شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تقاطع اصالت و نوآوری


تقاطع اصالت و نوآوری

درباره کنسرت حسین علیزاده

این مطرب از کجاست؟... که نغمه او، بر خانه خراب دلم سیل درد ریخت.

این زخمه دست کیست که بر تار می زند؟... تار دلم گسیخت، ... تار دلم گسیخت،...۱

● تقاطع

قبل از آنکه بگویم کنسرت استاد حسین علیزاده چگونه برگزار شد، بد نمی دانم که از سوابق و کارنامه هنری او مختصراً به نکاتی اشاره کنم.

حسین علیزاده پویاترین موسیقیدان ایرانی در سال های اخیر بوده است. اگر کمی اهل موسیقی ایرانی باشید، حتماً آثار زیادی را به رهبری حسین علیزاده شنیده اید. او همواره به دنبال حرکت های نو و بدیع با حفظ اصالت ها بوده است و از این رو وی را باید از نفرات اول جامعه موسیقی دانست. وی بعد از اتمام تحصیلات در هنرستان عالی موسیقی به یک نوازنده منحصر به فرد تار بدل شد. در همان اوایل جوانی آثاری چون سواران دشت امید، حصار و ... را منتشر کرد و بعدها گونه های دیگری از موسیقی را تجربه و عرضه کرد. شورانگیز، صبحگاهی، ترکمن، کنسرت نوا و همایون، زمستان است، فریاد و همین طور آثاری متفاوت همچون نی نوا، دلشدگان، گبه، رازنو، موسیقی برای قصه دخترای ننه دریا (با صدای زنده یاد احمد شاملو)، زیر تیغ (مجموعه تلویزیونی) و... از دیگر آثار جاودانه او است. وی با نشر مجموعه به تماشای آب های سپید موفق شد نامزد دریافت جایزه از معتبرترین جشنواره عالم موسیقی (فستیوال گرمی) شود. حسین علیزاده تنها و تنها موسیقیدانی است که در تاریخ موسیقی ایرانی توانسته به عنوان ردیف دان، تک نواز و بداهه نواز تار و سه تار، آهنگساز و تصنیف ساز برای گروه سازهای ایرانی و آهنگساز و تنظیم کننده برای ارکستر سمفونیک، ساخت موسیقی برای تئاتر، تلویزیون و سینما باشد. همین طور محقق موسیقی (به استناد کتاب های منتشر شده) و معلم موسیقی (به استناد پرورش، تربیت و تحویل شاگردان موفق به جامعه هنری) تا آنجایی که امروزه اکثر نوازندگان جوان به دنبال کسب مهارت در نوازندگی به شیوه علیزاده هستند.

او با ۵۶ سال سن هنوز هم فعال ترین موسیقیدان ایرانی است، هنوز هم چشمه نوآوری وی خشک نشده است، هنوز هم در عرصه های تحقیق، تدریس و تولید فعال است.

در پایان این قسمت به دو حرکت بزرگ و تاثیرگذار علیزاده در همین چند سال اخیر اشاره می کنم. اول اطمینان به توان و ایده های جوانان. او تنها کسی است که در عمل برای جوانان ارزش قائل است و بارها این موضوع را ثابت کرده و همواره کارگاه ها و جشنواره های کارآمد برای جوانان برگزار می کند و از میان آنها استعدادها و ایده هایی را کشف می کند و در ادامه برای این جوانان بستر فعالیت و حرکت رو به جلو را فراهم می آورد و حتی در کارهای خود به عنوان نمونه همین کنسرت اخیر از توان و نیروی اجرایی این جوان ها بهره می گیرد، نه همچون بسیاری از آقایان که برای ایجاد فضایی تبلیغاتی و هیاهویی در رسانه ها برای مدت کوتاهی کلاسی دایر می کنند و بعد هم معلوم نمی شود که هدف و نتیجه از این همه هزینه مادی و معنوی چه بوده است. دوم اینکه علیزاده اولین کسی است که بعد از انقلاب از صدای بانوان در موسیقی خود استفاده کرده است و پدیده هم آوایی را برای برون رفت از این فضای نخ نما شده موسیقی آوازی به وجود آورده و همواره از حضور بانوان در عرصه های مختلف به خصوص خوانندگی دفاع کرده است.

امید به آنکه هرچه پربارتر و البته سریع تر شاهد حضور و درخشش تاثیرگذار بانوان در عرصه موسیقی ایرانی باشیم. در یک کلام حسین علیزاده را باید نقطه تقاطع بین محور افقی سنت و محور عمودی نوآوری در موسیقی ایرانی دانست.

● گردش به راست، گردش به چپ

اما بپردازیم به کنسرت حسین علیزاده در روزهای میانی شهریورماه. این یادداشت گزارشی است از روز سوم این کنسرت. برنامه از دو بخش دونوازی تار و تنبک و گروهی نوازی و گروهی خوانی تشکیل شده بود. در ابتدای برنامه علیزاده به بداهه نوازی با ساز تار در دستگاه های ابوعطا، شور و ماهور پرداخت. با تمام علاقه و احترامی که برای او قائل هستیم باید بگوییم که تکنوازی های وی در گذشته جذاب تر و شنیدنی تر بود. حسین علیزاده در نوازندگی تار (و البته سه تار) صاحب مکتب است و شاخصه های اصلی مکتبش سرعت در مضراب زدن و سرعت در پنجه گذاری ها است. چیزی که در این تکنوازی کمتر دیده شد و شاید باید این سخن تلخ را به زبان آورد که به طور کلی نوازندگی او دچار افول شده است، هر چند استفاده متنوع از ردیف و انتخاب جملات نغمگی و به طور کلی اندیشه موسیقایی باعث می شود تا این موضوع نمود چندانی نداشته باشد. از دیگر نکاتی که برای شنوندگان همیشگی ساز علیزاده تازگی داشت، تمپوی (سرعت) کلی موسیقی در قسمت اول بود. به یاد داریم آن لحن حماسی و اعتراض آمیز وی را در تکنوازی های گذشته که از آن لحن و لهجه کمتر اثری به جای مانده بود. اما حسین علیزاده هنگام تکنوازی هم، چون یک آهنگساز عمل می کند و برای طول سی یا چهل دقیقه بداهه نوازی اش چون یک قطعه از پیش ساخته شده برنامه دارد و لحظه به لحظه مطلبی نو بیان می کند و به هیچ عنوان اجازه نمی دهد که موسیقی برای مخاطب تکراری شود. مدگری (مولاسیون) از دیگر اتفاقات جدید در بداهه نوازی او بود. مدگری (سفر از دستگاه یا آوازی به دستگاه یا آوازی دیگر) همیشه در موسیقی ایرانی با آداب و القابی عجیب و زیاد انجام می شود، یعنی نوازنده موظف است (توجه کنید موظف است) برای مرکب کردن دستگاه های مختلف حتماً (توجه کنید حتماً) از گوشه های مرتبط بین دو دستگاه استفاده کند، لاغیر. (به عنوان نمونه برای ترکیب کردن دستگاه های شور و ماهور باید از گوشه دلکش استفاده کند) که این عمل باعث محدود شدن نوازنده و احساسات او می شود. اما حسین علیزاده با شکستن این حصارهای غیرهنری به یکباره مرکب می کرد.

● جاده سه طرفه

رعایت نوآنس (شدت و ضعف صدا) از دیگر ویژگی های نوازندگی حسین علیزاده است. او همیشه در حین نوازندگی برای خود بستر و فضایی مناسب فراهم می کند، یعنی برای لحظاتی با شدت صدایی بسیار پایین ساز می نوازد و بعد با صاعقه مضراب ها و استفاده یی خاص از سیم های دست باز (واخوان) تضادی بی بدیل به وجود می آورد. به طور کلی او در استفاده از سیم های واخوان بسیار ماهر است به ویژه اینکه علاوه بر مضراب های قدما با شیوه یی جدید نیز مضراب می زند به ویژه مضراب چپ روی سیم پنجم و ششم ساز که این تکنیک تا قبل از این میان نوازندگان تار آذری رواج داشت، اما علیزاده این تکنیک مضراب را به موسیقی شهری اضافه کرد و همین طور انواع شیوه های دیگر مضراب زدن را که همه آنها امروزه طرفدارانی زیاد پیدا کرده است. او با بازی در شدت و ضعف صدا و تکرار مداوم این عمل، آمد و شدی زیبا را به ذهن مخاطب به تصویر می کشد. آگوگیک (تغییر تندا یا سرعت) و استفاده از ریتم های گوناگون و ادوار مختلف (ریتم های موسیقی قدیم ایران که به ۶۰۰ یا ۷۰۰ سال پیش بازمی گردد) و همین طور تقسیم ضرباهنگ ها به گونه یی غیرقابل شمارش و غیرقانونمند همچون گذشته از ساز وی به گوش می رسید. با این توضیحات می توان نتیجه گرفت که موسیقی حسین علیزاده سه عامل اصلی اکسپرسیون (انتقال احساس و حالات درونی توسط هنرمند به وسیله ابزار هنری به مخاطب) در موسیقی را داراست؛ مدلاسیون، نوآنس و آگوگیک. شاید هم به همین دلایل باشد که احساس علیزاده را می توان به سادگی از دریچه موسیقی اش خواند و حتی تجربه کرد. علیزاده به راحتی درونیاتش را به وسیله زبان شیرین موسیقی ایرانی بیان می کند.

● وقتی جاده باریک می شود

در قسمت اول برنامه مجید خلج با نوازندگی تنبک علیزاده را همراهی می کرد (البته نه به همین سادگی بلکه با هیاهوی رسانه یی بسیار زیاد). خلج را که همچون بسیاری از نوازندگان ایرانی زندگی در غرب را پیشه کرده است باید یک تنبک نواز مدرن نامید. سونوریته (صدایی که نوازنده از ساز استخراج می کند) و مطالبی که او می نوازد هیچ شباهتی به نوازندگان تنبک موسیقی ردیف دستگاهی (موسیقی دوره قاجاریه) ندارد. خلج در گذشته نیز آثاری در قالب دونوازی (دوئت) با حسین علیزاده اجرا کرده است، آکسان های (ضربات قوی) وی با آکسان های علیزاده بسیار هماهنگ است و شاید اگر خلج نوازنده تار بود این ساز را همچون علیزاده می نواخت. در مجموع طرز تلقی علیزاده و خلج از موسیقی ایرانی شباهت های بسیاری با هم دارد، اما آنچه از نوازندگی او بر دل ما ننشست، تکرار بیش از حد گونه یی از تنبک نوازی بود که در آن نوازنده به اصطلاح ریز می گیرد و به واسطه بازی با نوآنس به نوازنده دیگر کمک می کند (نوید افقه را باید استاد این شیوه از تنبک دانست). اگرچه این عملی زیبا است و عمق و فضا را به نوازندگان و شنوندگان منتقل می کند و نرمی و احساسی آرام را بر کل مجموعه موسیقی حاکم می کند، اما تکرار آن نیز به همین اندازه خسته کننده است و باعث می شود به اصطلاح گوش شنونده از آن پر شود. از دیگر نقیصه های نوازندگی خلج دور شدن بیش از حد از تنبک نوازی کلاسیک است که باعث شده او از ریشه ها فاصله بگیرد و آن هیجان و انرژی که همگان از ساز تنبک سراغ داریم را نشنویم. استیل (چیدمان انگشت ها روی ساز) و اکول (طریقه رفتار نوازنده با ساز) او بی ایراد نبود و همین موضوع روی سونوریته وی تاثیری نامطلوب گذاشته است. اما به طور کلی حضور خلج در گروه هم آوایان و در کنار علیزاده لازم احساس می شد. شناخت وی از عناصر زیباشناختی موسیقی ایرانی مشهود است. هرچند که او نتوانست به اندازه پژمان حدادی به علیزاده و گروهش کمک کند ولی حضور وی به مراتب بهتر از نوزانده قبلی گروه (کنسرت نیاوران به همراه گروهی از ارمنستان) محسوب می شد.

● خطر سقوط

قسمت دوم برنامه که در قالب گروه نوازی ارائه شد را باید کاری نو در عرصه موسیقی ایرانی و کاری تکراری برای علیزاده و هم آوایانش خواند. خاستگاه گروه هم آوایان را که به گفته سرپرست و موسس اش بیش از ۲۰ سال است که تاسیس شده است را با نگاهی دوباره به اثر «راز نو» می توان شناخت. حضور متفاوت سازها و حضور متفاوت تر خوانندگان، نگاهی تازه به پدیده آواز و نگاهی تند و اعتراض آمیز به سنت خواننده سالاری دارد. با احترام به استادان آواز باید گفت که این عادت خواننده سالاری یکی از مهمترین و شاید مهمترین عامل دل زدگی جامعه به ویژه جوانان نسبت به موسیقی ایرانی است. تا کی باید یک نفر بیاید روی زحمات و اندیشه دیگران (منظور آهنگساز و نوازندگان است) آوازی بخواند و در نهایت همه چیز به نام او ثبت شود. تا کی باید یک نفر بنشیند و ساعت ها روی غزلی از حافظ آواز بخواند، در حالی که مخاطب دیگر حوصله این امان امان گفتن ها و یارا یارا گفتن ها و تحریرهای طولانی را ندارد. همین چیزها است که امروزه جوانان از موسیقی ایرانی فاصله گرفته اند و راحت بگوییم از موسیقی ایرانی فرار می کنند، چرا که دیگر گوش شان از این فریادها و شیون ها پوشیده است و از آنجایی که هر روح سالمی احتیاج به موسیقی دارد، چاره یی نمی بینند جز اینکه به سراغ موسیقی غربی و به طور کلی فرهنگ بیگانه بروند. علیزاده از آن افرادی است که خوب این موضوع را دریافته و در چند سال اخیر با در کنار یکدیگر نشاندن خوانندگان زن و مرد، کمی از این یکنواختی کاسته است، بگذریم...

● سبقت مجاز

از نکات جالب توجه که در تخصص هم آوایان است تلفیق خاص شعر و موسیقی است. آنها اشعار را به خوبی با موسیقی پیوند می زنند به گونه یی که شعر مزاحم موسیقی نیست و از طرفی موسیقی هم مزاحم منظور شاعر نیست. هر یک از خواننده ها بیتی را می خواند، به گونه یی که اشعار کامل و واضح به گوش می رسند، از طرفی هر یک از خوانندگان شعر را با ملودی یی جداگانه می خواند که در نهایت با هم هماهنگی (هارمونی) جالب دارد. علیزاده از معدود افرادی است که از هارمونی و کنترپوآن (قواعد و ترفندهای آهنگسازی غربی) به خوبی در فواصل موسیقی ایرانی استفاده می کند. گروه خسته بود. این جمله را بارها از زبان مردم هنگام خروج از سالن شنیدم و خود نیز به این موضوع بسیار اعتقاد دارم، چرا که در شب سوم برنامه کل قطعات دو بار اجرا شد (۴ الی ۶ بعدازظهر و ۸ الی ۱۰ شب) و همین موضوع باعث خستگی نوازندگان و البته بیشتر خوانندگان شده بود. به رغم تکنوازی های بسیار متنوع و گوناگون که بین قطعات نواخته شد ولی باز هم قطعات در پایان بسیار تکراری شده بود، یعنی بین قطعات ابتدایی و انتهایی هیچ فرقی وجود نداشت. صد حیف که دیگر مجال پرداختن به نکات دیگر این کنسرت موفق وجود ندارد، اما فهرست وار می نویسیم که تکنوازی صبا و نیما علیزاده (کمانچه و رباب) بسیار عالی بود و علیزاده ثابت کرد که می توان از فرزند یک موسیقیدان بزرگ هم انتظارات زیادی داشت، توقعی که با حضور فرزندان بزرگان بر صحنه کم کم رو به فراموشی می رود. علی بوستان (سه تار) و پیام جهانمانی (بم تار) که از شاگردان موفق علیزاده هستند بسیار خوب ساز نواختند، اما محمدرضا ابراهیمی که از شاگردان قدیمی علیزاده است بسیار مضطرب ساز نواخت، هرچند که قطعات را بی نقص نواخت ولی در تکنوازی...، پوریا اخواص را باید از آینده داران و از معدود خوانندگان فهیم موسیقی و با شناخت نسبت به علم موسیقی دانست. اگرچه راحله برزگری در کنار افسانه رثایی کمتر فرصت خودنمایی داشت ولی صدایی نرم دارد و احساساتش را به خوبی انتقال می دهد، چه بهتر است که در آینده به او بیشتر فرصت هنرنمایی داده شود، هرچند قطعه بوی باران را با لطافتی مثال زدنی خواند.

او پدیده امسال گروه هم آوایان و علیزاده بود. علی صمدپور (کوزه، دمام، آواز) که او هم مثل تمامی اعضای گروه شاگرد علیزاده است، همچون گذشته با شناختی کامل و کافی از خواسته های استادش در خدمت گروه بود. کوک دقیق و فواصل سالم موسیقایی، رعایت نوآنس و در خدمت گروه بودن، مترونومیک نواختن (تند یا کند نکردن نابجا) تمپورال نواخت (قطعه را در سرعت اصلی اجرا کردن) از دیگر گفتنی های این قسمت بود. در ضمن صدابرداری بسیار بد را هم به این گفتنی ها اضافه کنید، این نقیصه در بخش دوم برای اهالی موسیقی تقریباً غیرقابل تحمل شده بود.

جان کلام، گروه هم آوایان بعد از تشویق های بسیار قطعه به یادماندنی دلشدگان را که بر شعری از زنده یاد مشیری توسط علیزاده تصنیف شده است اجرا کرد. این شعر از نگاه اهالی موسیقی سروده شده است. این یادداشت نیز با نقل بخش هایی از این شعر به پایان می رسد.

ما دلشدگان خسرو و شیرین پناهیم / ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم / صد شور نهان با ما / تاب و طب جان با ما / در این سر بی سامان غم های جهان با ما / با ساز و نی با جام می شوری دگر اندازیم در میکده جان / جز این هنر ندانیم که هر چه می توانیم غم از دل ها براندازیم / جمع مستان غزل خوانیم / همه مستانه سراندازیم، سراندازیم، سرافرازیم ...

پی نوشت؛

۱-شعر از هوشنگ ابتهاج

پوریا پارسا



همچنین مشاهده کنید