پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
بورژوازی ملی و سازگار ترکیه

غمزه کاکییر(Gamze Cakir) و اسرا ارتاس(Esra Ertas) ۱۸ ساله، برای اولینبار روز شنبه در انتخابات عمومی ترکیه رأی خواهند داد. این مسئله تا این لحظه، یکی از مهمترین تصمیمات زندگی بزرگسالیشان بوده است. خانم کاکییر در روستایی بهنام کهر مانلر(Kahramanlar) در غرب کشور، جایی که زندگی روزمره را امرار معاش از طریق زراعت و رسوم اجتماعی سنتی، شکل میدهد، زندگی میکنند. او تصمیم گرفته است برخلاف مادر و خواهرش، روسری مسلمانی نپوشد.
خانم ارتاس در ۱۴۰۰ کیلومتری ازمیر(Izmir) زندگی میکند؛ یک شهر ساحلی با خیابانهای پر از نخل و رستورانهای خوب. او احتمالاً این تصمیم را بعد از اتمام مطالعات روی آیین و رسوم (Fashion Studies) گرفته است. خانم کاکییر در حالی که کنار بقیه خانمهای روستا ـکه در زمینه توت فرنگی با هم تجارتی تشکیل دادهاند ـ نشسته است؛ میگوید: «روسری سر نکردن انتخاب من است و خانوادهام روی من، فشاری اعمال نکردهاند.» خانم ارتاس، که عضو حزب عدالت و توسعه(AKP) در ازمیر است، نیز میگوید این تصمیم را خودش گرفته است. حزب عدالت و توسعه میخواهد محدودیتهای [ممنوعیتهای] پوشیدن روسری در ساختمانهای منطقه، ازجمله دانشگاهها حاکم کند.
خانم ارتاس از این حرکت حمایت میکند، اما نهادها و احزاب سیاسی سکولار، مخالف آن هستند. او میگوید؛ «بقیه احزاب دروغ میگویند، آنها سکولار نیستند چون در حق من، برای روسری سرکردن دخالت میکنند.» در اینگونه موارد؛ تصمیمات شخصی زنان جوان در مبارزه با عرف محیط اطرافشان، در جامعه ترکیه انعکاس وسیعی دارد. گفته میشود انتخابات دولت جدید به خاطر مجادلهای بوده که در آن، همه سازمانهای دولتی ترکیه که با حجاب و اهمیت مذهبی سیاسی ـ اجتماعی آن، در یک کشور رسماً سکولار برخورد دارند، درگیر بودهاند. دولت تشکیلشده سازمان AKP، که ریشه در اسلام سیاسی دارد، تلاش کرده بود عبدالله گل، وزیر امورخارجه و فعال اسلامی باسابقه را برای ریاستجمهوری یک پست نمادین سکولار، برگزیند.
این تلاش بعد از اولتیماتوم ارتش از موضع «تهدید جمهوری سکولار» متوقف شد. ژنرالها علت تهدید را تصریح نکردند، ما آنطور که سوت کینیکلیوگلو(Suat Kiniklioglu) ـ کسی که گفته میشود بهعنوان کاندید AKP در انتخابات شرکت کرده بود ـ میگوید: «تنها علتی که آقای گل رئیسجمهور نشد این است که همسرش روسری دارد.» کنارگذاشتن لباس سنتی یکی از تجدیدنظرهای بزرگی بود که آقای مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ملت ترکیه، بعد از ۱۹۲۳ با بنیانگذاری جمهوری پس از ویرانی امپراتوری عثمانی اعمال کرد. این یک عقیده مرکزی برای پیشراندن بهسوی مدرنسازی و «تمدن معاصر همسطح» بود، که معمولاً آن را تقلید از هم دورههای معاصر اروپای غربی تفسیر میکنند که آتاتورک تابعین خود را برای رسیدن به آن تشویق کرد.
حدود ۶۰درصد از زنان، هنوز روسری سر میکنند، اما این درصد در حال کاهش است. تصمیم این دو زن جوان نشان میدهد در جامعهای که سریعاً تغییر میکند، ترکها احتمالاً به راههایی بیش از یک مسیر، بهسوی تجدد ره میبرند. اگرچه ترکیه یک جمهوری انقلابی است مثل فرانسه و امریکا، اما انقلاب آن از بالا اعمال شد. در عرض تقریباً یک شب؛ حکومت عثمانی، لباس سنتی، محوریت رسومات مذهبی، الفبای عربی و حتی وجه عثمانی زبان ترکی را از بین برد. در عوض کت و شلوار و کلاه، الفبای لاتین، کنترل اعمال دینداران، برابری مرد و زن را در دولت جایگزین کرد.
پس از اینکه دوره جمهوری شروع شد، درحالیکه ترکیه به صورت یک دولت تکحزبی درآمده بود، تجدد انقلابی شکوفه کرد. اما نفوذش را تدریجاً از دست داد. بخشی به خاطر وارونهگوییای بود که کمالیستها هیچ وقت آن را درک نکردند تا از آن ایده مدرن، آنچه باقی میماند دیگر مدرن نباشد.
حزب جمهوریخواه خلق (CHP) که بزرگترین حزب معترض انتخابات است، متعلق به آتاتورک و مدرنگراهای اولیه است. اما تفسیر انعطافناپذیر آن از سکولاریسم، بیان محدود دموکراسی و نزدیکی به ارتش ترکیه، ناراحتیهای زیادی را ایجاد میکند. یک دلیل اصلی برای شکست کمالیستها در مدرن کردن، جدایی نسبی ترکیه از مسیر سیاسی، اجتماعی و روشنفکری اروپایی از دهه ۱۹۵۰ تا اوایل ۱۹۸۰ بود. این جدایی همراه با توسعههای داخلی بود که امروز نتایجش منعکس شده است. دهه ۱۹۵۰، شروع مهاجرت عظیم مردم از روستاها به شهرها بود. این تمایل که د ر دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، به اوج رسید و هنوز ادامه دارد، عمیقاً روی چشمانداز اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ترکیه اثر گذاشت.
در سال ۱۹۴۵ استانبول جمعیتی معادل یک میلیون نفر داشت، اما امروز بیشتر از ۱۲ میلیون سکنه دارد. این مهاجرت ناشی از جستوجو برای کار یا فرار از انزوای روستا یا کشمکش قومی بود. وقتی ترکیه در اواخر ۱۹۵۰ روی به سیاست چند حزبی آورد، این بخش از جامعه برای خود چشماندازی را تصویر کرد، اما درواقع در دهه ۱۹۸۰ بود که به شکل واقعی خود بهعنوان یک پدیده سیاسی و اجتماعی ظاهر شد. پس از یک سلسله کودتای نظامی و بروز یک کشمکش هولناک بین دولت و کردهای ترکیه، بالاخره دولت تورگوت اوزال آغاز آزادیهای اجتماعی و رهاسازی اقتصادی را نوید داد. همه این پیشرفتها به همراه هم، فاصله بین طبقه متوسط شهری و توده مردم روستایی، شهر و روستا، مرکز و حومه را فاش کرد.
هرکدام تلاش میکردهاند گروه دیگر را بشناسند، تا جایی که تایفون آتی، پروفسور قومشناسی دانشگاه آنکارا میگوید: «در ترکیه امروز مرکز همهجا هست و همهجا حومه است. این شیوه عمل، این فرصت را به میلیونها شهروند ترکیه داده است که حس و درک خود را از تجدد بنا کنند؛ آنچه عناصر سختگیر و سکولار کمالیست را برنمیتابد؛ اما به مردم اجازه میدهد شبکههای اجتماعی و خانوادگی سنتی، ملاحظات مذهبی و وضع فرهنگی موجودشان را داشته باشند. پروفسور آتی میگوید: «این تجدد محافظهکارانه است، مدرنشدن در کنار عرف بهجای تجدد تحمیلی.» مرکز نهادینهشده این تجدد محافظهکارانه جدید، حومه استانبول نیست، بلکه شهری صنعتی بهنام کیسری(Kayseri) در فاصله یک مایلی از آنتالیای مرکزی است؛ یک مرکز صنعتی که محوری برای بورژوازی جدید ترکیه است. این طبقه ممتاز جدید آنتالیای یک طبقه کارآفرین است که از سال ۱۹۸۰ شکوفا شد و حالا پایه پشتیبانی را از حزب عدالت و توسعه تشکیل میدهد. اتاق صنعت کیسری، ۱۰۵۰ عضو دارد. بیشتر آنها حرفههای کوچک هستند، اما بعضیها شرکتهای بزرگ هستند. با درآمد سالانه بیشتر از ۲ میلیارد دلار (یک میلیارد پوند یا یک میلیارد یورو) در صنعت کابل تا منسوجات و تولید مواد غذایی و مبلمان.
آقای گل(Gul) نماینده این شهر در پارلمان است. فورات کاهید سینگی(Murat Cahid Cingi) کاندیدای انتخاباتی AKP در شهر کیسری میگوید: «احتمالاً کیسری موفقترین شهر در ترکیه در دوران بعد از اوزال بوده است.
پس از ۲۵ سال کارآفرینی واقعیت شگفتانگیز درباره این بورژوازی جدید، توانگر و ثروتمند بودن آن است. تلگا ادیز((Tolga Ediz، یک اقتصاددان در برادرانِ لیهمان(Lehman) میگوید بیشتر ابداعات صنعت ترکیه در آن زمان، ناشی از بهوجود آمدن تجارت در آنتالیا بوده است نه از تجارت عمده اهالی توانگر استانبول. این طبقه جدید که قدرت سیاسی کمی دارد AKP را بهعنوان راهی برای افزایش قدرت میبیند. آقای ادیز میگوید: «مذاکره مجدد قدرت بین آنهایی که قدرت دارند و آنهایی که میخواهند قدرت خود را افزایش دهند وجود دارد و AKP در میان قرار دارد.» حزب عدالت و توسعه AKP که آشکارا تبارش بر پایه احزاب اسلامی واقع است و در دهه ۱۹۹۰توسط حاکمیت و مراجع قدرت رو به خاموشی رفت، مجبور شد خودش را به منظور سازگاری با دولت حاکم، بوروکراسی، قوهقضاییه، دانشگاهها و ارتش وفق دهد. پس از این سازگاری؛ از زمانی که آنها در سال ۲۰۰۲ در انتخابات پیروز شدند، این فرایند تقریباً همه وقت آنها را در دولت گرفته است. تا اینکه کار آنها به خاطر برخوردی که با ارتش بر سر جریان اعتبارنامه ریاستجمهوری گل رخ داد، با بنبست روبهرو شود. AKP برای انتخابات سال ۲۰۰۲، از یکسو بیشتر عناصر ارتجاعی را پاکسازی کرد تا خودش را از خاستگاه آنها دور کند و از سوی دیگر جایگاه حرفهایهای جوان را که بیشترشان تحصیلات خارجی داشتهاند ـ کسانیکه به خاطر ادعای AKP مبنی بر اینکه صدای واقعی دموکراسی است، جذب آن شدهاند ـ بالا برد. تحلیلگران میگویند با این حرکت، این فکر به ذهن خطور میکند که حزب در حال برقراری دوستی با دولت است و میتواند بهسوی رابطه سازندهتری پیش رود، البته اگر آنطور که به نظر میرسد، حزب پس از انتخابات، دولت را به دست گیرد.
سلی اوذل(Soli Ozel)، مفسر و شخصیت فرهنگی در استانبول میگوید: «حزب عدالت و توسعه بیشتر به نفوذ در سیستم علاقهمند است تا براندازی آن.» هیچ دلیلی برای انکار موفقیت آنها در دست نیست؛ رشد قوی اقتصاد، آغاز مذاکره برای عضویت در اتحادیه اروپا و میل به حرکت در آوردن سیاستهای قدیمی دولت، مثل قضیه قبرس. در عین حال، شواهدی هست مبنی برای اینکه رجب طیب اردوغان، رهبر چالاک حزب و نخستوزیر، خوش اقبالترین مرد در سیاست ترکیه است. آقای اردوغان در بیشتر مواقع مقابل حریفانش خوشاقبال است. رقبای او در احزاب سکولار، اعتبارشان را پس از یکسری شکاف درونحزبی نزد رأیدهندهها از دست دادند؛ همچنان که بقیه رهبرها در طیف سیاسی جناح راست غالب، یا ملیگرایان ستیزهگر هستند یا دشمنان آشکار بیگانه. با وجود این بزرگترین شانس برای نخستوزیر، باقیماندن حزب جمهوریخواه خلق(CHP) بر هویت چپ خود بوده است. هر چند او انتظار دارد که حدود ۲۲% از آرای روز یکشنبه را از آن خود کند. حزب، بیرون از هسته شهری جذابیت کمی دارد و در افزایش اعتبار برای آقای اردوغان ناتوان بوده است.
تحلیلگران سیاسی میگویند؛ شکست مخالفان نهتنها باعث میشود تاریخچه اصلاحات دولت، بهتر از آنچه که ممکن بود، جلوه کند، بلکه AKP قدرتمندتر از آنچه هست نیز خواهد شد. حزب عدالت و توسعه با همه موفقیتهایش هنوز باید بهطور روزافزون رویایش را برای ترکیهای مبنی بر توسعه فراتر از مدیریت شایسته اقتصادی عملی کرده و آن را نشان دهد و آقای اردوغان ممکن است سوار بر موجی از مردمگرایی (پوپولیسم) و سرخوردگی مردم از احزاب دیگر شود و باید نشان دهد که میتواند استاد این کار باشد.
منبع: فایننشال تایمز، جولای ۲۰۰۷ (تیر و مرداد ۱۳۸۶)
نویسنده: وینسنت بلند (Vincent Boland)
برگردان: چشمانداز ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست