یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

دولتمرد خاکستری حکومت پهلوی


دولتمرد خاکستری حکومت پهلوی

سیدجلال الدین تهرانی سال ۱۲۷۲ در تهران و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد پدرش سیدعلی شیخ الاسلام مرندی از علما و رجال دینی بود سیدجلال مدتی در مدرسه تربیت درس خواند سپس در مدرسه سپهسالار به تحصیل علوم دینی مشغول شد و لباس روحانیت بر تن کرد وی در محضر استادان بزرگ حوزه به کسب علوم دینی پرداخت

سیدجلال‌الدین تهرانی سال ۱۲۷۲ در تهران و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش سیدعلی شیخ‌الاسلام مرندی از علما و رجال دینی بود. سیدجلال مدتی در مدرسه تربیت درس خواند سپس در مدرسه سپهسالار به تحصیل علوم دینی مشغول شد و لباس روحانیت بر تن کرد. وی در محضر استادان بزرگ حوزه به کسب علوم دینی پرداخت.

استادان وی عبارت بودند از: مهدی منجم باشی در استخراج تقویم، باقر گنابادی در عرفان، سعید خوئی در رمل، میرزا محمود قمی در حکمت و الهیات، داود عرب در جفر، آقا غلامحسین در عدد، میرزا ابراهیم در طب، میرزا نظام الدین خان در هندسه، میرزا محمودخان کوکب شناس در هئیت، میرزا علی اکبرخان در السنه خارجه، میرزا محمودخان پسر میرزا کاظم در شیمی، کمال الملک در نقاشی، میرزا اسدالله خان مازندرانی در نجوم و تعیین کواکب و موسیو نرنکل فرانسوی در حساب.

سیدجلال در جوانی به مراتب عالی علمی رسید و مورد توجه بزرگان و دانشمندان قرار گرفت. وی علاقه شدیدی به علوم نجوم و ریاضیات داشت تا آنجا که معروف به «سیدجلال الدین منجم» شده بود. در همان ایام رصدخانه ای در منزل خود دایر کرد و با اغلب رصدخانه های دنیا در ارتباط بود. وی با گذشت زمان در تهران معروفیت پیدا کرد و با افرادی همچون سیدحسن مدرس، میرزا حسن مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تیمورتاش و مؤتمن الملک حشر و نشر داشت.

سال ۱۳۰۱ از طرف مستوفی الممالک به معاونت وزارت معارف منصوب شد ولی آن سمت را نپذیرفت و به کار منجمی ادامه داد.

سال ۱۳۰۷ که سیدحسن مدرس، در منزلش از طرف سرتیپ درگاهی توقیف و تبعید شد، سیدجلال هم آنجا بود و او را نیز بازداشت کردند و چندی در زندان به سر برد.

سال ۱۳۰۷ نشریه ای به نام گاهنامه به صورت سالنامه منتشر کرد. وی سال ۱۳۱۳ از طرف دولت به اروپا سفر کرد و در بروکسل و پاریس، تحصیلات خود را در رشته نجوم تکمیل کرد و مدتی در بروکسل به تدریس مشغول شد.

سیدجلال در این دوران با دختری اروپایی ازدواج کرد، ولی از او صاحب فرزندی نشد. با مراجعت به ایران، در سال ۱۳۲۵ به خدمت در کارهای دولتی مشغول شد. از بیست وهفتم آبان ۱۳۲۶ تا یکشنبه بیست وپنجم آذر ۱۳۲۶ وزیر مشاور و معاون پارلمانی در کابینه قوام السلطنه بود. او از بیست ویکم آبان ۱۳۲۸ وزیر مشاور و از شانزدهم آبان ۱۳۲۸ تا چهاردهم فروردین ۱۳۲۹ وزیر پست و تلگراف در کابینه ترمیمی محمد ساعد بود و در کابینه علی منصور از چهاردهم فروردین ۱۳۲۹ تا پنجم تیر ۱۳۲۹ وزیر پست و تلگراف و تلفن بود و پس از محسن صدر در شهریور ۱۳۳۰ به استانداری خراسان و تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد.

از بیست وسوم بهمن ۱۳۳۲ تا تیر ۱۳۳۵ وزیر مختار و از آن تاریخ که سفارت به درجه سفارت کبری ارتقا یافت تا بیستم بهمن ۱۳۳۶ سفیر کبیر ایران در بلژیک بود. از هشتم مهر ۱۳۳۷ تا بیست وهفتم اسفند ۱۳۳۸ سناتور انتصابی تبریز در دوره دوم و از سوم فروردین ۱۳۳۹ تا نوزدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ سناتور انتصابی تبریز در دوره سوم مجلس سنا بود. تهرانی برای بار دوم از هفدهم دی ۱۳۴۰ تا چهاردهم فروردین ۱۳۴۲ به استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی منصوب گردید. وی در این دوران منشأ خدماتی در سطح استان و آستان قدس رضوی شد و در جریان اصلاحات ارضی چون مخالف آن بود در سالن کشاورزی خراسان سخنرانی علیه این قانون ایراد کرد و بعد به تهران آمد و از استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی استعفا کرد.

در وقایع خرداد ۱۳۴۲ به لحاظ دوستی که با امام خمینی داشت، اقدامات مؤثری در نجات وی به عمل آورد. سیدجلال از چهاردهم مهر ۱۳۴۲ تا دوازدهم مهر ۱۳۴۶ سناتور انتصابی تهران در دوره چهارم مجلس سنا بود. وی با نخست وزیران انتصابی شاه، یعنی حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا به مخالفت برخاست و غالباً به لوایح دولت رأی کبود می داد.

سیدجلال تهرانی تنها سناتوری بود که به لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی که بعدا به صورت قانون درآمد رأی مخالف داد. پس از اتمام دوره سناتوری دیگر شغلی به او داده نشد و چون سابقه اداری نداشت مستمری ای برای او تعیین شد.

در سال ۱۳۵۵ دانشگاه بروکسل با وی قراردادی تنظیم و امضا کرد که تاریخ و سیر تحول نجوم را در مشرق زمین تدوین کند و برای انجام این امر علمی به اروپا رفت. در شهریور ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و در دی ماه ۱۳۵۷ در نخست وزیری شاپور بختیار که شاه آماده ترک ایران بود به عضویت و سپس به ریاست شورای سلطنت تعیین شد.

تهرانی بلافاصله پس از خروج شاه از ایران برای ملاقات با امام خمینی عازم پاریس شد. امام، ملاقات با سید جلال الدین تهرانی را موکول به استعفا از شورای سلطنت و اعلام غیرقانونی بودن آن کرد. وی در اول بهمن ۱۳۵۷ استعفای خود را انتشار داد. تهرانی پس از کناره گیری از ریاست و عضویت شورای سلطنت، به ایران بازنگشت و در فرانسه اقامت گزید تا این که در سال ۱۳۶۶ به علت بیماری سرطان درگذشت. جنازه او به ایران حمل و در جوار روضه مبارکه رضویه در مشهد مقدس در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شد.

وی مردی فاضل و دانشمند بود. علاوه بر تبحر در علوم مختلف شاعر و خطاط بود و به جمع آوری عتیقه و کتب خطی علاقه وافری داشت. پس از مرگ وی، بر اساس وصیتنامه، تمامی اموال از جمله منزل مسکونی اش در سه راه امین حضور، عتیقه ها، کتب خطی و رصدخانه تحویل آستان قدس رضوی شد.

تهرانی علاوه بر فعالیت‏های علمی و تحقیقاتی که مورد علاقه وی بود، فعالیت‏های اجتماعی ماندگاری نیز از خود به جای نهاده است از جمله: تاسیس بنای بیمارستان امام رضا(ع) ، توسعه باغ ملک آباد، پوشش کاشی‏های هفت رنگ داخل ایوان سر در حرم امام رضا(علیه السلام) و... .

از آثار او: گاهنامه؛ چهار مقاله عروضی (تصحیح)؛ الارشاد فی شرح حال صاحب بن عباد (تصحیح)؛ اصفهان نصف جهان؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب (تصحیح)؛ محاسن اصفهان (ترجمه)؛ آثار قدیمه فارسی؛ تاریخ جهانگشای جوینی (از روی چاپ علامه محمد قزوینی، ۳ ج، تصحیح)؛ فارسنامه ابن بلخی (از روی چاپ اوقاف گیب، تصحیح)؛ تاریخ قم (حسن بن محمد قمی، تصحیح)؛ هئیت (ترجمه)؛ جامع التواریخ (رشیدالدین فضل الله همدانی، ضمیمه گاهنامه)؛ لب التواریخ (یحیی بن عبداللطیف قزوینی، تصحیح)؛ تعلیمات دینی (برای مدارس) .