پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

به کجا چنین شتابان


به کجا چنین شتابان

در روزهای دور, براساس آماری در شهرستان ۹ نفر معتاد به تریاک داشت و برای گرفتن کوپن سهمیه تریاک می بایست تعداد ۱۲ نفر باشند تا صورت قانونی داشته باشد, لذا سه نفر باقیمانده یافت نشد و داروخانه اسامی سه نفر را به صورت صوری در لیستی گنجانده و به مرکز فرستادند

«آنکه می خندد هنوز، خبر هولناک را نشنیده است!»

برتولت برشت

در روزهای دور، براساس آماری در شهرستان... ۹ نفر معتاد به تریاک داشت و برای گرفتن کوپن سهمیه تریاک می بایست تعداد ۱۲ نفر باشند تا صورت قانونی داشته باشد، لذا سه نفر باقیمانده یافت نشد و داروخانه اسامی سه نفر را به صورت صوری در لیستی گنجانده و به مرکز فرستادند. ضمنا این ۹ نفر پنجاه سال به بالا بودند و بین مردم هم وجهه بدی نداشتند. باری در همین شهر که فقط ۹ نفر، آن هم اشخاصی مسن و محترم بین مردم با این مخدر سنتی سرو کار داشتند، امروز همچون شهرهای دیگر باید به دنبال آدم های سالم گشت تا عمق فاجعه را مسوولین محترم اگر خود را خادم مردم می دانند و دارای گوشی شنوا هستند تا بیشتر دیر نشده مبارزه و راهکارهای اصولی را سامان داده و در کنار آن دلسوزان فرهنگ جامعه را فراخوان داده تا عزمی ملی جزم شده و بیداد این تحفه ایران سوز را یک بار و برای همیشه حل و فصل کنند در غیر این صورت با تاسف فراوان هر روز باید شاهد پژمرده شدن گل های زندگی مان که آینده سازان این وطن اند، باشیم.

دوران مواد سنتی گذشت و مواد مخدر شیمیایی وارد جامعه شده است. به طوری که می گویند شیشه با یک بار مصرف شخص را معتاد می کند. در اطراف شهرو حاشیه های جرم خیز، افراد عادی از کارشناسان شیمی گوی سبقت ربوده و چند قلم ازمواد: کراک- شیشه و... تولید کرده اند البته با بدترین نوع کیفیت که مصرف کننده در کوتاه ترین مدت از پای درمیآید. اما آنچه نگرانی ها را بیشتر کرده، روی آوردن برخی از دانشجویان به این معضل خانمان سوز است که ابتدا با کشیدن تفننی سیگار شروع شده و نزدیک امتحان مصادف می شود با مصرف سرخود و بی جهت «ریتالین»، به زعم اینکه در طول روز بی خوابی به سراغشان نیامده و بتوانند درس بخوانند و تصور می کنند که این قرص اعتیادآور نیست.

این قرص خواصی شبیه به آمفتامین که به «اکستازی» مشهور است دارد. برخی از دانشجویان به خاطر داشتن امتحانات سخت و مشکل از نصف قرص شروع کرده و آرام آرام تا سه چهار قرص پیش می روند. عصبی شدن، بی خوابی، حالت تهوع و استفراغ، احساس سرگیجه و سردرد و فشار خون مواردی است که مصرف دائمی این قرص برای آنها به ارمغان میآورد. در صورتی که ریتالین در وهله اول برای درمان یکی از انواع بیماری های اختلا ل روانی دوران کودکی به نام پیش فعالی همراه با نقص توجه، استفاده می شود و در مواقعی هم توسط پزشکان برای درمان بیماران مبتلا به «حمله خواب» تجویز می شود و گاهی هم به عنوان دارویی با اثر سریع در درمان افسردگی. باری قشر پیشرو جامعه با داشتن چنین توهماتی و عدم توجه به خطرات هولناک این قرص ها با دست خود پلی ساخته که به منجلا ب متعفن اعتیاد ختم می شود و اعتیادی که برگشت از آن کار هر کسی نیست.

دانشجوی ما که عمدتا از خانواده خود جدا شده در شهرستان دیگری به تحصیل می پردازد (دختر و پسر) تحت شرایط جدید و داشتن آزادی نسبی و برداشته شدن قید و بند انضباط خانوادگی، جماعتی از آنها با سو»استفاده از موقعیت جدید، آرام آرام مواردی را تجربه می کنند و به مرحله ای می رسند که ترس از میان رفته و تا به خود می آیند، تا خرخره در باتلا قی دست و پا می زنند و درس و مشق و آینده شان فدای موارد متعددی می شود که غرور جوانی و عدم آگاهی شخص یکی از آن موارد است. پدرومادر که جوانشان را به امید تحصیلا ت عالیه با هزینه های کمرشکن دانشگاه آزاد و یا دانشگاه های دیگر دولتی و غیردولتی راهی شهرستان ها می کنند، با اطلا ع از وضعیت فرزند، زمین و زمان روی سرشان خراب می شود. چه دخترانی که در این مسیر در چنگال گرگ های درنده ای افتاده و وحشیانه شرف و حیثیت و همه چیزشان را به تاراج برده و آینده ذلت باری برایشان رقم می خورد که به جای تحصیل و عنصری مفید و سازنده برای جامعه در اندک مدتی راه دهشتناک فساد و فحشا» را طی کرده و تبدیل به موجودی خطرناک می شوند که به شکل های مختلف تهدیدی جدی برای افراد دیگر جامعه شده که متاسفانه امروز با آمارهای غیردقیق، در مورد نوجوانان و جوانان مبتلا به مواد مخدر و روان گردان ها، بسیار نگران کننده و وحشتناک است.کافی است به کلینیک های ترک اعتیاد در سطح شهر نظری بیندازید. مواد از همه اقشار جامعه قربانی گرفته و حد و مرزی را قائل نیست.اما آنچه چشم گیر و غم انگیز است نوجوانان و جوانانی است اعم ازدختر و پسر، که با وجود سن و سال کم موادی را مصرف می کنند که در زمانی کمتر از دو سه سال مواد شیمیایی موجود در ماده مصرفی، جز اسکلتی فرسوده چیزی از بدن آنها باقی نمی گذارد.

مصیبت دیگری که همراه این پدیده شوم قوز بالا قوز گشته بیماری مخوف ایدز است که مخترعین ویروس این بیماری به لحاظ این که خود را قبلا در مورد آن واکسینه نکرده اند، به وسیله خودشان این ویروس را به جامعه سرایت داده و دیگر کار از کار گذشته بود. زمانی که اعلا م کردند این ویروس از مجامعت انسان با میمون حاصل می شود و میمون کجاست؟ معلوم است آفریقا، پس در واقع این بیماری آسان کش ابتدا برای قاره سیاه تدارک دیده شده بود، هرچند اطفال آفریقا که قشر وسیعی از مبتلا یان این بیماری لا علا ج را تشکیل می دهند، مشاهده آنان هر انسان شریفی را حتی از خود نیز بیزار می کند، اما عدم واکسینه شدن مخترعین در لا براتوارهای مخفی در مقابل این ویروس، جامعه آمریکا و اروپا و به طور کلی تمام جهان مصون از آن نماند. به نظر این حضرات جامعه آفریقا و گرسنگان کشورهای جهان سوم نه تنها حق حیات ندارند بلکه با محاسبه اینکه کره زمین قادر نیست بیش از سی میلیارد نفر را غذا دهد، تصمیم به حذف فیزیکی غیرخودی ها را گرفتند.

هرچند که تا سی یا چهل سال دیگر جمعیت کره زمین از مرز سی میلیارد نفر خواهد گذشت ترفندهای زیادی را آزمودند از جمله جنگ، جنگ های مختلف در جهان جواب نداد، نمونه اش ایران خودمان قبل از جنگ با عراق سی و پنج شش میلیون بودیم و بعد از جنگ سر از شصت میلیون در آوردیم. پس نشسته پاک ها و قسی ترین تئوریسین های غرب در اتاق فکرشان طرح یک بیماری آسان کش و فراگیر را ریخته، بدون اینکه شک برانگیز باشد و قصد هم ابتدا قاره آفریقا بود اما همان طور که گفته اند چاه کن عاقبت ته چاه است، جامعه خود را نیز آلوده کردند. باری نکته ظریفی که لا زم به اشاره است نقش روانگردان ها در ایجاد این بیماری مخوف است. جوانانی که در پارتی ها و جلسات دیگر به مصرف این نوع قرص ها روی می آورند دیگر به فرمان خود نیستند و بدون تعارف و پرده پوشی، بخش عمده ای از مبتلا یان به ایدز این دسته از جوانان هستند که تحت تاثیر این روان گردان ها به اعمال پرخطر روی آورده و طولی نمی کشد که اینان نیز در آمار قربانیان مخوف ترین بیماری معاصر گنجانده می شوند،شاید اگر از حیث فرهنگی کار شگرفی صورت می گرفت امروز وضعیت ما قطعا به این صورت نبود.

به نظرم اگر برخی غفلت ها ادامه پیدا کند در این رابطه چند صد خانواده فقط در یک شهر متلا شی شده و افراد این خانواده ها با فقر حاکم چه خاکی بر سر خود باید بریزند.

نویسنده : حسینعلی خداکرمی