سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
آزادی در دو ساحت مادیات و معنویات
نسبت میان دین و آزادی از مهمترین مسائل مطرح در حوزه معارف دینی و علوم انسانی است. آگاهی از نسبت صحیح میان این دو مفهوم والا، از آن جهت اهمیت اساسی دارد که راه را بر دو انحراف اصلی از صراط مستقیم هدایت یعنی تجدد و تحجر میبندد و زمینه را برای ظهور حقیقت دین و نیز حقیقت آزادی آشکار میسازد.
برآنیم تا در این سلسلهیادداشتها هر بار با رجوع به کلام یکی از اندیشمندان دینی به جستجوی نسبت واقعی این دو معنا بپردازیم. پیشتر نگاه شهید مرتضی مطهری و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی به این مساله مورد اشاره قرار گرفت. در این شماره نسبت دین و آزادی را در کلام علامه محمدتقی جعفری جستجو میکنیم.
علامه محمدتقی جعفری در کتاب «تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر» برای بحث در باب حق آزادی در اسلام، آزادی را به ۵ مورد تقسیم نموده است:
۱) آزادی عقیده،
۲) آزادی اندیشه،
۳) آزادی بیان و تبلیغ،
۴) آزادی رفتار و
۵) آزادی از هرگونه بردگی.
ما در اینجا به روال دو مطلب قبل تنها به موارد ۱ و ۲ یعنی آزادی عقیده و آزادی اندیشه میپردازیم. درخصوص مورد نخست یعنی «آزادی عقیده» علامه پس از این مقدمه که انسان لامحاله دارای اعتقاد است و حتی اگر کسی بخواهد در این دنیا بدون اعتقاد زندگی کند باز باید برای همین زندگی بیاعتقاد پشتیبانی داشته باشد که این پشتیبان خود اعتقادی است، در پاسخ به این سوال که آیا انسانها آزادند در اینکه در همه عمر در حال پذیرش یک عقیده و رها کردن عقیدهای دیگر بهسر ببرند؟ بیان میدارد که تبدل و تجدد عقیده به جهت دگرگونیهای فکری و تغییرات روانی، امری طبیعی است منتها فقط آن عقایدی زوالناپذیرند که بشر را در مسیر «حیات معقول» قرار دهند، اگرچه همان عقاید هم همواره باید با خرد و منطق سلیم مورد اندیشه و تقویت و معرفت جدید قرار بگیرند.
علامه جعفری بر آن است که در اسلام آزادی عقیده یا آزادی در تجدید علم درباره بعد مادی انسان، بهطور دائم تامین شده است، اما در مسائل معنوی اعتقاداتی وجود دارد که بشر برای نپذیرفتن آنها آزاد نیست که عبارتند از همان اصول پنجگانه توحید، نبوت، امامت، معاد و عدل. البته لازم به ذکر است که بهطور کلی بحث علامه در مساله دین و آزادی مربوط به وجه تشریعی آزادی است نه وجه تکوینی آن.
تقسیم آزادی به دو وجه تشریعی و تکوینی نظر راهگشای آیتالله جوادیآملی حفظه الله است که توضیح مناسب درباره آن مجالی مخصوص به خود میطلبد. اگر ما این مهم را در مواجهه با آرای علامه جعفری مد نظر نداشته باشیم، دچار سوءتفاهم خواهیم شد و احیانا گمان خواهیم برد که علامه موافق تحمیل عقیده و اجبار و اکراه در پذیرش دین است.
اما درخصوص آزادی اندیشه ، علامه محمدتقی جعفری بصراحت مینویسد: «اگر کسی ادعا کند که آزادی اندیشه از مختصات اساسی دین اسلام است، این ادعا، مبالغه نخواهد بود... اگر اندیشه در واقعیات عالم هستی، اعم از واقعیات جهان برونذاتی و درونذاتی و دیگر واقعیات عالم هستی، آزاد نبود، خداوند متعال آن همه دستورهای اکید به اندیشه، بدون تعیین محتوا و تعیین چارچوب، صادر نمیفرمود.» این تصریح ولی به معنای موافقت علامه با آزادی مطلق در اندیشه نیست.
ایشان در ادامه تصریح دیگری هم دارند مبنی بر اینکه نباید آزادی اندیشه در حد و اندازهای مجاز شمرده شود که منجر به بیاعتباری اصل مقوله اندیشه گردد و همچنین نباید آزادی اندیشه مزاحم سایر فعالیتهای مغزی و روانی انسان باشد. علامه، اندیشه را به خودی خود هدف نمیشمارد و آن را بهترین وسیله برای بهترین هدفها که وصول به واقعیات است، میداند.
حتی خود شناخت واقعیات هم در نظر علامه هدف نهایی از علم و معرفت نیست بلکه به اعتقاد ایشان، واقعیات، پس از شناخته شدن، لزوما میبایست مورد استفاده انسانی قرار بگیرد.
علامه در اینجا به طرح این پرسش مقدر میپردازد که آیا این بیانات موجب سلب آزادی اندیشه از انسانها نخواهد شد؟ و آیا این قطعا به زیان بشریت منتهی نمیشود؟ به نزد علامه پاسخ این اعتراض بسیار روشن است زیرا «این بیانات از هدر رفتن حیات آدمی و انرژیهای مغزی او درباره قضایای دارای محتویات فاسد یا قضایای بینتیجه جلوگیری میکند، نه از آزادی معقول اندیشه... پس ، همچنانکه نظریه «هنر برای حیات معقول انسانها» ارزش قائل شدن برای «حیات معقول» است، نه سانسور هنر، اندیشه برای حیات معقول انسانها نیز برای ارائه ارزش «حیات معقول» انسانها است، نه سانسور اندیشه.»
علامه محمدتقی جعفری با تقسیم موضوعی آزادی اندیشه به دو بخش مادی و معنوی در نهایت نظیر همان موضعی را در این مساله اتخاذ میکند که در مساله آزادی عقیده بیان داشته بود. به عبارت دیگر علامه در بحث آزادی اندیشه نیز مثل بحث آزادی عقیده قائل به تفصیل است:
۱) اندیشههایی که به تحقیق و کشف و تنظیم موضوعات عالم طبیعت و ابعاد طبیعی انسان مربوط میشود بدون هیچ قید و شرطی، آزاد است مگر در مواردی که نتایج آنها به ضرر بشریت تمام شود.
۲) اندیشههایی که پیرامون هویت انسان معنیدار و بایستگیها و شایستگیهای او صورت میگیرد و نیز اندیشه هایی که پیرامون مسائل مربوط به کل هستی انجام میپذیرد و در تعیین ارزش و موقعیت انسانی تاثیر میگذارد، بدان جهت که موضوعات و قضایای مورد اندیشه عینیت محسوس ندارند، لذا حتما باید قانونمند باشند. این قانون عبارت است از هدف قرار دادن کشف و شناخت حیات معقول انسانها در جهانی معقول و هدفدار.
آزاد جعفری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست