سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

چرایی آغاز جنگ تحمیلی


چرایی آغاز جنگ تحمیلی

هفته دفاع مقدس , فرصتی است تا به دلایل و چرایی آغاز جنگ از سوی صدام پرداخته شود تاكنون دلایل و نكات مختلفی برای انگیزه صدام در تهاجم به ایران ذكر شده است

برخی می گویند صدام دست به یك حمله پیش دستانه تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران زد تا از صدور امواج انقلاب اسلامی به مردم عراق كه اكثرا مسلمان و شیعه هستند جلوگیری كند و با درگیر كردن مردم این كشور در یك جنگ گسترده ، آنان را از الگوگیری و پیروی از انقلاب اسلامی باز دارد تا ساكنان بین النهرین خواستار برپایی حكومت اسلامی در عراق به سبك ایران نشوند و از سرنگونی رژیم دیكتاتوری حاكم بر آن كشور جلوگیری شود. برخی دیگر اظهار می دارند، صدام شرایط تغییر رژیم شاهنشاهی در ایران را فرصت مناسبی برای تغییر شرایط تاریخی ژئوپلتیكی عراق می دانست و می خواست با تصرف استان خوزستان ایران و تسلط بر اروندرود، راه مطمئن خود را به دریا و آبهای آزاد باز كند و قدرت سرزمینی كشورش را افزایش دهد. نظر دیگری می گوید صدام می خواست رهبری جهان عرب را در شرایط افول رهبری مصر به دلیل سازش با اسرائیل به دست گیرد و در رقابت با عربستان و مصر خود در راس جامعه عرب قرار گیرد.با توجه به آن كه در آن هنگام خیزش مردم ایران و پیام انقلاب اسلامی بیش از هر چیز شاهان فاسد عرب را در چشم مردم خود بی ارزش كرده و امكان افزایش مطالبات مردم عرب در برپایی حكومت های مردمی و غیروابسته به امریكا را به وجود آورده بود ، سران كشورهای عربی تمایل داشتند یك كشور عربی همسایه ایران كه فقط عراق بود با شروع جنگ ، ایران را به خود مشغول كند تا انقلاب اسلامی در آن كشور محصور شده ، مردم عرب نتوانند زیبایی های یك نهضت مردمی اسلامی را ببینند و در نتیجه شاهان و امیران عرب بتوانند به حكومت های خود بدون نیاز به مردم ادامه دهند. برخی دیگر معتقدند اصولا امریكا پشت صحنه تصمیم صدام قرار داشت.

پس از بی نتیجه ماندن كودتای نوژه در اوایل سال ۱۳۵۹ ، ایالات متحده می خواست با حمله صدام به ایران ، امكان بازگشت خود به ایران را فراهم كرده و انتقام خود را از مردمی كه با برپایی انقلاب اسلامی آنها را از كشور بیرون رانده بودند، بگیرد. برخی دیگر معتقدند اسرائیل و صهیونیست ها در تحریك صدام نقش اساسی برعهده داشته اند، زیرا امواج انقلاب اسلامی یك جریان ضدصهیونیستی قوی و جدید را در منطقه خاورمیانه به راه انداخته بود كه روز به روز بر دامنه و وسعت آن افزوده می شد و در كشور عراق هم یك ارتش قوی از سوی بعثی ها شكل گرفته بود كه اگر بدون ماموریت باقی می ماند، با سیاست اسرائیل كه ضعیف ماندن ارتش های كشورهای همجوار را دنبال می كرد همخوانی نداشت و رژیم صهیونیستی وجود چنین ارتشی را در منطقه خاورمیانه و پیرامون خود بر نمی تافت لذا از روحیه قدرت طلبی صدام استفاده و او را تشویق به جنگ با ایران كرد. همه مطالب فوق می تواند به نوعی صحیح باشد یا حداقل می توان گفت حمله صدام به نهضت امام خمینی ، برخی از این پیامدها را در برداشته است.

البته خوب است حالا كه صدام دستگیر شده و در حال محاكمه است ، از او درباره انگیزه تهاجم به ایران سوال و حقایق روشن تر شود اما به نظر می رسد علت اصلی تهاجم ارتش بعثی را باید در جای دیگری جستجو كرد. صدام كه پس از كنار زدن حسن البكر ، قدرت را در عراق به دست گرفته بود، احساس می كرد با حمله به ایران به یك پیروزی مطمئن دست خواهد یافت كه قدرت وی را در عراق افزایش می دهد و از او یك قهرمان می سازد. تصور صدام از ضعف قدرت نظامی انقلاب اسلامی و ضعف قوای مسلح ایران در آن زمان ، باعث تصمیم وی برای حمله گسترده و همه جانبه نظامی به ایران شد. صدام اگر فكر می كرد باید روزی با خفت و خواری از سرزمین های اشغالی ایران عقب رانده شود و صدها هزار از نظامیان خود را در جبهه های جنگ از دست بدهد و در عین حال هیچ دستاوردی نداشته باشد، هرگز به ایران حمله نظامی نمی كرد. برآورد غلط اطلاعاتی وی از توان ایران كه با استفاده از روشهای كلاسیك ، توان رزمی نیروی مقابل را محاسبه می كند و فقط در ارزیابی خود، توان نیروهای مسلح آن كشور را مد نظر قرار می دهد موجب وسوسه صدام برای آغاز جنگ و حمله به ایران شد. او احساس می كرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی:

۱- ارتباط سازمان یافته ارتش ایران با امریكا قطع شده و امكان پشتیبانی از تسلیحات امریكایی موجود در ارتش ایران وجود ندارد و خروج ۵۰ هزار مستشار امریكایی از ارتش ایران ، سیستم هدایت و كنترل این ارتش را با مشكل اساسی مواجه كرده است.

۲- نه تنها سیل ارسال سلاحهای امریكایی به ایران قطع شده ، بلكه امریكا جمهوری اسلامی ایران را تحریم تسلیحاتی كرده و ایران امكان دریافت هیچ گونه سلاح جدید را از هیچ كشوری در دنیا ندارد.

۳- سازمان ارتش ایران به هم ریخته و اكثر فرماندهان و امرای آن به خاطر وابستگی به رژیم شاهنشاهی كنار گذاشته شده اند و سیستم سلسله مراتب و ساختار آن به هم ریخته است لذا این ارتش نمی تواند در خدمت انقلاب اسلامی و كشور قرار گیرد. او مشاهده می كرد كه دولت موقت با كاهش خدمت سربازی به یك سال ، موجب شده حتی این ارتش استعداد كافی سازمانی هم نداشته باشد. این در حالی بود كه آن زمان ارتش بعثی عراق حداقل بیش از ۵ لشكر سازمانی بیشتر از استعداد لشكرهای ایران در دوران شاه در اختیار داشت و لذا در جنگ زمینی دارای برتری یگانی و تسلیحاتی بود.

۴- با راه اندازی جنگ مسلحانه در كردستان ایران از طریق گروههای دمكرات و كومله كه صدام آنها را تجهیز و تسلیح می كرد بخشی از قوای همین ارتش با شرایط فوق و نیز قسمتی از استعداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه هنوز شكل نظامی به خود نگرفته است با این گروهها در برخی استان های همجوار با عراق درگیر است لذا برای دشمن توان رزمی قوای مسلح ایران بازهم ضعیف تر ارزیابی می شد.

۵- او تصور می كرد وجود اختلافات سیاسی در راس كشور درگیری بنی صدر با حزب جمهوری اسلامی و نیز با نخست وزیر وقت موجب می شود حمله به ایران این اختلافات را تشدید و از ایجاد یك اراده قوی برای مقابله با ارتش متجاوز جلوگیری كند. به نظر می رسد صدام با توجه به نكات فوق ، ارتش بعثی را به خاك ایران گسیل داشت تا ظرف یك جنگ كوتاه مدت ، به اهداف خود برسد اما غافل بود كه در ایران قدرت عظیمی به نام رهبری امام خمینی (ره) وجود دارد كه تهدید جنگ را تبدیل به فرصتی شایسته برای ظهور توانایی های ملت ایران می كند و می گوید اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بكشد ، ما ایستاده ایم.

نویسنده:حسین علایی

منبع: عارف نیوز