چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
فیلمنامه خوب چند
مشکل فیلمنامه از همان آغاز عمر سینما در ایران وجود داشته و بیشتر دستاندرکاران سینما نسبت به آن توجه و اطلاع کافی نداشتند.
در آن سالها، بجز عبدالحسین سپنتا که فیلمهایش را خارج از کشور میساخته و کسانی که بعدها از خارج آمدند و مشغول فیلمسازی شدند برای دیگران، فیلمنامه مقولهای متفاوت با معنای امروزی آن بود.
اما امروزه مساله فیلمنامه، از اساسیترین و مهمترین مسائل سینمای ایران است. شاید مهمترین عامل در این مسیر، نبود تعریفی روشن و مشخص از مفهوم فیلمنامه باشد.
بیشترین نظرهایی که درباره فیلمنامهها گفته میشود، در حد «ضعیف بود»، «منسجم نبود»، «از هم گسیخته بود» و امثال آن خلاصه میشود و کمتر موردی بوده که در آن برای حل یا دستکم طرح این مساله ضروری و حیاتی در سینما، گامهایی برداشته شده باشد.
واقعیت این است که مساله فیلمنامه در سینمای ایران، یکی از نقصانها، کمبودها و معضلهاست.
مشکلات تولید، دریافت مجوز، اکران و... در کنار معضل فیلمنامه، سینمای ایران را از رمق انداخته است.
در این میان، فیلمهایی که با نگاه و رویکرد فرهنگیتری ساخته میشوند، یا رنگ اکران نمیبینند یا در بدترین وضعیت ممکن اکران میشوند و طبیعی است در چنین شرایطی نبود فیلمنامه خوب بیش از هر زمان دیگری به چشم میخورد و خود را به رخ میکشد.
شاید مقایسهای مختصر بین شرایط و روند فیلمنامهنویسی سینما و تلویزیون ما با کشورهای پیشرفته در این حوزه بتواند اندکی از دلایل عقبافتادگی فیلمنامهنویسان ما را چه در حوزه تلویزیون و چه سینما آشکار کند.
نخستین مسالهای که در این مقایسه بسیار برجسته و مهم به نظر میرسد، اقتباس است.
مروری سریع بر فیلمنامههای پس از انقلاب نشانگر این است که تعداد آثار قابل توجه و مهمی که برمبنای آثار ادبی ـ چه نمایشنامه و چه رمان ـ نوشته شده است، بسیار اندک و ناچیز است و این جای تعجب دارد که فیلمنامهنویسان ایرانی چطور خود را از چنین منبع غنی و پرباری محروم کردهاند؛ در حالی که بسیاری از شاهکارهای سینمایی کشورهای صاحب صنعت فیلم، برمبنای آثار ادبی ساخته شدهاند.
بگذریم از این که تعداد مثلا مجموعهها و سریالهای تلویزیونی اقتباسی از این هم کمتر و در برآیند نهایی، کمی بیش از صفر درصد است.
معضل دیگری که سینما و تلویزیون ما را از نظر فیلمنامه رنج میدهد، اعتقاد نداشتن به کار گروهی و اصرار نویسندگان بر تکروی در این عرصه است. در بررسی مثلا سریالهای بزرگ و ماندگار آمریکایی، کمتر موردی را میتوان دید که در آن نویسنده فیلمنامه تنها یک نفر باشد.
بدیهی است یک سریال مثلا صد قسمتی بسختی میتواند حاصل ایدهها و خلاقیتهای فقط یک نفر باشد و در عین حال به ورطه ملال و یکنواختی نیفتد. لزوم کار گروهی بخصوص در عرصه تلویزیون حالا دیگر از بدیهیات است. در حالی که بین آثار موجود کمتر موردی است که از حاصل خلاقیتها و ایدههای یک گروه بهره برده باشد و در بیشتر موارد، نویسنده با کمآوردن سوژه و ایده، راهحل را در به اصطلاح آببستن به کار و کشدادن بیدلیل موقعیتها و صحنهها میداند.
گذشته از اینها، جایگاه و اهمیت فیلمنامهنویس بهعنوان یکی از اساسیترین و حیاتیترین حلقههای زنجیره تولید فیلم در ایران بسیار دستکم گرفته شده و میزان دستمزدی که به فیلمنامهنویس تعلق میگیرد، در مقایسه با دیگر عوامل بسیار کم و ناچیز است.
بجز عدهای معدود فیلمنامهنویس شناختهشده که دستمزدهای قابل قبولی میگیرند، اکثر فیلمنامهنویسها کمترین میزان دستمزد را دریافت میکنند؛ در حالی که گاه چند فیلمنامه یک نویسنده در طول سال موفق به دریافت مجوز نمیشود و او را دچار بیانگیزگی میکند که مهمترین و کشندهترین آفت برای یک نویسنده است.
آفت و مشکل دیگری که بخصوص در سالهای اخیر گریبانگیر سینمای ایران شده، کپیکاریهای فیلمنامهنویسان از آثار نازل خارجی و حتی سینمای پیش از انقلاب است.
جای تعجب دارد فیلمنامهنویسان ما حالا که زحمت اقتباس به خود میدهند، چنین شکل مبتذل و خامی از آن را انتخاب میکنند و به جای نظر به آثار ارزشمند ادبی و حتی سینمایی، سراغ فیلمهای درجه سوم داخلی و خارجی میروند. آن هم در حالی که هنگام اقتباس از فیلمهای خارجی، تنها به رونویسی دم دستی از آن اکتفا میکنند و از کنار ضروریاتی مثل لزوم بومیسازی و منطبقکردن آنها با شرایط و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی کشورمان میگذرند و این که یکی از مهمترین راههای رسیدن به شیوه مطلوب و مطمئن فیلمنامهنویسی، شناخت همهجانبه نویسنده از اوضاع جامعه و شرایط زمانه است.
بسیاری از فیلمنامههای تولیدشده نشان میدهد نویسنده یا از وضعیت جامعه و زمانهای که در آن زندگی میکند بیخبر است یا ترجیح میدهد به آن بیاعتنا بماند. واقعیت این است که نهتنها سینما که هیچ اثر هنری دیگری نمیتواند بدون توجه به زمانه شکلگیری و انطباق با شرایط اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی دوران ماندگار باشد و توجهی جلب کند.
فیلمنامهنویسی بهعنوان یک فعالیت ادبی و هنری، تنها هنگام آگاهی نویسنده از شرایط زیستی مردم یک جامعه است که میتواند در یک سرزمین پا بگیرد و این شاید مهمترین حلقه مفقوده فیلمنامهنویسی در آثار نمایشی ایران باشد.
مسعود ثابتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست