سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

از موانع رشد و سازماندهی جنبش زنان, درك نادرست از سازمان غیر دولتی


از موانع رشد و سازماندهی جنبش زنان, درك نادرست از سازمان غیر دولتی

امروزه در سطح جهان, سازمان های غیر دولتی ابزار موثری درمشارکت زنان در امر توسعه و مبارزات آنان برای کسب حقوق خویش هستند از اواسط دهه ۱۹۷۰, با آغاز دهه زنان و توجه جدی سازمان ملل به اهمیت مشارکت زنان در امر توسعه و دمکراسی, رشد سازمان های غیردولتی زنان در جهان بشدت افزایش یافته است

سازمان های غیر دولتی در ایران با دو مانع عمده رشد و سازماندهی مواجه هستند: ۱-کمبود نیروی انسانی و ۲- کمبود بودجه و عدم دسترسی به منابع مالی. این مشکلات گذشته از عوامل عینی، تا حدود زیادی ریشه در درک نادرست عمومی از سازمان غیردولتی دارد که نیروی داوطلبانه را تنها منبع نیروی انسانی در سازمان های غیردولتی دانسته و به نقش سرمایه و کمک مالی به عنوان ضرورت پایداری سازمان بها نمی دهد. دولتی ها و غیردولتی ها در این درک نادرست شریک هستند.

امروزه در سطح جهان، سازمان های غیر دولتی ابزار موثری در مشارکت زنان در امر توسعه و مبارزات آنان برای کسب حقوق خویش هستند.از اواسط دهه ۱۹۷۰، با آغاز دهه زنان و توجه جدی سازمان ملل به اهمیت مشارکت زنان در امر توسعه و دمکراسی، رشد سازمان های غیردولتی زنان در جهان بشدت افزایش یافته است. هم اکنون در کشورهای در حال توسعه هزاران سازمان غیردولتی در سطح ملی، و صدها هزار در سطوح محلی به فعالیت مشغول هستند.

عبارت سازمان غیر دولتی پس از تاسیس سازمان ملل متحد رواج گسترده یافت. در منشورسازمان ملل متحد حقوق ویژه برای حضور و اظهار نظر سازمان های بین المللی خصوصی، افزون بر سازمان های ویژه همکاری بین دولتی و به صورت متمایز مورد نظر قرار می گیرد. سازمان غیر دولتی به نهادی اطلاق می شود که مستقل از دولت بوده و تحت کنترل و اداره دولت نیست و همچنین برنامه سیاسی برای کسب قدرت یا مقابله با دولت ندارد.

به گفته بانک جهانی، سازمان های غیر دولتی در چند دهه اخیر نقش عمده ای در توسعه جهانی ایفا نموده اند. ۵ درصد از کمک های مالی غرب به منظور توسعه از طریق سازمان های غیر دولتی به کشورهای در حال توسعه راه می یابد.(۱) اتحادیه اروپا سالیانه مبلغی در حدود یک بیلیون یورو به سازمان های غیردولتی اختصاص می دهد.(۲)

سازمان های غیردولتی بخشی از جنبش های اجتماعی و جامعه مدنی هستند. جامعه مدنی در مفهوم وسیع آن شامل همه فعالیت های اجتماعی توسط افراد، گروه ها و جنبش ها می شود. در واقع می توان گفت که جامعه از سه بخش تشکیل می شود: دولتی، خصوصی و جامعه مدنی، و سازمان های غیردولتی نقش عمده ای در رشد و سازماندهی جامعه مدنی ایفا می کنند.(۳)

حوزه عمل سازمان‌های غیردولتی می تواند محلی، ملی و یا بین المللی باشد. سازمان های محلی در حوزه عمل جغرافیایی محدود و دررابطه با جمعیت محدودی به کار مشغول هستند. سازمان های ملی در سطح یک کشور و سازمان های بین‌المللی در سطح منطقه، قاره و یا جهان فعالیت می کنند. در گذشته نقش سازمان های بین المللی در توسعه عمده بود، اما با رشد فرهنگ و آگاهی عمومی از نقش پراهمیت این سازمان‌ها، رشد آنها در سطح محلی و ملی فزونی یافته است. در سال ۱۹۹۴، کمک های بانک جهانی به سازمان های غیردولتی به این شرح بود: ۴۰ درصد به سازمان های محلی، ۷۰ درصد به سازمان های ملی، و ۱۰ درصد به سازمان های بین المللی.(۱)

