سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
سوخت, حمل ونقل و نیازهای کشور
بدون شک حملونقل نقش مهمی را در رونق و رشد اقتصادی مناطق به عهده دارد. همچنانکه بحثهای تقسیم کار و تولید بینالمللی در جریان است و بخشهای تولیدی بسیاری در بازارهای نوظهور شکل میگیرد، با پراکنده شدن محلهای تولید و مصرف، اهمیت مقوله تجارت کالا به صورت روزافزونی افزایش مییابد. بنابراین توجه خاصی از سوی اقتصاد جهانی و کشورها نسبت به عناصر تشکیلدهنده صنعت حمل و نقل و بخشهای خدماتی آن وجود دارد. زیرساختها، روشها، تواناییها و ابزار حمل، عناصر تعیینکننده تقاضا برای شکلهای مختلف حمل و نقل هستند. در این میان سوخت مصرفی در صنعت حمل و نقل با توجه به شرایط ویژه تامین انرژی در جهان و چالشهای مرتبط با آن دارای اهمیت بسزایی است. بعد از دوره زغالسنگ و ورود به دوره کشف و ارائه قابلیتهای شکلهای مختلف سوختهای هیدروکربنی، فصل جدیدی در تامین سوخت و رونق اقتصادی گشوده شد. نیاز اندک حمل و نقل کالا و مسافر و همچنین عرضه کافی در طی سالها، بیشتر توجه را معطوف به تامین عرضه و توزیع سوخت کرد. به مرور و با عمومی شدن وسایل نقلیه و توسعه خطوط ارتباطی و رفت و آمد، سوخت به کلیدیترین عامل در زمینه حمل و نقل تبدیل شد. سوخت به عنوان عنصر پایه و تاثیرگذار مطرح است اما رابطه آن با صنعت حمل و نقل یکسویه است. یعنی به علت مشکلات در تامین منابع سوختی، قرار نیست حجم حمل و نقل کاهش یابد و در هر حال نیاز اقتصاد و حمل و نقل باید توسط ابزار آن مرتفع گردد. بنابراین سوخت به عنوان یک ماده استراتژیک، دارای شرایط ویژهای است و دولتها توجه خاصی نسبت به تهیه و شیوه استفاده از آن دارند.
در حال حاضر محدودیتهای بعضا امنیتی و نگرانی از عرضه در منابع نفتی، راهبرد تامین پایدار سوخت را مورد تهدید قرار داده است. امروزه واردات سوخت و انرژی یک چالش استراتژیک است. گاهی بحث تامین سوخت سیاسی شده و دیدگاههای امنیتی در نگرش برای تامین و انتخاب نوع آن تاثیرگذار هستند. بعضا تامین سوخت بعد توجیه اقتصادی خود را از دست داده و دولتها برای تامین رشد و توسعه پایدار اقتصادی و همچنین جلوگیری از فشار بر جامعه، از منابع خود سرمایهگذاری میکنند و به دنبال سود مقطعی نیستند. عدم توجه به توجیه اقتصادی در بعد حمل و نقل و به خصوص در بخش مسافر نیز تسری مییابد. کما اینکه اجرای زیرساختهای حمل و نقل بهطور معمول بدون توجیه اقتصادی و در جهت رونق اقتصادی برپاشده، بر آنها صورت میگیرد. ضرورت بسیار مهم دیگر بحثهای زیستمحیطی است. الزامات زیستمحیطی شرایط را برای طرحهای اقتصادی سخت میکند اما یک الزام در توسعه پایدار است و رعایت آن بسیار ضروری میباشد. در هر حال نیاز صنعت حمل و نقل تامین آسان و ارزان منابع سوختی جهت انتقال مسافر و کالاست.
تامین راحت و ارزان مشکل است و دولتها مجبور شدهاند که به فکر صرفهجویی و تعیین سبد سوخت با جایگزینهای مطمئن برای سوختهای معمول مصرفی در حمل و نقل باشند، بنابراین راهکارهایی مبتنی بر تغییر در انتخابهای سوختی حمل و نقل، بالا بردن بهرهوری و کارا کردن تمامی ارکان صنعت حمل و نقل پیشنهاد میشود تا منظور صرفهجویی در مصرف سوخت با عدم تاثیر در جوابگویی تقاضای حمل و نقل، تامین گردد. از بعد صرفهجویی، تکنولوژیهای جدید وظیفه اصلی را در بالا بردن بازدهی و بهرهوری به عهده دارند. افزایش بازدهی احتراق، تکنولوژیهای هیبریدی، روشهای مدرن ترافیک شهری و مدیریت هوشمند حمل و نقل از جمله راهکارهای تکنولوژیک مورد استفاده هستند. برای بالا بردن بازدهی یا صرفهجویی، رویکردهای متفاوتی اتخاذ میگردد. مثلا نوع سوخت وسایل نقلیه جادهای، بنزین (خودروهای شخصی) و گازوئیل بوده است. گازوئیل در بخش تجاری به علت ارائه قدرت بیشتر تقریبا بدون رقیب است، اما به علت بازدهی بیشتر در خودروهای شخصی، اقبال عمومی و دولتی به آن رو به افزایش است. برای افزایش بهرهوری و بازدهی بهرغم نقش اجزای مختلف در حمل و نقل، بخش مدیریت کلان مصرف با توجه به قابلیتهای تکنولوژیکی و فراوانی منابع مختلف سوختی و آسانی تهیه آن، دارای اهمیت ویژهای است. مدیریت کلان به ترکیب بهینه و اقتصادی انتقال مسافر و کالا توسط انتخابهای مختلف هوایی، دریایی و زمینی در سطح جهانی یا داخلی کشورها میپردازد و ترکیب بهینه را بر اساس قابلیتهای مختلف ارائه شده در بخشهای مذکور انتخاب میکند. از بعد مدیریت کلان، نوع حمل و نقل، روش و وسیله انجام نیز بسیار مهم است. روش حمل (با بازدهی بیشتر) و قیمت انواع سوخت در تعیین ترکیب سوختی در سبد مصرفی موثر هستند. در ادامه تعیین سبد سوختی در بحث سرمایهگذاری برای زیرساختها و اجزای صنعت حمل و نقل، حائز اهمیت خواهد بود. به عنوان مثال نقش موارد مذکور در تعیین سهم ریلی و جادهای در نقل و انتقال زمینی کالا و مسافر بارز است.
نقش حمل و نقل جادهای و سهم عمده آن در صنعت حمل و نقل بسزا است بهطوریکه در مدیریت کلان مصرف سوخت، معمولا توجهات در زمینه چالش تامین سوخت متوجه خودروهای تجاری، شخصی و عمومی در نقل و انتقال جادهای (شهری و بینشهری) است. مدیریت کلان مصرف سوخت در بخش حمل و نقل به ویژه جادهای با هدف صرفهجویی و بازدهی در سوختهای معمول، بحث سوختهای جایگزین برای عهدهداری بخش تقاضا در سوخت را ارائه میدهد که این امر با هدف تامین پایدار سوخت مورد علاقه اقتصاد جهانی نیز هست.
تعیین سبد سوختی حمل و نقل جادهای، با توجه به شرایط مناطق و تامین سوخت از منابع داخلی و خارجی و در نهایت توزیع آن صورت میپذیرد. برای تعیین سوخت جایگزین موارد زیادی از قبیل ارزانی، قابلیت تامین آسان و طولانی، دسترسی راحت، نیاز و امکان سرمایهگذاری در زیرساختهای توزیع، نیاز و امکان سرمایهگذاری در تکنولوژی وسیله حمل (نقلیه) و فرهنگ پذیرش عمومی مهم هستند. همچنین در بخش وسیله حمل (بهطور معمول خودرو و یا بعضا ریلی) قیمت نهایی محصول، اقتصادی بودن یا توجیهپذیر بودن فراهمآوری زیرساختها (تعیین سهم بخشهای مختلف) و توجیه اقتصادی تغییرات تکنولوژیک در تولید آن مهم هستند. با توجه به نگرانی نسبت به تامین کافی مشتقات نفتی و افزایش قیمت نفت، جایگزینهای مختلفی عنوان شدهاند: سری مشتقات گازی (LNG، LPG، CNG)، برقی، اتانول، سوختهای گیاهی و هیدروژن در این زمینه معرفی شدهاند که بعضا تجاریسازی شده یا در حال تحقیق و بررسی میباشند. نکته مهم آن است که کشورها بهطور معمول در سند استراتژیک، بعضا انتخابهایی را به عنوان راهکار تامین سوخت در آینده تعیین کرده و با سرمایهگذاریهای کلان دولتی سعی در رونق و تجاریسازی آن داشتهاند. همچنین بعضا بخشهای خصوصی چند ملیتی به موازات رویکرد جهانی و اجرای زیرساختهای دولتی و غیردولتی، روی تولید اقتصادی چندین انتخاب تحقیق کرده تا در عرصه رقابتی به موقع پاسخگوی بازار باشند. بنابراین آنچه که در جهان دیده میشود مجموعهای از حمایتهای دولتی و راهحلهای اقتصادی از سوی بنگاههای کسب و کار است که در تلاش هستند تا منابعی پایدار از سوخت را به بخش حمل و نقل معرفی کنند. هرگونه فعالیت دولتی یا خصوصی در رونق اقتصادی جامعه نقش داشته و دیدگاه سودآوری نهایت آن است. برای کسب توانایی برای فعالیت در اقتصاد آزاد (معمول سطح جهانی)، تمامی موارد فوقالذکر به عنوان راهکار مدنظر هستند. اما در تعریف راهکار و تصمیمگیری برای هزینه و سرمایهگذاری، آگاهی از وضعیت فعلی و آینده بازارهای انرژی، حمل و نقل و زیرمجموعههای آن ضروری است. کسب اطلاعات واقعی به همراه آمار صحیح میتواند راهگشا باشد.
اقتصادهای بیمار با یارانههای پیدا و پنهان درهم تنیده، به هیچ عنوان ارائهکننده تصویر مطلوبی برای برنامهریزی و سرمایهگذاری نیستند. در کشورمان اهمیت دسترسی آسان به سوخت، امتیاز بزرگی است که در پشت ارجحیت یارانه پنهان شده است. بحث مهم جامعه جهانی اطمینان از منابع پایدار سوخت و انرژی است تا رونق اقتصاد بر بستر آن تداوم یابد. استراتژیهای صرفهجویی و سوخت جایگزین نیز بر همین مبنا تعریف شدهاند. در کشورمان نگرانی از یارانه سوخت به همراه مدیریت نامناسب، باعث عدم ثبات در تصمیمگیری شده است. به عنوان مثال نوسان در سرعت اجرای استراتژی سوخت CNG و عدم آیندهنگری در زمینه ملاحظات فنی، تحقیقات خودرویی بیفروغ در رابطه با تکنولوژیهای نوین (عدم تامین اهداف تجاریسازی برای پاسخگویی بازار رقابتی آینده) و صداهایی که در رابطه با سوخت دیزل شنیده میشود جالب نیست، زیرا به نظر نمیآید که بحث تامین سوخت، افزایش بازدهی، توجیه اقتصادی صنایع مرتبط با حمل و نقل و توجیه اقتصادی در کل مجموعه حمل و نقل کاملا درک شده باشد.
روحالله شرفیان اردکانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست