جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
مجله ویستا

آلکساندر سرگئیویچ پوشکین شاعر پرآوازه , نویسنده و بنیانگذار ادبیات نوین روس


آلکساندر سرگئیویچ پوشکین شاعر پرآوازه , نویسنده و بنیانگذار ادبیات نوین روس

نگاهی به زندگی و آثار پوشکین و تأثیر تفکر فردوسی بر نوشته های وی

آلکساندر سرگئیویچ‌ پوشکین در ادبیات‌ روسیه‌ از اهمیت‌ بسیاری‌ برخوردار است‌. غربیها شاید داستایوسکی‌، تولستوی‌، تورگنیف‌ یا چخوف‌ را بر تر از او بشمارند، اما برای‌ مردم‌ روسیه‌ پوشکین‌ نه‌تنها بزرگترین‌ شاعر بلکه‌ پر آوازه‌ ترین‌ ادیب‌، بنیانگذار ادبیات‌ نوین‌ و کانون‌ فرهنگ‌ و ادبیات‌ روس‌است .او همه‌ انواع‌ عمده‌ نظم‌ ونثر روس‌، شامل‌ شعر های‌ بلند روایی‌، رمان‌ منظوم‌، اشعار غنایی‌، درام‌،و حتی‌ قصه‌ های‌ منظوم‌ پریان‌، شعر را آزموده‌ و در همه‌ آنها موفق‌ بوده‌ است‌. هنوز در زبان‌ روسی‌ چیزی‌همچون‌ آثار پوشکین‌ پدید نیامده‌ است‌. همچنین‌، پوشکین‌ نویسنده‌ نخستین‌ داستان‌ منظوم‌ روسی‌است‌ که‌ هنوز هم‌ می‌ توان‌ از خواندن‌ آن‌ لذت‌ برد. هر یک‌ از آثار عمده‌ او در داستان‌ منثور در نوع‌ خود شاهکاری‌ است‌. نامه‌ های‌ او نیز بهترین‌ نمونه‌ زبان‌ روسی‌ است‌.

تأثیر فرهنگی‌ پوشکین‌ به‌ ادبیات‌ محدود نمی‌ شود. پهنه‌ موسیقی‌ سراسر زیر تأثیر اوست‌. اپراهایی‌که‌ بر اساس‌ آثار پوشکین‌ ساخته‌ شده‌ در قیاس‌ با هر نویسنده‌ دیگر بمراتب‌ بیشتر است‌. شعر های‌ بلند روسلان‌ و لودمیلا (۱۸۴۲) از میخائیل‌ گلینیکا، اسیر قفقاز (۱۸۵۸)، سزار کویی‌، آلکو(۱۸۸۲)، کولیها، ۱۸۹۲) از راخمانینف‌، مازپا (پولتاوا،۱۸۸۳) از چاکوفسکی‌، ماورا(خانه‌ کوچک‌ در کولومنا، (۱۹۲۲) از استراوینسکی‌، رمان‌ منظوم‌ یوگنی‌ اونه‌ گین‌ (۱۸۷۸) از چایکوفسکی‌، درام‌ بوریس‌ گودنف‌ (۱۸۷۲) از موسورگسکی‌، موتسارت‌ و سالیئری‌ (۱۸۹۸) از ریمسکی‌ کورساکوف‌، شهسوار آزمند (۱۹۰۴) از راخمانینف‌، میهمان‌ سنگی‌ (۱۸۷۲) از آلکساندر دارگومیژسکی‌(این‌ اثر را کویی‌ و کورساکوف‌ به‌ پایان‌بردند) و پری‌ دریایی‌ (۱۸۵۵) از دارگومیژسکی‌، قصه‌ های‌ منظوم‌ پریان: تزار سالتان‌ (۱۹۰۰) و خروسک‌ طلائی‌ (۱۹۰۷) از ریمسکی‌ کورساکف، و داستان‌ منثور: دوبروسکی‌ (۱۸۹۴) از ادواردناپراویک‌ و بی‌ بی‌ پیک‌ (۱۸۹۰) از چایکوفسکی. بر بسیاری‌ از اشعار غنایی‌ پوشکین‌ آهنگ‌ نهاده‌اند وبسیاری‌ از آنها با آهنگهای‌ مختلف‌ خوانده‌ شده‌اند. براساس‌ آثار او باله‌ های‌ بسیار طراحی‌ شده‌، هم‌ درزمان‌ حیات‌ شاعر و هم‌ بعد از در گذشت‌ او اجرا شده‌ است.

آثار پوشکین‌ مضمون‌ فیلمهای‌ بسیار شده‌ و شمار فراوانی‌ از مجسمه‌ سازان‌، نقاشان‌، و تصویر گران‌ را الهام‌ بخشیده‌ است. افزون‌ براین‌، از آن‌ زمان‌ که‌ مردم‌ روس‌ در پی‌ تعریف‌ مفهوم‌ روس‌ بودن‌ بر آمده‌اند،شخصیت‌ پوشکین‌ بارها و بارها موضوع‌ تفسیر گونه‌ گون‌ شده‌است‌. زندگینامه‌ های‌ بسیار، و نیز رمانهایی‌ بر اساس‌ زندگی‌ پوشکین‌ نوشته‌ شده‌است‌ (۱).

ماکسیم‌ گورکی‌ نویسنده‌ معاصر و نام‌ آور روس‌ در باره‌ پوشکین‌ گفته‌ است: پوشکین‌ شاعر بزرگ‌ ملت‌ روس‌، ایجادگر قصه‌ هایی‌ از لحاظ شکل‌ و مضمون‌ دلچسب‌ و مفتون‌ کننده‌ ، مؤلف‌ اولین‌ رمان‌ واقع ‌بینانه‌ یوگنی‌ آنه‌ گین‌ و بهترین‌ درام‌ تاریخی‌ ما «بوریس‌ گودونف» شاعری‌ که‌ تا به‌ امروز هیچکس‌ نتوانسته‌ است‌ نه‌ از لحاظ زیبایی‌ شکل‌ شعری‌ و نه‌ از جهت‌ اندیشه‌ ها به‌ پایه‌ او برسد، بنیانگذار ادبیات‌ روسی‌ است‌.

آلکساندر سرگئیویچ‌ پوشکین‌، شاعر پر آوازه‌، نمایشنامه‌ نویس‌ و نویسنده‌ روس‌ و بنیانگذار ادبیات ‌نوین‌ روس‌، در ۶ ژوئن‌ سال‌ ۱۷۹۹ در خانواده‌ قدیمی‌ اصیل‌ زاده «دوریان» از نسل‌ قدیم‌ بویارها(۲) درمسکو بدنیا آمد. خاندانش‌ ششصد سال‌ در شمار اشراف‌ روسیه‌ بودند و در رویدادهای‌ تاریخی‌ روسیه‌ در دوران‌ آلکساندرنیفسکی‌، ایوان‌ مخوف‌، بوریس‌ گودونف‌، پطر کبیر و کاترین‌ کبیر، نقشی‌ عمده‌داشتند. نسب‌ پوشکین‌ از جانب‌ مادر به‌ هانیبال‌ امیرزاده‌ حبشی‌ می‌ رسید که‌ به‌ سرداری‌ پطر کبیر رسید و از محارم‌ او شد. در زمان‌ پوشکین‌ خاندان‌ او اعتبار پیشین‌ را از دست‌ داده‌ بود اما هنوز جایگاهی‌ نه‌چندان‌ والا در میان‌ اشراف‌ روسیه‌ داشت. پوشکین‌ در نوجوانی‌ زیر نظر بسیاری‌ معلمان‌ خانگی‌ خارجی‌، از زن‌ و مرد آموزش‌ دید، اما مهمترین‌ منبع‌ و آموزش‌ اولیه‌ او کتابخانه‌ پدرش‌ بود که‌ در آن‌ آثار کلاسیک‌ قرن‌ هفدهم‌ و هجدهم‌ فرانسه‌ گرد آوری‌ شده‌ بود.

در سال‌ ۱۸۱۱ پوشکین‌ در ۱۲ سالگی‌ از جمله‌ ۳۰ دانش‌ آموزی‌ بود که‌ برای‌ تحصیل‌ در کلاس‌ اول‌ دبیرستان‌ تسارسکویه‌ سلو(۳ ) برگزیده‌ شده‌ و وارد این‌ آموزشگاه‌ سلطنتی‌ شد.

پوشکین‌ سرودن‌ نخستین‌ اشعار موفق‌ خود به‌ نامهای «خاطرات‌ تسارسکویه‌ سلو» در سال‌ ۱۸۱۴، «قصبه»، «گل‌ سرخ» در سال‌ ۱۸۱۵ و«آزادی» در سال‌ ۱۸۱۷ را، در این‌ دوره‌ آغاز کرد که‌ حاصل‌ دوران‌ تحصیل‌ در این‌ آموزشگاه‌ است‌.

پوشکین‌ در دوره‌ تحصیل‌ در این‌ آموزشگاه‌، مورد توجه‌ «درژانین»، «کارمازین»، «ژوکوفسکی‌» و «باتیوشکف» قرار گرفته‌ و همراه‌ اعضای‌ گروه‌ ادبی‌ «آرزاماس‌» با اصیل‌ زادگان‌ آزاد اندیش‌ از جمله‌ «چاآدایف‌»، ارتباط برقرار می‌ کند.

در سال‌ ۱۸۱۷ پوشکین‌ پس‌ از پایان‌ دوره‌ آموزش‌ در آموزشگاه‌ نامبرده‌، در سمت‌ دبیری‌ هیئت‌ رئیسه‌ در وزارت‌ امور خارجه‌ روسیه‌ بکار مشغول‌ می‌ شود. در آثار سالهای‌ ۲۰ ـ ۱۸۱۷ شاعر جوان‌،زندگی‌ پترزبورگ‌، شرایط متشنج‌ سیاسی‌ و دیدگاههای‌ نسل‌ نو و تازه‌ بدوران‌ رسیده‌ اصیل‌ زادگان‌،بازتاب‌ یافته‌است‌. اشعار «به‌ چاآدایف‌»، «روستا»، «داستان‌» و شعر بلند «روسلان‌ و لودمیلا» و تعدادی‌دیگرحاصل‌ این‌ دوره‌ از زندگی‌ شاعر است‌.

پوشکین‌ در سال‌ ۱۸۲۰ «قصیده‌ آزادی» را می‌ سراید که‌ مورد غضب‌ اولیای‌ امور قرارگرفته‌ و اورا به‌عنوان‌ مأمور دولت‌، به‌ قفقاز در جنوب‌ روسیه‌ تبعید می‌ کنند، با این‌ وجود شاعر سمت‌ رسمی‌ خود راحفظ می‌ کند. شاعر مدتی‌ از زندگی‌ خود را در قفقاز و شبه‌ جزیره‌ کریمه‌ و در شهرهای «کی‌ شینف» و«اودسا» می‌ گذراند. در این‌ منطقه‌، او با دکابریستها (۴ )، از جمله‌ «رایوسکی» و«پتسل‌» ارتباط برقرار می‌کند. جنبشهای‌ انقلابی‌ و آزادیخواهی‌ در اروپا و شورش‌ نظامیان‌ روسیه‌، سبب‌ تقویت‌ احساس‌ پیوستن ‌پوشکین‌ به‌ جریانها و جنبشهای‌ انقلابی‌ می‌شود. «دشنه» یکی‌ از آثار مربوط به‌ این‌ دوره‌ است‌.

تبعید به‌ جنوب‌، دوره‌ گسترش‌ احساس‌ رومانتیسم‌ در پوشکین‌ است. «چکامه‌ های‌ جنوب»، «اسیرقفقاز» در سالهای‌ ۲۱ ـ ۱۸۲۰ ، «فواره‌های‌ باغچه‌ سرای‌» ۱۹۲۳، برای‌ نخستین‌ بار تفکر آزادی‌، محبت‌ ونگاه‌ فلسفی‌ پوشکین‌ به‌ مسائل‌ شخصیتی‌ را بازگو می‌ کنند. در منظومه‌ «کولی‌ ها» ۱۸۲۴، موضوع‌اساسی‌ شخصیت‌ و مردم‌ است‌.

در ژوئیه‌ ۱۸۲۳ پوشکین‌ با پا در میانی‌ دوستان‌ صاحب‌ نفوذ، به‌ اودسا منتقل‌ شد و در اینجا نیزآفرینش‌ ادبی‌ او ادامه‌ یافت‌. در اودسا «فواره‌ باغچه‌ سرای‌» و فصل‌ اول‌ «یوگنی‌ اونه‌ گین»‌ را به‌ پایان‌ برد ونوشتن «کولیها» را آغاز کرد که‌ پیراسته‌ ترین‌ قصه‌ منظوم‌ رمانتیک‌ اوست‌. اما چیزی‌ نگذشت‌ که‌ کارش‌ با فرماندارکل‌ اودسا، کنت‌ ورنتسف‌ به‌ اختلاف‌ کشید، زیرا فرماندار به‌ او دستور داد تا وظایف‌ شغل‌ دولتی‌خود را که‌ تا آن‌ زمان‌ چیزی‌ رسمی‌ بود، بر عهده‌ گیرد. پوشکین‌، خشمگین‌ و دل‌ آزرده‌ کوشید تا ازخدمت‌ استعفا دهد. در همین‌ احوال‌ در جولای‌ ۱۸۲۴، با توقیف‌ نامه‌ای‌ از او، در اداره‌ پست‌ با محتوای ‌ضد کلیسایی‌ و ضد دینی‌(۵)، از خدمت‌ دولتی‌ اخراج‌ و به‌ روستای‌ «میخائیلوسکویه»‌ در املاک‌ مادری‌ خود در ولایت‌ پسکف‌ در شمال‌ روسیه‌ تبعید شد. پوشکین‌ در اینجا سلسله «کولیها» را به‌ پایان‌ برد و «بوریس‌گودونف‌» و اثر طنز آمیز «کنت‌ نولین»‌ را نوشت‌ و فصل‌ دوم‌ رمان‌ « یوگنی‌ اونه‌ گین»‌ را که‌ نوشتن‌ آنرا اززمان‌ تبعید آغاز کرده‌ بود، بپایان‌ رساند. برای‌ تعمق‌ بیشتر در باره‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ روسیه‌ روسیه‌، تاریخ‌ روسیه‌ و سالنامه‌ های‌ روس‌ را در مدت‌ اقامت‌ در اینجا مطالعه‌ کرد که‌ اطلاعات‌ او را در نوشتن‌ و سرودن ‌مضامین‌ تاریخی‌ افزایش‌ داد. علاوه‌ بر آن‌ دراین‌ محل‌ ترانه‌ ها و داستانهای‌ ملی‌ چندی‌ نوشت‌ که‌ همه‌ ازآثار زیبا و غنی‌ او به‌ شمار می‌ رود. داستان‌ تاریخی‌ و تراژدیک «بوریس‌ گودونف‌» (۱۸۲۵) که درخلاقیت‌ هنری‌ پوشکین‌ مرحله‌ مهمی‌ را در بر می‌ گیرد و پایه‌ و اساس‌ اصول‌ رئالیزم‌، مردمی‌ بودن‌ وتاریخیگری‌ در پوشکین‌ است.

در ۱۴ دسامبر ۱۸۲۵، آنگاه‌ که‌ قیام‌ دکابریستها آغاز شد، پوشکین‌ هنوز در میخائیلوسکویه‌ بود. او هرچند از وجود گروههای‌ دکابریست‌ بویی‌ برده‌ بود، هیچ‌ آگاهی‌ بی‌ واسطه‌ای‌ درباره‌ آنان‌ نداشت‌ وهرگز به‌ عضویت‌ در آنها فراخوانده‌ نشده‌ بود. با این‌ همه‌ بسی‌ زود دریافت‌ که‌ پایش‌ به‌ این‌ ماجرا کشیده ‌شده ‌زیرا همه‌ دکابریستها نسخه‌ هایی‌ از نخستین‌ شعر های‌ سیاسی‌ اورا با خود داشتند. در اواخر بهار۱۸۲۶ دادخواستی‌ برای‌ تزار فرستاد و خواستار آزادی‌ از تبعید شد. اندکی‌ پس‌ از سرکوب‌ جنبش‌ دکابریستها پوشکین‌ در ۴ سپتامبر سال‌ ۱۸۲۶ فرمان‌ یافت‌ که‌ بی‌ درنگ‌ با فرستاده‌ ویژه‌ دولت‌ تبعیدگاه‌ خود را ترک‌ گفته‌ و به‌ دیدار نیکلای‌ اول‌، که‌ برای‌ تاجگذاری‌ به‌ مسکو آمده‌ بود، بشتابد. در روز ۸ سپتامبر با نیکلای‌ اول‌ تزار روسیه‌ دیدار و گفتگو کرد. نیکلای‌ با توجه‌ به‌ مقبولیت‌ شاعر در بین‌ مردم‌ او رامورد عفو قرار می‌ دهد و وعده‌ می‌ کند که‌ تنها سانسورچی‌ آثار او فقط توسط پادشاه‌ ممیزی‌ خواهد شد. پوشکین‌ که‌ به‌ برقراری‌ اصلاحات‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ و همکاری‌ با حکومت‌ روسیه‌ امیدوار بود ازنیکلای‌ می‌ خواهد که‌ راه‌ پتر کبیر را ادامه‌ دهد و خواستار آزادی‌ تبعیدیان‌ می‌ شود. در آثار این‌ دوره‌شاعر، از جمله‌ «درباره‌ قیام‌ مردم‌» ۱۸۲۶، شعرهای «نامه‌ای‌ به‌ سیبری» ۱۸۲۷ و منظومه‌ بلند «پولتاوا» ۱۸۲۸، مضامین‌ سیاسی‌اوضاع‌ و شرایط زمان‌، طبیعت‌ زیبا و غنی‌ روسیه‌ و شخصیت‌ روسی‌، به‌ طورگسترده‌ای‌ منعکس‌ شده‌است‌. در شعر «در معادن‌ سیبریه» شاعر خطاب‌ به‌ دکابریستهای‌ تبعیدی‌ درسیبریه‌ گفته‌ است‌ :

پیشتان‌ از سدهای‌ آهن‌

محبت‌ و دوستی‌ یابد راه‌

آنسان‌ که‌ در آن‌ زندانی‌ ـ چاه‌

رسد بانگ‌ آزاده‌ من‌.

بندهای‌ گران‌ خواهند افتاد

زندان‌ ویران‌ گردد. آزادی‌

پیشوازتان‌ آید با شادی‌،

دوستان‌ تیغتان‌ پس‌ خواهند داد. (۶)

در پائیز سال‌ ۱۸۳۰ پوشکین‌ که‌ در بولدینو می‌ زیست‌، نزدیک‌ به‌ ۵۰ اثر با مضامین‌ متفاوت‌، به‌وجود آورد «شبهای‌ مصر»، «جنگجوی‌ خسیس‌»، «موتسارت‌ و سالیئری»، «مهمان‌ سنگی»‌، «داستانهای‌ بلکین» و«یوگنی‌ اونه‌ گین» نیز اساسا در این‌ محل‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ است‌. در این‌ اثر که ‌بلینسکی‌ آنرا «دائره‌المعارف‌ زندگی‌ روس‌» نامیده‌ است‌، زندگی‌ روسیه‌ آن‌ زمان‌ و جنبه‌ های‌ اجتماعی‌ ومعنوی‌ ـ اخلاقی‌، با هنرمندی‌ و مهارت‌ به‌ تصویر کشیده‌ شده‌است. در فصول‌ این‌ منظومه‌، از زمانه‌ و سرنوشت‌ انسان‌ و جامعه‌ بحث‌ می‌ شود و دیدگاههای‌ فلسفی‌ در باره‌ زندگی‌ در آن‌ جلب‌ نظر می‌کند.

در سالهای‌ ۳۰ ـ ۱۸۲۹، پوشکین‌ دو بار از ناتالیا گونچارووا خواستگاری‌ می‌ کند و در نهایت‌ در فوریه ‌سال‌ ۱۸۳۱ با او ازدواج‌ می‌ کند. در ماه‌ می‌ همان‌ سال‌، به‌ پترزبورگ‌ نقل‌ مکان‌ کرده‌، در باره‌ تاریخ‌ روسیه‌ ازجمله‌ دوره‌ پتر و جنبش‌ پوگاچف‌، اسناد و آرشیو ها را مورد مطالعه‌ و بررسی‌ قرار می‌ دهد و در اکتبر سال‌ ۱۸۳۳ دوباره‌ به‌ بولدینو باز می‌ گردد.

خلق‌ اثر «دومین‌ پائیز بولدینو»، مرحله‌ تازه‌ای‌ از پیشرفت‌ و تعالی‌ شاعر بود. پوشکین‌ در این‌ محل‌رمان «دوبروفسکی»، «تاریخ‌ پوگاچف»، منظومه‌ های «سوارکارمفرغی» و«آنجلو» و تعدادی‌ از قصه‌های‌ مشهور خود (داستان‌ «ماهی‌ و ماهیگیر»، «داستان‌ شاهدخت‌ مرده»‌) را خلق‌ کرد.

پوشکین‌ در سالهای‌ پایانی‌ زندگی‌ کوتاه‌ خود، اشعار غنائی «داستان ‌خروسک‌ طلائی‌» که‌ نمونه‌ای‌ بی‌همتا از سومین‌ «پائیز بولدینو» است‌ (۱۸۳۴) نوشت. در ۱۸۳۵ یادداشتهای‌ سفر سال‌ ۱۸۲۹ تحت ‌عنوان‌ « سفر به‌ ارزروم» را آماده‌ کرد. در دوره‌ جنگ‌ روسیه‌ و عثمانی‌، روسیه‌ قلمروهای‌ بسیاری‌ از عثمانی‌ در آسیای‌ صغیر از جمله‌ ارزروم‌ را اشغال‌ کرده‌ بود. در این‌ سفر که‌ در بحبوهه‌ جنگ‌ و در زمان‌ اشغال‌ ارزروم‌ انجام‌ شده‌ بود، پوشکین‌ برای‌ اولین‌ مرتبه‌ به‌ خارج‌ از قلمرو امپراتوری‌ روسیه‌ سفر می‌ کرد. شاعر که‌ بدون‌ اجازه‌ مقامات‌ روسی‌ به‌ ارزروم‌ سفر کرده‌ بود مورد اعتراض‌ مقامات‌ قرار گرفت. با این‌ حال‌ از جبهه‌ دیدار کرده‌ و با سربازان‌ آذری‌ ارتش‌ امپراتوری‌ روسیه‌ ملاقات‌ و در باره‌ رشادت‌ آنان‌ اشعاری ‌سروده‌ است‌.

در ۱۸۳۶ رمان‌ تاریخی‌ «دختر کاپیتان‌»، که‌ آن‌ نیز بر اساس‌ پژوهش‌ در باره‌ زندگی‌ و تاریخ‌ مبارزات‌ پوگاچف‌ بود، به‌ پایان‌ رساند و برخی‌ از بهترین‌ اشعار غنایی‌ خود را سرود. پوشکین‌ در سال‌ ۱۸۳۶انتشار مجله‌ سورمننیک‌ (۸) را که‌ نماینده‌ روزنامه‌ نگاری‌ مترقی‌ روس‌ و ادامه‌ دهنده‌ روشها و آرمانهای‌ آزادی‌ خواهی‌ و روشنفکری‌ آن‌ زمان‌ بود، آغاز کرد. ولی‌ انتشار آن‌ به دلایل‌ سیاسی‌ و ناتوانی‌ مالی‌ سردبیر بدرازا نکشید.

پوشکین‌ مبارز علیه‌ ظلم‌ و استبداد و منادی‌ آزادی‌ بود. پوشکین‌ در بین‌ طبقات‌ مختلف‌ مردم‌ از احترام‌ خاصی‌ برخوردا بود و مردم‌ آثار او از جمله‌ اشعار سیاسی‌ و اجتماعی‌ اورا حفظ می‌ کردند. شاید بتوان‌ گفت‌ که‌ پوشکین‌ جزو معدود نویسندگان‌ و شعرای‌ روسی‌ بود که‌ در زمان‌ حیات‌ خود به‌ اندازه ‌کافی‌ شناخته‌ شده‌ بود. حتی‌ در دورترین‌ نقاط قلمرو امپراتوری‌ روسیه‌ روشنفکران‌ و آزادی‌ خواهان‌ او را می‌ شناختند و اشعارش‌ را مطالعه‌ می‌ کردند. در هنگام‌ تبعید در قفقاز در سفر به‌ تفلیس‌، تعداد زیادی‌ ازروشنفکران‌ گرجی‌ او را می‌ شناختند و او را به‌ محافل‌ خود دعوت‌ می‌ کردند.

در شعر «بخود کاخی‌ بنا کردم»، شاعر با کلامی‌ موزون‌ فعالیتهای‌ ادبی‌ و رنجی‌ را که‌ برای‌ اعتلای ‌ادبیات‌ روسی‌ در طول‌ عمر کوتاه‌ خود کشیده‌ است‌ با کلامی‌ پخته‌ و در قالبی‌ شیوا در سال‌ ۱۸۳۶ بدین‌ مضمون‌ بیان‌ کرده‌ است‌ :

بخود کاخی‌ بپا کردم‌ که‌ دست‌ آنرا نمی‌ سازد

علف‌ هرگز نپوشد راه‌ مردم‌ را به‌ آن‌ محضر (۹)

معظم‌ آبده‌ آنسان‌ که‌ بالاتر سر فرازد

ز برج‌ شاه‌ اسکندر (۱۰)

تماما من‌ نمی‌ میرم‌، نه‌ جسمم‌ گرچه‌ گردد خاک‌،

رهد روح‌ از فنا و ماند اندر نظم‌ ارزنده.

بمانم‌ شهره‌ تا باقی‌ بود در زیر این‌ افلاک‌

ولو یک‌ شاعر زنده‌.

زمن‌ آگه‌ شود سرتاسر روسیه‌ اعظم‌

برد نام‌ مرا با مهربانی‌ هر زبان‌ در اوست‌

نژاد راد اسلاو، فین‌، کنون‌ بی‌ علم‌ تنگوس‌ هم‌

و کالمیک‌ بیابان‌ دوست‌.

زمانی‌ دیر خواهم‌ بود عزیز خلق‌ این‌ کیهان‌،

که‌ کردم‌ با سخن‌ حس‌ نکو بیدار در آدم‌،

که‌ آزادی‌ را در این‌ عصر ستم‌ بستودم‌ و احسان‌

بر افتاده‌ طلب‌ کردم‌.

اطاعت‌ کن‌ تو، ای‌ الهام‌ من‌، فرمان‌ یزدان‌ را

نه‌ از آزارها ترسان‌ نه‌ بر گلها واله‌

پذیرا باش‌ بی‌ قیدانه‌ تحسین‌ و بهتان‌ را

مکن‌ هم‌ بحث‌ با ابله‌ (۱۱)

پوشکین‌ در بین‌ همه‌ مردم‌ و آزادی‌ خواهان‌ و روشنفکران‌ محبوب‌ بود و به‌ سبب‌ همین‌ محبویت ‌دشمنانی‌ در کاخ‌ تزار داشت‌ که‌ با اندیشه‌ های‌ او مخالف‌ بودند و وجود او را سدی‌ در مقابل‌ منافع‌ خویش‌ می‌ دیدند و به‌ همین‌ جهت‌ کوشش‌ می‌کردند با ایجاد فضای‌ مسموم‌ علیه‌ او، شخصیت‌ شاعر را در برابر دیگران‌ تضعیف‌ کنند. این‌ افراد شایعاتی‌ در باره‌ روابط همسر زیبایش‌ ناتالیا با یک‌ مردمهاجر فرانسوی‌ به‌ نام‌ «بارن‌ ژرژ شارل‌ د آنتس» (۱۲) انتشار داده‌ و این‌ موضوع‌ را بر سر زبانها انداختند. پوشکین‌ برای‌ پایان‌ دادن‌ به‌ جریان‌ نامه‌های‌ تحقیر آمیز و بدون‌ امضائی‌ که‌ از افراد مختلف‌ در این‌ مورد دریافت‌ می‌کرد و نیز شواهدی‌ که‌ درباره‌ روابط آن‌ مرد با همسر خود بدست‌ آورده‌ بود، برای‌ دفاع‌ ازشرافت‌ خود، د آنتس‌ را به‌ دوئل‌ دعوت‌ کرد. در ۲۳ ژانویه‌ در دوئل‌ زخمی‌ شد و پس‌ از دو روز، زندگی ‌کوتاه‌ خود را در ۳۸ سالگی‌، بدرود گفت‌.

آنگاه‌ که‌ پوشکین‌ در بستر مرگ‌ بود، تنها تنی‌ چند از دوستانش‌ به‌ همدردی‌ با او آمده‌ و دیگر صاحب‌ منصبان‌ و اولیای‌ امور، به‌ همدردی‌ با د آنتس‌ برخاستند. حتی‌ تزار از مردن‌ او خوشحال‌ بود و می‌ گفت‌ که‌ او ایمان‌ درستی‌ نداشت‌، حال‌ آنکه‌ در قطعه‌ شعر فوق‌ ایمان‌ او به‌ خداوند و عشق‌ او به‌ انسانیت‌ و دستگیری‌ از افتادگان‌ آشکارا بیان‌ شده‌ است. اما هزاران‌ نفر از مردم‌ و اقشار مختلف‌ جامعه‌ به‌ خانه‌ پوشکین‌ شتافتند تا همدردی‌ خود را بنمایانند و در مرگش‌ سوگواری‌ کنند. حکومت‌ تزار از تظاهرات ‌سیاسی‌ مردم‌ بیم‌ داشت. برای‌ جلوگیری‌ از گرد آمدن‌ مردم‌ بر جنازه‌ شاعر، تشییع‌ جنازه‌ از کلیسای‌ جامع‌ قدیس‌ اسحاق‌، به‌ کلیسای‌ کوچک‌ اصطبلهای‌ سلطنتی‌ منتقل‌ شد و در آن‌ جا نیز درباریان‌ و اعضای‌محافل‌ دیپلماتیک‌ اجازه‌ ورود یافتند. آنگاه‌ جنازه‌ را نیمه‌ شب‌، پنهانی‌ از کلیسا بیرون‌ بردند. تابوت ‌پوشکین‌ را که‌ بر گاری‌ ساده‌ای‌ نهاده‌ بودند تنها یکی‌ از دوستان‌ قدیم‌ خانواده‌ او، خدمتکار پوشکین «عمو» و یک‌ سروان‌ ژاندارم‌ همراهی‌ می‌کردند. در سپیده‌ دم‌ ۶ فوریه‌ سال‌ ۱۸۳۷ پوشکین‌ کنار مادرش‌ در صومعه‌ «سویاتوگورسک‌»،(روستای‌ پوشکینسکیه‌ گوری‌ کنونی‌) در ولایت‌ پسکف‌) در نزدیکی‌میخائیلوسکویه)‌، به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

در آثار لرمانتف‌، توتچف‌، کولتسف‌ و تعدادی‌ دیگر، در اشعاری‌ که‌ در رثای‌ پوشکین‌ سروده‌اندهمگی‌ مرگ‌ شاعر را «فاجعه‌ ملی» و « عزای‌ عمومی‌» بشمار آورده‌اند. میرزا فتحعلی‌ آخوند زاده‌ درسال‌ ۱۸۳۷ در مجله‌ «مسکووسکی‌ نابلیوداتل» (دیده‌ بان‌ مسکو) در شعری‌ تحت‌ عنوان‌ «منظومه‌ شرق‌در رثای‌ پوشکین‌» علاقه‌ بیش‌ از اندازه‌ خود به‌ پوشکین‌ را در قالب‌ شعر بیان‌ کرده‌ است‌. در این‌ مجله‌ این‌اشعار را به‌ عنوان‌«دسته‌ گلی‌ بر مزار پوشکین» قلمداد کرده‌ است‌(اصل این مرثیه به زبان فارسی سروده شده است).

پوشکین‌ نماینده‌ بسیار برجسته‌ فرهنگ‌ بشری‌ است‌. شاعر که‌ از موفقیت‌ فرهنگ‌ روس‌ و فرهنگ‌ جهانی‌ و آثار ملی‌ بهره‌ مند شده‌ بود، در عرض‌ دوره‌ای‌ کوتاه‌، با گذر از چند مرحله‌ ادبی‌، به‌ رئالیسم ‌کامل‌ رسیده‌ بود. زبان‌ او، هم‌ اکنون‌ نیز پایه‌ و اساس‌ زبان‌ ادبی‌ روس‌ را تشکیل‌ می‌ دهد. یافته‌ های‌ هنری‌پوشکین‌ نه‌ تنها در ادبیات‌ روس‌، بلکه‌ در فرهنگ‌ و هنر دیگر اقوام‌ روسیه‌ و همچنین‌ در پیشرفت‌ فرهنگ‌ سایر ملل‌ نیز تأثیر نیرومندی‌ داشته‌ است‌. از تعدادی‌ از آثار او ازجمله‌ بوریس‌ گودونف‌ و روسلان‌ ولودمیلا فیلم‌ سینمایی‌ ساخته‌ شده‌ است‌. آثار پوشکین‌ به‌ اکثر زبانهای‌ دنیا از جمله‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ ترجمه‌و منتشر شده‌است‌.

چرنیشفسکی‌، در مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ «پدر شعر روس» پوشکین‌ را شاعری‌ نوآور معرفی‌ و او را خالق‌ شعر رئالیستی‌، نثر رئالیستی‌، اشعار سیاسی‌، رمان‌ منظوم‌، منظومه‌ های‌ تاریخی‌، داستانها، قصه‌ هاو نمایشنامه‌ های‌ منظوم‌ می‌ داند. ملاحظات‌ و تفکرات‌ هنری‌ ارائه‌ شده‌ در آثار پوشکین‌، دارای‌ اهمیت‌ بسیار فلسفی‌، زیبایی‌ شناسی‌ و معنوی‌ است.

دوره‌ زندگی‌ پوشکین‌ در قفقاز، تأثیری‌ استثنایی‌ در آثار شاعر داشته‌ است‌، آثاری‌ که‌ شاعر در این ‌زمینه‌ آفریده‌ است‌، اوراق‌ تازه‌ای‌ در شعر روس‌ گشوده‌است‌. و. بلینسکی‌ در ملاحظات‌ خود در باره‌زندگی‌ پوشکین‌ در قفقاز، نوشت‌ : « در سایه‌ آثار پوشکین‌، قفقاز از آن‌ زمان‌ به‌ بعد، برای‌ روسها نه‌ تنها سرزمینی‌ وسیع‌، بلکه‌ سرزمین‌ آزادیها، سرزمین‌ شعر بی‌ پایان‌، زندگی‌ پر جوش‌ و خروش‌ و سرزمین‌ پندارهای‌ جسورانه‌ و مقدس‌ شد» (۱۳). شاعر در منظومه «اسیر قفقاز» طبیعت‌ زیبای‌ قفقاز را همچون ‌تصویرگر هنرمندی‌ چنان‌ به‌ تصویر می‌ کشد که‌ هیچ‌ هنرمندی‌ نمی‌ تواند آنرا به‌ تصویر بکشد. پوشکین ‌طبیعت‌ زیبا و وحشی‌ کوهستانهای‌ قفقاز و مردم‌ محلی‌ آن‌ از جمله‌ چرکسها و دیگر اقوام‌ دلاور قفقاز را باچنان‌ مهارت‌ و زیبایی‌ خاصی‌ توصیف‌ می‌ کند که‌ هیچ‌ جغرافیدان‌ و مردم‌ شناسی‌ نمی‌ تواند آن‌ راتوصیف‌ کند:

آن‌ قلل‌ سنگی‌ و عظیم‌،

آن‌ چشمه‌ های‌ خروشان‌ و جلگه‌ های‌ افسرده‌،

آن‌ دشتهای‌ سوزان‌، آن‌ کرانه‌ ها

که‌ دوران‌ جوانی‌ خود را با تو گذراندم‌

در آنجا که‌ راهزنان‌ خونخوار (۱۴)

در غارها کمین‌ گرفته‌ بودند،

آنجا که‌ قدرت‌ خلاقه‌ و وحشی‌ الهامات‌

در خامشی‌ و آرامش‌ پنهان‌ است‌.

در دهکده‌، چرکس‌ های‌ بیکار،

میان‌ آستانه‌ های‌ خویش‌ نشسته‌ اند.

از نبردها، اضطراب‌ رزمگاهها،

از زیبایی‌ اسبان‌ خود

و از لذت‌ عیش‌ و سرور بدوی‌،

فرزندان‌ قفقاز سخن‌ می‌ گویند،

یورشهای‌ مقاومت‌ ناپذیر

روزگاران‌ گذشته‌ را به‌ یاد می‌ آورند،

نیرنگهای‌ شاهزادگان‌ افسونکار

ضربات‌ بیرحمانه‌ قداره‌ ها

نشانه‌ گیری‌ دقیق‌ گلوله‌ های‌ اجتناب‌ ناپذیر،

خاکستر دهکده‌ های‌ ویران‌ شده‌

در خاطر ها مجسم‌ می‌ شوند

از دور چشمه‌ کوهساران‌ می‌ درخشد

و از سراشیب‌ سنگی‌ فرو می‌ غلتد،

بر قلل‌ خواب‌ آلود قفقاز

روپوشی‌ از ابر گسترده‌ است‌

عقابها از فراز پرتگاهها می‌ پرند

و در آسمان‌ بهم‌ آواز می‌ دهند.

غرش‌ رعد شیهه‌ اسبان‌

و بع‌ بع‌ گوسفندان‌ را خفه‌ می‌ سازد.

بناگاه‌ همراه‌ با تندر و آذرخش‌

تگرگ‌ و باران‌ از ابرها فرو می‌ ریزد

سیلابی‌ سهمگین‌ جاری‌ می‌ شود

چون‌ امواج‌ خروشان‌ دریا

سراشیبی‌ ها را می‌ شوید،

و تخته‌ سنگهای‌ کهن‌ رابه‌ جنبش‌ در می‌ آورد (۱۵)

شاعر در دیگر اشعار و نوشته‌ های‌ درام‌ و نظم‌ خود نیز توصیف‌ های‌ بسیار هنرمندانه‌ از محیط واقعه‌و حوادث‌ ارائه‌ می‌ دهد.

داستایوسکی‌ نویسنده‌ قرن‌ نوزدهم‌ روسیه‌ در خطابه‌ای‌ که‌ در ۸ ژوئن‌ ۱۸۸۰ در زمان‌ پرده‌ برداری‌ از مجسمه‌ پوشکین‌ در مسکو که‌ برای‌ نخستین‌ تندیس‌ یک‌ شاعر روسی‌ را برپا می‌ کردند، ایراد کرده‌ بود پوشکین‌ را چنین‌ توصیف‌ می‌ کند:

گوگول‌ می‌ گوید: «پوشکین‌ پدیده‌ خارق‌ العاده‌ای ‌است‌، شاید بی‌ نظیر ترین‌ پدیده‌ روح‌ روسی‌» و من‌ اضافه‌ می‌ کنم «و یک‌ پدیده‌ پیشگوی. آری‌ برای‌ ما روسها در جلوه‌ او بی‌ گفتگو قدرتی‌ پیشگوی‌ نهفته‌است. پوشکین‌ درست‌ در آغاز خود آگاهی‌ واقعی‌ ما ظهور می‌ کند، خود آگاهی‌ واقعی‌ که‌ پس‌ ازاصلاحات‌ پطر فقط یک‌ صد سال‌ از عمرش‌ می‌ گذشت‌. ظهور پوشکین‌ مشعل‌ فروزان‌ راهنمایی‌ است‌ که‌ بزرگترین‌ راهنمای‌ ما در این‌ راه‌ تاریک‌ است». داستایوسکی‌ در توضیحی‌ در باره‌ خطابه‌ پوشکین‌،ویژگی‌ های‌ شاعر را در موارد زیر بر می‌ شمارد :

۱) پوشکین‌ با بینش‌ ژرفش‌، با نبوغش‌ و با قلب‌ کاملا روسی‌اش‌ نخستین‌ کسی‌ بود که‌ نشانه‌ اصلی‌بیماری‌ جامعه‌ روشنفکر ما را که‌ از خاک‌ بریده‌، خود را فراز خلق‌ قرار داده‌ بود آشکار کرد و نمایاند.

۲) او نخستین‌ کسی‌ بود که‌ پیش‌ از همه‌ به‌ تجسم‌ هنرمندانه‌ تیپ‌ هایی‌ از زیبایی‌ اخلاق‌ روسی‌ که‌مستقیما از خاک‌ روسیه‌ سرچشمه‌ می‌ گرفت‌، پرداخت‌، اخلاقی‌ که‌ سر منزلش‌ در حقیقت‌ خلق‌ و دراعماق‌ خاک‌ نهفته‌ است.

۳) سومین‌ جنبه‌ اهمیت‌ پوشکین‌ که‌ مایلم‌ در آن‌ پافشاری‌ کنم‌، منحصر بفردترین‌ و ویژه‌ ترین‌ نشانه ‌نبوغ‌ اوست‌، نشانه‌ای‌ که‌ قبلا هرگز به‌ آن‌ برخورد نکرده‌ایم‌، توانائیش‌ به‌ همدردی‌ و شفقت‌ جهانی ‌توانائیش‌ به‌ این‌ که‌ به‌ طور کامل‌ در روح‌ و نبوغ‌ فکری‌ ملتهای‌ دیگر حلول‌ کند، حلولی‌ که‌ در حد کمال‌ است.

۴) این‌ نیرویی‌ کاملا روسی‌ است‌، نیرویی‌ ملی‌. پوشکین‌ هم‌ با دیگر مردم‌ روسیه‌ در این‌ نیرو سهیم‌است‌. اما چون‌ هنرمند بزرگی‌ است‌، این‌ نیرو را، لااقل‌ در محدوده‌ خودش‌، در محدوده‌ هنریش‌، بکمال‌وصف‌ می‌ کند. خلق‌ ما بی‌ گمان‌ در اعماق‌ روحش‌ این‌ تمایل‌ به‌ همدردی‌ و آشتی‌ جهانی‌ را حس‌ می‌کند (۱۶).

در ادبیات‌ شناسی‌ روس‌، شناخت‌ میراث‌ ادبی‌ پوشکین‌ از قسمت‌ های‌ مهم‌ به‌ شمار می‌ رود. درانستیتو ادبیات‌ آکادمی‌ علوم‌ روسیه‌، دستنوشته‌ های‌ شاعر در محلی‌ به‌ نام‌ «خانه‌ پوشکین» نگهداری ‌می‌ شود. کنفرانس‌ های‌ بسیاری‌ در باره‌ زندگی‌ و آثار پوشکین‌ برگزار شده‌ و صدها مقاله‌ تحقیقی‌ در باره ‌او نوشته‌ و منتشر شده‌ است‌. صدمین‌ سال‌ تولد پوشکین‌ در سال‌ ۱۸۹۹ در مسکو همراه‌ با پرده‌ برداری‌ از تندیس‌ شاعر و در مقیاس‌ بین‌المللی‌ برگزار شده‌ است‌. پیکره‌ شاعر در بسیاری‌ از میادین‌ و پارکهای ‌بزرگ‌ شهرهای‌ روسیه‌ و جمهوریهای‌ شوروی‌ سابق‌ برپا شده‌ است‌. موزه‌ پوشکین‌ در سنت‌ پترزبورگ‌، موزه‌ دولتی‌ پوشکین‌ در مسکو، موزه‌ خاطرات‌ پوشکین‌ در نقاطی‌ که‌ در آن‌ شاعر تحصیل‌ کرده‌، در تبعید بوده‌ یا به‌ آن‌ مسافرت‌ کرده‌، ساخته‌ شده‌ است‌. به‌ نام‌ پوشکین‌، کتابخانه‌، شهرک‌، شهر، خیابان‌، بلوار و دیگر مراکز فرهنگی‌ و ادبی‌، نامگذاری‌ شده‌ است‌.

برای‌ اولین‌ بار در ایران‌، دوبروسکی‌ از آثار پوشکین‌ با ترجمه‌ گریگور یقکیان‌ در سال‌ ۱۳۰۷(۱۹۲۸)، یعنی‌ حدود ۱۰۰ سال‌ پس‌ از خلق‌ این‌ اثر، در شهر رشت‌ به‌ زیور طبع‌ آراسته‌ شد. بی‌ بی‌ پیک ‌در سال‌ ۱۳۰۹ با ترجمه‌ شرف‌ الدین‌ قهرمانی‌، دختر سروان‌ (کاپیتان) با ترجمه‌ پرویز ناتل‌ خانلری‌ درسال‌ ۱۳۱۰ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. نمونه‌ آثار و اشعار پوشکین‌ به‌ یادگار صدمین‌ سال‌ وفات‌ شاعر، باترجمه‌ د. شهرزاد در سال‌ ۱۳۱۵ در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. کریم‌ کشاورز، ابولقاسم‌ لاهوتی‌، سعیدنفیسی‌، مسعود کریمی‌، حسین‌ نوروزی‌، شجاع‌ الدین‌ شفا، هوشنگ‌ مستوفی‌، ناصر ایراندوست‌، نسترن‌جامعی‌، کاظم‌ انصاری‌، گامایون‌، هوشنگ‌ رکنی‌، منوچهر وثوقی‌ نیا، صادق‌ سرابی‌، غلامرضا نبی‌ جو، ضیاءالدین‌ فروشانی‌، علی‌ بیات‌، و تنی‌ چند، از مترجمان‌ آثار پوشکین‌ از زبان‌ روسی‌، فرانسه‌ و انگلیسی ‌به‌ زبان‌ فارسی‌ بوده‌اند.

وحید دستگردی‌ ادیب‌ معاصر ایرانی‌ (متوفی‌ به‌ سال‌ ۱۳۲۱) غزلی‌ در بزرگداشت‌ پوشکین‌ شعر بسیار زیبایی‌ به‌ شرح‌ زیر سروده‌ است‌:

پوشکین‌، ای‌ سخنسرای‌ جهان‌، / نغمه‌ات‌ بهترین‌ نوای‌ جهان.

ای‌ مهین‌ شاعر سخنور روس‌، / وی‌ با تو سربلند کشور روس‌،

روس‌ نه‌ تنها سربلند به‌ تواست‌، / که‌ جهان‌ جمله‌ ارجمند به‌ تواست.

تو نمردستی‌، ای‌ جهان‌ سخن‌، / در جهان‌ زنده‌ای‌ به‌ جان‌ سخن‌.

ای‌ سخن‌ آفرین‌ دستانساز، / هنر افروز و داستان‌ پرداز،

وی‌ به‌ صد سال‌ پیش‌ با پیغام / خوانده‌ بر نسل‌ نو درود و سلام.

نک‌ به‌ پاسخ‌ تمام‌ اهل‌ جهان‌ / از کهن‌ نسل‌ تا نژاد جوان‌،

چون‌ سخن‌ گستران‌ ایرانی‌،/ که‌ وحیدند در سخنرانی‌،

با نواهای‌ رود و نغمه‌ راست‌/ همه‌ را این‌ سرود از دل‌ خاست:

که‌ ز ما باد تا بباید و بود / بر تو، ای‌ پوشکین‌، سلام‌ و درود.

آخرین‌ آثاری‌ که‌ در باره‌ زندگی‌ و آثار پوشکین‌ در ایران‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ مربوط به‌ نوشته‌ «هانری‌ تروایا» است‌ که‌ با ترجمه‌ دکتر حسینعلی‌ هروی‌ در ۷۵۱ صفحه‌ در قطع‌ وزیری‌ و جلد گالینگور در سال‌ ۱۳۷۴منتشر شده‌ و دیگری‌ نوشته «تاماس‌ شا» از آکادمی‌ علوم‌ فرانسه‌ است‌ که‌ با ترجمه‌ عبدالله‌ کوثری‌ درسال‌ ۱۳۷۵ در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. دختر سروان‌ در قطع‌ جیبی‌ در ۲۰۵ صفحه‌ با ترجمه‌ دکترپرویز ناتل‌ خانلری‌ در سال‌ ۱۳۷۹ توسط انتشارات‌ امیرکبیر به‌ چاپ‌ سوم‌ رسیده‌ است. چاپ‌ دوم‌ این‌ اثردر سال‌ ۱۳۴۱ به‌ چاپ‌ رسیده‌ بود و چاپ‌ سوم‌ آن‌ با ویرایش‌ جدید است. دیگری‌ ترجمه‌ای‌ است‌ از انگلیسی‌ از دو نمایشنامه «مهمان‌ سنگی‌» و «پری‌ دریایی»، دو تراژدی‌، ترجمه‌ حمید دستجردی‌ است ‌که‌ توسط نشر فردا در اصفهان‌ در سال‌ ۱۳۸۰ در ۲۰۰۰ نسخه‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.

پوشکین‌ در ماه‌ می‌ سال‌ ۱۸۲۹ (کمتر از یک‌ سال‌ پس‌ از امضای‌ معاهده‌ ترکمنچای)‌ و الحاق‌ رسمی‌ قفقازبه‌ روسیه‌) در پی‌ یافتن‌ برادرش‌ برادرش‌ لئون‌ و دوستش‌ نیکلا رائیوسکی‌ که‌ در جبهه‌ نبرد بودند راهی‌تفلیس‌ شد. در آنجا به‌ او گفته‌ شد که‌ برادرش‌ قفقاز را ترک‌ و همراه‌ سپاه‌ به‌ ارزروم‌ رفته‌ است. او ناگزیربود چند روزی‌ را در تفلیس‌ بگذراند. در تفلیس‌ با وجودی‌ که‌ بخش‌ های‌ اروپایی‌ و ثروتمند نشین‌ شهربسیار زیبا بود او به‌ محلات‌ قدیمی‌ و کوچه‌ های‌ کهنه‌ و خاک‌ آلود شهر می‌ رفت. دکانهای‌ سمساری‌ وخرت‌ و پرت‌ فروشی‌، آشپزی‌ در هوای‌ باز، اسلحه‌ سازها که‌ در مقابل‌ چشم‌ رهگذران‌ خنجر می‌ساختند، خیاط های‌ چهار زانو نشسته‌ سوزن‌ به‌ دست‌، زین‌ سازان‌ که‌ بوی‌ تندی‌ از اطرافشان‌ بر می‌خاست‌، جواهر فروشی‌ های‌ پر از زنان‌ سفید روی‌ سیه‌ چشم‌ و فروشندگان‌ قالی‌ که‌ میان‌ چادرهای‌ رنگین‌ نشسته‌ بودند، چنانکه‌ گویی‌ در یک‌ کشتی‌ بادبانی‌ نشسته‌اند، این‌ ها بودند آنچه‌ توجه‌ او را جلب ‌می‌ کردند.

جمعیت‌ متراکم‌ در این‌ بازارها تشکیل‌ می‌ شد از گرجیان‌، ارمنیان‌، ایرانیان‌، تاتارها، چرکس‌ ها، اوستها، آلمانی‌ ها، روسها و فرانسوی‌ ها، همه‌ با هم‌ در حال‌ مباحثه. شادمانه‌ بهم‌ تنه‌ می‌ زدند و می‌ گذشتند. هر کس‌ چیزی‌ می‌ خرید یا چیزی‌ می‌ فروخت‌. در میان‌ این‌ گروه‌ متنوع‌، متشکل‌ از مردمی‌ از همه‌ جهان‌، پوشکین‌ می‌ خرامید. یک‌ روز او را دیدند که‌ بازو در بازوی‌ یک‌ تاتار راه‌ می‌ رود. روز دیگر دیدندش‌ که‌ بابچه‌ های‌ ولگرد کوچه‌ مشغول‌ قاپ‌ بازی‌ است. روز دیگر با لباس‌ شب‌، یک‌ شنل‌ سربازی‌ بر دوش‌ انداخته‌ به‌ بازار می‌ رفت. ولی‌ این‌ تفریحات‌ بی‌ قرار سطح‌ پایین‌ مانع‌ از این‌ نمی‌ شد که‌ با افراد معتبر ومهم‌ محیط آشنایی‌ برقرار نسازد و در باره‌ زندگی‌، آداب‌ و رسوم‌ و فلکلور مردم‌ قفقاز از آنها پرسشهایی ‌نکند. او به‌ ترانه‌ های‌ گرجی‌ گوش‌ می‌ داد و آنها را یادداشت‌ می‌ کرد.. بسیار در محیط مطالعه‌ می‌ نمود. سعی‌ داشت‌ با تماس‌ با توده‌ ها از آنها چیز بیاموزد. در این‌ گردشها و مطالعه‌ ها نشاط بسیاری‌ داشت‌ و ازاینکه‌ در جوانی‌ گستره‌ شهرت‌ خود را می‌ دید در خود احساس‌ غرور می‌ کرد. در تفلیس‌ در گوشه‌ دور افتاده‌ امپراتوری‌ روسیه‌، در میان‌ مردمی‌ که‌ از اقشار گوناگون‌ جامعه‌ بودند زبان‌ به‌ زبان‌ آثار او را برای‌ هم‌نقل‌ می‌ کردند و او را تحسین‌ می‌ کردند. روشنفکران‌ تفلیس‌ برای‌ او مجالس‌ میهمانی‌ ترتیب‌ می‌ دادند. این‌ مجالس‌ که‌ با شعر و حضور پوشکین‌ برگزار می‌ شد برای‌ شاعر جوان‌ فراموش‌ ناشدنی‌ بود (تروایا، ص‌ ۴۵۵-۴۵۲).

پوشکین‌ اجازه‌ یافت‌ تا به‌ قارص‌ که‌ توسط سپاهیان‌ روس‌ فتح‌ شده‌ بود برود. در آنجا برادر و دوست‌ خودرا که‌ به‌ ژنرالی‌ رسیده‌ بود ملاقات‌ کرد. هنگام‌ خروج‌ از تفلیس‌، در راه‌ عزیمت‌ به‌ قارص‌، کاروانی‌ را دیدکه‌ جنازه‌ گریبایدف‌ را که‌ در تهران‌ کشته‌ شده‌ بود حمل‌ می‌ کرد. مدتی‌ در قارص‌ در بین‌ سپاه‌ گذراند و پس‌ از تصرف‌ ارزروم‌ توسط روسها به‌ آن‌ شهر عزیمت‌ کرد و از مساجد و بازار شهر دیدار کرد. هنگام ‌ورود سپاهیان‌ روس‌ به‌ شهر ژنرال‌ پاسکوویچ‌ را دید که‌ با پاشای‌ پیری‌ در حال‌ گفتگو بود. پاشای‌ پیرسالخورده‌ ترک‌ از ژنرال‌ می‌ پرسد که‌ این‌ مرد با نیم‌ تنه‌ غیر نظامی‌ و کلاه‌ گرد خود کیست. به‌ او جواب ‌دادند که‌ او یک‌ شاعر روس‌ است. پاشا دست‌ ها را روی‌ قلب‌ خود گذاشته‌ در مقابل‌ پوشکین‌ خم‌ شد وگفت‌ : «چه‌ مبارک‌ است‌ ساعتی‌ که‌ با یک‌ شاعر ملاقات‌ کردیم» (همان‌ ص‌ ۴۵۷).

در روز ۲۱ ژوئیه‌ پوشکین‌ ارزروم‌ را ترک‌ کرد و روز اول‌ اوت‌ به‌ تفلیس‌ بازگشت‌ تا بر گور گریبایدوف‌ مراسم‌ احترام‌ بجای‌ آورد. در روزنامه‌ های‌ تفلیس‌ دیدار پوشکین‌ از قفقاز را بسیار با ارزش‌ و گرانقدرارزیابی‌ کرده‌ و آرزو کرده‌ بودند که‌ سفر پر باری‌ باشد و در آینده‌ منتظر آثار جدید خواهند بود. آرزوی‌ روزنامه‌ نگار گرجی‌ به‌ حقیقت‌ پیوست‌. این‌ دیدار مجدد شاعر از قفقاز الهام‌ بخش‌ نگارش‌ اثری‌ شد تحت‌ عنوان «مسافرت‌ به‌ ارزروم» که‌ زندگی‌ نامه‌ شخصی‌ شاعر است‌ و نیز قصاید متعددی‌ به‌ یادگار گذاشت‌ از آن‌ جمله: دره‌، تپه‌ های‌ گرجستان، دلیر‌ باش‌، دن‌ ، قفقاز، معبد بر روی‌ کازبک‌ (همان‌ ص ‌۴۵۹-۴۵۸).

منابع‌ مورد استفاده‌:

ـ دولت‌ آبادی‌، عزیز، سرایندگان‌ شعر فارسی‌ در قفقاز، مجموعه‌ انتشارات‌ ادبی‌ و تاریخی‌ موقوفات‌ دکترمحمود افشار یزدی‌، شماره‌ ۳۸، چاپ‌ اول‌، تهران‌ ۱۳۷۰

- Azarbaijan Sovet Ensiklopediasi, I, Baki ۱۹۷۶

آثار منتشر شده‌ پوشکین‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ در ایران‌

ـ دوبروسکی‌، ترجمه‌ گریگور یقکیان‌، رشت‌، ؟، ۱۳۰۷.

- بی‌ بی‌ گلابی‌، ترجمه‌ شرف‌ الدین‌ قهرمانی‌، تهران‌، ؟، ۱۳۰۹.

- دختر سروان‌، ترجمه‌ پرویز ناتل‌ خانلری‌، تهران‌، خاور، ۱۳۱۰.

ـ نمونه‌ ای‌ از آثار پوشکین‌، بهمن‌ ۱۳۱۵ تهران‌

ـ مجله‌ ارمغان‌، سال‌ ۱۷ شماره‌ ۱۰ دیماه‌ ۱۳۱۵

مجله‌ پیام‌ نو، سال‌ اول‌ شماره‌ ۴، سال‌ ۱۳۲۳

ـ شرق‌ در آثار پوشکین‌، بانو فاطمه‌ سیاح‌، دکتر در ادبیات‌ و استاد دانشگاه‌، مجله‌ پیام‌ نو، سال‌ اول‌شماره‌ ۴، سال‌ ۱۳۲۳

ـ تیر تپانچه‌، ترجمه‌ سعید نفیسی‌، مجله‌ پیام‌ نو، سال‌ اول‌ شماره‌ ۴، سال‌ ۱۳۲۳

ـ دوبروسکی‌، ترجمه‌ کریم‌ کشاورز، تهران‌، نشریه‌ انجمن‌ فرهنگی‌ ایران‌ و شوروی‌، ۱۳۲۴.

ـ طلسم‌، ترجمه‌ منظوم‌ توسط علی‌ اصغر حکمت‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ سوم‌، شماره‌ دوم‌ آبان‌ ماه‌۱۳۲۵ تهران‌

ـ نایب‌ چاپارخانه‌، ترجمه‌ سعید نفیسی‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ سوم‌، شماره‌ ششم‌ فروردین‌ ماه‌ ۱۳۲۶تهران‌ ۱۳۲۶.

ـ نمونه‌ آثار و اشعار پوشکین‌ (به‌ یادگار صدمین‌ سال‌ وفات‌ شاعر) ترجمه‌ د.شهرزاد، تهران‌،؟،۱۳۱۵.

ـ گل‌، شعری‌ از پوشکین‌(ترجمه‌ منظوم‌)،ترجمه‌ منصور منصوری‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ چهارم‌،شماره‌ چهارم‌،تیر ماه‌ ۱۳۲۷ تهران‌.

ـ بی‌ بی‌ پیک‌، ترجمه‌ مسعود کریمی‌، تهران‌ کتاب‌ فروشی‌ سپهر، ۱۳۲۷.

ـ بی‌ بی‌ پیک‌، ترجمه‌ کاظم‌ انصاری‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ چهارم‌، شماره‌ پنجم‌ مرداد و شهریور ۱۳۲۷تهران‌.

- یار لیلی‌ وش‌، اقتباس‌ و ترجمه‌ وحید دستگردی‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ چهارم‌، تیر ۱۳۲۷ تهران‌.

ـ دختر سروان‌، ترجمه‌ حسین‌ نوروزی‌، تهران‌، مطبوعاتی‌ ناقوس‌، ۱۳۲۸.ـ فواره‌ باغچه‌ سرای‌، ترجمه‌ شجاع‌ الدین‌ شفا، نامه‌ های‌ گذشته‌، تهران‌، صفی‌ علیشاه‌، ۱۳۳۳.

ـ مأمور پست‌ راه‌، ترجمه‌ هوشنگ‌ مستوفی‌، اشتیاق‌، تهران‌، صفی‌ علیشاه‌، ۱۳۳۴.

ـ سبد میوه‌، ترجمه‌ ناصر ایراندوست‌، تهران‌، ؟، ۱۳۳۴

ـ بی‌ بی‌ پیک‌، ترجمه‌ نسترن‌ جامعی‌، سایه‌ مرگ‌ و پنج‌ داستان‌ دیگر، تهران‌، مطبوعاتی‌ پاینده‌ ۱۳۳۶

ـ حکایت‌ ماهی‌گیر و ماهی‌، ترجمه‌ گامایون‌، تهران‌ انتشارات‌ بامداد، ؟.

ـ دوبروسکی‌، ترجمه‌ هوشنگ‌ مستوفی‌، تهران‌، گوتنبرگ‌، ۱۳۴۱.

ـ تیرانداز، ترجمه‌ هوشنگ‌ رکنی‌، تهران‌، گوتنبرگ‌، ۱۳۳۹.

ـ یوگنی‌ اونه‌ گین‌، ترجمه‌ منوچهر وثوقی‌ نیا، تهران‌، گوتنبرگ‌، ۱۳۴۸.

ـ دختر روستایی‌ و چند داستان‌ دیگر، ترجمه‌ کاظم‌ انصاری‌، تهران‌، اندیشه‌، ۱۳۵۲.

ـ منتخبی‌ از بهترین‌ آثار پوشکین‌، ترجمه‌ صادق‌ سرابی‌، تهران‌، فرخی‌، ۱۳۵۳

ـ ابراهیم‌ غلام‌ سیاه‌ پطر کبیر، ترجمه‌ غلامرضا نبی‌ ج‌.و، تهران‌، روز، ۱۳۵۶.

ـ روسلاولف‌ (مجموعه‌ ۴ داستان‌ : روسلاولف‌، تابوت‌ ساز، دخترخانم‌ روستایی‌، شلیک‌، ترجمه‌غلامرضا نبی‌جو، انتشارات‌ روز، تهران‌ ۱۳۵۶.

ـ داستانهای‌ بلکین‌، ترجمه‌ ضیاء فروشانی‌، تهران‌ آذرمهر، ۱۳۶۱.

ـ دختر سروان‌، ترجمه‌ شیوا رویگریان‌، تهران‌، میلاد، ۱۳۶۳.

ـ دختر کاپیتان‌، دوبروسکی‌، داستانهای‌ بلکین‌، ترجمه‌ علی‌ بیات‌، ضیاءالدین‌ فروشانی‌، تندر تهران‌،۱۳۶۳.

دختر سروان‌، ترجمه‌ دکتر پرویز ناتل‌ خانلری‌، چاپ‌ سوم‌ با ویرایش‌ جدید، تهران‌، امیرکبیر، ۱۳۷۹

ـ مهمان‌ سنگی‌ و پری‌ دریایی‌، دو تراژدی‌، ترجمه‌ حمید دستجردی‌، نشر فردا اصفهان‌، چاپ‌ اول‌۱۳۸۰

آثار منتشر شده‌ پوشکین‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ در شوروی‌

ـ چند چامه‌ و درام‌، ترجمه‌ ؟، مسکو، انتشارات‌ پروگرس‌، ؟.

ـ داستانهای‌ ایوان‌ پتروویچ‌ بلکین‌ فقید، ترجمه‌ ؟، مسکو، انتشارات‌ پروگرس‌، ؟.

ـ چند اثر(شعر) ، ترجمه‌ ابوالقاسم‌ لاهوتی‌ کرمانشاهی‌، مسکو، ؟، ۱۹۴۷ م‌.

در باره‌ نویسنده‌ و آثارش‌

ـ سعید نفیسی‌، پوشکین‌، در کتاب‌ >تاریخ‌ ادبیات‌ روسی‌<، انتشارات‌ توس‌، چاپ‌ دوم‌ ۱۳۶۷، ص‌ ۵۹ -۱۰۰

ـ آلکساندر پوشکین‌، علی‌ اصغر حکمت‌ (متن‌ سخنرانی‌ در تالار موزه‌ ایران‌ باستان‌، در پنجم‌ بهمن‌ ماه‌

ـ پوشکین‌ در شعر فارسی‌، علی‌ اصغر حکمت‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ سوم‌، شماره‌ دوم‌ آبان‌ ۱۳۲۵تهران‌.

ـ پوشکین‌، سعید نفیسی‌، ماهنامه‌ پیام‌ نو، سال‌ سوم‌، شماره‌ ششم‌، فروردین‌ ماه‌ آبان‌ ۱۳۲۶ تهران‌.

ـ الکساندر سرگه‌ یویچ‌ پوشکین‌، به‌ مناسبت‌ صد و پانزدهمین‌ سال‌ مرگ‌ او، بزرگ‌ علوی‌، ماهنامه‌پیام‌ نو، دوره‌ پنجم‌ شماره‌ ۶ اسفند ۱۳۳۰ شماره‌ ۵۴، تهران‌.

ـ «عصر طلایی‌ شعر»، میرسکی‌، د. س‌، ترجمه‌ ابراهیم‌ یونسی‌، تاریخ‌ ادبیات‌ روسیه‌، امیرکبیر ، ۱۳۵۳.

ـ ترکیبهای‌ هنرمندانه‌ در سبک‌ پوشکین‌، ترجمه‌ م‌.سجودی‌، ع‌.امینی‌، از پوشکین‌ تا شولوخف‌، تهران‌، ستاره‌، ۱۳۵۶.

ـ این‌ راز سر به‌ مهر، تنیانف‌ ،یوری‌، ترجمه‌ ف‌.م‌. جوان‌، مسکو پروگرس‌، ۱۹۸۰.

ـ پوشکین‌ «زندگی‌ نامه»، تروایا، هانری‌، ترجمه‌ حسینعلی‌ هروی‌، تهران‌، البرز، ۱۳۷۴. ۲۶

ـ آلکساندر پوشکین‌، تاماس‌ شا، ترجمه‌ عبدالله‌ کوثری‌، انتشارات‌ کهکشان‌، تهران‌، ۱۳۷۵.

ـ خطابه‌ پوشکین‌، داستایوسکی‌، ترجمه‌ کامران‌ فانی‌ و سعید حمیدیان‌، انتشارات‌ فرزین‌، تهران‌ ،

ـ آلکساندر سرگئیویچ‌ پوشکین‌، شاعر پرآوازه‌، نویسنده‌ و بنیانگذار ادبیات‌ نوین‌ روس‌، متن‌سخنرانی‌ دکتر بهرام‌ امیراحمدیان‌ دبیر دوستی‌ ایران‌ و و روسیه‌ در مراسم‌ دویستمین‌ سال‌ تولد پوشکین‌در فرهنگسرای‌ بهمن‌، ۱۷ آذر سال‌ ۱۳۷۷، فرهنگسرای‌ نیاوران‌، تهران‌

ـ تمایل‌ به‌ همدردی‌ و شفقت‌ جهانی‌، بهرام‌ امیراحمدیان‌، روزنامه‌ همشهری‌، ۲ دی‌ ۱۳۷۷ ص‌ ۱۰

ـ پوشکین‌، نماینده‌ برجسته‌ فرهنگ‌ بشری‌، بهرام‌ امیراحمدیان‌، روزنامه‌ اطلاعات‌ ۳ دی‌ ۱۳۷۷ ص‌۶

دکتر بهرام‌ امیراحمدیان‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.