●تعریف سازمان غیردولتی

بانک جهانی سازمان غیردولتی را چنین تعریف می نماید "سازمان های خصوصی که فعالیت هایی را در راستای التیام رنج، افزایش منافع مردم فقیر، حفاظت از محیط زیست، فراهم نمودن اساسی ترین خدمات اجتماعی، یا توسعه اجتماعی دنبال می نمایند." در مفهوم گسترده تر اما این عنوان برای هر سازمان غیرانتفاعی که مستقل از دولت است، بکار برده می شود.(۱)

اتحادیه اروپا درباره سازمان غیردولتی چنین بحث می کند که(۲)

"* سازمان های غیردولتی برای سود شخصی تشکیل نشده اند. اگر چه ممکن است کارمندان حقوق بگیر داشته باشند و در فعالیت های سود آور شرکت نمایند، اما سود یا مازاد حاصله را بین اعضا و مدیران پخش نمی کنند.

*سازمان های غیردولتی داوطلبانه هستند. یعنی اینکه آنها بصورت داوطلبانه تشکیل یافته اند و معمولا عنصر مشارکت داوطلبانه در سازمان وجود دارد.

*سازمان های غیردولتی از سازمان های غیررسمی و یا گروه های جمعی که براساس نیاز فوری تشکیل می شوند، متمایز هستند زیرا که تا حدودی رسمی و سازماندهی شده می باشند. معمولا سازمان های غیردولتی دارای مقررات سازمانی بوده و تعریف رسمی از اهداف، شیوه های عمل و حوزه کار خویش دارند. آنها در مقابل اعضا و کسانی که به آنها کمک مالی می کنند، پاسخگو هستند.

*سازمان های غیر دولتی مستقل هستند، بویژه از دولت و دیگر مقامات اجتماعی و احزاب سیاسی یا سازمان های بازرگانی.

*سازمان های غیردولتی در راستای اهداف و ارزش های مربوط به منافع خود خدمت نمی کنند. بلکه اهداف آنها خدمت در حوزه وسیع‌تر اجتماعی است و در امور بهبود وضعیت مردم، به نفع گروه های مشخصی از مردم و یا همه اجتماع فعالیت می کنند. آنها به دنبال منافع حرفه ای یا تجاری اعضای خود نیستند."

اما مرکز امور مشارکت زنان، که نهادی وابسته به دفتر ریاست جمهوری است، چنین تعریفی از سازمان غیردولتی دارد: (۴)

" سازمان غیردولتی زنان متشکل از گروهی از زنان داوطلب و هم هدف است که بدون وابستکی به دولت، به صورت غیرسیاسی، غیرانتفاعی و عام المنفعه ، با تشکیلات سازمان یافته در جهت اهداف و موضوعات متنوع فرهنگی، اجتماعی، تحقیقاتی - تخصصی ، صنفی و غیره فعالیت می نماید. "

این تعریف سازمان غیر دولتی را فقط گروهی از زنان داوطلب می داند که ظاهرا در اوقات فراغت خویش تشکیلات سازمان یافته را تاسیس و اداره می کنند. به عبارت دیگر، حضور کارمندان حقوق بگیر و نیروی کار غیرداوطلب در سازمان های غیردولتی زنان نفی می شود. اگر قرار نیست به کسی در سازمان غیردولتی حقوقی پرداخت شود، می توان نتیجه گرفت که نیازی به سرمایه برای تشکیل سازمان غیردولتی نیست. به همین ترتیب، ضرورتی برای فعالیت سازمان غیردولتی در جهت جلب کمک های مالی احساس نمی شود مگر آنکه سازمان پروژه های خاصی برای اجرا داشته باشد که برای تامین هزینه پروژه نیاز به سرمایه و کمک مالی پیدا کند.

روشن است که سازمانی که فقط با نیروی داوطلب فعالیت می کند، هرگز نمی تواند در برنامه ریزی‌های خود پروژه های جدی را در دستور کار قرار دهد. به همین ترتیب نیاز سازمان به کمک مالی برای تامین هزینه نیز همیشه بصورت حداقل باقی خواهد ماند. و چرخه نیروی داوطلب و بودجه ناچیز ادامه خواهد یافت. از سوی دیگر، باید واقعیت‌ها را در نظر گرفت: نیروی داوطلب عموما نیروی غیرتخصصی است. نیروی تخصصی داوطلب بسیار محدود است. گذشته از آن، سازماندهی و استفاده موثر از نیروی تخصصی داوطلب مستلزم برنامه ریزی و به نوعی پیش هزینه کردن نیروی غیر تخصصی است. به بیان دیگر، استفاده از نیروی تخصصی داوطلب مستلزم داشتن ساختار منظم سازمانی است، و این ساختار منظم سازمانی به نوبه خود نیازمند نیروی انسانی حقوق بگیر است که بطور منظم مشغول به کار باشد.

