جیغ بنفش پرزیدنت بولر

با عنایت الهی و مشارکت بالای ۶۰ درصد مردم همیشه حاضر و بیدار ایران, سرانجام نخستین انتخابات هم زمان مجلس خبرگان چهارم و شورای شهر و روستای سوم و میان دوره ای مجلس هفتم با پیروزی مردم ایران به پایان رسید

با عنایت الهی و مشارکت بالای ۶۰ درصد مردم همیشه حاضر و بیدار ایران، سرانجام نخستین انتخابات هم‌زمان مجلس خبرگان چهارم و شورای شهر و روستای سوم و میان دوره‌ای مجلس هفتم با پیروزی مردم ایران به پایان رسید. هرچند طبیعت برگزاری انتخابات و تجربه ۲۷ ساله انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد که در روزهای انتخابات به طور نسبی تنش‌ها و واگرایی‌ها افزایش می‌‌یابد، اما تجربه انتخابات ۲۴ آذر به طور نسبی از این جهت متفاوت بود، به گونه‌ای که خشم دشمنان دیرینه انقلاب اسلامی ‌به سرکردگی پرزیدنت بولر ـ بوش و بلر به نمایندگی از تمدن لیبرال دمکراسی غرب‌گرا ـ به دنبال داشته است.

پرزیدنت بولر ـ‌ بلر ـ در سفر منطقه‌ای در امارات متحده عربی، اعلام کرده است: ایران مانع بزرگ برای تحقق اهداف خاورمیانه‌ای ماست و اتحاد داخلی ایران برای تمدن غرب خطرناک است و باید بین جناح‌ها و مسئولان و مردم ایران اختلاف ایجاد کرد. بولرـ بوش در همین زمان برای نخستین بار هم‌زمان با وزیر دفاع جدید امریکا اقرار می‌‌کند که آمریکا در عراق، پیروز نشده است؛ بخوانید شکست خورده است و منطقه در وضعی بحرانی قرار دارد و باز هم ایران را مانع پیروزی در عراق و اهداف خاورمیانه‌ای خویش اعلام می‌‌کند.

در آستانه برگزاری انتخابات ۲۴ آذر، تروییکای اروپاـ فرانسه، انگلیس و آلمان و آمریکا تصمیم‌گیری درباره پرونده هسته‌ای ایران را متوقف می‌‌کنند تا به خیال خود، زمینه افزایش مشارکت مردم در انتخابات و همگرایی درون جناحی و بین جناحی را فراهم نکنند و برای پیگیری اهداف خویش برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری صلح آمیز هسته‌ای و اهداف خاورمیانه‌ای تا پس از انتخابات صبر پیشه می‌‌کنند.

به راستی، در داخل ایران هم‌زمان با برگزاری نخستین انتخابات هم‌زمان مجلس خبرگان و شورای اسلامی‌ ‌شهر و روستا و در کل خاورمیانه، چه شرایطی در جریان است که‌ این گونه جناب پرزیدنت بولر را بر آشفته است؟ از این جهت، حاصل برگزاری نخستین انتخابات هم‌زمان را می‌‌توان به افزایش عقلانیت سیاسی و معنویت دینی تحت ویژگی‌های زیر خلاصه کرد که به خشم پرزیدنت بولر منجر شده است:

۱) از برگزاری انتخابات هم‌زمان، انتظار می‌‌رفت تنش طبیعی دوره انتخابات در مناسبات درون جناحی و بین جناحی افزایش یابد، ولی خوشبختانه با رهنمود حکیمانه رهبری نظام و عقلانیت درون جناح‌ها و درس آموزی نیروهای سیاسی فعال، انتخابات هم‌زمان آذر ۸۵ در مقایسه با انتخابات‌های پیشین به طور نسبی، تنش‌ها عقلانی‌تر و مدیریت‌شده‌تر به نمایش درآمدند.

۲) برخلاف انتخابات‌های گذشته، تقریباً هیچ حزبی از احزاب دوم خرداد، زمزمه تحریم انتخابات را مرور نکرده، بلکه برعکس مشوق و هم‌صدا با دیگر احزاب و مردم منادی افزایش مشارکت در انتخابات بود. این امر به طور نسبی افزایش عقلانیت سیاسی و ارتقای نسبی اخلاق انتخاباتی را نشان می‌‌دهد.

۳) هرچند جناح اصولگرا نتوانست به ائتلاف کامل دست یابد، ولی توانست با مدیریت سیاسی کارآمدتر، سطح تنش درون جناحی را تقریباً در همان سطح انتخابات ریاست جمهوری نهم، به رغم افزایش میدان عمل قدرت در اختیار جناح که می‌‌تواند بالقوه عامل واگرایی باشد، حفظ کند.

۴) طیف اصلاحات پس از پانزده ماه استراحت و تعمق سیاسی در خارج از میدان قدرت، نخستین نشانه ارتقای سطح همکاری درون جناحی را با رسیدن نسبی به لیست ائتلافی و همچنین به دست آوردن حداقل میدان قدرت در انتخابات شوراهای اسلامی‌ شهر و روستا، آزمون کرده است. این امر نشان می‌‌دهد ارتقای نسبی سطح عقلانیت سیاسی این جناح برای پرزیدنت بولر دردناک بوده است. فراموش نکنیم چیزی که مایه خشم پرزیدنت بولر از تحولات داخلی ایران است، این که تندروهای جناح اصلاح‌طلب، نقطه امید پرزیدنت بولر برای ایجاد واگرایی در روزهای انتخابات در ایران بوده‌اند و میدان‌داری بخش عقلانی‌تر این جناح در این انتخابات، باعث ناامیدی و خشم جناب پرزیدنت است.

۵) سطح مشارکت مردم در حد بالای ۶۰ درصد از بالاترین سطح مشارکت در انتخابات کشورهای دمکراتیک بالاتر است. این امر نشان می‌‌دهد، اگر جناح‌های سیاسی با افزایش عقلانیت، به ویژه در گزینش کاندیداها و نیز کاهش منازعه رد صلاحیت عمل كنند، سطح مشارکت مردم در انتخابات افزایش خواهد یافت. این امر نشان می‌‌دهد سطح مشارکت مردم در انتخابات سال آتی، استعداد سطح مشارکت بالاتر از این را نیز داراست.

۶) هرچند تجارب انتخابات در ۲۷ سال نشان می‌‌دهد که فصل انتخابات، فصل پاره‌ای بداخلاقی‌های سیاسی است، از این حیث، به رغم لغزش‌های صورت گرفته در مقایسه با انتخابات گذشته، در مجموع محیط اخلاقی‌تری را گذرانده‌ایم و این امر، مایه ناامیدی جناب پرزیدنت بولر از وضعیت کنونی در تحولات داخلی ایران است؛ بنابراین، ارتقای سطح کلی عقلانیت و معنویت دینی در جریان انتخابات ۲۴ آذر شدیداً خشم جناب پرزیدنت بولر را برافروخته است و آنان را وا می‌‌دارد برخلاف آداب دیپلماتیک سخن از ضرورت ایجاد شکاف بین جناح‌ها و مسئولان مردم را به میان آورند.

در کنار تحولات داخلی ایران که بر پایه ارزیابی انتخابات ۲۴ آذر به همگرایی ملی میل می‌‌کند، تحولات در سطح خاورمیانه نیز شواهدی را نشان می‌‌دهد که خشم جناب پرزیدنت بولر را دوچندان تشدید می‌‌کند؛ آن شواهد عبارتند از:

۱) امریکا و انگلیس ـ جناب پرزیدنت بولرـ پس از نزدیک به چهار سال جنگ در عراق، شکست سختی را متحمل شده‌اند، به گونه‌ای که بنا به اظهار وزیر دفاع جدید آمریکا ارتش آنها در معرض فروپاشی است و اکنون در آستانه آن قرار دارند تا شکست خویش را آشكارا و در آینده‌ای نه چندان دور رسماً اعلام نمایند.

۲) آنان پس از شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه در برابر حزب‌الله لبنان برای خلع سلاح و به حاشیه راندن آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند، ولی اکنون حزب‌الله با همراهی متحدان لبنانی خویش، لبنان را در آستانه تحقق انقلاب مردمی ‌قرار داده است.

۳) ترفند ایجاد اختلاف بین حماس و فتح برای به زیر کشیدن دولت منتخب حماس، شکننده است و همچنان دولت حماس، به رغم تحریم مالی آمریکا و اروپا پابرجا و راست قامت ایستاده است.

۴) افغانستان پس از پنج سال اشغال، ناامن‌ترین زمان را برای نیروهای آمریکا و ناتو پشت سر می‌‌گذارد.

۵) پس از انتخابات اخیر، اکثریت شیعه در بحرین، ناگهان و به طور آرام به اقلیت قدرت در این کشور تبدیل شد.

۶) ترفند ایجاد شکاف بین ایران و سوری از یک طرف با مصر و عربستان و از سوی دیگر با موضوع سازی مجازی برای رقابت منطقه‌ای پس از شکست آمریکا و انگلیس در عراق، نتیجه رضایت بخشی را به دنبال نداشته است. بالعکس ایران با عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس در حال مذاکره در باب همکاری هسته‌ای هستند. این امر، نشان می‌‌دهد که ابزار کهنه تمدن لیبرال دمکراسی برای ایجاد اختلاف شیعه و سنی با بحث هلال شیعی در خاورمیانه، نتوانسته است نتیجه چشمگیری برای آنان به دنبال داشته باشد.

این حقایق در خاورمیانه، نشان می‌‌دهد که جناب بولر از ناکامی ‌و شکست پیاپی در خاورمیانه به خشم آمده‌اند و مدیریت بر خویش را از دست داده‌اند. این خشم می‌‌تواند با افزایش تنش نظامی‌ در سراسر خاورمیانه، بحران سنگینی را به دنبال داشته باشد، ولی آنان توجه ندارند افزایش تنش و بحران در خاورمیانه، نخستین قربانی آن چند صد هزار نظامی آ‌مریکایی و اروپایی هستند که عملاً گروگان مردم خاورمیانه می‌‌باشند.

واقعیت این است که خشم ناشی از وضعیت خاورمیانه برای جناب پرزیدنت بولر از فلسطین، افغانستان و لبنان تا شکست مسلم آنها در عراق، هم‌زمان با چند هفته صبر آنان برای برگزاری انتخابات هم‌زمان ۲۴ آذر در ایران به خشمی ‌متراکم‌تر با پیروزی هر ایرانی در انتخابات و افزایش همگرایی ملی، تبدیل شده است که می‌‌تواند هر لحظه سراسر خاورمیانه را به آتش بکشد، مگر آن که روانشناسی بالینی در آمریکا و انگلیس به مدد پرزیدنت بولر؛ این نیازمندترین مددجویان کشور خویش، بشتابند.

دكتر علی‌اصغر كاكو جویباری