شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

منبرهای دیجیتال


منبرهای دیجیتال

نوشتار حاضر, دیداری تازه با نسل جدیدی از بلندگوهای مدرن است كه پس از توضیحاتی كوتاه درباره نفوذ و گستر ه اینترنت, به یكی از امكانات بدیع و شگفت آن می پردازد كه«وبلاگ»نام گرفته و اكنون شهرت عالم گیری یافته است امكانات بی حد و اندازه این پدیده پُرتوان و جذّاب, همگان را وامی دارد كه برای ابلاغ مرام یا اظهار آرمان های شخصی یا ملّی یا الهی خود, بدان روی كنند, و از قابلیت ها و خدمات رایگان آن سود برند نیز پاره ای از برتری ها, امكانات, كارایی ها و امتیازهای آن را می شمارد و آن گاه با دیگر رسانه های مرسوم ـ به ویژه نشریات كاغذین ـ مقایسه می گردد سپس این نكته را یادآور می شود كه آیا توجیهی برای غفلت نویسندگان دین گرا, از این محیط پر جنب و جوش و فعال و بی مهری بدان وجود دارد وبلاگ نویسی, این توانایی را دارد كه نوع جدید و مدرن تری از تبلیغ دینی را پذیرایی كند تبلیغ دیجیتالی

●از غارنوشت تا تارنوشت

این صفحه های دیجیتالی كه نَسَب به دیواره های غار می رسانند، میزبانی به دست و دل بازی شبكه جهانی اینترنت دارند كه در هر خانه ای، گوشه ای و حتی گاه اتاقی را در اختیار خود گرفته است. چنین است كه می توان گفت مسیر اطلاع رسانی و تاریخ فرهنگ نگاری و اندیشه گزاری انسان كه با «غارنوشت» آغاز شده بود، اكنون به « تارنوشت»، بار انداخته است. شهروندان جهان، به اختیارِ توأم با ناگزیری، ذهن و روح خود را چنان تسلیم این فضاهای مجازین و كاوش گری های آن كرده اند كه گویی باغچه ای كوچك در حیاطی خلوت و سنتی، زیر پای مرغان گرسنه خانگی قرار گرفته است.حجم عظیمی از این سرزمین عجایب را وبلاگ ها یا وبلاگ شهر تشكیل می دهد.

●ایران نت

بیش از یك دهه از ورود اینترنت به ایران می گذرد. در این مدّتِ نه چندان طولانی، همه ایرانیان هم داستان با همه مردم جهان این معجزه بشری را، آغوش استقبال گشوده اند و آن را توانمندترین فناوری انسان معاصر در عرصه های اطلاع رسانی، آموزش، تحقیق، تبلیغ اندیشه، تبلیغات تجاری، اخبار، سیاست، اعتراض، تجارت، جشن، همایش، آمار، جنگ روانی، رایزنی، طنز، بازی و تفریح، مكاتبات، مخابرات، ارتباطات شخصی، دوست یابی، ازدواج، گفتگو، تخلیه های روانی، دانلود نرم افزار، اینترنت، وبلاگ، كامپیوتر (بله، خودِ اینترنت و وبلاگ و كامپیوتر از اصلی ترین موضوعات نشریات اینترنتی است) و... یافته اند.

اینترنت در ایران مانند بسیاری دیگر از رسانه ها چندان جایگاه و مرتبه واقعی خود را نیافته است. به دلیل حساسیت های اخلاقی و سیاسی، بسیاری از سرزمین های آن ممنوع الورودند و برای شمار فراوانی از كاربران، هنوز بیش از وسیله ای برای سرگرمی و گذران وقت نیست.

●وبلاگ و وبلاگ نویسی در ایران

وبلاگ مكان و فضایی در شبكه جهانی اینترنت است كه معمولا مبدأیی شخصی و غیر تجاری دارد. تفاوت عمده آن با سایت یا وب سایت، در رایگان بودن آن و بهره گیری بی مزد و منت از سِروِرهای عمومی است. وبلاگ ها نیز برخلاف اكثر سایت ها در فاصله های زمانی كوتاه (گاه هر یك ساعت و حتی كمتر از آن) به روز می شوند و گستره عظیمی از موضوعات را پوشش می دهند. امكان انتشار اندیشه ها و عقاید تا به امروز تنها برای بخش خاصی از جامعه، همچون نویسندگان، اندیشه مندان، دولت مردان و ادیبان فراهم بوده است؛ اما وبلاگ این امكان را برای اقشار مختلف، اعم از زن و مرد، و پیر و جوان ایجاد كرده است این صفحه های شیشه ای كه همه گونه فاصله های زمانی و مكانی را میان نویسنده و خواننده برداشته است و نوشتن در آنها همزمان است با خواندن آن برای هر كس كه در هر جای دنیا آن لاین باشد، روزنامه ها یا مجلات شخصی انسان های بی شماری است كه نویسنده، سردبیر، ویراستار، ناشر، موزّع، حروف چین، صفحه آرا و طراح آنها یك نفر است؛ یعنی نویسنده، سردبیر مجله خویش است و نیز ناشر و ویراستار آن و...

این نیز گفتنی است كه نباید نقش این ابررسانه های مدرن را در همه كشورها یكسان دانست. در مناطقی از جهان كه روزنامه ها و رسانه های مشابه آن، بار و كاركرد احزاب را نیز به دوش می كشند و گاه به آموزشكده های سیار نیز تبدیل ماهیت و تغییر شغل می دهند، وبلاگ ها حضور و ظهوری قوی تری دارند و نقش آفرینی آنها را به عیان می توان دید(۱).

امتیاز دیگر وبلاگ، استقلال آن است. از آن جا كه وبلاگ ها هزینه ای جز تلفن و اینترنت، بر نویسندگان خود تحمیل نمی كنند، قادر به حفظ استقلال مالی و فكری خود هستند. نیك می دانیم كه استقلال و خودمختاری، آرزوی همه صاحبان قلم و اندیشه است. آنچه بیش از همه این آرزو را برای جمع كثیری از اهالی قلم دور از دسترس كرده است، وابستگی های مالی آنان و یا اكثر رسانه ها به مراكز قدرت و سرمایه است. ایستادن روی پاهای خود، وبلاگ نویسان را امكان داده است كه بتوانند درباره آنچه می خواهند و می پسندند، قلم زنند. باید پذیرفت كه این سكه روی دیگری نیز دارد؛ زیرا پاسخگو نبودن به هیچ مرجع رسمی و غیر رسمی، بسیاری از وبلاگ ها را به خانه های فساد و دریدگی های چندش آور بدل كرده است. این تفاوت عمده كه حساب وبلاگ را از همه رسانه های سنتی جدا می كند، منشأ كاركردی دیگر نیز برای آن می شود. وقتی نویسندگان چنین محیط هایی، خود را رها و آزاد از هرگونه قید و بندی می بینند، هر آنچه را كه در دل و اندیشه دارند، بی هیچ گونه ملاحظه ای می نویسند و همین بی ملاحظگی و بی پروایی و رهاشدگی مطلق، وبلاگ ها را به محلی برای دیدار با پنهانی ترین لایه های اجتماع تبدیل می كند. بدین رو است كه برخی هوشمندانه وبلاگ ها را «دماسنج اجتماع» نامیده اند؛ یعنی جایی كه می توان دریافت كه جوانان و طبقه متوسط شهری جامعه چگونه می اندیشند، خواسته های آنان چیست و چه آمال و آرزوهایی را در سر می پرورانند. به همین دلیل بر همه صاحبان اندیشه و مرام و مقام است كه برای آگاهی از موقعیت مرام و اندیشه خود نزد مردمی كه خویشتن را مجبور به هیچ گونه سانسور و ریاكاری نمی بینند، ساعاتی از اوقات روز و شب خود را به وبگردی اختصاص دهند تا مخاطبان ساكت و آرام خود را در مدارس، مساجد، بازار، دانشگاه و یا هر جای دیگر جامعه بهتر بشناسند.

●توش و توان وبلاگ ها

در مجموع می توان برتری ها و ممیزات وبلاگ را در شاخص های زیر خلاصه كرد این موارد فقط برخی از شاخصه ها است:

۱. آزادی عمل و قلم. نویسندگان وبلاگ ها آزادند كه هر چه می خواهند و هر قدر كه می توانند و هرگونه كه خود می پسندند، بنویسند. این مقدار آزادی و بی قیدی، زیان های بسیاری نیز به بار آورده است؛ اما از آن جا كه تعداد خواننده و شمار مراجعان به هر وبلاگ، در سرنوشت اینترنتی آن سخت مؤثر است، وبلاگ نویسان می كوشند به سمت رعایت اصول و مراعات اخلاق عمومی و رعایت ضوابط علمی و دامن زدن به جذّابیت های موجّه تر پیش روند، تا بتوانند به حیات مجازی خود در این فضاهای به شدت رقابتی ادامه دهند. در حقیقت، وبلاگ نویسی مجبور و محكوم به پیروی از هنجارهای ملّی و بلكه فراملّی است؛ زیرا در غیر این صورت، بدون هیچ گونه عامل فیزیكی و خارجی از حجم حضور خود خواهد كاست و چاره ای جز گوشه نشینی نخواهد داشت.

یك معنای دیگر آزادی در وبلاگ، آزادی در موضوع است. بسیاری از موضوعاتی كه گروهی از اهل قلم، مایل به قلم زدن درباره آنها هستند، عاری از هرگونه همخوانی و همسویی با موضوعاتی است كه مطبوعات رسمی كشورها برای خود برگزیده اند. اگر دانشجویی جوان یا طلبه ای پرشور، قصد كند تجربیات دوران تحصیل خود را با همه جزییات و نكات ریز و درشتش، اكنون ـ نه پس از سپری شدن دوره آنها ـ بنویسد، آیا رسانه های موجود كشور قادر به پوشش دادن به نوشته های او و دیگر هم قطاران او هست؟

۲.«لینك»ها : میان بُرهایی است كه مراجعان را برای سفر به هر نقطه دیگر در اینترنت و وبلاگستان ایصال الی المطلوب می كنند. هر وبلاگ می تواند ترمینالی باشد برای مسافرت وبگرد به سایت ها، وبلاگ ها و دیگر مناطق اینترنت. لینك ها، آدرس هایی هستند كه كلیك بر روی آنها، ما را به فضاها و سرزمین های دیگری در جهان پهناور اینترنت می برد. بدین رو، هر وبلاگ، دریچه ای است برای ورود به ده ها یا صدها فضای دیگر كه با وبلاگ میزبان هم خوانی دارند.

۳. چندرسانگی. یك نشریه یا كتاب یا روزنامه سنتی، تنها قادر است از طریق یكی از حواس ما با ما ارتباط برقرار كند؛ اما در وبلاگ ها می توانیم هم زمان با خواندن، گوش و چشم خود را نیز به كار گیریم. بدین رو وبلاگ ها رسانه های شنیداری ـ دیداری ـ نوشتاری ـ گفتاری اند!

۴. نظردهی(كامِنْت). هر خواننده می تواند نظر خود را ـ اعم از موافقت، مخالفت یا پیشنهاد ـ در زیر هر نوشته وبلاگی بنویسد و به سمع و نظر نویسنده و خوانندگانِ پس از خود برساند. بدین ترتیب نویسنده نیز در مدتی كوتاه از بازتاب و بازخورد نوشته خود آگاه می شود. این امكان بسیار مؤثر و مفید، در هیچ رسانه دیگری نیست. اینكه نویسنده بداند خواننده او درباره نوشته اش چه دیدگاه و یا واكنشی دارد، در تكمیل مقاله و اصلاح اندیشه او تأثیر شگرفی دارد. نویسندگان دینی، بیش از دیگران به این ظرفیت بی مانند وبلاگ احتیاج دارند؛ زیرا خوانندگان آثار ایشان در بیان آرا و انظار خویش، بیش از دیگران، مبتلا به خودسانسوری یا ملاحظه كاری و متأسفانه گاه ریاكاری هستند. فتأمَّل! كامنت ها دلیل و توجیهی برای این گونه ملاحظات و شرم های مذموم نمی گذارد. مگر نه آن است كه گفته اند: لاحیاءَ فی الدین و قُرِنَ الحیاءُ بِالحِرْمان.