افزون برآن، تعداد ساعت های کار هر داوطلب بسیار محدود است زیرا برای اکثر قریب به اتفاق افراد مسئولیت های شغلی و خانوادگی در اولویت قرار دارد و کار داوطلبانه یک کار جنبی است. گذشته از آن، تغییرات در زندگی شخصی یا شغلی داوطلب می تواند در میزان کمک داوطلبانه بشدت تاثیرگذار بوده و آن را کاهش دهد. اداره یک سازمان غیر دولتی که مایل است در امر توسعه مشارکتی سهمی داشته و بطور جدی ایفای نقش نماید، نمی تواند تنها توسط نیروی داوطلب بنیانگذار سازمان انجام شود.

باید به این نکته مهم توجه داشت که حتی گسترش نیروی انسانی داوطلب مستلزم کار جدی و تبلیغات و آگاهی رسانی است. یعنی اینکه جذب افراد جدید به کار داوطلبانه نیز نیازمند کار جدی و منظم است و حتی این کار نیز بدون تکیه بر نیروی انسانی حقوق بگیر امکان پذیر نیست.

آیا مرکز امور مشارکت زنان، که تعداد روز افزون سازمان‌های غیردولتی زنان را به حق دستاورد مثبتی برای جامعه مدنی می داند، به حوزه عمل این سازمان ها نیز بها می دهد آیا حوزه عمل این سازمان های کوچک متشکل از چند داوطلب تا چه حد می تواند گسترش داشته باشد و آیا این سازمان ها بدون ساختار سازمانی منظم تا چه حد می توانند سهم جدی در توسعه اجتماعی داشته باشند.

برای اداره یک سازمان غیردولتی که بتواند رشد نموده و مثلا در سطح چند شهر نمی گوییم در سطح ملی- فعال باشد، مدیریت و حسابداری و تبلیغات و ... ضروری است. تضمینی وجود ندارد که در میان گروهی از زنان داوطلب و هم هدف بتوان مدیر و مسئولین اجرایی یافت، اما این گروه زنان داوطلب، هسته تشکیل دهنده سازمان غیردولتی بوده و با جلب کمک مالی از سوی دیگران، مانند افراد و دولت و نهادهای خصوصی و بین المللی، می‌توانند مدیر و مسئولین اجرایی استخدام نموده و فعالیت جدی خود را در امر آگاه سازی عمومی یا انجام پروژه های گوناگون آغاز نمایند. درکنار کارمندان اصلی، نیروی داوطلب می تواند زیر نظر مدیریت گسترش یافته و دارای بازدهی باشد. اما در این صورت سازمان غیردولتی تنها متشکل از چند زن داوطلب نخواهد بود، بلکه چنین سازمانی از چند زن داوطلب آغاز می شود و به سازمانی منسجم و گسترده متشکل از کارمندان و افراد داوطلب فرا می روید. روشن نیست که آیا مرکز امور مشارکت زنان اصولا چشم اندازی برای رشد و گسترش سازمان های غیردولتی در نظر داشته باشد.

تکیه بر داوطلبانه بودن نیروی انسانی در سازمان های غیر دولتی، در واقع سد رشد این سازمان‌هاست و بشدت جلوی رشد آنها را می گیرد و مانع از توانایی آنها برای بسیج نیروی انسانی داوطلب در سطح گسترده و انجام پروژه های جدی در جامعه مدنی می‌گردد. به بیان دیگر، سازمانی که فقط و فقط بر نیروی داوطلب استوار است، رشد نمی یابد و گسترش پیدا نمی کند. این واقعیت حتی در مورد عدم توانایی سازمان در افزایش نیروی داوطلب نیز مصداق دارد.

تاکید بر کمک های مردمی و هراس سازمان‌های غیردولتی از کمک هایی که توسط دولت یا نهادهای بین المللی فراهم می گردد، عامل دیگری در ممانعت از رشد و سازماندهی سازمان های غیردولتی در ایران است. البته دولت و حتی دولت اصلاحات نیز چندان بخشندگی نسبت به سازمان های غیردولتی از خود نشان نداده اند. سازمان های غیردولتی مذهبی، از جمله حوزه های خواهران، از همه‌گونه کمک های دولتی برخوردارند، اما دیگر سازمان های غیردولتی، از جمله سازمان های غیردولتی زنان، مورد تبیعض قرار می گیرند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.