دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
همسر ایده آل
ازدواج، یک پدیدة اجتماعی مهم است که در امر آن نباید سهلانگاری شود؛ زیرا انتخاب شریک و همرازی برای طول زندگی مطرح است. پس، باید با چشمی باز و تحقیقی کافی اقدام نمود.
● امتیازات همسر ایدهآل
یکی از مهمترین آرزوهای پسران و دختران، انتخاب همسر ایدهآل است و در پی جواب این سؤال که: کدام همسر با چه امتیازاتی ایدهآل خواهد بود؟
در هر مکتب و مرامی برای این منظور امتیازات و ملاکهای خاصّی وجود دارد و اما در اسلام، که دینی جهانی و برای سعادت تمام انسانها، (مرد و زن) در تمام شئون زندگی برنامه دارد؛ برای همسر ایدهآل امتیازاتی بیان گردیده که بعضی از آنها، زیربنایی و اصیل و غیر قابل چشمپوشی است و برخی، روبنایی و ظاهری است. اگر زن و مردی دارای هردو نوع امتیاز باشند، بدون تردید «همسر ایدهآل» خواهند بود. اما اگر بعضی یا هیچ یک از امتیازات روبنایی را دارا نباشد، اما صاحب امتیازات زیر بنایی و اصیل باشد، باز این مرد و زن، همتا و کفوّ همدیگرند.
و اما اگر زن یا مردی، امتیازات زیربنایی را نداشته باشد و صاحب تمام امتیازات ظاهری باشد، این شخص هرگز برای یک مؤمن «همتا و کفو» نخواهد بود. و بسیار کم اتفاق میافتد که ازدواج با او، انسان را به ایدههایش برساند، بلکه اکثر این نوع ازدواجها، ناموفق خواهد بود.
جمال و زیبایی، مال و ثروت، حسب و نسب و برتری خانوادگی، شخصیت اجتماعی، شغل پردرآمد، برجستگی مقام و منصب دنیایی، سنّ و سال، رنگی چنین و چنان و... همه از امتیازات ظاهری و روبنایی و در درجة دوم است؛ بدین صورت که اگر هر کدام از آنها نبود، مشکلی در همتایی زن و مرد در امر ازدواج ایجاد نمیکند، در صورتی که آن امتیاز اصیل و زیربنایی، وجود داشته باشد.
● امتیاز زیربنایی و اصیل
تنها امتیازی که مورد سفارش اسلام است و موجب تداوم ازدواج و خوشبختی مرد و زن میگردد، و زیربناییترین امتیاز در امر ازدواج قرار دارد، «دین و اخلاق» است که با وجود این امتیاز اگر بعضی یا هیچ کدام از امتیازات ظاهری نباشد، مشکلی در امر ازدواج به وجود نخواهد آمد؛ بلکه به وعدة قرآن کریم و روایات، اکثر آن امتیازات در طول زندگی با عنایت و لطف الهی به دست میآید.
خداوند میفرماید: )ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله(۱؛ «اگر فقیر باشند (ازدواج کنند)، خداوند از فضل خود آنها را بینیاز میکند.»
امام صادقعلیه السلام فرمود:
«اذا تَزوَّجَها لِدِینها رزقَهُ اللّهُ المالَ وَالجمالَ۲؛ مرد اگر زن را به خاطر دین او بگیرد، خداوند مال و جمال هم به او میدهد.»
برای روشن شدن این مطلب، بعضی از امتیازات ذکر شده در روایات را بررسی میکنیم:
● ثروت و جمال
گاهی مرد برای انتخاب همسر، جز زیبایی یا ثروت چیزی در نظر نمیگیرد و ملاک همة امتیازات همسر ایدهآل او فقط زیبایی و ثروت است. بنابر تصریح تعدادی از روایات، او به همین هدفش هم نائل نخواهد شد.
امام باقرعلیه السلام نقل میکند که پیامبر( َص ) فرمود:
«مَنْ تَزوّجَ امْرأَةً لا یَتَزَوّجَها الاّ لِجَمالها لَمْ یَرَ فیها ما یُحِبُّ. وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِمالِها لا یَتَزَوَّجَها الاَّ لَهُ وَکَّلَهُ اللّهُ الَیهِ، فَعَلَیْکُمْ بِذاتِ الدّین۳؛ کسی که در ازدواج هدفش تنها زیبایی است، به این هدف نخواهد رسید و کسی که هدفش ثروت است، خداوند او را به همان ثروت وامیگذارد (و ثروت، عامل نجات او نخواهد شد). بنا براین، بر شما باد به این که همسر دیندار را برگزینید.»
در روایت دیگر، امام صادقعلیه السلام میفرماید: «هرگاه مردی با زنی به خاطر جمال یا ثروت زن ازدواج کند، خداوند او را به همان جمال و ثروت وامیگذارد (از خیر و برکت دیگر زن، بهرهمند نمیشود) و اگر به خاطر دین ازدواج کند، خداوند جمال و زیبایی را به او خواهد داد.»۴
پیامبر اکرم( َص )فرمود: «ایّاکُم و خَضْراءُ الدَّمَنْ۵؛ از سبزهای که در لجن زار روییده، بپرهیزید.» عرض شد: یا رسول اللّه! منظور چیست؟ فرمود: «المَرأَةُ الحَسْناء فی مَنْبَتِ السُّوء؛ زن زیبایی که در خانوادهای بد تربیت شده باشد (و از اخلاق الهی بیبهره باشد).»
زن نیز در انتخاب شوهر، باید «دین و اخلاق» را ملاک خود قرار دهد. حضرت علیعلیه السلام فرمود: رسول اکرم( َص ) میفرمود:
«هرگاه خواستگاری آمد که در مورد «دین و اخلاقش» او را میپسندید، جواب مثبت به او بدهید...»۶
از امام رضاعلیه السلام نقل شده است:
«هرگاه مردی که دین و اخلاقش را پسندیدی برای خواستگاری دخترت آمد، جواب مثبت به او بده، فقر و تهیدستی او مانع تو از جواب مثبت دادن نشود؛ زیرا خداوند میفرماید: اگر فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بینیاز میکند. »۷
● خاندان و حسب و نسب
یکی از افکار غلط و غیر منطقی، این است که بعضی میگویند: او، همتای ما نیست و به خاندان ما نمیخورد؛ زیرا دارای فامیل نیست و یا در فلان نژاد است.
انسانیّت و شرافت انسان، به علم و کمالات معنوی و دین و اخلاق است. نژاد و فامیل و امتیازات ظاهری و ساختگی، ملاک برتری نخواهد بود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
رسول خدا( َص ) دختر عمویش به نام «ضباعه» دختر زبیر بن عبدالمطلب را همسر مقداد بن اسود قرار داد (با این که ضباعه، سرشناس و مقداد، گمنام بود). و با این کار، خواست امر ازدواج آسان گردد و از سطح طبقهبندی، پایین آید و مردم همین شیوه را از آن حضرت پیروی کنند و بدانند که:
انّ اکرمکم عنداللّه اتقاکم(۸ ؛ «همانا گرامیترین شما در پیشگاه خدا، پاکترین شما میباشد.»۹
و در روایت دیگر، هنگامی که ازدواج ضباعه با مقداد تحقق یافت، عدهای از بنیهاشم نزد پیامبر( َص )آمدند و در این باره انتقاد کردند. رسول اکرم( َص ) فرمود:
«إنّی إنّما أَرَدْتُ أَنْ تَتَّضَعَ المَناکِحَ۱۰؛ همانا خواستم بلند پروازی در ازدواجها را به پایین بکشم».
و در نقل دیگر، پیامبر( َص ) فرمود:
«من، زید بن حارثه را همسر زینب (دختر عمّهام) - دختر جحش - قرار دادم و همچنین ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب را همسر مقداد نمودم: لِیَعلَمُوا أنَّ أشْرَفَ الشَّرَفِ الإسلام۱۱؛ تا مردم بدانند که برترین شرافتها، اسلام است.»
علی بن اسباط - یکی از بزرگان اصحاب امام باقرعلیه السلام - در مورد ازدواج دخترانش نامهای برای آن حضرت نوشت که: شوهرانی مثل خودم (که زندگی خوبی داشته باشند) نمییابم، چه کنم؟
امام باقرعلیه السلام در پاسخ نوشت:
«مقصود تو را فهمیدم که شوهری مانند خودت را نمییابی؛ ولی در این باره، کار را به تأخیر نینداز؛ زیرا رسول خدا( َص ) فرمود: هرگاه شخصی که از دین و اخلاق او راضی هستید به خواستگاری آمد، همسر به او بدهید و گرنه، فتنه و فساد بزرگ رخ میدهد.»۱۲
پیامبراکرم( َص )میفرمود:
«هرگاه خواستگاری آمد که در مورد دین و اخلاقش، او را میپسندید، جواب رد به او ندهید.» راوی میگوید: عرض کردم: گرچه از نظر نسب در طبقة پایین باشد؟ فرمود: «آری، اگر دین و اخلاق وی را پسندیدید، به او همسر بدهید و گرنه، فتنه و فساد عظیم در زمین رخ میدهد.»۱۳
● همتایی در ازدواج
زن و مرد مؤمن، همتا و کفو یکدیگرند؛ اگرچه یکی از آن دو، یا هر دو، بعضی یا هیچ یک از امتیازات ظاهری را دارا نباشند. لذا پیامبر( َص ) میفرمود:
«... المُؤمنُ کُفْوٌ للمؤمِنَةِ والمُسلِمُ کُفْوٌ لِلمُسلِمَة؛۱۴ ... مرد مؤمن، همتای زن مؤمن و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان میباشد.»
در روایات متعددی از امام صادقعلیه السلام نقل شده که آن حضرت فرمود: «اَلْکُفْوُ أن یَکُونَ عَفیفاً وَ عِنْدَهُ یَسارٌ۱۵؛ همتای مناسب برای زن، آن شوهری است که با عفت و پاکدامن باشد و مخارج زندگی خود را بتواند اداره کند (نه این که دارای ثروت کذائی و غیره باشد).»
امام صادقعلیه السلام میفرماید: خداوند متعال آنچه مورد نیاز بشر میباشد، به پیامبرش تعلیم داد؛ یکی از تعلیمات خداوند متعال به حضرت رسول( َص )این است:
روزی آن حضرت بالای منبر رفت، پس از حمد و ثنای الهی، فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و این پیام را از طرف خداوند متعال به من داد و فرمود: «دوشیزگان همانند میوههای روی درختان هستند که اگر رسیده شوند، باید آنها را چید، و گرنه تابش خورشید، آن میوهها را تباه میکند، و باد، اجزاء فاسد شدة آنها را پراکنده میسازد. همچنین دوشیزگان وقتی که به سنّ رشد رسیدند، دوائی برای آنها جز شوهرانشان نیست، و در غیر این صورت، در پرتگاه خطر فساد هستند؛ زیرا آنها بشر هستند (و غریزة جنسی دارند، فرشته نیستند).»
در این هنگام، مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا! با چه کسی ازدواج کنم؟
پیامبر( َص ) فرمود: «أَلأَکْفاء؛با همتاهای خود.»
او پرسید: همتاهای ما کیانند؟
پیامبر( َص ) فرمود: «أَلْمُؤمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَکْفاءُ بَعْضٍ؛ مؤمنان همتاهای یکدیگرند.» و این جمله را دوبار تکرار کرد.۱۶
بنابراین ملاکِ همتایی، اسلام و ایمان است نه قیافه و نژاد و...
● ازدواج پیامبر( َص ) با حضرت خدیجه سلام الله علیها
یکی از کاملترین الگوها، ازدواج حضرت محمد( َص ) با حضرت خدیجه سلام الله علیها است. پیامبر گرامی اسلام( َص ) در حالی به خواستگاری حضرت خدیجه سلام الله علیها میرود که از نظر ظاهر، جوانی یتیم و فقیر است و حضرت خدیجه۳از بانوان ثروتمند مکه میباشد. پیامبر( َص ) در ۲۵ سالگی است و خدیجه در ۴۰ سالگی که قبلاً دو شوهر دیگر نیز داشته که از دنیا رفته بودند. پذیرش حضرت خدیجه پیامبر را به همسری به خاطر آینده نگری بینظیر وی بود، همانگونه که اقدام پیامبر برای این ازدواج نه به خاطر ثروت خدیجه، بلکه به جهت فضیلت و شرافت و اخلاق نیکوی وی بود. زیرا حضرت خدیجه در آن عصر بدین صفات نیکو، مشهور بود؛ آنگونه که از خطبة عقد وی که ابوطالب آن را قرائت کرد، به خوبی مشهود است. ابوطالب گفت:
«گرچه برادر زادهام محمد از نظر مالی، فقیر است؛ ولی از نظر کمالات معنوی بینظیر میباشد. «ثروت»، عطائی است که خداوند به قدر ضرورت و نیاز در اختیار بشر قرار داده و مانند سایهای است که نابود میشود. محمد، به خدیجه و خدیجه، به محمد علاقهمند هستند. ما برای خواستگاری بر اساس رضایت خدیجه و امر او، آمدهایم...»۱۷
و در بعضی از روایات، ابوطالب حضرت خدیجه سلام الله علیها را چنین توصیف کرد:
«همانا برادرزادة ما، خواستگار دختر گرامی شماست که دارای سخاوت و عفت است. او، بانوی بلند مقام و معروف در میان شماست. فضل و ارجش زبانزد مردم است. شأن او، ارجمند میباشد.»۱۸
این صفات و فضیلتهای معنوی حضرت خدیجه۳بود که او را شایستة همسری برجستهترین انسان عالم خلقت؛ یعنی حضرت محمد( َص )نمود.
● ازدواج جُوَیبر و ذُلفا
یکی از ازدواجهایی که در زمان پیامبر( َص ) به دستور آن حضرت انجام شد و الگویی برای بعضی ازدواجها در زمان ائمه: نیز قرار گرفت و باید سر مشقی برای دیگر ازدواجها باشد، ازدواج جویبر و ذلفا است.
ابوحمزة ثمالی میگوید:
در خدمت امام محمدباقرعلیه السلام نشسته بودم که خادم حضرت آمد و برای مردی (منجح بن ریاح) اجازة ورود خواست، امام نیز اجازه داد. «منجح» سلام کرد. حضرت به او جواب داد و خوش آمد گفت و او را نزدیک خود جای داد و از حالش جویا شد. «منجح» گفت: فدایت شوم! من دختر فلانی را که از دوستان شماست، خواستگاری نمودهام؛ ولی او به علت چهرة زشت من و فقر و غربتم، دست رد به سینهام زده و مرا شایستة دامادی خود نمیداند؛ به طوری یأس از زندگی و غصه و اندوه، قلبم را فشرده است که مرگ خود را از خداوند خواستهام!
حضرت فرمود: خودت به عنوان فرستادة من میروی نزد او، و میگویی: محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب میگوید: دخترت را به «منجح بن ریاح» که از دوستان من است، تزویج کن و جواب رد به او مده!
«منجح» شادمان شد و با شتاب به عنوان فرستادة امام باقرعلیه السلام برای خواستگاری مجدّد روانة خانة پدر آن دختر شد...
بعد از رفتن او، امام محمد باقرعلیه السلام رو به حضّار نمود و فرمود:
مردی از اهل «یمامه» به نام «جویبر» به منظور جستجوی آیین اسلام به حضور پیامبر( َص ) شتافت و با اشتیاق اسلام آورد. دیری نپایید که از خوبان اصحاب پیغمبر به شمار آمد. «جویبر» سیاه پوست و فقیر و برهنه بود؛ قامتی کوتاه و چهرهای زشت داشت.
پیغمبر به ملاحظة اینکه وی، مردی غریب و برهنه بود، او را مورد تفقّد قرار داد و لباس برایش تهیه کرد و روزانه برایش غذا میفرستاد.
کمکم افراد غریب و حاجتمند که مانند او به شرف اسلام فائز میگشتند و از روی ناچاری در مدینه میماندند، رو به فزونی گذاشت و مسجد پیغمبر برای سکونت آنها تنگ شد. در این هنگام، خداوند به پیغمبر( َص ) وحی فرستاد که آنها را از مسجد خارج سازد و آن مکان مقدس را همچنان برای عبادت، پاک و پاکیزه نگاهدارد...
پیغمبر( َص ) دستور داد، صفّهای (سکّوئی) در جنب مسجد برای اسکان این عده ساختند و آنها را در آن محل جای دادند...
روزی پیامبر( َص ) در آن جمع با کمال رأفت و حالی رقّت بار به «جویبر» نگریست و فرمود: جویبر! چه خوب بود همسری اختیار میکردی تا شهوت خود را کنترل کنی و در امور دنیا و آخرت، با تو همکاری کند!
«جویبر» عرض کرد: ای پیغمبر خدا! پدر و مادرم فدایت شوند! کدام زن حاضر است به همسری من تن در دهد؟ من که نه حسب دارم و نه نسب، و نه مال و نه جمال؛ چه زنی رغبت میکند با من ازدواج نماید؟ پیامبر( َص )فرمود: ای جویبر! خداوند جهان به برکت دین حنیف اسلام، آن کس را که در جاهلیت شرافت داشت، پست نمود، و کسانی را که پست بودند، شرافت داد. و آنها را که سابقاً ذلیل بودند، عزیز گردانید. و آن همه نخوت جاهلیت و تفاخر و بالیدن به قبیله و نسب را که میان آنها مرسوم بود، به کلّی برانداخت. امروز دیگر همة مردم: سفید، سیاه، قریش، عرب و عجم برابرند. همه، فرزندان آدم هستند و آدم را هم خداوند از خاک آفرید! در روز قیامت محبوبترین مردم در پیشگاه خداوند فقط پارسایان و پرهیزکارانند. ای جویبر! هم اکنون میروی نزد «زیاد بن لبید» که شریفترین مردم قبیلة «بنی بیاضه» است و میگویی: رسول خدا، مرا فرستاده و دستور داده است که دخترت «ذلفا» را به عقد همسری جویبر (من) درآوری!
وقتی جویبر وارد خانة زیاد بن لبید شد، زیاد با گروهی از بستگان خود نشسته و سرگرم گفتگو بود. جویبر اجازة ورود خواست و بعد از آنکه به مجلس در آمد، سلام کرد، آنگاه زیاد را مخاطب ساخت و گفت: من از جانب رسول خدا( َص )آمدهام و برای انجام کاری حامل پیامی میباشم. آن را به طور آشکار بگویم، یا خصوصی و پنهانی؟ زیاد گفت: چرا پنهانی؟ آشکارا بگو! من پیام رسول خدا( َص ) را موجب فخر و شرافت خود میدانم!
جویبر گفت: پیغمبر( َص ) پیغام داده که دخترت «ذلفا» را به عقد همسری من درآوری!
زیاد گفت: آیا پیغمبر، تو را برای ابلاغ این پیام فرستاد؟
جویبر گفت: آری! من سخن دروغ به رسول خدا نسبت نمیدهم.
زیاد گفت: ما دختران خود را به اشخاصی که همشأن ما نیستند، تزویج نمیکنیم. برگرد نزد پیامبر تا خودم بیایم و عذر خود را بگویم.
جویبر ناراحت شد و در حالی که میگفت: به خدا قسم! این کار مطابق دستور قرآن مجید و گفتة پیغمبر اکرم( َص )نیست؛ مراجعت کرد.
«ذلفا» سخنان را شنید؛ لذا فردی را فرستاد و پدرش را به اندرون خواست و پرسید: پدرجان! چه گفتگویی با جویبر داشتی؟ پدرش گفت: میگوید پیغمبر، مرا فرستاده که دخترت «ذلفا» را به من تزویج نمایی.
ذلفا گفت: به خدا! جویبر دروغ نمیگوید، بفرست تا پیش از آن که او به نزد پیغمبر مراجعت کند، برگردد.
«زیاد» فردی را فرستاد تا جویبر را از میان راه برگرداند؛ وقتی آمد، او را مورد تفقّد و احترام قرار داد. سپس گفت: اینجا باش تا من برگردم. آنگاه خود به حضور پیغمبر شرفیاب شد و گفت:
پدر و مادرم فدایت گردد!
جویبر پیامی از جانب شما آورده؛
ولی من پاسخ او را به نرمی ندادم. اینک شخصاً به حضور مبارک شرفیاب شده و عرض میکنم که:
ما طایفة انصار، دختران خود را به افراد غیر هم شأن خود تزویج نمیکنیم.
پیامبر( َص ) فرمود:
«یا زیادُ جُوَیْبِرُ مؤمنٌ ، والمؤمنُ کفوٌ للمؤمنة والمسلمُ کفوٌ للمُسلمة؛ ای زیاد! جویبر، شخص با ایمانی است و مؤمن، همتای مؤمن است و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان است. بنابراین (با رضایت دخترت) دخترت را همسر او گردان.»
زیاد به خانه برگشت و آنچه را پیغمبر فرموده بود، به اطلاع دخترش رسانید.
دختر گفت: پدرجان! این را بدان که اگر از فرمان پیغمبر سرپیچی کنی، کافر خواهی شد.
زیاد وقتی چنین دید، بیرون آمد و دست جویبر را گرفت و به میان بزرگان قوم خود آورد، و ذلفا را به وی تزویج نمود. مهریه و جهیزیة عروس را نیز شخصاً به عهده گرفت. آنگاه از جویبر پرسید: خانهای داری که عروس را به خانهات بیاوریم؟ گفت: نه! زیاد
خانهای با وسائل و لوازم زندگی تهیه دید و به وی اختصاص داد. عروس را نیز آرایش کرده و خوشبو نمودند. و به جویبر لباس دامادی پوشانیدند.
بدین گونه، «ذلفا» دختر زیبای یکی از بزرگان اشراف مدینه و قبیلة معروف خزرج، به همسری مردی سیاهپوست ، اما آراسته به زیور معرفت در آمد.
لحظهای بعد، جویبر را به حجله آوردند. وقتی اتاق خلوت شد و نگاهش به رخسار زیبای عروس افتاد و خود را در خانهای دید که همه چیز دارد و غرق در زینت و عطر است، به گوشهای رفت و تا سپیده دم مشغول قرائت قرآن و نماز و عبادت شد. هنگامی که صدای اذان را شنید، برخاست و برای ادای نماز در پشت سر پیغمبر( َص ) از خانه بیرون رفت. ذلفا نیز وضو گرفت و نماز گزارد... تا سه شب، ماجرا به همین منوال گذشت تا اینکه زیاد هم از موضوع اطلاع یافت. لذا به حضور پیامبر( َص ) رسید و ماجرا را به عرض حضرت رسانید و اضافه کرد که: جویبر تاکنون با عروس سخن نگفته و فکر نمیکنم او رغبتی به زنان داشته باشد...
پیامبر( َص ) داماد را احضار کرد و فرمود: جویبر! مگر تو علاقهای به زن نداری؟
عرض کرد: یا رسول اللّه! برای چه؟ مگر من مرد نیستم، اتفاقاً شهوت جنسی و علاقة من به زن، بسیار هم هست... یا رسول اللّه! من چون خود را در خانهای وسیع و فرش کرده و پر از لوازم زندگی و عطر و زینت دیدم، به حال و وصفی که سابقاً داشتم، اندیشیدم و بیکسی و تنگدستی خود را با غریبان به یاد آوردم! از این رو، خواستم قبل از هر چیز، «شکر نعمت» را به جای آورده و بدین گونه، به ذات مقدّس باری تعالی تقرّب جویم... در عین حال، آن را در مقابل آنچه خداوند به من ارزانی داشته، ناچیز میبینم. ولی قول میدهم که امشب را با عروس خود به سر برم و رضایت او و بستگانش را جلب کنم ...
چیزی نگذشت که «جویبر» در رکاب پیغمبر به عزم جنگی از مدینه خارج شد و در آن جنگ شربت «شهادت» نوشید. بعد از شهادت او، «ذلفا» خواستگاران زیادی پیدا کرد؛ به طوری که هیچ زنی در مدینه نبود که مانند او آن همه خواستگار داشته باشد و در راهش آن اندازه اموال فراوان صرف کنند.۱۹
نتیجه این که: ملاک اصلی در همتایی زن و شوهر، دین و تقواست.
امام صادقعلیه السلام از پیامبر( َص ) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
«مِنْ سَعادَةِ المَرءِ الزَّوجَة الصّالحة۲۰؛ داشتن همسر نیکو، از سعادت مرد است.»
امام باقرعلیه السلام از پیامبر( َص ) نقل کرده که خداوند فرمود:
«زمانی که بخواهم تمام خوبی دنیا و آخرت را به مسلمانی بدهم، قلبی خاشع، زبانی ذاکر و بدنی که در بلا صابر باشد، به او عطا میکنم. و همسر مؤمنی به او میدهم که هرگاه به او نگاه کند، مسرور گردد و در غیابش، خودش و مالش را حفظ کند.»۲۱
ابراهیم کرخی از امام صادقعلیه السلام دربارة انتخاب همسر، مشورت کرد... آن حضرت فرمود:
«نیک بنگر که خود را در چه جایگاهی میگذاری، و چه کسی را شریک مال و دین و اسرار خود میسازی! اگر از این کار، ناگزیر هستی، دوشیزهای پیدا کن که «خوش رفتار» و «نیک خلق» باشد. بدان، زنان آن گونه هستند که این شاعر میگوید:
ألا اَنَّ النِّساءَ خُلِقْنَ شَتَّی
فَمِنْهُنَّ الْغَنیمَةُ وَالْغَرامُ
وَ مِنْهُنَّ الْهِلالُ إذا تَجَلّی
لِصاحِبِهِ وَ مِنْهُنَّ الظَّلامُ
فَمَنْ یَظْفَرْ بِصالِحِنَّ یَسْعَدْ
وَ مَنْ یَغْبُنْ فَلَیْسَ لَهُ انْتِقامُ
آگاه باش! که زنان، گوناگون آفریده شدهاند: بعضی، غنیمتی ارزنده و دلاور و دلربا هستند؛ بعضی، مانند ماه یک شبه برای شوهر خود میدرخشند؛ و بعضی، چهرة تاریک دارند. هرکس دارای همسر شایسته گردد، پیروز و سعادتمند گردد و هرکس در این راه به خطا رود، چون گرفتاری بیچاره است.» ۲۲
● ویژگیهای دیگر
از مجموع آنچه ذکر شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که: «دین» و «اخلاق نیک» دو ملاک اصلی برای شایستگی زن و شوهر است. با این همه، دیگر ویژگیهای فضیلت و برتری نیز در اسلام به آن توجه شده و در حدّ امکان باید اهمیّت داده شود؛ گرچه در درجه دوم اهمیّت است.
یکی از ویژگیهایی که از فروعات دین و اخلاق است، هماهنگی فرهنگی است. امام صادقعلیه السلام در ذیل گفتاری فرمود:
«اِنَّ العارِفَةَ لا تُوضَعُ الاّ عِنْدَ عارِفٍ۲۳؛ زن آگاه و با معرفت، باید همسر مرد آگاه و با معرفت گردد.»
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: در حضور رسول خدا( َص )بودم، در مورد همسر (زن) شایسته چنین فرمود: بهترین همسران شما، کسانی هستند که دارای این خصلتها باشند:
۱) برای تولّد فرزندان متعدد، آمادگی داشته باشد.
۲) مهربان باشد.
۳) عفّت و پاکدامنی خود را رعایت کند.
۴) در میان بستگانش عزیز و سربلند باشد.
۵) در نزد شوهرش فروتن باشد.
۶) خود را برای شوهرش بیاراید و به او بنمایاند.
۷) نسبت به نامحرمان، خود نگهدار باشد و پوشش خود را حفظ کند.
۸) از شوهرش حرف شنو باشد.
۹) در امور جنسی، میل شوهرش را بپذیرد.
۱۰) در عشق و علاقه به شوهر، افراط نکند و اعتدال را حفظ نماید.۲۴
همچنین رسول خدا( َص )فرمود:
«بهترین زنان امت من، زیباروی و اندک مهریه هستند.»۲۵
به شخص بد اخلاق همسر ندهید، گرچه از فامیلهای خودتان و از نظر خاندان همشأن خودتان باشد. حسین بن بشّار گوید:
به امام رضاعلیه السلام در نامه نوشتم: فامیلی دارم که به خواستگاری [دخترم] آمده است ولی بد اخلاق است؟ حضرت فرمود: به او همسر نده، اگر بد اخلاق است.۲۶
«سعدی» چه نیکو سروده است:
زن خوبِ، فرمان برِ پارسا
کند مردِ درویش را پادشا
بُرو پنج نوبت بزن بر درت
چو یاری موافق بود در برت
همه روز اگر غم خوری، غم مدار
چو شب غمگسارت بود در کنار
اگر پارسا باشد و خوش سخن
نگه در نکوئی و زشتی مکن
دلارام باشد زنِ نیکخواه
ولیکن زن بد، خدایا! پناه
تهی پای رفتن، به از کفش تنگ
بلای سفر بِهْ که در خانه جنگ۲۷
احمد محیطی اردکانی
پی نوشت ها:
۱. نور / ۳۲.
۲. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۳۲ و ۳۳۳.
۳. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱، ب ۱۴، من ابواب مقدمات النکاح، ح ۴.
۴. همان، ص ۳۰، ح ۱؛ فروع کافی، ج ۵، ص ۳۳۳.
۵. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۹.
۶. همان، ص ۵۲، ب ۱۴، ح ۶.
۷. مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۸۸، ب ۲۴، ح ۳؛ فقه الرضا (ع)، ص ۳۱؛ نور / ۳۲.
۸. حجرات / ۲۱۳.
۹. تهذیب الاحکام، طوسی، ج ۷، ص ۳۹۵.
۱۰. همان.
۱۱. بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۶۵ و ۲۶۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۳۸.
۱۲. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱.
۱۳. همان، ص ۵۲.
۱۴. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۴۱.
۱۵. همان، ص ۳۴۸؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۲، ب ۲۸، من ابواب مقدمات النکاح، ح ۵و ۷.
۱۶. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۳۷، ح ۲.
۱۷. همان، ص ۳۷۴ و ۳۷۵.
۱۸. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۶۹.
۱۹. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۳۹ - ۳۴۳.
۲۰. همان، ص ۳۲۷.
۲۱. همان؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۳، ح ۸.
۲۲. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۲۳.
۲۳. همان، ص ۳۵۰.
۲۴. همان، ص ۳۲۴؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۱۴.
۲۵. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۲۴.
۲۶. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۴.
۲۷. بوستان سعدی، باب هفتم...، و در کلیات سعدی، ص ۳۶۱.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست