دوشنبه, ۱۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 3 June, 2024
مجله ویستا

فراتر از بی نهایت


فراتر از بی نهایت

یک اثر ادبی و بصری به تمام معنا

عنوان: Bioshock: Infinite

پلتفرم: Xbox۳۶۰، PS۳، PC

ناشر: ۲K Games سازنده: Irrational Games

سبک: اکشن‌

ماجراجویی اول شخص

امتیاز:۵‌/‌۹

نسل حاضر بازیسازها اگر فاصله طبقاتی بین بازی‌ها را زیاد کرد، دست‌کم در ازای چند عنوان سبک، یک اثر قابل توجه و پرمحتوا به مخاطبان عرضه کرد. تازه‌ترین عنوان Irrational Games همانند نامش، «بیکران» است. قله‌هایی را در می‌نوردد که بندرت عنوانی در صنعت بازی‌های ویدئویی جرات کرده به آن بپردازد و با جراتی ستودنی به خرافات و افراط حاکم بر برخی گروه‌ها می‌پردازد و در نهایت این پیام عاقلانه و عادلانه را در لوح ذهن بازیکن حک می‌کند که: «چه ضعیف و چه قوی، چه بزرگ و چه کوچک، دارای سرشت خوب و بد است و تنها چیزی که اهمیت دارد، عقل و بصیرت است؛ بنابراین باید بیدار شد. شاید تمام آنچه بر ضدّش دندان تیز می‌کنیم، می‌توانست ایده‌آل ما در واقعیتی دیگر باشد؛ لذا اولین و آخرین درس میانه‌روی است و بس».

بوکر دِویت، کارآگاه شخصی، مجبور می‌شود با رها کردن دختری از بند و تحویل او به طلبکارانش، بدهی گذشته خود را صاف کند. پای بوکر به شهری مقدس بر فراز آسمان‌ها باز می‌شود؛ آرمانشهری که برای فرار از بدکارگی‌های زمین ساخته شده و نوید دنیایی بهتر را می‌دهد. همه چیز در نظر اول رویایی و عاری از آلودگی است. تا این‌که اولین نشانه‌های نفوذ بنیانگذار دروغین این آرمانشهر، کلمبیا، رو می‌شود.

دست بوکر رو شده و مجبور می‌شود بدون ملاحظه به دنبال دخترک برود. برجی که دختر در آن اسیر است توسط پرنده‌ای مکانیکی و غول‌پیکر به نام پرنده نغمه‌خوان نگهبانی می‌شود. بوکر دخترک را که الیزابت نام دارد نجات می‌دهد؛ غافل از این‌که این تازه آغاز ماجراست و حقایقی در پشت این ماموریت نجات نهفته شده که لرزه بر اندام بوکر می‌اندازد. دیری نمی‌پاید ربات‌های مینی‌گان به دست با شمایل جورج واشنگتن و «هندی‌من»های ذلیل که در خیال خام جاودانگی، به طالع نحس ماشینی‌شدن گرفتار شده‌اند، با ارتشی از سربازان جاهل، فرصت نفس‌کشیدن برای وی باقی نمی‌گذارند.

گروه سازنده با هنرمندی تمام توانسته‌اند فضای اوایل قرن بیستم را به انتقاد بکشند؛ جاهلیتی توجیه‌ناپذیر که در پس دوران برده‌داری لکه ننگی بر تاریخ ایالات متحده به شمار می‌رود؛ زمانی که هنوز سیستم ارباب ـ رعیتی بر جامعه حاکم بود و سیاهان نژاد پست قلمداد می‌شدند. اشارات گاه و بی‌گاه واقعا بی‌نظیر کار شده‌اند.

الیزابت نمونه یک همراه واقعی در بازی‌های ویدئویی است و بجز بازی «آخرینان ما»، هیچ عنوان دیگری نمی‌تواند با شخصیت‌پردازی او رقابت کند. دیگر کاراکترها بیشتر عناصری در خدمت داستان هستند و بستگی دارد چگونه داستان را بپسندید. اگر توقع یک بلاک‌باستر با داستانی مانند Black Ops را داشته باشید، به احتمال زیاد ناامید خواهید شد.

داستان بیکران، خام و سطحی نیست. هر شخصیت، دکور و زمینه حرفی برای گفتن دارد. پایان بازی نیز یکی از بهترین پایان‌های تمام بازی‌های ویدئویی است و به تنهایی پایان سرد هر دو قسمت قبل را نیز جبران می‌کند. شمای کلی بازی فوق‌العاده دیدنی است. رنگ‌ها بسیار زیبا هستند. نورپردازی باورنکردنی است و افکت‌ها مانند همیشه مو به تن سیخ می‌کند. البته استفاده از رنگ‌های شادتر نسبت به نسخه‌های قبلی، موجب شده فضای بازی نتواند با جوّ رعب‌آور و تکان‌دهنده آنها رقابت کند.

روی کنسول‌ها نباید توقع تکسچرهای عالی را داشته باشید. بهترین اجرای بازی متعلق به نسخه رایانه‌های شخصی است، اما نسخه‌های کنسولی نیز قدرت نمایی می‌کنند. می‌توانیم گرافیک بیکران را با بازی «بدنام» مقایسه کنیم. با این تفاوت که از آن حد اغراق در انیمیشن خبری نیست. صداپیشگی و موسیقی اورجینال و تحت لیسانس فوق‌العاده هم از خصایص این سری بازی است و صحبت درباره آنها نیز کاری عبث به نظر می‌آید.

با این‌که بازی در بخش‌های بصری عالی ظاهر شده، در بخش تعاملی از خوب فراتر نمی‌رود. گیم‌پلی بازی در عین تغییر، دست نخورده باقی مانده است. مانند قبل سلاح‌های گرم و قدرت‌های ماورایی در اختیار دارید. پلازمیدها، در نام، جای خود را به ویگور (قوّت) داده‌اند، اما در عمل همان هستند. البته قدرت‌های جالبی به این قسمت اضافه شده که از جمله آنها می‌توان به "Murder of Crows" اشاره کرد که عملا چیزی شبیه قدرت احضار موش‌های خونخوار در بازی بدنام، اما با کلاغ‌های خونخوار است! مانند پلازمیدها، ارتقای ویگورها احساس قدرت وصف‌ناپذیری به شما می‌دهد. سلاح‌های گرم و مهمات لازم برای آنها به طرز چندش‌آوری (البته برای هواداران و هواخواهان این سری) فراوان هستند و همین مسأله بشدت از سختی بازی می‌کاهد؛ تا جایی که ممکن است کاملا از استفاده از ویگورها غافل شوید.

وسیله تازه‌ای که در این قسمت در اختیار دارید، «چنگک سماوی» است. این وسیله خوش کاربرد، هم رفت و آمد شما را بر سطح کلمبیا ساده‌تر می‌کند و هم فرصت‌های بی‌نظیری برای قلع و قمع‌ دشمنان از فاصله نزدیک به شما می‌دهد. می‌توانید با چنگک سماوی از «خطوط سماوی» آویزان شده و بسرعت از نقطه‌‌ای به نقطه دیگر سفر کنید. در حین آویزان شدن از خطوط سماوی نیز می‌توانید مانند اجل معلق بر سر دشمنان فرود آمده و دخل آنها را بیاورید.

الیزابت به هیچ عنوان به حمایت شما نیاز ندارد، زیرا دشمنان کاری به او ندارند! او برای خود می‌چرخد و در حین جلب توجه شما با حرف‌های جالب خود، گاهی مهمات، بسته‌های سلامتی و حتی پول برایتان فراهم و تقدیم می‌کند. انیمیشن مربوط به دریافت این کمک‌ها زود تکراری می‌شود. الیزابت قدرت باز‌کردن شکاف‌هایی بین مقاطع زمانی و مکانی دارد. طی بازی، بارها از این قدرت کمک خواهید گرفت. الیزابت، با دستور شما از این شکاف‌ها بسته‌های سلامتی، بسته‌های «نمک» (جایگزین Eve برای پر کردن نوار ویگور)، انواع ربات‌ها و... را احضار می‌کند. می‌شد استفاده‌های بسیار بهتری از این سیستم کرد که متاسفانه سازندگان از انجام آن عاجز مانده‌اند. برخلاف نسخه رایانه‌ای که می‌توان ویگورها و سلاح‌ها را به دکمه‌های شماره‌ای الصاق کرد، در نسخه‌های کنسولی فقط اجازه حمل دو عدد از آنها را به شکل همزمان دارید. البته در هر زمان می‌توانید برای انتخاب ویگورهای دیگر دکمه سوئیچ را نگه دارید، اما توقف‌های متعدد در طول بازی، به نفع تجربه بازیکن تمام نمی‌شود. بیکران را با توجه به رده‌بندی سنی آن به هر کس که خواهان یک تجربه باارزش است، توصیه می‌کنیم. البته اگر تاب دیدن صحنه‌های خشونت‌بار بازی را ندارید، از آن صرف‌نظر کنید.

سیاوش شهبازی