جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به خویشتن با کتاب قانون


نگاهی به خویشتن با کتاب قانون

بعد از دو سال از ساخت فیلم کتاب قانون اکنون این فیلم با جرح و تعدیل هایی به نمایش درآمد

بعد از دو سال از ساخت فیلم "کتاب قانون" اکنون این فیلم با جرح و تعدیل هایی به نمایش درآمد. این اثر علاوه بر نکات ریز و درشت ساختاری و معنایی که در ادامه به آن خواهم پرداخت از یک منظر دیگر نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد. سالهاست که سینمای ایران از وجود بازیگران توانایی که از عرصه تئاتر برخواسته به صحنه سینما وارد شده اند بهره می گیرد اما این بار شاید جزو معدود دفعاتی باشد که شخص تاثیر گذار و مطرحی از تئاتر مانند آقای محمد رحمانیان در یک کار زیر بنایی یعنی فیلمنامه نویسی مشارکت می نمایند.

البته با وجود شباهتهای تئاتر و سینما تفاوتهای عمده ای نیز بین این دو هنر وجود دارد از جمله اینکه تئاتر بر پایه کلام (دیالوگ) و قدرت بازیگر استوار است و در اجرا محدود به زمان، سالن تئاتر و دکور است. تصحیح خطا در اجرای نمایشنامه ای وجود ندارد. اما در سینما محدودیت برای اجرا کمتر است و امکان رفع خطا با برداشتهای متعدد در زمان و مکانهای متفاوت وجود دارد و تصویر نقش کلام و بازیگر را کم رنگ تر می کند. اما غرض از توضیح واضحات این نکته بود که سینمای ما بیشتر از آنکه به دنبال تصویری شدن باشد در خط کلام گام بر می دارد و از عناصر دیگر سینما مانند، موسیقی، جلوه های ویژه، حقه های سینمایی، نور پردازی و دیگر نشانه های دیداری و شنیداری کمتر بهره می برد.

ساختارزمانی فیلم به صورت خطی است اما در دو مکان ایران و لبنان به طور متناوب ساخته شده است می توان آن را به سه پرده ( شبیه فیلم های کلاسیک) تقسیم نمود. پرده اول به شخصییت پردازی "رحمان توانا" (پرویز پرستویی)، خانواده، شغل و اطرافیان او می پردازد پرده دوم آشنایی رحمان با "ژولیت خمسه" (دارین حمسه) و حوادث و اتفاقاتی که در پی آن روی می دهد و پرده سوم به گره گشایی و نتیجه گیری می انجامد. اگر چه بار اصلی بر دوش دیالوگ های فیلم قرار دارد اما فیلم به کارگردانی آقای مازیار میری توانسته با تغییر متناوب لوکیشن ها و چاشنی طنز کلامی و بصری تا حدودی از یکنواختی آن بکاهد. ناگفته نماند بازی خوب پرویز پرستویی و دیگر بازیگران.وجه دیگر امتیاز این فیلم است. اما نکته قابل توجه فیلم محتوی یا مضمون فیلم است در برخورد ابتدایی به نظر می رسد که فیلم برخی عادات غلط و غیر اخلاقی مانند دروغگویی، غیبت، تهمت، کم فروشی، توهین به ارباب رجوع و برخی موارد دیگر را که به صورت سنت و عرف جامعه در آمده به همراه نوعی قشری گری دینی را با تقابل فردی که متعلق به این جامعه نیست یعنی "ژولیت خمسه" که به واسطه اسلام آوردنش نام "آمنه" را برای خود برگزیده است به چالش کشیده و به نوعی مورد انتقاد قرار داده است، (سکانس های مربوط به سفره نذری یا مواجه خانم خمسه با کسبه محل حکایت از این مطلب دارد) در واقع این بخش از معنا و مضمون مربوط به مخاطب عام می باشد از طرفی دیگر نوعی دعوت به وحدت و آشتی را ملاحظه می کنیم که ملت ها و فرقه های مختلف مسلمان و حتی مسیحی را به آن فرا می خواند که در یکی ازسکانس های آخر فیلم، (دیالوگ راننده فلسطینی ماشین کرایه ای، که تماما به زبان عربی و با زیرنویس فارسی است) به وضوح این مطلب را اعلام می نماید. این دو مضمون در فیلم قابل درک و لمس می باشد اما آنچه در لایه زیرین قرار دارد و سازندگان خواسته یا ناخواسته به آن اشاره می کنند خود حق بینی مطلقی است که باعث همه این پیرایه ها و اختلاف ها است.

همین حق به جانبی است که باعث می شود در مقابل نهی از منکر خانم خمسه، جمعی از مدعیان شصت سال مسلمانی به او بشورند آنها حاضر نیستند قبول کنند رذیله های اخلاقی با گذشت سالها به کندی و آرامی به صورت عرف و سنت درآمده و گفتار، رفتار و اعمالشان را آلوده ساخته و به همین علت است که او را بیگانه ای نو مسلمان می نامند و از جمع خودشان می رانند و همین حق به جانبی است که باعث توهین کسبه به مشتری می شود (می خواهی بخواه، نمی خواهی نخواه جنس برای فروش نداریم) و همین خصیصه باعث حمله ناجوانمردانه به نقاط ضعف جسمی و طبیعی کسی که آمر به معروف و ناهی از منکر آنها ست، می شود. (مانند تلفظ غیر صحیح کلمات یا عکس هایی که از گذشته، زمانی که وی مسیحی بوده و همچنین بارداری همراه با خطر سقط که فقط جان خود وجنین را به خطر می اندازد). این خصلت خود حق بینی مطلق، اگر به یک رویه جمعی، سازمان یافته وجهت دار تبدیل شود، خطرناک می شود. زمانی که هیتلر موفق می شود به ملت آلمان بقبولاند نژاد برتر هستند، حق طبیعی حکومت بر جهان را نیز به آنها تزریق می کند و آنگاه فاجعه جنگ جهانی دوم رخ می دهد، استالین با همین خود حق بینی هم حزبی های خود را متقاعد می کند میلیون ها نفر از هم وطنانشان را تسویه خونین کنند. جنگ های صلیبی را غرب قرون وسطایی از همین جا شروع می کند، وهابیون و طالبان از همین منظر به دنیا نگاه می کنند. شاید به همین علت است که عنوان فیلم "کتاب قانون" می شود آمنه قاری قرآن می شود و مخاطب را به "شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ"(۱) توصیه می کند حافظ می خواند تا روح عشق و محبت در بشریت بدمد ورحمان در مکتب او همراه با بچه های معصوم زانو می زند.

۱) وَنُنَـزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلا خَسَارًا (الإسراء آیه ۸۲).

زهره نبی زاده

کارشناس ارشد سینما

نگارش ۲۸/۰۷/۸۸۱۳

چاپ شده در روزنامه اندیشه نو مورخ ۰۳/۰۸/۸۸۱۳ شماره ۹۶۷