۵. گفتمان فعال و رودررو. شاید بتوان گفت مهم ترین سود علمی وبلاگ ها ناظر بودن بر یكدیگر است. خواننده وبلاگ می تواند پس از مطالعه یك مقاله مهم در یك وبلاگ، ده ها نقد و بررسی آن را در دیگر وبلاگ ها پی گیرد. هرگاه مقاله یا خبر یا نكته درخوری در یكی از وبلاگ ها ظاهر می شود، به سرعت ـ گاهی به فاصله یك ساعت ـ نوشته هایی ناظر بر آن در وبلاگ های مختلف قابل دستیابی است. نقد یك مقاله در نشریات سنتی گاه چنان با تأخیر صورت می گیرد كه دیگر فایده ای بر آن مترتب نیست. به همین دلیل است كه وبلاگ نویسان به رغم آنكه از هرگونه نظارت و كنترل بیرونی فارغ اند، می كوشند سنجیده تر سخن گویند؛ زیرا به تجربه دریافته اند كه نوشته های سست و بی بنیان در اینترنت دو گونه واكنش را برمی انگیزد: سكوت تلخ و تمسخر. نویسندگان دوست می دارند كه نقد شوند؛ اما اگر چنان ننویسند كه ارزش نقد را داشته باشد، به دیوار سكوت برمی خورند و یا استهزای تنی چند را باید تاب آورند.

مروّجان مرام های گوناگون و مبلغان اندیشه های مختلف، اكنون با همه توش و توان اینترنتی خود وارد این میدان شده اند؛ جولان گاهی كه فرار از آن، كار را نه بسامان كه زار خواهد كرد. آیا تعاملِ كاغذی و مواجهه سنتی با چنین ابزار پُرتوانی كه خود را به آخرین دست یافت های تكنولوژی فوق مدرن مسلح كرده است، بردن تیغِ چوبین در كارزاری سخت و آهنین نیست؟

●تبلیغ دین در جهان مجازی

گشت وگذار در این شهر شیشه ای كه مردم بومی آن، مستأجران توریست های خود هستند، ما را با رهگذرانی آشنا می كند كه سخن به زبانی دیگر می گویند و جز متاع بدیع نمی جویند. بر دانش آموختگان دینی است كه بدانند و از یاد نبرند كه محیط وب، مخالف و ناهمسو با دانسته های ایشان است. حضور مؤثر در فضاهای مخالف كه نوشته ها و گفته های هم دلانه در آن كمتر می توان یافت، نیاز به هوشمندی و فراست ویژه ای دارد. فراست و هوشمندی نویسنده دین ورز، او را به پرهیز از تعجیل در نتیجه گیری و اهتمام بیشتر به آوردن استدلال های رنگارنگ و پی در پی می كند. در وبلاگستان، نوشتنْ «وسیله» نیست كه تنها به كار پیام رسانی و مخابره اندیشه های نویسنده آید؛ نوشتن، در وبلاگ ها معانی دیگری نیز یافته اند: بودن، زندگی كردن، نفس كشیدن، تبدیل تكّه های وجود به كلمات، معاشقه با واژه، زمزمه در گوش دوستان ندیده، سر به هر جای كشیدن و از هر دری سخن گفتن، گشودن عقده هایی كه عمر ما را گره آلود كرده اند، و گستردن مرزهای وجود خود تا هر جایی كه قلمرو نور است و موج و بینایی.

نویسنده، آن نیست كه می تواند بنویسد؛ آن است كه نمی تواند كه ننویسد؛ همچون شهرزاد قصه گو كه هر شب قصه می گفت تا شمشیر مرگ از نیام خلیفه بیرون نیاید، و میان او و بودن فاصله نیندازد. داستان های او برای شنیدنِ خلیفه نبود؛ برای بودن و ماندن خود بود.نویسندگانی كه به چنین حس و حالی نرسیده اند، بهتر آن است كه هرگز ننویسند، و اگر نوشتند، بدانند ناقص الخلقه ای را بر زمین گذاشته اند كه میان زادن و مردن او، فاصله ای نیست.

مروّجان مرام های گوناگون و مبلغان اندیشه های مختلف، اكنون با همه توش و توان اینترنتی خود وارد این میدان شده اند؛ جولان گاهی كه فرار از آن، كار را نه بسامان كه زار خواهد كرد. آیا تعاملِ كاغذی و مواجهه سنتی با چنین ابزار پُرتوانی كه خود را به آخرین دست یافت های تكنولوژی فوق مدرن مسلح كرده است، بردن تیغِ چوبین در كارزاری سخت و آهنین نیست؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.