دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

باز شناسی دسته های فکری ـ چپ و راست


باز شناسی دسته های فکری ـ چپ و راست

اکنون مشق زبان آموزی می کنیم تا بعد ها در کلاس زندگی سیاسی و سیاست در تلاتم زندگی بر تعداد اغلاط نوشتاری گفتاری خود تقلیلی داده باشیم ای کاش بیشتر می شود املای نوشتن و گفتن را در نگاه جامعه دانشجوی تحریر کرد

از کنفسیوس پرسیدند، اگر حکومت به اوسپرده شود، اول از کجا آغاز خواهد نمود. جواب داد: بطور یقین ازاصلاح زبان. شنوندگان مبهوت ماندند، پرسیدند: این چه ربطی به کار حکومت دارد؟ برای چه از زبان و اصلاح آن؟“ جواب داد: وقتی زبان درست نباشد، منظور نیز درست بیان نمیشود، و وقتی آنچه بیان میشود با آنچه که منظور است، منطبق نیست، کاری که باید انجام شود، زمین میماند. و وقتی کارها زمین ماند، آداب و هنر میپوسند. ووقتی آداب و هنر پوسیدند، عدالت از بین میرود. ووقتی عدالت از بین رفت، مردمان در عجز وناتوانی به گمراهی در می غلطند.پس مجاز نیست، در آنچه که بیان میشود، خودکامگی حکمفرما باشد...»

اکنون مشق زبان آموزی می کنیم تا بعد ها در کلاس زندگی سیاسی و سیاست در تلاتم زندگی بر تعداد اغلاط نوشتاری گفتاری خود تقلیلی داده باشیم.ای کاش بیشتر می شود املای نوشتن و گفتن را در نگاه جامعه دانشجوی تحریر کرد.

خاستگاه این شکل گیری و دسته بندی عمدا سیاسی و اقتصادی که به چپروی و راستروی شهره شد انقلاب فرانسه است، که در مجمع ملی نماینگان تندروها در سمت چپ و محافظه کارها در سمت راست می نشستند.

هر چند در روند تاریخ و در هم تنیدگی گاه و بیگاه این دو اصطلاح دست خوش تغییراتی شد اما در ابتدا این دو اصطلاح معنای روشنی داشت.یعنی چپ به معنای انقلابی بودن و هوادار دگرگونی و راست همواره در جهت مخالف دگر گونی یا حدودی از بازگشت به گذشته و حفظ وضعیت موجود.

به طور کلی جریان چپ شامل تمام گروههای بهبود خواه روزگار نو بوده است یعنی لیبرالیستها ، سوسیالیست ها، آنارشیستها ، کمونیستها، و جز آنها، که ایدئو لوژی آنها زیر نفوذاندیشه ها وباور های جدید شکل گرفته است که از رونسانس به این سو، و به ویژه در سده های هفده و هجده و نوزده ، در اروپا پدید آمده است.

مهمترین باورهای خواستگاه چپ که چپ بدان تکیه می کند عقل باوری ، پیشرفت باوری ، برابری خواهی ، دموکراسی خواهی و آزادی طلبی و بشر دوستی (اومانیسم) و باور عمیق و سترگ به سنت شکنی و آوردن طرحهای تازه زیست اجتماعی بر اساس سنجه های ایدئولژیک،در برابر محافظه کاری و ارتجاع ایمان به مردم به عنوان مرجع نهایی(( حقیقت ))و قدرت سیاسی، ودر آویختن به خواست آنها به عنوان داور نهایی در امور.

هر چند دگرگونه شدن خواستگاهای جناحی و سیاسی گاه در هر کشور و گاهی در دنیا این باورها را نیز تغییر داده در مقاطی و چپ چپگرا از خود فکر راستی و منش راستی بروز داده و گاهی خطی دیگر بر گزیده.

اما چپ یعنی چپ.

و راست سلسله ای از نظریات است که در برابر چپ قرار می گیرد و زلف خویش با محافطه کاری و حفظ فضای موجود گره زده است.

در طول قرن نوزدهم اصطلاح راست برابر شد با پذیرش قدرت و مرجعیت یک نهاد یا شخص.از اصول راستها می توان بر حق دانستن نابرابری های اجتماعی و اقتصادی و در نتیجه بر حق دانستن اختلافات طبقاتی در جامعه سرمایه داری را بر شمرد. همانطور که می دانید راست در فرانسه تا قبل وقوع انقلاب سوم طرفدار پرو پاقرص اشرافی گری و سلطنت طلبی بود اما بعد آن در برابر تهدید سوسیالیسم هوادار محکم سرمایه داری شد.

ونیز از دیگر شاکله های فکری راست دفاع و پشتیبانی از تهاد های سنتی هر جامعه ای مانند خانواده ، کلیسا ، سلطنت ،و مانند آنها در برابر چپ روی ها.

گرایش افراطی و شدید به ناسونالیسم و افزایش قدرت ملی .

دفاع از آزادی های فرد در برابر دولت حمایت دولت از فرآورده های داخلی در برابر کا لاهای خارجی.

هرچند گرایشی از راست مدرن شکل گرفت که پس از جنگ جهانی یکم تندرو بود و در برابر راست محافظه کار نیز ایستاد. کار این جنبش تازه دفاع از نظم موجود نبود بلکه با طبقات بالا نیز سر ستیز داشت. افراطی ترین این جنبش ناسیونال سوسیالیسم هتلر بود و فاشیسم ایتالیا.

این جنبش به میزانی که مدح سنا می کرد مفاهیمی مانند ملت و دولت را با سیاست آزادی اقتصادی مخالف و هوادار باز بینی اقتصاد ی دولت در جهت هدفهای خود بود. با پیدایش نازیسم و فاشیسم و روشها و جهتگیری های انقلابی آن در جناح راست ، بسیاری از معیارهای شناخت راست بر هم خورد.

همچنانکه پیدایش بولشویسم و کمونیسم در جناح چپ بسیاری از معیارهای سنتی چپ را به هم ریخت.

در جنبشهای نو بنیاد در سالهای اخیر در دنیا معجونی از این دو گرایش به صورتی التقاتی بسیار به چشم می خورد و در برابر ذهنهای مردم نمادی از در همن ریختگی این گرایشها را نمایان می سازد. در روند شکل گیری دسته ها و نهله های فکری نو در سطح کشورها به گونه ای دار حال پیشرفت هست که باز شناسی چپ و راست در میانه آنها سخت می نمایاند.

که در هر دو حد افراطی آن در جهتی بر علیه خود و در جهتی بر علیه دیگری بود.

اما راست نیز همان راست است.

حسین گنجی

پی نوشت : دانشنامه سیاسی اثر داریوش آشوری صفحات ۱۲۲،۱۲۳،۱۲۴