادداشت می كرد. سر و كار گرفتن با پیران گوشه نشین و محافظه كاری كه فوت و فن شغل شان را به كسی یاد نمی دادند، آسان نبود ولی عزم آهنین مهیاری جوان بر مشكلات فائق می شد. او هم اكنون با خنده ای تلخ می گوید: «آن زمان شاگرد مشتاق، زیاد بود و استاد سخن كم، اما حالا استادان از خود گذشته ای هستند كه شاگرد واقعی پیدا نمی كنند، یعنی شاگردی كه دیر نیاید و زود برود و مدام از اول فقط به فكر پول درآوردن باشد.» او از بازار به خانه برمی گشت و گاه تا پاسی از شب تا ۳ صبح بیدار می ماند و محفوظاتش را می نوشت و مرتب می كرد و ساعت ۶ صبح هم به راه می افتاد تا رأس ساعت ۷ در دبیرستان تدریس كند! پشتكار و تیزهوشی و ایمان قوی، استعداد او را بارور كرد و هم اكنون نام او به عنوان هنرمندی مبتكر و خلاق در اصفهان و در تمام ایران، شناخته شده است.

آثار حسین مهیاری را باید به دو دسته تقسیم كرد: اول، آثاری كه طبق سنت مرسوم فرشبافی در اصفهان تهیه می شود و از هنجارهای متعارف پیروی می كند، دوم، آثار اختصاصی او كه برآمده از دنیای درونی، ایده آل ها، احساسات و محفوظات ادبی و هنری اوست. استاد مهیاری در هنر فرشبافی را باید با این آثار شناخت. او هنرمندی است كه معماری، طبیعت، نقاشی، ادبیات، موسیقی و شعر را وارد دنیای فرشبافی كرده است. طبیعی است كه با این سلیقه و با دوری گرفتن نسبی از بازار معمول فرش، تعداد آثار، قلیل می شود و بازاریابی هم منتفی می شود. البته خریداران آثار مهیاری، افراد ویژه و نخبه ای هستند كه هنر او را دوست دارند و برای كارش احترام قائلند.

عنصر برجسته در آثار استاد حسین مهیاری، گذشته از تنوع ایده ها و «موضوعی» بودن، محتوای بصری فرش هایش، عنصر «رنگ» در آنهاست. او با مطالعه و تجربه فراوان به رنگ هایی رسید كه منحصر به خود اوست. منشأ همه این رنگ ها، گیاهی است، شیمیایی و كارخانه ای. هنرشناسان اصفهانی می گویند فرش های حسین مهیاری در ایده، طرح، رنگ و نظارت، جزو آثار ممتاز است. او از اول هم نمی خواست یك فرشباف استاد ولی بدون خلاقیت و نوآوری باشد. نیاز به متمایز بودن همیشه در او وجود داشت. تفرجی در گلستان هنر او، گواه صدق این سخن است.

در بیشتر بافته های استاد مهیاری، نقش حوت (ماهی) است. او می گوید: «حوت نماد حركت است. در زندگی هم همین طور است. با حركت صحیح، انسان روبه اوج و زیبایی می رود ولی با حركت غلط، زشتی و ذلت می آید. از طرفی، شكل بصری ماهی در تمام نقش های فرش نهفته است؛ «در اسلیمی و سراسلیمی» در نقش چنگ و شعله، در همه آنها حركت حوت را می شود دید. البته این «مشق چشم» می خواهد. یعنی باید درك بصری و نوع دیدن در فرد تربیت و تقویت بشود. چشم ها باید به اصطلاح «مشق» كنند. آن وقت بصیرت به دست می آید. از طرف دیگر، ماجرای فرش بین اصفهانی ها به «هزارتو» معروف است. یعنی درباره یك نقش فرش، هزار نفر هم كه نظر بدهند، هزارجور نظر متفاوت با هم داریم. ولی به هر حال، اساس كار باید ریشه داشته باشد و بدون اندیشه، ریشه ای هم در كار نیست.

بنده هر روز صبح و ظهر كه برای فریضه نماز به مسجد امام خمینی (ره) می روم. در نقش ها و كاشی های آنجا دقیق می شوم. بیشتر از سی سال است كه هر روز این نقش ها رامی بینم و خداوند بزرگ شاهد است كه هر صبح و ظهر، نكته هایی دیده ام كه دوتاشان مثل هم نبوده اند. این هنرها یك دریای با عظمتی است كه ما در آن ذره ای بیش نیستیم. من این حرف را با قاطعیت می گویم كه ما هنرمندان ایرانی بویژه اصفهانی ها همه هستی و هنرمان را مدیون هنرمندان بزرگ دوره صفویه هستیم.»

استاد حسین مهیاری در پاسخ به این سؤال كه «هنرمند رشته فرش چه شرایطی باید داشته باشد؟» با لطف و ظرافت می گوید: «اول از همه و آخر از همه، باید عاشق باشد. عاشق واقعی.

آدمی نباشد كه فقط از روی نقشه ای گره ببندد و چرتكه بیندازد. باید عاشق باشد و هنر و مملكتش را خوب بشناسد. نقاشی ایرانی را بفهمد. طبیعت شناس باشد. در شعر و ادبیات كلاسیك ایرانی غوطه بخورد. در هیچ شرایطی از كاركردن ابا نداشته باشد و هیچ وقت خودش را استاد كامل نداند. باقی حرف ها فرع است. اگر فوت و فن كار را خوب یادبگیری ولی از آن شرایط كه گفتم نصیبی نداشته باشی كارهایت قابل نخواهد بود. بخصوص این پشتكار و از كار عار نداشتن بسیار اهمیت دارد. خود من در این سن و سال (۵۸ سالگی) گاهی وقت ها كرك لگد می كنم. البته فرزندانم هم كمك حالم هستند. با پشتكار است كه آدم می فهمد در واقع چقدر استعداد دارد. گاهی وقت ها قالی ای را كه تا نیمه دار بافته شده، پایین آورده ام و كار را از نو شروع كرده ام، زیرا موردپسندم نبوده است. دوستان می گویند كمال گرایی با بازار جور نیست، ولی من همان كاری را می كنم كه دلم می گوید و تا به حال هم خداوند خیر الرازقین بوده است.

هر كس كه فكر كند تمام میوه ها وقتی می رسند كه توت فرنگی می رسد، معلوم است كه از انگور چیزی نمی داند. این جمله از پاراسلوس حكیم یونانی است. استاد حسین مهیاری این اندیشه را با گره به تار و پود به تصویر كشیده است. ایده های او محدود به فرهنگ خاصی نیست و گستره وسیعی دارد. او همان قدر از اریك فروم متأثر است كه از سعدی شیرازی و دلباختگی او به نهادهای فرهنگ شیعه ، حكایتی دیگر است. باید یادی كرد از تابلوی امام علی(ع) حسین مهیاری كه با عنوان «تجلی» نقاشی شده و هفت پلان دارد كه داستان برخورد حضرت مولای متقیان را با یتیمان یك پیرزن بینوا، به تصویر می كشد.

گذشته از قالی های مبتنی بر طرح سنتی و قالی های ابتكاری مهیاری، گاه دست به تجربیات زیبایی می زند. از جمله ابداعات آنی در طرح نقشه و بافت فرش. گاه نیز شده است كه كاری را بدون نقشه ببافد و با وجود هشدارهای سالخوردگان كه با حیرت می گویند: «مگر می شود؟» ثابت كرده كه این كار شدنی است. نوعی بداهه پردازی با گره و تار و پود بر قالی. او می گوید: «وسواس من در طرح و عقیده ای كه به ابتكار دارم به قدری است كه نمی توانم قبل از تمام شدن درباره آن حرفی بزنم. گاهی اوقات پیش آمده كه موقع بافته شدن ، نقشه را تغییراتی داده ام و اگر تشخیص بدهم كه این جای كار باید عوض شود، معطل نمی كنم.»

استاد حسین مهیاری، طراح و رنگ آمیز است و بیشتر كارهای مهم را در كارگاه نظارت می كند و گاهی خودش انجام می دهد. او رنگ ها را با گیاه

می سازد. (رنگرزی می كند)، بر رنگ آمیزی نظارت دارد و برای از كار درآمدن رنگ مورد علاقه اش، مدتها وقت می گذارد.

پای صحبت های شیرین او كه می نشینی، می بینی كه در عین آرامش،دغدغه های هنری خود را هم دارد! دغدغه برای از بین رفتن تعزیه های اصیل در اصفهان، فكر این كه قدر و ارزش فرش ایران در جهان در جایی كه باید و شایدمطرح نشود، احترام به موسیقی اصیل و موسیقیدانان هنرمند و دلسوخته این سرزمین بویژه اصفهان كه شهر موسیقی هم هست و غمخواری برای افراد كارگاهش و خانواده های آنها. استاد حسین مهیاری بر خلق و خوی جوانمردان این خاك، هرگونه حمایت معنوی و مادی را برای آنها تدارك می بیند و گو این كه در این كار بسیار ساكت و بی تظاهر است و شاید خوش نداشته باشد كه از سخاوت و نیكوكاری او حرفی به میان بیاید، ولی باید دانست كه او پیرو اقلیم خویش است و ازاین كه انسان ها را با دیدگاه «ابزاری» نگاه كنند، متنفر است.

استاد حسین مهیاری در جوانی شعر هم می گفت. هنوز هم دامان شعر را رها نكرده است. هنوز هم خلوت نشینی با معانی دلخواه خود را به هر فعالیت دنیوی ای ترجیح می دهد. معاشران او اعم از خطاط و موسیقیدان و نقاش و شاعر داستان نویس نیز چنین هستند و در بین آنها هست كه ایده های هنری برای آثار آینده این طراح هنرمند، جرقه می زند، شعله می كشد و او را تسخیر می كند. حسین مهیاری از نمادهای زنده و بالنده شهر اصفهان است. بر این هنرمندان مشكل بتوان عنوان «سنتی» یا «غیرسنتی» را اطلاق كرد زیرا آنها فرزندان تاریخ و هنرپیشینیان خود هستند و در عین حال نوآوری ها و جسارت های خاص خود را دارند. نوشتن درباره هنر استاد مهیاری نیز دشوار است، زیرا حال و تأثیری كه رنگ ها و طرح های او دارد، قابل توصیف و بیان با نوشتن نیست و آنها را حتماً باید با چشم باز و نگاه ورزیده مشاهده كرد.

سیدعلیرضا میرعلی نقی



همچنین مشاهده کنید