پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بحران مالی و کاهش سلطه جهانی آمریکا


بحران مالی و کاهش سلطه جهانی آمریکا

فروکش کردن دامنه های موج اول بحران مالی جهانی اگرچه با تزریق های میلیارد دلاری به بازوهای تجاری و اقتصادی آمریکا و اروپا اندکی از تب تند آن گرفته شده است اما از هم اکنون جامعه جهانی مبهوت شده از این شوک اقتصادی, خود را برای شروع دور دوم آنچه به اذعان بسیاری ویرانگر و طاقت فرساتر خواهد بود, به انتظار گذاشته است

فروکش کردن دامنه‌های موج اول بحران مالی جهانی اگرچه با تزریق‌های میلیارد دلاری به بازوهای تجاری و اقتصادی آمریکا و اروپا اندکی از تب تند آن گرفته شده است اما از هم‌اکنون جامعه جهانی مبهوت‌شده از این شوک اقتصادی، خود را برای شروع دور دوم آنچه به اذعان بسیاری ویرانگر و طاقت‌فرساتر خواهد بود، به انتظار گذاشته است. ‌ یکدست‌شدن حاکمیت اجرایی، قانونگذاری و نظارتی ایالات متحده دموکراتیزه شده در آغاز عصر اوبامائیسم و رفع تردیدها از مسکوت ماندن اهرم‌های مالی در راهروهای کنگره و سنا هم نمی‌تواند اندک اطمینان خاطری را برای خیل عظیم بیکارانی که امید صبح شدن فردایشان بدون از دست دادن کار و درآمد و حتی پس اندازشان ندارند را فراهم آورد. ‌

با وجود اینکه اوباما در گفت‌وگو با العربیه از پایان دوره هژمونی‌طلبی نظامی خبر داده و تاکید کرده که دلارهای مالیات‌دهندگان آمریکایی به کیسه‌های گشاد تراست‌ها و کارتل‌های امنیتی و اسلحه‌سازی سرازیر نخواهد شد و بر ترمیم اقتصاد آسیب‌دیده اتازونی‌ها همت خواهد گمارد ولی بحران مالی با همه آوارها و آسیب‌هایش این روزها به ایجاد یک نگرانی عمده دامن زده است. ‌

آیا پنجه‌های ویرانگر بحران مالی تهدیدی فراروی سیطره و سلطه جهانی خواهد بود؟ اهمیت پنهان این سوال آنجا نمود بیشتری می‌یابد که این روزها دود سیاه تردید از مطبخ کاخ سفید بلند می‌شود و واشنگتن نگران از لطمات جبران‌ناپذیر ۸سال یکجانبه‌گرایی نومحافظه‌کاران افراطی که هنوز با رویای خوش تغییر اوباما ترمیم نیافته است و اینکه چگونه به استقبال انقباض دیپلماتیکی این بحران برود. ‌

حتی منتقدترین ناظران سیاست خارجی ایالات متحده با فروکش کردن تب بحران مالی جهانی سال‌های آتی برای واشنگتن جایگاه برتر جهانی را قائل‌اند و جابه‌جایی چشمگیری را در صفحه شطرنج قدرت قابل انتظار نمی‌دانند اما معتقدند که عوارض ناشی از این بحران به شکل ملموسی از ضریب نفوذ و سلطه منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آمریکا خواهد کاست. این کاهش آنگاه باورپذیرتر خواهد شد که زاویه نگاه را از حیاط‌خلوتی که دیگر خلوت نیست و در هیاهوی چپ‌های سنتی لاتینی ناآرام شده و فرزندان چه‌گوارا در آن جولان می‌کنند و یورویی که دیگر حاضر به دنباله‌روی بی‌چون و چرا نیست و روسیه و چینی که در رویای تجدید امپراتوری متمدن خودند و از همه بدتر خاورمیانه‌ای که به شکلی لجام‌گسیخته آمریکایی‌گریزی در آن نرخی رو به افزایش را شاهد است از نظر دور نداشت. ‌

از سوی دیگر جمع‌شدن اسفنج دیپلماسی آمریکایی هم خواب راحت را از دوستان و متحدان راهبردی واشنگتن خواهد گرفت. کمک‌های ۱۵۰ میلیون دلاری به تشکیلات خودگردان فلسطین، ۲۵۰ میلیون دلاری به پاکستان، ۴۵۰ میلیون دلاری به اسرائیل در ماه و دیگر کمک‌های ریز و درشتی که در راستای مبارزه با تروریسم و کمک به توسعه و ترویج دموکراسی اعطا می‌شد نگرانی‌های عمده‌ای را با خود موجب شده که شاید ماه‌ها و سال‌های آتی کنگره در ید قدرت دموکرات‌ها اینچنین حاتم طایی‌مابانه به این کمک‌ها گردن ننهد. همین امر هم در نهایت موجب تضعیف جایگاه کشورهای بی‌بنیه‌ای می‌شود که فضا را برای رشد بنیادگرایی فراهم خواهد ساخت. بروس هوفمن، صاحب کرسی سیاست خارجی در دانشگاه جورج تاون، بر این باور است که بحران اقتصادی آمریکا برای این گروه‌ها مثل زمانی است که کوسه‌ها در دریا بوی خون می‌شنوند.

گرچه از هم‌اکنون می‌توان ردپاهایی را از کاهش نفوذ ایالات متحده حداقل در منطقه خاورمیانه رصد کرد. شکل‌گیری گفت‌وگوهای دوجانبه سوریه و اسرائیل و لبنان با میانجیگری ترکیه و بدون حضور آمریکا که در هیچ میزی حضوری مستقیم را تجربه نکرده است به همراه انفعال در مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل و ناامیدی فزاینده از عقیم‌ماندن آن، نشانه‌ای از آرامش پیش از توفان کاهش نقش و بازیگیری در پازل تحولات خاورمیانه است.

هرچند این تلقین وجود دارد که محور دوسوی آتلانتیک هنوز هم کارت‌های زیادی در آستین برای تاثیرگذاری روی نتایج بازی‌های عمده را دارد و اگر راهکارهای جاری مثمرثمر شود احیای آنچه که در این مدت از آن چشم‌پوشی شده با توجه به داشته‌های لجستیکی و بودجه نظامی آمریکا که تقریبا معادل جمع بودجه نظامی تمامی قدرت‌های بزرگ است و با وجود شوک اخیر بر اقتصاد آمریکا، نرخ برابری دلار و اوراق قرضه دولتی این کشور در هفته‌های اخیر در مقابل ارزهای دیگر افزایش یافته که نشانه ادامه موقعیت برتر آتی آمریکا است دور از انتظار نخواهد بود اما دلایل متعددی وجود دارد که نتوان اینچنین اندیشید.

با وجودی که رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا که به تازگی از سفر به کشورهای متحد آمریکا بازگشته است در پاسخ به این سوال که آیا قدرت این کشور رو به زوال است، اظهار داشت که خیر، تمامی کشورها خواستار روابط نزدیک‌تری با آمریکا هستند. از نگاه آنها آمریکا هنوز هم بهترین و آخرین امید است اما با وجود اظهارات خوشبینانه گیتس تازه‌ترین گزارش شورای ملی اطلاعات ایالات متحده نشانگر آن است که تسلط اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده طی دودهه آینده رو به افول خواهد گذاشت و به شکل چشمگیری کاهش می‌یابد چرا که نویسندگان گزارش شورای ملی اطلاعات آمریکا از گسترش سلاح‌‌های هسته‌ای و خرابکاری در شبکه‌های اطلاع‌رسانی به‌عنوان حادترین تهدیدهای جهانی نام برده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند که جنگ‌های تازه‌ای در جهان بر سر آب و کمبود مواد غذایی در خواهد گرفت و همین امر هم نشانهای است دال بر اینکه هشت‌پای سیاست خارجی هژمونی‌طلب آمریکایی در شوک کشیدن بحران از حوزه مالی به حوزه امنیتی اندکی بازوهایش را منقبض خواهد کرد.

انتقال فزاینده ثروت و مکنت از غرب به شرق در کنار شکل‌گیری کانون‌های قدرت متعدد پراکنده و قطب‌های متضادی چون برزیل، اندونزی و ایران و در پیش گرفتن راهبرد تعمیر به‌جای تغییر از سوی اوباما شواهدی است از کاهش برد و ضریب نفوذ ایالات متحده در خروج از پوسته هژمونی‌طلبی میلیتاریستی و ورود به پوسته هژمونی‌طلبی دیپلماتیکی.

ارسلان مرشدی