یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لایه پنهان در گفت و گو


لایه پنهان در گفت و گو

نگاهی به رمان «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها » نوشته مانوئل

مانوئل پوییگ نویسنده سرشناس اهل کشور آرژانتین از آن جمله نویسندگانی است که پیش از ورود به عالم ادبیات در حوزه سینما فعالیت داشته و به همین دلیل اغلب آثار او سمت و سویی تصویری ومتکی به عنصر گفت و گو پیدا کرده اند.

مهمترین اثری که از مانوئل پوییگ در ایران منتشر شده رمان تحسین بر انگیز«نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» است،رمانی که سراسر بر اساس عنصر گفت و گو ساخته شده،گفت وگویی میان دو نفرکه آرام آرام معنایی نمادین و کلی به خود گرفته است.

نکته جالب توجه درباره پوئیگ این مطالبی که در باره پوئیگ چه از ناحیه خودش و چه از ناحیه دیگران به جا مانده موید این موضوع است که او بر خلاف بی علاقگی اش به ادبیات نویسنده ای تیز هوش و گزیده کار است و بیشتر کارهای اوامروزه در حکم شاهکارمطرح اند.

است که او هرگز علاقه ای به نوشتن درحوزه ادبیات داستانی نداشته، بلکه آرزویش این بوده که کاردانی مطرح در عالم سینما باشد،پوئیگ در جایی گفته است:«...من ادبیات را انتخاب نکردم بلکه ادبیات من را انتخاب کرد،هیچ تصمیمی برایش نگرفته بودم و هیچ وقت برای داستان نویسی خیال پردازی نکردم ،تنها خیال بافی ام این بود که در روزهای پیری و بعد از کارگردانی چند شاهکار خاطراتم را بنویسم....»

مطالبی که در باره پوئیگ چه از ناحیه خودش و چه از ناحیه دیگران به جا مانده موید این موضوع است که او بر خلاف بی علاقگی اش به ادبیات نویسنده ای تیز هوش و گزیده کار است و بیشتر کارهای اوامروزه در حکم شاهکارمطرح اند.

رمان مثال زدنی «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» آغازی شگفت انگیز دارد،آغازی که خیلی زود ذهنیت خواننده را به اعماق مانوئل پوییگ در رمان «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» گرچه بیش از حد لازم برمعرفی شخصیت ها تاکید کرده و بخش عظیمی از کار خود را بر محور زیاده گویی همراه با کسالت مخاطب پی ریخته اما نگاه منحصر به فرد او در عالم داستانی آن هم با تکیه بر گفت و گوی محض را باید با دیدی جدی تر بنگریم. وجودی دو شخصیت داستانی می کشاند ،شیوه برخورد پوئیگ با عنصر شناخت شخصیت ها برخوردی چند لایه است که در آن واحد هم فضا و هم افراد را به نحوی شایسته معرفی می کند:«...ببین اسم من لری یه،اسم شما هم رامیرزه،و واشنگتن هم اسم این میدونه،گوش می دین؟ اسم این میدون واشنگتنه. »

- اینو گفتی،چیزی رو که می خوام بدونم اینه که وقتی می گیم واشنگتن چه احساسی باید داشته باشیم؟

- گفتی اسم اهمیتی نداره،پس به نظر تو چی مهمه؟

- ببینین ،چیزی که برای من مهمه معلوم نیس برای شما مهم باشه،نظرها فرق می کنه...متوجه هستین؟....»

مانوئل پوییگ در رمان «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» گرچه بیش از حد لازم برمعرفی شخصیت ها تاکید کرده و بخش عظیمی از کار خود را بر محور زیاده گویی همراه با کسالت مخاطب پی ریخته اما نگاه منحصر به فرد او در عالم داستانی آن هم با تکیه بر گفت و گوی محض را باید با دیدی جدی تر بنگریم.

رامیرز و لری از همان ابتدا تناقض های شخصیتی خود را بروز می دهند آدم های آثار پوئیگ با پناه بردن به خیال پردازی از یاس و درماندگی و یاس حاصل از موقعیت اسفناک خود می گریزند و به یاری فرهنگ با بی عدالتی های پیرامون خود مقابله می کنند،پوئیگ در آثارش روایت سوم شخص مالوف را به کناری می افکند،راوی را حذف می کند و ازابزارهای غیر ادبی سود می جوید ،رویکردهایی که در کارمورد بحث به اوج خود رسیده اند. وتاکید نویسنده بر همین تناقض ها شخصیت هایش را دوست داشتنی تر می کند،شخصیت هایی که مدام در حال انتقاد از یکدیگرند اما وجودشان به گونه ای به هم وابسته است.

شاید در عالم ادبیات داستانی به کمتر اثری برخورد کنیم که از عنصر گفت و گو استفاده ای مناسب کرده باشد و به همین دلیل می توان از اثر پوئیگ به عنوان یک اثر ناب در این زمینه نام برد.

آدم های آثار پوئیگ با پناه بردن به خیال پردازی از یاس و درماندگی و یاس حاصل از موقعیت اسفناک خود می گریزند و به یاری فرهنگ با بی عدالتی های پیرامون خود مقابله می کنند،پوئیگ در آثارش روایت سوم شخص مالوف را به کناری می افکند،راوی را حذف می کند و ازابزارهای غیر ادبی سود می جوید ،رویکردهایی که در کارمورد بحث به اوج خود رسیده اند.

مانوئل پوئیگ در بخشی از گفت و گویش با فصل نامه ادبی پاریس ریویو گفته است:«...من در داستان هایم سعی می کنم زبان روزمره مردم را بازآفرینی کنم ،البته از پر گویی باید پرهیز کرد،نمی توان اجازه داد که در رمان هم مردم مثل زندگی واقعی تا ابد از خودشان حرف بزنند،من می توانم درباره شخصیتی داستان بگویم رامیرز و لری از همان ابتدا تناقض های شخصیتی خود را بروز می دهند وتاکید نویسنده بر همین تناقض ها شخصیت هایش را دوست داشتنی تر می کند،شخصیت هایی که مدام در حال انتقاد از یکدیگرند اما وجودشان به گونه ای به هم وابسته است.

که مسائل حاد مبتلا به خودم را منعکس کند،به نظر من شخصیت های یک داستان وسیله ارائه نمایش هستند،صداهای آن ها انباشته از سر نخ های پنهان است و من دوست دارم به آن ها گوش بدهم،به همین دلیل است که نوشته های من پر از گفت و گو هستند،گاهی هم پیش می آید که حرف هایی که شخصیت ها بر زبان نمی آورند بیش از حرف های که می گویند بیانگر ماجراست....»

بخش پایانی حرف های پوئیگ به شدت با ساختار کلی«نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها»همخوانی دارد ، یعنی این که خواننده در خلال مطالعه این اثر بیش از آن که با گفت و گو ها ارتباط برقرار کند با حرف های پنهان شخصیت ها در ارتباط است یعنی همان نکته ای که خوانندگان بعدی این کار را هم باید به دقت کردن به آن توصیه کرد.

چاپ دوم رمان «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» سال ۱۳۸۷ در شمارگان۱۶۵۰ نسخه و قیمت ۳۸۰۰ تومان توسط نشر آفرینگان عرضه شده است.



همچنین مشاهده کنید