دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

کوچ اجباری یا حضور اختیاری


کوچ اجباری یا حضور اختیاری

نگاهی به حضور سینماگران در تلویزیون

شرایط نامناسب سینمای ایران در سال‌های اخیر سبب شده است تا طیف انبوهی از کارگردانان سینمای کشور برای ادامه فعالیت خویش، به سمت تلویزیون بیایند، البته پیش از این نیز سینماگران کم و بیش در عرصه تلویزیون آثاری را پدید آورده‌اند که در جای خویش، به ارتقای سطح برنامه‌های سیما منجر شده است. اما طی چند سال اخیر این رویکرد شدت بیشتری گرفته و حضور کارگردانان سینما در عرصه سریال سازی و ساخت فیلم های تلویزیونی، پررنگ تر شده است.

حضور کیانوش عیاری با ساخت مجموعه «روزگار قریب»، ابراهیم حاتمی کیا (خاک سرخ و حلقه سبز)، سامان مقدم (پریدخت و شمس العماره)، محمدمهدی عسگرپور (گل های گرمسیری و جراحت)، حسن برزیده (مثل هیچکس)، مهدی فخیم زاده (تنهاترین سردار، ولایت عشق، خواب و بیدار، حس سوم، بی صدا فریاد کن و ساختمان ۸۵)، همایون اسعدیان (روز بی پایان و بچه های خیابان)، محمدرضا هنرمند (کاکتوس، زیر تیغ و آشپزباشی)، احمد امینی (تصویر یک رویا، اولین شب آرامش، بی گناهان)، حسن هدایت (کارآگاه علوی ۱ و ۲)، کمال تبریزی (دوران سرکشی و شهریار)، داود میرباقری (امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته و مختارنامه)، شهریار بحرانی (مریم مقدس)، فرج الله سلحشور (یوسف پیامبر)، اصغر هاشمی (یک مشت پر عقاب)، بهرام بهرامیان (ساعت شنی و سقوط یک فرشته) و... گواه این ادعاست. بی تردید کارکرد تلویزیون به عنوان یک رسانه فراگیر، پرمخاطب و تاثیرگذار، در جذب این کارگردانان به سمت قاب شیشه ای بی تاثیر نبوده است. اما چنین به نظر می‌رسد که شرایط ناگوار حاکم بر فضای سینما، وضعیت نابسامان اکران، محدودیت تولید، ممیزی‌های سلیقه ای، وضعیت مبهم نمایش برخی آثار، نبود سرمایه گذار درعرصه تهیه و تولید آثارسینمایی، کمبود سالن‌های نمایش، خط قرمزهای پررنگ در عرصه سینما، سیاست گذاری های مقطعی و...، نقش مهمی درگرایش سینماگران به ساخت مجموعه های تلویزیونی دارد. اگرچه این رویکرد آن هم با توجه به تولید انبوه سریال ها و فیلم های تلویزیونی درشبکه های مختلف سیما، بسترلازم را برای فعالیت کارگردانان سینما فراهم کرده است.

اما نباید از نظر دورداشت که این رویکرد در درازمدت پیامدهایی از جمله نحیف شدن پیکره بیمار سینمای ایران را در پی خواهد داشت. با این وجود هنوز هم این روند یعنی رویکرد کارگردانان سینما به ساخت آثار تلویزیونی ادامه دارد. کمال تبریزی مدت هاست که درگیر ساخت سریال سرزمین کهن است، مازیار میری تا چندی پیش سریال فرات را در حال پخش داشت، کیوان علیمحمدی و امید بنکدار سریال حیرانی را روانه پخش از شبکه اول سیما آماده کردند، حمیدرضا صلاحمند مجموعه تلویزیونی کپی برابر اصل را در دست ساخت دارد، آرش معیریان تا چندی پیش سریال سایه روشن را در حال پخش داشت، حمید نعمت ا... سال گذشته با وضعیت سفید خوش درخشید؛ فریدون حسن پور با تا رهایی میهمان شبکه اول بود، محمدمهدی عسگرپور سریال شیدایی را درحال پخش داشت، شوق پرواز یدا... صمدی نیز به پخش رسید و برزیده با دولت مخفی می‌خواهد به تلویزیون بیاید و... بی‌تردید با بررسی عملکرد این کارگردانان در عرصه سینما و تلویزیون، می‌توان به این حقیقت رسید که برخی از آنها، نتوانسته‌اند انتظاری را که تماشاگران سینما از آنها داشته‌اند، در قاب کوچک تلویزیون برآورده سازند. به واقع رویکرد پررنگ کارگردانان سینما به تلویزیون و حضور آنان در این رسانه را نباید یک اتفاق ساده پنداشت بلکه باید با آسیب شناسی این روند به شناسایی علل این رویکرد پرداخت. بدین مفهوم که با مد نظر قرار دادن نقاط ضعف و قوت گرایش حضور کارگردانان در سینما، به رفع موانعی که برای فعالیت در عرصه سینما دارند توجه بیشتری کرد.

● حضوری که باید هدفمند باشد

اگرچه برخی منتقدان همکاری کارگردانان سینما را در ساخت سریال ها و فیلم های تلویزیونی به فال نیک می‌گیرند اما بسیاری از کارگردانان سینما، این رویکرد را نتیجه شرایط ناپایدار اقتصادی سینما می‌دانند. بی شک با لحاظ کردن حقایق تلخی چون خداحافظی بی هنگام آثار سینمایی ازسالن های نمایش، قهر تماشاگران با سینما، حاکم شدن فیلم‌های گیشه‌ای، سطحی وعام پسند درعرصه نمایش، پیشنهادهای وسوسه برانگیز برای ساخت آثار تلویزیونی، فراهم نبودن فرصت مناسب برای کارگردانی در عرصه سینما و... باید به کارگردانان و سینماگران حق داد تا به سمت تلویزیون جذب شوند. بی آن که قصد آن باشد که فعالیت هم زمان کارگردانان سینما را در عرصه تلویزیون زیر سوال برد، اما با یک بررسی اجمالی می‌توان به این نتیجه رسید که این رویکرد باید هدفمند و برای ارتقای سطح سلیقه و تعالی برنامه های تلویزیون باشد. در این صورت استمرار این حضور، برای تلویزیون سودمند و تاثیرگذار است.

اما اگر قرار باشد این طیف از سینماگران صرفا برای استمرار فعالیت‌هایشان جذب تلویزیون شوند، نتیجه آن ساخت برخی آثار تلویزیونی می‌شود که کارنامه سینمایی آنها را نیز مورد تردید قرار می‌دهد. با توجه به این که حضور کارگردانان سینما در تلویزیون می‌تواند سبب ارتقای سطح سلیقه مخاطب شود، باید آن را یک اتفاق خوشایند هم برای سینما، هم برای تلویزیون دانست. اما از آن جا که دو رسانه سینما و تلویزیون، هر کدام تعریف، کارکرد و جایگاه ویژه خود را دارند، این تفاوت ها باید مدنظر قرار گیرد. بدین معنا که آن ها صرفا برای سرگرمی‌سازی به ساخت آثار سفارشی تن ندهند، حساسیت ها و وسواس های خود را همان گونه که در ساخت یک اثر سینمایی دارند، هنگام کارگردانی یک اثر تلویزیونی نیز داشته باشند. کسب درآمد و دغدغه نداشتن برای بازگشت سرمایه، نباید کیفیت کار آن ها را تحت تاثیر خود قراردهد و مهم تر از همه این که مخاطب شان را دست کم نگیرند. زیرا وقتی تلویزیون سطح سلیقه مخاطب را با بهره‌گیری از توانمندی های کارگردانان سینما ارتقا دهد، بی تردید آن ها برای تماشای فیلم های سینمایی سراغ آثار سطحی نخواهند رفت.

● نباید مخاطب را دست کم گرفت

طی چند سال گذشته مدیران شبکه های مختلف تلویزیون تلاش داشته اند تا سینماگران را برای ساخت تله فیلم‌ها و مجموعه های تلویزیونی به سمت تلویزیون جذب کنند. برخی کارگردانان سینما نیز با در نظرگرفتن شرایط نامناسب حاکم بر فضای تولید، تهیه و نمایش آثار سینمایی به این دعوت پاسخ مثبت داده‌اند. اما نباید از خاطر برد که هنوز هم برخی کارگردانان سینما فعالیت در رسانه ملی را در حد و اندازه‌های خود و توانمندی هایشان نمی‌دانند. اگرچه نتیجه کوتاه مدت این شرایط، ایجاد فرصت های شغلی برای سینماگرانی است که به سبب محدودیت تولید و اکران، امکان فعالیت مستمررا در سینما نمی‌یابند. با توجه به این که بازار پررونق تولید فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی مجال و فرصت مناسب را برای فعالیت سینماگران در تلویزیون فراهم کرده است باید اذعان کرد این روند بیش از آن که به سود سینماگران تمام شود، به نفع رسانه ملی بوده است. چرا که علاوه بر جذب نام های قابل اعتنا به ساخت آثار تلویزیونی، تا حد زیادی فرصت رقابت سینماگران را با همتایان شان سلب کرده است. به گونه ای که با نبود رقیبانی که به سمت تلویزیون رفته اند، سینما عرصه جولان برخی تازه کاران پرمدعا شده است.

در شرایط کنونی که کارگردانان سینما به دلایل مختلف که نیازی به بازگویی و تفسیر آن ها نیست، در عرصه تلویزیون به کار و فعالیت مشغول اند، بهتر است این رویکرد به گونه ای هدفمند طراحی شود. بدین معنا که سینماگران با بهره گیری از توانمندی هایشان که درعرصه سینما به اثبات و تایید رسیده است، در تربیت مخاطب، ارتقای سطح کیفی تولیدات سیما، فراهم ساختن زمینه و بستر لازم برای آشتی دوباره مخاطبان سیما با سینما، ارائه یک محصول قابل تأمل با همان ظرافت کاری ها، وسواس ها و حساسیت های سینمایی بکوشند و مخاطب شان را دست کم نگیرند و برای بهبود کیفی تولیدات تلویزیونی تلاش موثر داشته باشند. نه این که به ساخت سریال یا فیلم تلویزیونی صرفا به سبب سیاست های تلویزیونی که محدودیت کم تری برایشان فراهم آورده است، اکتفا کنند.

نویسنده : احمد صبریان