چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

مشت باز دست های آهنین


مشت باز دست های آهنین

اولین مصاحبه رسمی باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا با شبکه خبری العربیه انجام گرفت در آخرین سوال خبرنگار, رئیس جمهور آمریکا اعلام داشت که اگر ایران, مشت گره کرده خود را باز کند, در آن شرایط با دستان باز بسیاری روبه رو خواهد شد

اولین مصاحبه رسمی باراک اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا با شبکه خبری العربیه انجام گرفت. در آخرین سوال خبرنگار، رئیس‌جمهور آمریکا اعلام داشت که اگر ایران، مشت گره‌کرده خود را باز کند، در آن شرایط با دستان باز بسیاری روبه‌رو خواهد شد. بیان این امر اگرچه می‌تواند نشانه مثبتی در روابط ایران- آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری اوباما تلقی شود، اما مشت‌های گره‌کرده، صرفا در شرایطی می‌تواند باز شود و از تحرک لازم برخوردار گردد که دارای قدرت آهنین باشد. صرفا دست‌های آهنین می‌تواند در حوزه سیاست بین‌الملل ایفای نقش کند. مشت بسته همواره ایجاد کننده ابهام در سیاست خارجی و در ادراک بازیگران مختلف است. همواره جلوه‌هایی از <ادراک نادرست> ‌Misperception در روابط ایران - آمریکا و همچنین در روابط خارجی ایران وجود داشته است. علت آن را می‌توان عملیات روانی و نیز اقدامات پرحجم تبلیغاتی علیه سیاست خارجی ایران دانست. مشت بسته، یک نوع مکانیسم دفاعی در حوزه سیاسی و سیاست خارجی محسوب می‌شود. کشور ایران، طی سال‌های مختلف تلاش کرده تا از الگوی همکاری‌جویانه در برخورد با جهان غرب استفاده کند اما واقعیت‌های سیاسی و فرآیندهای سیاست خارجی کشورهای غربی به‌گونه‌ای شکل گرفت که امکان ایجاد چنین تعاملی ایجاد نشد. طبعا مشت باز، نیازمند نظم جدیدی خواهد بود، مشروط بر آنکه با الگوهای همکاری‌جویانه همراه شود. تاکنون تجربه سیاسی و سیاست خارجی ایران به‌گونه‌ای بوده است که هرگاه با دست‌های باز به تنظیم معادله رفتار دیپلماتیک مبادرت کرده، دچار <شوک و بهت استراتژیک> شده است. شوک و بهت می‌تواند ماهیت نظامی، دیپلماتیک یا عملیات روانی داشته باشد.

از دیدگاه آمریکا، همواره قدرت سیاسی کشورهای خاورمیانه برمبنای خشونت و زورگویی استوار بوده است. این امر نوعی نگرش بدبینانه و در عین حال تهاجمی را در برخورد با چنین کشورهایی به وجود می‌آورد. آنچه آمریکایی‌ها در ادبیات خود با عنوان <تخریب سازنده>، <دولت‌های یاغی> و همچنین <تغییر رژیم> به کار گرفته‌اند را می‌توان به عنوان نشانه‌ای از تضاد دانست. آمریکایی‌ها از به‌کارگیری واژه‌هایی که مبتنی‌بر نفرت و اتهام است، هیچ‌گاه خودداری نکرده‌اند. طبیعی است که در برابر الگوهای رفتار تهاجمی باید دست‌ها بسته باقی بماند و از سوی دیگر، مشت‌ها نیز گره کرده باشد. الگوهای یادشده را می‌توان واکنش در شرایط نابرابر دانست. برای اینکه دست‌ها باز شود یا اینکه الگوهای رفتاری با تغییر همراه شود، نیازمند تغییر در الگوهای کنش متقابل در سیاست خارجی آمریکا است. به عبارت دیگر تاکنون محیط تعامل آمریکا- ایران مبتنی‌بر جدال و تهاجم بوده است. ذهنیت برتری جویانه آمریکا توانسته است موج‌های گسترده‌ای از مقابله‌جویی را در چارچوب <ادبیات سرنوشت‌ساز> تولید و منعکس کند. این امر، کشورهای خاورمیانه و نیز سیاست خارجی ایران را در وضعیت واکنشی قرار داده است. واکنش به عنوان اقدام طبیعی برای حفظ موجودیت سیاسی کشورها تلقی می‌شود. در شرایطی که غرب‌مداری تبدیل به فرهنگ سیاسی تهاجمی شده است و هرگونه مقاومت، مستوجب جنگ پیشدستانه تلقی می‌شود، بدیهی است که مشت‌ها نه‌تنها در ایران بلکه در تمامی <حوزه پیرامونی> در وضعیت گره کرده قرار گیرد. بنابر این اولین شرط برای باز شدن دست گره‌کرده آن است که ابتکارات دوستانه ایجاد شود.

اصل سوم نیوتن این نکته را مورد تاکید قرار می‌دهد که هر عملی را عکس‌العملی است. به این ترتیب، زمانی که اقدامات آمریکا، ماهیت تهاجمی داشته باشد، عکس‌العمل آن نیز در قالب مقاومت خواهد بود. برای متعادل‌سازی فضای مقاومت، آمریکایی‌ها باید دستان همکاری‌‌جویانه خود را بر اساس ابتکارات ملموس و روندهای کنش مسالمت‌آمیز در برابر ایران و سایر کشورها قرار دهند. بدون ابتکار همکاری‌جویانه و همچنین بدون مشارکت موثر در حوزه سیاست خارجی، امکان عبور از شرایط بحرانی وجود نخواهد داشت، بنابر این مشت‌های گره‌کرده تا زمانی بسته باقی خواهد ماند که آمریکا از ابتکارات همکاری‌جویانه خود در جهت کاهش تهدیدات اجرایی و عملیاتی علیه ایران بهره نگیرد. بدون انجام ابتکارات همکاری‌جویانه مشخص، امکان تغییر در الگوهای رفتاری ایران یا هر کشور دیگری که در شرایط تهاجمی قرار گرفته باشد، غیرممکن خواهد بود. طبعا دست‌های باز نیازمند آن است که از قدرت آهنین موثری نیز برخوردار شود. تحرک در رفتار سیاست خارجی و همچنین اقدامات دیپلماتیک- استراتژیک چندجانبه می‌تواند فضای همکاری و مشارکت را بازسازی کند. به طور کلی، ایران توانسته است حوزه قدرت و تحرک خود را در مناطق مختلفی گسترش دهد. اگر اوباما واقعا مرد گفت‌وگو است و اگر به دنبال صلح و همکاری است، طبعا نیازمند آن است که الگوی رفتار تهاجمی خود را تغییر دهد. در این شرایط، باید از اوباما سوال کرد که پاسخ به تهدیدهایی همانند گزینه نظامی و تغییر رژیم در شرایط بازسازی روابط همکاری‌جویانه چگونه خواهد بود؟

ابراهیم متقی