جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حزب کارگر در سراشیبی سقوط


حزب کارگر در سراشیبی سقوط

پیروزی حزب کارگر در انتخابات عمومی ۱۹۹۷ بریتانیا, تجربه ای تازه و متفاوت با دوره های گذشته برای این حزب در حیات سیاسی جزیره بود در حقیقت پیروزی این حزب در سه دوره پیاپی با رهبری تونی بلر, توانست به حیات۱۸ ساله محافظه کارانی چون تاچر ومیجر پایان دهد

پیروزی حزب کارگر در انتخابات عمومی ۱۹۹۷ بریتانیا، تجربه ای تازه و متفاوت با دوره های گذشته برای این حزب در حیات سیاسی جزیره بود.در حقیقت پیروزی این حزب در سه دوره پیاپی با رهبری تونی بلر، توانست به حیات۱۸ ساله محافظه کارانی چون تاچر ومیجر پایان دهد.در گام نخست، استراتژی بلر به رغم ماهیت تعلیقی و شکننده اش،متضمن دستاوردی درخشان برای حیات سیاسی جزیره بود،اما شوک سیاسی ناشی از عملکرد بلر،ابعاد تازه ای از چالش را بر ای آینده وسیادت حزب کارگر به وجود آورد. اگر چه بلر کوشید با استفاده از ضعف رقیبان سیاسی خود، به این چالش ها و وموانع، پایان مقطعی و موقتی دهد،اما تحولات داخلی ناشی از نتایج انتخابات محلی ونتایج همسویی او با نومحافظه کاران کاخ سفیدآنهم در حمله به افغانستان وعراق،کابینه وی را در سایه قرار داد وزمینه های استعفای او را فراهم آورد.به واقع عملکرد بلر در عرصه خارجی به عنوان اولین علت موثر، زمینه های افول موقعیت وکاهش محبوبیت حزب کارگر را فراهم آورد وحاکمیت بلا منازع این حزب را در هاله ای از ابهام فرو برد.بعد از استعفای بلر مسئله جانشینی او نتوانست موجد بحران جانشینی برای حیات سیاسی جزیره باشد.

حزب کار گر با مساعی وحمایت بلر والبته با در اختیار داشتن اکثر کرسی های مجلس عوام،گردون براون وزیر خزانه داری ومتعلق به جریان سنتی حزب کارگر را به جانشینی بلر انتخاب وراه را برای ورود او به عمارت شماره ۱۰ خیابان داونینگ استریت فراهم نمود.

در حقیقت تصمیم بلر به رویای جاه طلبانه براون بعد از۱۳ سال دوری از هرم قدرت پایان داد تا بتواند با میراث نیم بند بلر وبا اولویت هایی تازه وایجاد تغییر، دولتی جدید در حیات سیاسی جزیره بسازد. به این ترتیب دولت جدیدی در بریتانیا آغاز به کار کرد که اولا در راستای اصلاح اشتباهات بلر روی کار آمد و در ثانی، وارث مشکلات وبحران هایی بود که به هنگام صدارت بلر زندگی مردم را در این کشور دچار تنش نموده بود.اولویت های این دولت انتصابی در عرصه های داخلی وخارجی خود را نشان داد.

گردون براون اولویت های سیاست داخلی خود را بر حول مسائلی چون تغییر کابینه، آزادی شهروندان،وفاداری به سیاست های سوسیالیستی حزب کارگر، ،وفاداری به ارزش ها وسنت های روشنفکری،مخالفت با بخش خصوصی وبرنامه های رفاهی برای اقشار ضعیف بریتانیا متمرکز نمود، تا به این وسیله،اشتباهات صدارت بلر تکرار نگردد.

در عرصه سیاست خارجی هم براون توانست با دو انتصاب کلیدی وبا هدف اصلاح استراتژی بلر وتلطیف فضای سیاسی، نوعی تغییر وآرایش جدید در کابینه را به وجود آورد. در این راستا، براون با آوردن دیوید ملیبند به جای مارگرت بکت در وزارت خارجه وبا انتصاب سیمون مک دانلد سفیر سابق انگلیس دراسرائیل به عنوان مشاور ارشد خود،توانست تاحدی خودرا ازادامه سیاست های بلر جدا نماید.

در گام نخست نتیجه نظری تغییرات حاصله،واگرایی نسبی از نومحافظه کاران آمریکا وهمگرایی با اتحادیه اروپا بود وسپس این امید را به وجود آورد که لندن می خواهدتمایل عملی خود را به حل وفصل نهایی بحران میان فلسطینیان واسرائیل افزایش دهد. با این همه آنچه جامعه سیاسی واجتماعی بریتانیا در هنگام صدارت براون در عرصه های داخلی وخارجی ازخود به نمایش گذاشت، نشان داد که براون هم چون سلف خود نتواست چیزی بر محبوبیت حزب کارگر وسیادت سیاسی این حزب بیافزاید.برای نمونه، اتخاذ مواضع براون در مورد مسائل مربوط به عراق که اورا با پارادوکس پیچیده ای مواجه کرد،منجر به چالش گرفتن مناسبات سنتی بریتانیا وانگلستان شد، چراکه براون با قول بر فاصله گیری از آمریکا وخروج نیروهای بریتانیا از عراق وافغانستان به نخست وزیری رسید; ولی پس از تصدی پست نخست وزیری نتوانست به این مهم دست پیدا کند.

به این ترتیب این مهم به عنوان مهمترین عامل کاهش محبوبیت براون وحزب کارگر در عرصه سیاست خارجی شد وافکار عمومی بریتانیا وسیاستمداران پشت صحنه حزب کارگر را به این باور رسانید که آقای براون همچون سلف خودبلر، از کاریزمای لازم جهت تاثیر گذاری برروی مقامات کاخ سفید ومحتملا رئیس جمهور آینده این کشور نیست.

بنابراین همان سیاستمداران پشت پرده حزب کارگر کاهش محبوبیت براون را بهانه ای برای تغییر رهبری حزب قرار دادندتا شاید موقعیت این حزب برای آینده حیات سیاسی جزیره قرین توفیق شود.اما نا کامی برنامه های براون در عرصه سیاست داخلی، به داستان مکرر کابینه وی مبدل شد به گونه ای که رکود وکاهش رشد اقتصادی در این کشور موجب شد که نرخ تورم افزایش ورفاه عمومی به پایین ترین سطح خود برسد. علاوه برآن، ناتوانی براون در تغییر وترمیم کابینه واز دست دادن کرسی انتخابی گلاسکو درفرایند انتخابات میان دوره ای مجلس عوام انگلیس موجب شد که سیر محبوبیت این حزب در روند نزولی قرار گیرد.

در روزگار اخیر هم آن چه بیش از همه زمینه ای شد تا محبوبیت این حزب در روند نزولی قرار گیرد، فساد ملی اعضای ارشد دولت کارگری بود.دراین راستا انتشار بخشی از صورت حساب های مخارج نمایندگان پارلمان واعضای کابینه به وسیله روزنامه دیلی تلگراف بزرگترین ضربه را بر حیات سیاسی حزب کار گر وارد کرد تا این حزب نتواند به پیروزی خود در انتخابات سال آینده امید وار باشد.

با این همه جای تعجبی نیست که جامعه سیاسی و اجتماعی بریتانیا،علت العلل این قضایا را به شخص براون نسبت دهند وعملکرد او را مسئول این قضایا بدانند.

نظر به چنین شرایطی وبا توجه به سیر نزولی محبوبیت حزب کارگربه نظر می رسد حزب محافظه کار به رهبری دیوید کامرون بتواند در انتخابات سال آینده به پیروزی پر فروغی به منظور ارتقای حیات سیاسی جزیره دست یابد.این مساله ای است که جامعه سیاسی و اجتماعی بریتانیا سخت به آن امید وار است.

با این حال باید دید که تا فاصله دریافت حکم نخست وزیری از سوی ملکه الیزابت در با کینگهام، این مستاجر عمارت شماره۱۰ خیابان دوانینگ استریت خواهد توانست چیزی ازمحبوبیت از دست رفته را به کانون حزب کار گر باز گرداند؟

نویسنده : صلاح الدین هرسنی