پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
می خنـــدانم, پس هستــم

این چهره همیشه خندان، ۵۹ سالش است. سالها و سالهاست که میشناسیمش و با کارهایش زندگی میکنیم. پا به پایش خندیدهایم و خیلی چیزها از او یاد گرفتهایم. علیرضا خمسه که دانشآموخته روانشناسی است، خوب میداند چطور با بچهها رفتار کند و حتی خانوادهها را هم پای کارهای کودکانهاش بنشاند. به همین بهانه نگاهی به حرفهایی که در این سالها در مصاحبههایش بیان کرده میاندازیم تا هم خمسه را بهتر بشناسیم و هم از او و موفقیتهایش درس بگیریم.
● از مردم دوری نمی کند
خیلی از هنرمندان دوست ندارند در میان آدمهای معمولی راه بروند و در هر لحظهای که در دنیای خصوصیشان هستند، به خاطر حرفهشان مورد توجه قرار بگیرند اما خمسه اینطور نیست. او هنوز هم یکی از اعضای همین اجتماع است که دلیلی نمیبیند خودش را از خیابانها قایم کند. او میگوید: «اینکه من چهره شناختهشدهای هستم اصلا باعث نمیشود با دخترهایم وقت نگذرانم و بیرون نرویم. من این مرزها را رد کردهام و با این قضیه کنار آمدهام که در خیابان با من سلام و علیک میکنند و... ایناصلا بد نیست چون من هم از این مهربانی مردم استقبال میکنم و با دخترم در خیابان قدم میزنم و از بزرگ شدنش لذت میبرم. هیچچیز زیباتر از دیدن این لحظهها نیست.»
● هر راهی را امتحان میکند
او مرزی برای کارهایش قائل نمیشود. هم خاک صحنه را خورده و هم در تلویزیون و سینما ظاهر شده و به همه کارهایی که در این ۳عرصه انجام داده افتخار میکند. خودش معتقد است:« به من میگفتند برای کسی که نقش اول را در سینما بازی میکند اینکه بیاید در تلویزیون افت دارد ولی من این را نمیفهمیدم، الان هم نمیفهمم چون نیاز به تجربه داشتم و حس میکردم در خانوادههای ما مسائل حل نشده زیادی وجود دارد. حفظ موقعیت من بهعنوان یک بازیگر نسبت به طرح مضامین مورد نیاز جامعه خیلی اهمیت ندارد. الان خانوادههای زیادی در حال متلاشی شدن هستند و باید از طریق تلویزیون روی اینها کار کنیم.»
● لبهایش همیشه خندان است
علیرضاخمسه معتقد است کسی که به تغییر جهان باور داشته باشد، میخندد و کسانی ناامید و غمگینند که این امکان تغییر را نمیبینند. او این اعتقاد را به گوشه گوشه زندگیاش وارد کرده است. از دنیای پدری و همسری بگیرید تا دنیای معلمی و بازیگری؛ شاید به همین دلیل است که حتی دیدن گریهها و بغضهای او در برنامههایش ما را میخنداند.
● زندگی خانوادگی موفقی دارد
او تنها یک هنرمند نیست و مهمتر از آن هنرمندی نیست که همه زندگیاش را فدای حرفهاش کند. علیرضا خمسه زندگی خانوادگی موفقی دارد که در موردش میگوید:« من همیشه برای بازی بچهها وقت میگذارم و با آنها به پارک و سینما میروم. خریدهای گلسا هم بهعهده خودم است. وقت گذاشتن با خانواده را دوست دارم. راستش من کاملا مرد خانواده هستم. درسا که نوجوان است و کمتر نیاز به همراهی دارد اما تهتغاری خانه ما یعنی گلسای شیرین زبان تمام وقت من و همسرم را بهخودش اختصاص داده است؛ با هم پارک میرویم و بازی میکنیم.»
● تاثیرگذارترین راه را انتخاب کرده
خیلی از فرهیختگان ما معتقدند برای کودکان کار کردن اهمیتش بیشتر از کار برای بزرگسالان است. آنها دلشان میخواهد اجتماعشان را از نو بسازند و با آموزش دادن به بچهها پایهها را محکمتر کنند. خمسه هم یکی از آنهاست. او که بیشتر با کار در حوزه کودک شناخته شده در این مورد میگوید: «کار کودک را انتخاب کردم چون فکر میکردم سختترین و تاثیرگذارترین کار جهان است. فکر میکنم اگر یک گروهی از هنرمندان و سیاستمداران و فرهیختگان بخواهند کاری برای جامعه بکنند، آن کار باید از مهدکودکها و پیشدبستانیها آغاز شود. ژاپنیها به این علت موفق شدند که همه تئوریهایشان را در مراکز پیش دبستانی آزمودهاند بنابراین آن سالها من با آگاهی به سمت کارهای کودک رفتم.»
● خودش را در فضای روشنفکری حبس نکرده
او در فضای نخبگی و هنرمندانه غرق نشده. هنرش در جای خودش است و زندگیاش هم در جای خودش. با وجود اینکه در گروه هنرمندان تحصیل کرده جای میگیرد اما نظراتش میتواند مورد توجه خیلی از نخبگان و هنرمندانی قرارگیرد که با دنیای واقعی خداحافظی کردهاند. او معتقد است:« نخبگان هنری باید شرایط خاصی داشته باشند، به اعتقاد من نخبه هنری، فردی است که بهخودش فکر نکند و دنبال منافع فردی خویش نباشد. اگر بخواهیم میزانی را برای نخبه شدن بیان کنیم باید بگوییم نخبه باید ۳ویژگی داشته باشد: اول توانایی، دوم بینش و سوم از منیت به دوربوده و به جمع انسانی بپیوندد.»
مطالعه و پژوهش در کنار کار حرفهای
او بیگدار به آب نمیزند؛ در مورد کارهایش مطالعه کرده و تمایل زیادی به پژوهش کردن هم دارد. خمسه این ۲ را یک ضرورت برای انجام کارهای موفق میداند و میگوید:«من یک روحیهای دارم که خیلی دلم میخواهد در جوانهای امروز بهوجود بیاید یا اگر هست گسترش پیدا کند و آن روحیه تجربهگرایی و کار پژوهشی است مثلا همان موقع که با بیضایی کار میکردم، پژوهشگر یک مبحثی در زمینه آموزش بودم یا وقتی با عیاری «روز باشکوه» را کار میکردم، یک کار پژوهشی در زمینه کودکان را شروع کردم که منجر به تالیف کتاب شد یا در اوج کارهای سینمایی به یک زمینه دیگر یعنی پژوهش در روانشناسی خانواده وارد شدم و ۳ سال در شبکه تهران و در برنامهای به اسم «جمعه تعطیل نیست » کار میکردم.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست