جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
از پله های پیشرفت با احتیاط بالا بروید

زندگی مادربزرگهای ما خیلی به هم شبیه بوده است؛ لااقل از این جهت که بیشترشان بعد از ازدواج فقط مسوول پختوپز و بشور بساب و بزرگ کردن بچهها بودند و پس از فوت همسرشان هم اگر سرپناهی یا پساندازی از او برایشان نمیماند، باید عمرشان را در خانه دامادها و عروسها میگذراندند تا موعد رفتن برسد...
شاید وقتی پای درد دل خیلی از آنها بنشینی، از آرزوی ادامه تحصیل یا شغلی که واقعا استعدادش را داشتهاند، حرف بزنند. اما بیشتر آنها به این قبیل آرزوهایشان نرسیدهاند و رشد نکردهاند؛ چون چنین امکانی برایشان مهیا نبوده است. خوشبختانه ما زنانِ دنیای امروز، خودمان در کنار همسرمان برای بهتر زندگیکردن و پیشرفت تلاش میکنیم. اما گویا هنوز هم این داستان به خوبی و خوشی ختم نمیشود. نمیدانم تقصیر بعضی مردهاست که نمیخواهند ببینند همسرشان به سطحی بالاتر از خودشان رسیده یا تقصیر بعضی خانمهاست که نیاموختهاند چطور هم به رشد خود کمک کنند و هم بکوشند بین وظایف همسری و مسوولیتهای اجتماعی، توازن و تعادل برقرار کنند. در کنار همه این مسایل البته ماجرای سنگانداختنهای بعضی شوهران جلوی پای خانمهایی که پلههای ترقی را به خوبی و به سرعت طی کردهاند نیز واقعیتی است که باید پذیرفت.
شاید ملموسترین فیلمی که به این واقعیت در قالب کمدی پرداخت و موضوع را به خوبی نشان داد، فیلم «همسر» بود؛ فیلمی که مهدی فخیمزاده در سال ۷۲ ساخت و فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی نقش همسرانی لجوج را در آن بازی کردند؛ فیلمی که مصداق بارز همین سنگانداختنهایی بود که حرفش را زدیم. راستی، به نظر شما آیا راهی وجود دارد که از حسادتهای اینچنینی میان همسران پیشگیری کرد؟ به هر حال، این قصه، قصهای است که مبتلایان فراوانی دارد و بیشتر ما فقط همسران انگشتشماری را میشناسیم که در پیمودن این راه پیشرفت، به خوبی و بیدغدغه به یکدیگر کمک کردهاند. این هفته با کارشناسان «سلامت» درباره همین موضوع حرف زدهایم.
● نظر روانشناس
دکتر بدریالسادات بهرامی/ مشاوره خانواده، مدرس دانشگاه
ردپای حسادت در زندگی مشترک
زمانی که ازدواج میکنیم تمام فکرمان این است که هر دو با هم در اهداف مشترکمان رشد کنیم و زندگیمان را همواره در مسیر پیشرفت جلو ببریم اما گاهی اوقات وقتی پای اهداف فردی همسرمان به میان میآید، فقط تا مراحل خاصی که پیشرفت همسرمان را در حد تصور داریم، به او اجازه میدهیم. اگر قرار باشد بیش از حد تصور ما پلههای ترقی را در اهداف فردی بپیماید، به هر نحوی شده مانع او میشویم. به عنوان نمونه به او کمک میکنیم تا با همه توانش، خوب درس بخواند و پایه تحصیلیاش را ارتقا دهد تا حقوقش افزایش پیدا کند. اما اگر همسرمان در شغلی که دارد به چنان پیشرفتی دست پیدا کند که فروش ماهیانه مزون لباسش یا درآمد ماهیانه حاصل از مطب دندانپزشکی یا دستمزد جراحیاش به رقمی بیش از حد تصور ما برسد، شروع میکنیم به بهانهگیری، بدرفتاری، بدخلقی و خلاصه سنگانداختن تا مانع راه او شویم. شاید به ظاهر ابراز خوشحالی کنیم که همسرمان به این نقطه رسیده اما از آن لحظهای که احساس خطر شروع میشود، حسادت هم آغاز میشود. به محض اینکه مرد خانواده احساس خطر کند که از سوی همسرش مورد تمکین قرار خواهد گرفت یا نه یا زن خانواده حس خطر کند که آیا جایگاه قبلی را نزد همسرش دارد یا خیر، حس حسادت شروع میشود. وقتی این ریشههای حسد از خاک درآمد به سرعت رشد میکند و مثل پیچک به دست و پای رابطه میپیچد و آن را فلج میکند.
این قضیه به دلیل جنبه جنسیتی (مردها به دلایل فرهنگی در سالهای متمادی اینطور بار آمدهاند که همواره به آنها گفته شده همسرت باید از نظر شغلی و تحصیلی و از همه مهمتر درآمدزایی پایینتر از تو باشد. در غیر این صورت اقتدار و راس هرم قدرت بودنت حفظ نمیشود) در مردها بیشتر دیده میشود.
این آقایان از روزی که حس کنند همسرشان بیش از حد تصور آنها در مراحل شغلی، تحصیلی و اجتماعی پیشرفت کرده، عملا بدخلقیها را آغاز میکنند. از آنجا که امروزه شاهد پیشرفت خانمها به ویژه در کسب پستهای بالای مدیریتی و مهم دولتی حتی در وزارتخانهها هستیم اگر این مساله بین زوجها برطرف نشود و به صورت یک معضل بماند، میتواند کانون خانواده را تهدید و رابطه سالم میان همسران را خدشهدار کند.
حسادت همیشه مخرب است و میتواند به یک رابطه آسیب بزند اما وقتی حسادت مثل یک آتش ویرانکننده متوجه رابطه همسران شود، میتواند به هر دوی آنها چنان ضربهای بزند که قابل جبران نباشد. حسادت بین همسران و تصور اینکه شما با یک دشمن خانگی زندگی میکنید، واقعا عذابآور است. وقتی شما و همسرتان از نظر شخصیتی فرد سالمی باشید، یعنی با اعتماد به نفس کامل و قابل قبول؛ به ۲ دلیل هیچگاه اجازه نمیدهید حسادت وارد رابطه شما شود و حتی اگر ببینید همسرتان به مدارج بالای تحصیلی، شغلی و اجتماعیای رسیده است که روزی که با او ازدواج کردید تصورش را هم نمیکردید به این موفقیتها برسد.
۱ میتوان به صراحت گفت تقویت اعتماد به نفس، میتواند حسادت همسران را از بین ببرد.
وقتی از مضامین قدرت که در رشد و پیشرفت فرد مثل ثروت، علم، موقعیت و محبوبیت ایجاد میشود صحبت میکنیم و میگوییم حسادت در این مواقع رخ میدهد، منوط به این است که طرف مقابل احساس ضعف کند اما اگر طرف مقابل آنقدر اقتدار شخصیتی دارد که مطمئن باشد این مضامین قدرت خدشهای به جایگاه او وارد نخواهد شد و او جذابیتهای همیشگی برای جذب همسرش را دارد عامل ایجاد حسادت نخواهد شد.
نداشتن فاکتورهای لازم برای سلامت روان، نداشتن ثبات شخصیتی و خودکمبینی باعث میشود که شما درون خود احساس ضعف کنید. وقتی از اعتمادبهنفس کافی برخوردار نباشید، دایما جایگاه خود را در خانواده متزلزل میبینید. به همین دلیل دنبال بهانه میگردید؛ بهانههایی که میتوانید آنها را در مواردی چون پیشرفت تحصیلی همسرتان، پیشرفت شغلی او یا اینکه حقوق و دستمزد او یا رتبه اجتماعیاش نسبت به شما یا نسبت به گذشتهها (مثلا اوایل ازدواج) بیشتر است، پیدا کنید. اگر باور کنید؛ این شما هستید که در هر شرایطی با رفتارتان جایگاه خود را در هرم خانواده تعریف میکنید و در نقش همسری و نقش والدی برای فرزندانتان همواره موفق عمل میکنید و آنقدر از نظر شخصیتی غنی و قوی باشید که همسرتان به این باور برسد برای کسب موفقیت در امور زندگی نیاز به مشورت و تایید شما دارد به وضوح میبینید همسر شما هنوز هم با اینکه ریاست یک دانشگاه یا مجموعه بزرگ را بر عهده دارد، مجذوب شخصیت مقتدر شماست و همواره به دلیل اطمینانی که به شما دارد برای امور مختلف از مشاورههایتان بهره میگیرد.
۲ اگر نگرش و تعریف صحیحی از رابطه زناشویی داشته باشید حسادت و به قولی زیرآبزنی بین شما و همسرتان راهی ندارد.
اگر زن و مرد باور داشته باشند که وقتی پیوند زناشویی میبندند دیگر ۲ نفر مجزا نیستند بلکه یک واحد محسوب میشوند، هیچوقت به پیشرفتهای فردی یکدیگر حسادت نمیکنند چون میدانند که در نگرش صحیحی که ما همواره در علم روانشناسی و زوجدرمانی بر آن تاکید میکنیم، ۲ نفر، حکم یک واحد را دارند و اگر یکی موفقیتی کسب کند، انگار دیگری پیشرفت کرده است و اگر یکی سقوط کند، انگار دیگری هم پایین آمده است. کمتر پیش میآید که به معنای واقعی باور کنید حکم واحد دارید و این نگاه غلط است که ریشه به وجود آمدن حسادت میشود. متاسفانه باز هم باید گفت این نگرش غلط در آقایان بیشتر است، کمتر میبینیم که آقایان نگران عدم تمکین و متزلزلشدن جایگاه خود نباشند و به اینکه همسرشان به درجههای پیشرفت فردی بالاتری در مقایسه با آنها رسیده باشند، حسادت نکنند. البته با اینکه نمونههایی از این نگرش غلط بین خانمها وجود دارد اما درصد بیشتری از خانمها بهرغم داشتن ثروت بیشتر از همسر یا رتبه اجتماعی بالاتر، تمکین بسیار خوبی میکنند.
● انواع و اقسام حسادت
بسته به شخصیت شما، طرز فکرتان و البته درجهای از سلامت روانی که از آن بهرهمند هستید، حسادت به همسرتان میتواند متفاوت باشد.
اولین مدل حسادت حالت پیشگیرانه دارد. بعضی اوقات تدبیر شما بر این است که از همان آغاز و قبل از شروع زندگی مشترک جلوی پیشرفتهای احتمالی همسرتان را بگیرید. این جملات آشنایی که بعضی آقایان به نامزد خود میگویند ناشی از حسادتشان است: «خوشم نمیآید درس بخوانی»، «وقتی ازدواج کردیم دیگه دلم نمیخواهد سر کار یا دانشگاه بروی!» البته مراجعان خانمی هم دارم که میگویند دلم نمیخواهد شوهرم در آزمون فوقلیسانس شرکت کند. وقتی میپرسم چرا؟ در پاسخی که به نظر خودشان بسیار هم منطقی است ولی میتوان زمینه حسادت آنها را دید، میگویند: «چرا باید از وقتی که مال من است بزند و درس بخواند؟ لابد بعدش هم دکترا؟ البته به اونجاها نمیرسه قبول شدنش که به این راحتی نیست!» هنگامی که شما اعتماد به نفس کافی ندارید حس میکنید اگر شوهرتان به این مقام یا جایگاه برسد احتمالا شما را نادیده میگیرد و در حد و اندازه خود نمیداند، پس لازم است چوب لای چرخ پیشرفتهای او بگذارید تا مبادا بیش از این به مدارج بالا دست یابد. بنابراین همه هم و غم شما طراحی نقشه برای زیرآبزدن او میشود.
مدل بعدی اینکه تا حدی که فکر میکنید خطری برایتان ندارد حسودی نمیکنید. ممکن است تدبیر شما این باشد که حتما همسرتان نخواهد توانست مسیر طولانی پیشرفت و رسیدن به قله را طی کند. او در جایی متوقف میشود و جامعه او را از حرکت میاندازد. اگر فیلم «خانم رییسجمهور» را دیده باشید کاملا درمییابید که تدبیر این شوهر اینگونه بود. او به همسرش کمک کرد در شورای شهر موفق شود و مثل کوه استوار پشتیبان او بود تا شهردار شود و همینطور بالا و بالاتر برود، حتی برای کسب پست ریاستجمهوری هم به زنش کمک کرد اما وقتی محبوبیت بیش از حد او و تقاضای مردم برای احراز مجدد این پست را دید، خودش دست به کار شد تا ترور رییسجمهور همسرش- را برنامهریزی کند. حتی وقتی ترور موفقیتآمیز نشد خودش تفنگ به دست گرفت. این فیلم میگوید تو میتوانی کنار یک آدم باشی و عاشقانه کمکش کنی پیشرفت کند اما تا آنجا که تصور تو اجازه میدهد و اگر بیش از آن شد خودت او را از پای درآوری، ولو به قیمت کشتنش.
● چگونه جلوی حسادت را بگیریم؟
راهکار مناسب برای پیشگیری، قبل از اینکه آتش حسد زندگیتان را بسوزاند این است که:
۱) وقتی در حال تحصیل هستید و مدارج عالی تحصیلی را طی میکنید یا برای ارتقای شغلی یا هر آنچه از مضامین قدرت است تلاش میکنید و در یک کلام در حال رشد هستید با رفتارهای خود و کلامتان به همسرخود اطمینان دهید قرار نیست اتفاقی بیفتد. بگویید: «من به هر مقام و جایگاهی برسم بهترین انتخابام در دنیا تویی.»، «همه تلاشم را میکنم که موفق شوم و آنطور که دوست داریم و لایقاش هستیم زندگی کنیم.» با رفتارهایتان هم باید اعتماد به نفس او را تقویت کنید.
۲) وقتی خودتان در حال رشد کردن هستید باید به همسرتان هم کمک کنید رشد کند و زمینههای ترقیاش را فراهم کنید. گاهی اوقات پایههای غلط و ویرانگری که به خانوادهها صدمه میزند از آنجا ناشی میشود که یکی از همسران فکر میکند دیگری باید تلاش و در رکاب او و خدمتش سرویسدهی کند تا او پلههای ترقی را طی کند. شما باید به هم کمک کنید تا نسبت به روزهای آغاز زندگی هر دو به درجاتی از رشد برسید. در غیر این صورت همسرتان حس میکند پایتان را روی شانههای او گذاشتهاید و از نردبان ترقی بالا رفتهاید. برای همین شما را مثل دشمن خانگی میبیند و در اشکال مستقیم و غیرمستقیم قصد نابودی موقعیت شما را میکند.
۳) قدیمیها میگفتند «من و تو نداریم» اگر جوانان امروز هم من و تویی نداشته باشند هرگززمینههای حسادت در آنها پدید نمیآید.
۴) از آنجا که یکی از مهمترین عناصر عشق، احساس مسوولیت در مقابل آن فرد (معشوق) است و تلاش میکنیم بهترینها را برای کسی که دوستش داریم فراهم کنیم، این درست نیست که به عنوان شرط ازدواج به طرف مقابل بگوییم: «تو درس نخوان، تو در محیطهای اجتماعی نباش و در یک کلام تو رشد نکن» جوانها باید آگاه باشند اگر از کسی این حرفها را شنیدند طرف مقابل به آنها عشق و علاقه ندارد و رابطهای را با او شروع نکنند.
● نظر روانپزشک
دکتر محمدرضا خدایی/ روانپزشک وعضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی
رقابت، ممنوع!
برای شروع بحث و صحبت در خصوص این مساله بهتر است که به قبل از ازدواج برگردیم. معمولا برای اینکه ۲ نفر ازدواج کنند، باید خصوصیات یکدیگر را بشناسند. بهتر است قبل از ازدواج، با دیدی باز و به کمک مشاوران و بزرگترها به شناخت کاملتری از هم برسید تا بعد از ازدواج در بنبستها و سراشیبیهای زندگی قرار نگیرید. چون پس از ازدواج بحث بر سر این مساله است که همسران با هم رقابت دارند که گاهی اوقات ممکن است این رقابت حالت حسادتگونه به خود بگیرد که به دلایل مختلفی است.
● عدم شناخت کامل
اگر بخواهیم مثال سادهتری برای درک این مساله بزنیم باید بگویم اوایل ازدواج زوجین به دلیل اینکه شناخت خوبی از یکدیگر ندارند، بسته به سنی که ازدواج میکنند با دو طرز تربیت متفاوت، شرایط ژنتیکی، خصوصیات و دو دیدگاه و سلیقههای مختلف زیر یک سقف میروند. اگرچه دیدگاه آنها متفاوت است اما با اهداف مشترکی در کنار هم هستند تا یک زندگی را سروسامان بخشند. در این زندگی ممکن است انواع و اقسام مشکلات به وجود بیاید و عدم شناخت کامل مرد و زن به این معنا باشد که هر کدام قصد دارند خودشان را نسبت به دیگری بهتر نشان دهند. به عنوان نمونه مرد میخواهد نشان دهد که توان درآمدزایی و به عهده گرفتن و گذراندن زندگی را دارد و در نتیجه اگر میزان مدرک تحصیلیاش مشابه یا پایینتر از همسرش باشد درصدد جبران آن برمیآید. در این موارد معمولا هدف به سمت پیشرفت است اما این اهداف میتواند به صورت منفی خود را نشان دهد مانند غرزدن و پرخاشگری کردن نسبت به همسر. به عنوان نمونه بگوید: «تو مدرک تحصیلیات از من بالاتر است و من درگیر زندگی بودم، نتوانستم درس بخوانم.» اینجاست که این خواستهها به صورت ناخوآگاه و غیرمستقیم در هر دو جنس به طور مجزا، به شکل رقابتگونه و حسادتگونه ظاهر میشود. اگرچه با گذشت زمان و با شناخت بهتری که زن و شوهر نسبت به هم پیدا میکنند، معمولا این مشکل برطرف خواهد شد.
● نداشتن زندگی ایدهآل
علت دوم میتواند به دلیل نداشتن ازدواجی ایدهآل باشد. منظور از ازدواج ایدهآل، ازدواجی است که احساس رضایت، سعادتمندی، خوشایندبودن و خوشبخت بودن بین دو زوج وجود داشته باشد.
برخی از زوجین ممکن است، دوستیهای بدون برنامهریزی و عشقهای خیابانی روی به ازدواج آورند در نتیجه نتوانند تمام شرایط همدیگر را بشناسند. در این صورت زندگی آنها ایدهآل نیست و معمولا نقاط ضعف یکدیگر را به رخ میکشند و آنها را بزرگ جلوه میدهند. مدام در حال ایراد گرفتن از همدیگر هستند. به عنوان نمونه: «تو از نظر مالی در سطح پایینی قرار داری».
● اعتمادبهنفس پایین
یکی دیگر از علتهای حسادت زوجین، این است که برخی از افراد به دلیل شخصیتی و نابالغ بودن، نقطهضعفهایی دارند. به همین خاطر با کمک مکانیسمهای دفاعی در جهت جبران برمیآیند. به عنوان نمونه مردی که احساس حقارت و اعتماد به نفس پایینی دارد، حس میکند از نظر ظاهر و شرایط خانوادگی دچار تفاوتهایی با همسرش است و تصور را میکند که خانواده او نسبت به همسرش سطح پایینتری دارند. بنابراین این شخصیت ضعیف را به صورت برخی رفتارهای واکنشی مانند غرزدن به همسرش نشان میدهد. در نتیجه جنگهای فرسایشی در خانواده صورت میگیرد و رقابت سازنده جای خود را به حسادت میدهد.
● ذهنخوانی بیمارگونه
چهارمین مورد حسادت، حالتی است که شکل بیماری به خود میگیرد و در آن به صورت غیرمنطقی و بیمارگونه همسران نسبت به یکدیگر حسادت میورزند. به عنوان نمونه اگر زن به همسرش توجهی نکند، فرد ممکن است تصور کند که دیگر وجودش برای او مهم نیست و همسرش نسبت به او سرد شده است (هر چند ممکن است این سردی به دلیل شرایط فیزیکی خانمها در طول ماه باشد) و حتما به سمت فرد دیگری گرایش پیدا کرده است یا اینکه مرد مورد علاقه او نبوده و لیاقت او را ندارد. برعکس این قضیه نیز مصداق دارد. در مواردی زن هم میتواند حسادت بیمارگونهای داشته باشد و احساس خودکمبینی و بیمارگونهای را که در خود دارد، برونفکنی کند و با خود بگوید که چون ظاهر خوبی ندارد، لیاقت همسرش را نداشته یا به دلیل اینکه سواد او نسبت به همسرش کمتر است پس ممکن است شوهرش نسبت به او خیانت کند و تفسیرهای بیمارگونه دیگری داشته باشد. بنابراین توصیه میشود در ابتدای ازدواج حتما زوجین شناخت کافی و کاملتری از همدیگر به دست بیاورند. مطلب بعد اینکه زوجین پس از ازدواج با این فرض که شناخت کاملی از یکدیگر دارند وقت کمتری برای هم میگذارد. اما بهتر است که زمان بیشتری برای شنیدن صحبتهای همدیگر داشته باشید و فکر نکنید که چون زوج هستید پس درک کاملی از هم دارید بلکه لازم است که مهارت، توانایی و دانش همدیگرشناسی را یاد بگیرید و شرایط یکدیگر را بدانید. البته کمیت وقت گذاشتن مهم نیست بلکه کیفیت آن اهمیت دارد چراکه در بیشتر موارد حسادت زمانی شکل میگیرد که زن و شوهر نسبت به یکدیگر ذهنخوانی دارند و به دلیل رابطه کم به صورت ذهنی به دنبال دلیلی برای رفتار همسرشان هستند. در حالی که اگر بتوانند با یکدیگر شفاف صحبت کنند و رودربایستی را کنار بگذارند مشکل حل خواهد شد و اینگونه رفتارهای حسادتآمیز شکل نخواهد گرفت.
الهه رضائیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست