چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
جنگ های خود ساخته صلح های پایمال
آن هنگام که دست قابیل با خون برادرش هابیل سرخ گشت ؛پایه های زندگی مسالمت آمیز بشری برای نخستین بار متزلزل گردید. با نگاهی به تاریخ بشریت و آمار هولناک جنگ ها و ویرانی های ناشی از آن، سخن از صلحی پایدار در این هنگامه به مزاحی تلخ ورویایی لجام گسیخته می ماند. در طول تاریخ؛ زندگی جمعی بشر بارها به بهانه های واهی مورد تهاجم اقوام وملل دیگر قرار گرفته است. گاه حرص جاه طلبی، گاه خوی نظامیگری و گاه دلباختگی یک امپراتور آتش نبردی شوم را شعله ور ساخته وگاه دسیسه های زنانه امپراتوریس ویا تحریکات گروههای افراطی سر آغاز نبردهای خانمان براندازی بوده است.
با نگاهی به علل تحقق این نبردها باید اذعان داشت: علی رغم انگیزه های به ظاهر ملی ، انتقام گرایی و کشور گشایی بسیاری از این نبردها ساخته دست فرمانروایان بوده اند. و این جنگ ها ی خود ساخته با تحمل هزینه های هنگفت برای بشریت تحمیل گشته است. در این مقاله سعی بر آن است که با نگاهی به پیشینه تاریخی زندگی بشر وضعیت بسیار لرزان صلح را در گذشته وحال بررسی نموده و وضعیت احتمالی آن را در آینده تخمین زد . از این رو در بررسی وضعیت گذشته تنها به پاره ای از جریانهای ناقض صلح اشاره خواهد گشت.
● پیشینه جریان های ناقض صلح
آن هنگام که بشر در ابتدایی ترین سالهای عمرش در فضای تاریک و خشن غارهای خشک و بی روح زندگی می نمود؛ امید به آتیه بیش از هر عامل دیگری اشتیاق زنده بودن را در او بارورتر می ساخت و در این میان ترسیم یک زندگی آرمانی و خلل ناپذیر راهگشای او در تفوق بر مصائب و سختیهای آن زمانه بود. و این گونه بود که با کشف آتش توسط بشر نخستین بارقه های رویا پردازی هایش در میان شعله های زرین آن جان گرفت. و با آغاز دوران طلایی نوسنگی رونقی تازه به حیات او بخشید.
به تدریج و با تطمیع هر چه بیشتر طبیعت خشن توسط بشر، ساخت سلاح های کارآمد تر و اختراعات نوین بر قدرت او به عنوان موجودی جسور و خوش آتیه افزوده می گشت. تا اینکه اندیشه یکجا نشینی ذهن سردرگم او را به خود مشغول ساخت. با این تفکر ناب و ستودنی، زمین شاهد تولد تمدنهای نوظهوری چون سومری، هندی، ایلامی و چینی گردید. با آنکه یکجا نشینی سرآغاز تکامل او محسوب می شد. اما به نوبه خود سر منشا سقوط او در ورطه خود خواهی و آغاز نبردهای خونینی نیز گردید. چرا که یکجا نشینی با روح سرکش و زیاده طلب بشر به هیچ روی سازگار نبود. از این رو اندیشه توسعه فضای تحت تسلط، نخستین عامل نبرد در میان قبایل آن دوران به شمار می رفت. و بدین سبب این تمدن های نوپا نتوانستند از وسوسه های شوم اریکه قدرت که بر پایه های خون استوار است مصون بمانند.
و اقوام به ظاهر متمدن اکدی، مادها، ژرمنها، فرانکها و ... نسبت به هم سر طغیان گشودند. و بدین روی دوئلی نافرجام به نامجنگ آغاز گردید. پس از ویرانی های بسیاری که زاده نبردها و جنگ ها بود سپاهیان غالب در تفوق ناشی از این پیروزی سرمستانه می خرامیدند. اما افسوس که فتح سرزمین های جدید پایان کار نبود. چرا که مشکلات تازه ای را پیش روی قوم مسلط می گشود. بومیان آن سرزمینها که سرخورده و تحقیر گشته بودند، بعد از اندک زمانی سر به آشوب کشیده و در پی انتقام و نجات خویشتن از یوغ استثمار مهاجمان بر می آمدند. و بدین ترتیب نبردی تازه شکل می گرفت.
با ظهور اسلام در عربستان تاریخ بشر مسیر تازه ای به خود گرفت. این دین جدید که حامل پیام های ارزشی نوینی برای بشریت بود با رسالت جهانی خود زندگی راحت تری را برای انسانها به ارمغان می آورد. اما طمع ها و هوسهای پلید انسانی مانع بزرگی بر سر گسترش این دین مبین بود. و بدین ترتیب نبردهای دیگری چون احد، بدر، صفین، تبوک و... شکل گرفت. در سال۹۵۵ میلادی جنگهای خونینی که بیش از دو قرن طول کشید. با انگیزه ای ظاهرا مذهبی به نام جنگهای صلیبی آغاز گردید. و چه خونهای بی گناهی که در فاصله این دویست سال ریخته نشد. از آن طرف در این بحبوحه، حمله وحشتناک مغولان به سرکردگی چنگیزخان به ایران شکل گرفت که نتیجه آن قتل عام های هولناک و ویرانگری های گسترده برای ملت ایران بود.
بار دیگر در سال۱۴۰۵ میلادی کشور ایران شاهد یورش هولناک مردی با نام تیمور بود. تیمور که خود را از بستگان چنگیز معرفی می نمود مدعی میراث داری او بود. و بدین ترتیب با این حمله تومار زندگی هزاران انسان بی گناه با شقاوت تمام بسته شد. اوضاع همچنان که در مشرق زمین متشنج و اسف بار بود. در غرب نیز تعریف چندانی نداشت. برای مثال جنگهای خونین صد ساله ای میان فرانسه و انگلستان در جریان بود. با ظهور رنسانس نه تنها از تعداد جنگهای خانمان برانداز و ویرانگر کاسته نشد، بلکه پس از آن نیز جنگها همچنان به سبک و سیاقی دیگر در جای جای جهان به وقوع می پیوست. و قربانیان جدیدی را به ورطه نابودی خود می کشاند.
در سال۱۸۳۹ میان دو کشور چین و انگلیس جنگی غیر متعارف با نام جنگ تریاک رخ داد. علت جنگ اختلاف انگلیسی ها و چینی ها در واردات مواد مخدر به کشور چین بوده که این جنگ سرانجام با پیروزی انگلستان و امضای قرارداد نابرابر نانژینگ پایان گرفت. چند سال بعد سلسله نبردهای وسیعی میان مردم شمال و جنوب ایالات متحده در جریان بود. این نبرد که به جنگ انفصال یا جنگ الغای بردگی معروف است. پس از۴ سال به پیروزی ایالات شمالی و طرفداران لغو بردگی منجر گشت. در این جنگ۶۱۷/۰۰۰ نفر به قتل رسیدند. که باید به این تعداد، چند صد هزار غیر نظامی که کشته شدند نیز افزود.
در سال۱۹۰۰ میلادی اروپا ورود به قرن بیستم را با غروری مضاعف و پایکوبانه جشن می گرفت. با شروع قرن جدید آرزوهای واهی فراوانی برای صلح بشری ترسیم می گشت. واین در حالی بود که یک سوم سکنه لندن و نیویورک در فقر زندگی می کردند. و ملت مصر، کنیا، اوگاندا، آفریقای جنوبی و بسیاری ملل دیگر تحت یوغ استعمارگران به سر می بردند. ملتی که از نخستین موهبت الهی یعنی استقلال نیز بی بهره بودند.
سال۱۹۱۴ سال بسیار شومی برای مردم جهان محسوب می گردد. فاجعه جنگ جهانی اول در این سال همزمان بسیاری از مردم جهان را علی رغم اختلاف زبانها و ملیتها در غم مشترک از دست دادن عزیزان خود به سوگ نشاند. در این نبرد۶۵ میلیون سرباز از۳۵ کشور جهان جنگیدند. صدها میلیون غیر نظامی مستقیما درگیر جنگ شدند و این جنگ عظیم۳ قاره و اقیانوسها را در برگرفت. در این جنگ برای نخستین بار از سلاح های شیمیایی مخرب استفاده شد. این جنگ که تا سال۱۹۱۸ ادامه داشت تا پیش از پیروزی متفقین حدود ده میلیون کشته بر جای گذاشت.
در سال۱۹۳۹ بار دیگر جهان عرصه نبردی ننگین با نام جنگ جهانی دوم گردید. این جنگ که تا سال۱۹۴۵ ادامه داشت منجر به کشتار حدود پنجاه و پنج میلیون نفر در سرتاسر جهان گردید. در این جنگ ایالات متحده آمریکا به سلاح بمب اتمی متوسل گردید. در واپسین سال جنگ جهانی دوم دو شهر هیروشیما و ناکازاکی با خاک یکسان شدند. از مجموع۹۰ هزار ساختمان شهر هیروشیما۶۲ هزار ساختمان به طور کامل از بین رفت. در این انفجار جمعا سیصد هزار نفر کشته و زخمی شدند. این تلفات جدا از هزاران انسانی است که ماهها و سالهای بعد به دلیل تاثیر مواد رادیواکتیو در اثر ابتلا به سرطان و دیگر بیماری ها جان خود را از دست دادند.
● تحلیلی بر جنگ های گذشته و حال
با تامل در تاریخ جنگ های به وقوع پیوسته این نکته به وضوح آشکار می گردد که با گذر عمر حیات بشری دلایل جنگ ها نیز رفته رفته پیچیده تر شده و ابعاد تازه ای به خود می گیرند. شاید بتوان به عنوان ابتدایی ترین علل نبردها، عامل کشور گشایی را عنوان نمود. بی تردید غریزه انتقام جویی، پس از قدرت طلبی بیشترین سهم را در جنگ افروزی ها به خود اختصاص داده است. گاه انگیزه های عاطفی نیز آتش نبردی سهمگین را شعله ور ساخته و دو ملت را قربانی یک دلباختگی نموده است. در کنار این موارد، تعصبات مذهبی نیز در شکل گیری جنگها بی تاثیر نبوده و تا بدانجا پیش رفته است که سر منشا نبردهای پر تلفاتی برای چندین ملت گشته است. می توان جنگها را با توجه به انگیزه های انجام آنها به چند دسته طبقه بندی نمود:
▪ فتح سرزمین های جدید: این نوع جنگها بیشتر به سالهای نخستین عمر بشری بر می گردد و برخی از آنها تا شروع رنسانس نیز ادامه داشته اند. در این نبردها تفکرات میلیتاریستی عاملی تعیین کننده است. ویرانی های ملموس این نوع جنگ بیشتر از دیگر جنگهاست.
▪ انتقام جویی: این نبردها که واکنشی در قبال تحقیرهای گذشته است همواره با وقایع بسیار هولناکی همراه بوده است.
▪ انگیزه عاطفی: این جنگها نیز بیشتر به قرون وسطی و سالهای ما قبل آن اختصاص دارد. اما این بدان معنا نیست که در قرون بعد انگیزه عاطفی جزء دلایل جنگ نباشد. اما در این سالها این انگیزه به صورت عاملی جزئی و نامحسوس است نه علتی بارز و تعیین کننده.
▪ تعصبات مذهبی: در این نوع نبردها با اینکه ظاهرا مذهب عامل شروع جنگها عنوان می گشته ولی این نوع نبردها نیز با حوادث وحشیانه ای همراه بوده است.
▪ تطمیع دول مستعمره: این جنگ که به قرون اخیر اختصاص دارد در واقع نمونه مترقی اندیشه ابتدایی کشورگشایی بوده است.
▪ جنگهای وکالتی: این جنگ نیز زاییده جهان معاصر است. در ساختار شناسی جنگها باید اذعان داشت تفاوت بارزی بین جنگهای دو قرن اخیر با دیگر اعصار به چشم می خورد. بدین توضیح که جنگهای اخیر که از آنها به عنوان جنگهای مدرن یاد می شود؛ نوعی جنگ کوچک و محدود می باشد. این اصطلاح برای توصیف انواعی از درگیری استفاده می شود که در حد و اندازه جنگ تمام عیار نمی باشند. جنگ تمام عیار یعنی جنگی که در آن تمام یا تقریبا تمام قدرت یک کشور معطوف به تحمیل شکست کامل بر دشمن است. این جنگها به لحاظ اهداف نیز محدودند.
در جنگهای وکالتی هدف کشورهای در حال نبرد تخریب کامل کشور یا نیروی مقابل نبوده بلکه مقصود ایشان تنها به دست آوردن به عنوان مثال یک بخش ارضی، دسترسی به منابع طبیعی، سهولت کشتی رانی است یا حتی برای اینکه رقبا را به خاطر اقدامی که در جای دیگر انجام داده یا به سبب حمایتی که از دشمن کرده اند؛ تنبیه نمایند.
از دیگر ویژگی این جنگها، وکالتی بودن جنگهاست. بدین معنی که دو ابر قدرت از درگیری مستقیم با یکدیگر پرهیز نموده و به جای آن سعی دارند تا به وسیله پشتیبانی از نیروهای مورد نظر جهت تحدید گستره نفوذ یکدیگر، موقعیت جهانی رقیب را تضعیف نمایند. حمایت شوروی و چین از کره شمالی در جنگ کره از این نمونه است.
● تحلیل وضعیت آتی صلح
با نگاهی به گذشته اسف بار حیات بشری این ادعا که در آتیه شاهد صلحی پایدار در این دهکده جهانی باشیم ادعایی غیر معقول و اتوپیایی است. برای باور پذیر بودن این ادعا باید به این نکته مهم توجه نمود که (به راستی چه تحول شگرفی در جهان رخ داده است که ما انتظار وقوع چنین پیشامدی را داریم)؟! بی شک هر پدیده ای در جهان زائیده علتی است و در این میان باید پرسید آن کدامین علت عظیم است که صلح پایدار معلول آن خواهد بود؟ در پاسخ شاید به تحولات اندیشه های بشری، حضور سیاست سازان به ظاهر دموکراتیک و یا حتی وجود شورای امنیت اشاره نمود. اما اینها هیچ یک کافی نیست. چرا که حتی با وجود شورای امنیت ما همچنان شاهد
وقوع جنگ در سالهای اخیر نیز بوده ایم. از آن سو تقریبا در تمامی دوران تاریخ اندیشه های مترقی و مصلحانه نیز وجود داشته است. اما باز مانع از وقوع جنگها نبوده اند. سیاست سازان نیز همواره رویای زندگی بهتر را برای ملت خویش در ورای مرزهای خود یعنی دست اندازی به قلمرو ملت دیگر و استفاده از منابع آنان ترسیم نموده اند.
آنچه که بیش از هر عاملی تعیین کننده است؛ عامل (تحول ملتهاست.) تا زمانی که این اندیشه در میان ملت ها نهادینه نگردد که در نهایت ملت ها، ملت یکپارچه ای هستند؛ ما همچنان شاهد وقوع نبرد و ستیز خواهیم بود. متاسفانه بسیاری از ملل جنگ را تنها برای خود عاملی مخرب می دانند. بدین صورت که مورد تهاجم قرار گرفتن از سوی دول دیگر را امری خلاف نزاکت بین المللی عنوان می نمایند. اما آن هنگام که خود سردمدار این تهاجمند به تبعات منفی آن برای ملت دیگر کوچکترین توجهی نمی کنند. لذا با توجه به اینکه هنوز دگرگونی خاصی در رویه دولتها و نیز ملتها به چشم نمی خورد. به احتمال زیاد ما همچنان در آتیه نیز شاهد جریانهای ناقض صلح و حتی جنگهای جست و گریخته ای نیز در جهان خواهیم بود. البته نه با ویژگی نبردهای پیشین. به عبارت دیگرظهور جنگهای میان کشوری با تلفات عظیم و درگیری مستقیم طرفین متخاصم اندکی دور از ذهن است. در آتیه اگر جنگی هم رخ دهد؛ جنگ در منطقه ای محدود خواهد بود.
جنگهای آینده اغلب جنگهای فرسایشی با حداقل تخریب و خونریزی تخمین می شودو شکستهای ناشی از آن بر عکس نبردهای گذشته نسبی اند نه مطلق. بدین توضیح که بعید به نظر می رسد که جنگی در آینده رخ دهد که به اضمحلال کامل یک کشور بینجامد. هر چند آن کشور از لحاظ منابع طبیعی و نیروی انسانی متحمل تلفاتی نیز گردد. به عبارت دیگر دولتها در اثر جنگهای آینده بیمار خواهند گشت ولی نخواهند مرد. اما این پیش بینی تا جایی محتمل است که دولتها دست به تسلیحات تهاجمی مدرن نبرند و گرنه با مداخله مستقیم این تسلیحات ویرانگریهای این سیستم های مدرن در حد وسیعی زیان بخش خواهد بود. علاوه بر این، این احتمال نیز که در آینده ای نه چندان دور به مانند گذشته شاهد جهان دو قطبی و یا حتی چند قطبی نیز گردیم؛ امری شدنی به نظر می رسد. با به هم خوردن توازن قدرت در جهان کنونی و جابه جایی بازیگران عمده در صحنه بین المللی شاید امید بیشتری به ایجاد صلحی پایدار در جهان وجود داشته باشد.
● نتیجه و ارائه پیشنهاد
با وجود فجایع حادث شده در ادوار گذشته، بی تردید بشریت نمی تواند چندان به القاب و عناوین پر طمطراقی که خود را بدانها مزین ساخته است؛ ببالد. به راستی با وجود میلیونها قربانی، ویرانی ها، اشکها و آههایی که زائیده کج اندیشی همین انسان است؛ آمیختگی نام او به تمدن، سنگینی شرمناکی با خود به دنبال ندارد؟ و آیا به یدک کشیدن عناوین مترقی برای بشریت اندکی سخره آور نیست؟!
متاسفانه بشریت همچنان نیز سال های سیاه و عصر توطئه ها را از پی هم تجربه می نماید. از نخستین سالهای زیست بشری پدیده شومجنگ تا بدین روز با شتابی فراگیر در حال انجام بوده است و این در حالی است که توجیهاتی که برای تبرئه ساختن خویش از ننگینی این نبردها ارائه می گردد بسیار موذیانه و کودکانه اند. هیچ توجیهی انسانی را به دست آویز نمودن حیات میلیونها انسان بی گناه مجاز نمی سازد. در میان انسانهای نخستین که همواره با توحش از آنها یاد می شودحس تملک و بیشتر داشتن انگیزه ای منحوس برای آغاز نبردها بود. در واقع این حقوق فردی و ملی بودند که نخستین قربانیان این طرز تلقی می گشتند.
دولتها هرگز به دیده احترام به دیگر ملل ننگریسته و همواره از ضعف آنها به نفع خویشتن بهره برداریهای غیر منصفانه ای می نمودند. در واقع تا بدین زمان هرگز به این نکته که در نهایت ملت یکپارچه ای در جهان وجود دارد؛ اندیشیده نشده است. هر کسی خود را قومی متمدن نامیده و مادون خود را با عناوین تحقیرآمیز یاد نموده است. تا زمانی که ملت های جهان خود را ملل یکپارچه ندانند همچنان نطفه توطئه ها، چپاول ها و نبردها بسته خواهد شد و شرارتها نیز ادامه خواهند داشت. امروزه بشر بیش از هر زمان دیگر تشنه یک دیپلماسی مسالمت آمیز جهانی است. دیگر زمان تفکرات میلیتاریستی به سر آمده است. امروزه کسی به خاطر نبوغ نظامی اش ستوده نخواهد شد و ایستادن بر کله منارها برای کسی چشم نواز نیست.
امروزه پایبندی به نزاکت بین المللی است که ملتی را از دیگر جوامع متمایز تر می سازد. به راستی پذیرفتن این نکته که با زور و فشارهای سیستماتیک مجامعی چون سازمان ملل و شورای امنیت، دولتها را از اقدام به جنگ با یکدیگر باز داشت آیا برای بشریت شرم آور نیست؟! در واقع وقوع جنگهای اخیر نقش سازمان ملل متحد را که عاملی برای جلوگیری از جنگ و حل مسالمت آمیز مناقشات است؛ زیر سوال برد. واقعیت آن است که ساختار کنونی شورای امنیت که بیش از شش دهه گذشته پایه ریزی شده است با تحولات کنونی جهان سازگاری نداشته و پاسخگوی نیازهای فعلی نیست. لذا برای کارآمدتر گشتن این سازمان باید به فکر تغییرات ساختاری در آن بود و در این راستا دیوان بین المللی دادگستری، شورای امنیت و کمیته ستاد نظامی بیش از هر رکن دیگر به بازنگری مجددی نیازمند است.
البته برای رسیدن به صلحی پایدار نیاز به بهره مندی از دیگر عوامل نیز می باشد. به عنوان مثال برای تحقق چنین صلحی در جهان باید در درجه نخست به دنبال حذف انگیزه های تخاصم بود. با آنکه اخلاق می تواند بزرگترین عامل بازدارنده نبردها باشد. اما این نکته که از سران دولت ها انتظار رفتار میسیونرهای مذهبی را داشت؛ دور از ذهن می نماید. لذا باید به دنبال راهکارهای عینی تری بود. در این راستا از سوی برخی پژوهشگران ساخت فناوریهای جدید غیر مرگبار نیز توصیه شده است. در این بین ملتها نقش بسیار ارزنده ای را ایفاء می نمایند. بیداری ملل می تواند عامل مهمی برای ایجاد فشارهای سیستماتیک در جهت تحدید یکه تازیهای دولتمردان تلقی گردد. با نگاهی به گذشته متوجه می شویم که ملتها همواره- علی رغم نارضایتی های پنهان و آشکار- چون ابزاری در جهت منافع دولتمردان خویش عمل نموده اند. و خدشه دار گشتن نزاکت بین المللی و زیر پا گذاشته شدن خرد جمعی نتیجه بارز این برخورد بوده است.
متاسفانه به غیر از موارد انگشت شمار، دولتمردان به وعده ها و وظیفه های خود عمل ننموده اند. گاه با این خیال واهی که سایه های خدایان بر بشرند بر اریکه قدرت نشسته اند و گاه با این توجیه که نماینده ملت ها و بانیان دموکراسی ها بوده اند از پاسخگویی واقعی در مقابل اعمال خویش شانه خالی کرده اند. و باید گفت متاسفانه نه دیکتاتورهای مستبد گذشته و نه دموکراتهای مدرن کنونی هیچ یک به نفع بشریت به معنای واقعی آن خدمت نکرده اند. از این رو این ملتها هستند که باید به فکر چاره اندیشی باشند. به راستی تا زمانی که ملتهای مستعمره در اندیشه آزادی خویش بر نیامدند، آیا از سوی استعمار سازان برای حفظ استقلال آنان اقدامی صورت گرفت؟ بی هیچ تردید در دنیای سیاست دایه دلسوزتر از مادر برای بشریت وجود نخواهد داشت. از این رو ملت ها باید در اندیشه رهایش خویش از هرگونه استثمار و شرارت طلبی باشند. باید اذعان داشت صلح و امنیت موهبتی نیست که از آسمان ها بر بشریت نازل گردد. بلکه این ملت ها هستند که باید خالق صلح برای خود باشند. به امید تحقق صلح پایدار در سراسر جهان.
لیلا نعمتی
منابع:
- آقایی،داوود ؛ حقوق سازمان های بین المللی ؛ تهران :انتشارات دانشگاه پیام نور ۱۳۸۰؛.
- اتحاد، سید کاظم ؛ وقایع مهم تاریخ، ج ۱؛ تهران: انتشارات مهر ؛ اسفن۱۳۲۵د.
- اسنایدر، گریک ای ؛ امنیت واستراتژƒی معاصر ؛ ترجمه حسین محمدی ؛ تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۸۴؛.
- بوید، آندره ؛ اطلس روابط بین المللی؛ ترجمه حسین حمیدی نیا؛ تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ۱۳۸۰؛.
- تدین ، احمد ؛ فرهنگ تاریخ ؛ تهران :موسسه انتشارات آگاه ۱۳۶۹؛.
- شاملوئی ،حبیب ا... ؛ تقویم روز ؛ تهران: انتشارات امیر کبیر۱۳۴۸؛ .
- شولزینگر ،رابرت ؛ دیپلماسی آمریکا در قرن بیستم ؛ ترجمه حمید رفیعی مهر آبادی ؛ تهران: دفتر مطالعات سیاسی و
بین المللی ؛۱۳۷۹ .
- شیبانی ،عبد الحسین ؛ تاریخ عمومی قرون وسطی ؛ نشر روشنائی ۱۳۱۱؛ .
- طلوعی ،محمود ؛ تاریخ و تصویر ؛ تهران: نشرعلم ۱۳۷۴؛.
- گاف ،ریچارد ؛ تاریخ مختصر قرن بیستم ؛ ترجمه خسرو قدیری ؛ تهران: نشر زلال ۱۳۷۲.؛
- ناصری طاهری ، عبد ا...؛ گاهشمار اسلام وایران ؛ موسسه انتشاراتی روزنامه ی ایران ۱۳۸۴. ؛
- politics-ck۱۱۵۹۰۱۷۱۲۰/sep/۲۰۰۶/news/www.aftab.ir.- world.۱۵۴k http- :/war-israeli-arab-۱۹۴۸/wiki/en.wikipedia.org/
-news/www.hamsharionline.ir /۲۱k-۳۰۸۳۹=id?
-ushmm.org ۱۹k-۱۰۰۰۵۱۳۷=article.php?moduled/fa/wlc/www.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست