یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
۴ مـرحـلـه اعـتـیـاد
شاید در اینکه پدیده شوم اعتیاد در یک دوره تدریجی شکل میگیرد، تردیدی نباشد. البته همیشه ماجرا میتواند از یک رویداد خاص شروع شود، رویدادی که اصطلاحا ماشه چکان یک بحران بزرگ میشود...
اساسا انسانها هم از نگاه روانشناسی و هم از نگاه اسلامی از نیروهای روانی متضاد و متعارض درونی برخوردارند که این نیروها دائم در حال پیکارند. این نیروها شاید به زبان روانشناسان روانتحلیلگر، تحت عناوینی چون «تکانههای ناهوشیار» در برابر «ممنوعیتهای وجدان» معرفی شوند و در نگاه آموزههای غنی اسلامی، ما آنها را با مفاهیمی چون «هوای نفس و وسوسه» در مقابل «عقل و تقوا و بازداریهای هدفمند» میشناسیم. البته در اینجا در مقام بررسی مشابهتها و تفاوتهای این مفاهیم نیستیم.
هر چه که باشد، ما طبیعتاً از اموری که در ابتدا با آنها انس نداریم، گریزان هستیم اما رفته رفته در یک فرایند تدریجی، همان موضوع مورد تنفر ما میتواند به موضوع مورد علاقه ما تبدیل شود ولی علاقهای نه چندان پایدار و خوشعاقبت!
قصه پرغصه اعتیاد به مواد مخدر هم از این قاعده مستثنی نیست. چقدر چموش و وحشی است این اسب «وسوسه و هوای نفس» که گاه در میدان کارزار درونی، قدرت اراده و تعقل انسانها را به کناری مینهد و بیمحابا تاخت و تاز میکند. با بررسی نامه مذکور، میتوان گفت بیشتر افراد معتاد در یک فرآیند تدریجی از ۴ مرحله عبور و در هر مرحله از ابزارها و مکانیسمهای رفتاری-شناختی استفاده میکنند و به مرحله بعد میروند تا به پایان غمبار این پدیده برسند. حال به توضیح این مراحل میپردازیم:
● مرحله اول: مقاومت روانی
در این مرحله فرد بعد از اینکه به واسطه یک رویداد (آشنایی با یک دوست و احیاناً همزمان با یک شکست روانی) با ماده مخدر آشنا میشود، ابتدا باوجود مصرف، آن را نمیپذیرد، اما به دلیل اینکه همزمان با مصرف، لذتهای موقت را تجربه میکند، دنیای درونی او به یک میدان «جنگ و گریز» تبدیل میشود که گاه تا ماهها ادامه دارد. از یک سو، وسوسههای استفاده از مواد به مصرف ترغیبش میکند و از سوی دیگر نگرانیها از بههمریختگی شکل و ظاهر بدن، از دست دادن موقعیت اجتماعی و آبروریزیها او را به سمت مقابله با این پدیده میکشاند و چقدر اعتقادهای مذهبی در همین مرحله آغازین میتواند جلوی پیشروی فرد را بگیرد؛ چون اعتقاد به حرمت موادمخدر، میتوانست او را از مصرف آن منصرف کند و باعث شود دنیای پرامیدی را برای خود رقم بزند.
وقتی وسوسهها غلبه میکنند و فرد به این وادی میافتد، باید با برخی مکانیسمها، خود را به ظاهر به آرامش بکشاند؛ ممکن است مرتب به مصرف میوه، خوردن شربت و موادغذایی روی بیاورد تا شاید مصداق ضربالمثل «رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون» نشود. او در واقع در این مرحله نمیخواهد بپذیرد دچار اعتیاد شده است؛ «نه، درسته دارم مصرف میکنم اما بدنم آنقدر مقاوم هست که به این راحتی دچار اعتیاد نشوم!» یا «با یکی دو بار مصرف، فکر نمیکنم دچار اعتیاد شوم!»
● مرحله دوم: شکسته شدن مقاومت
در این مرحله، مقاومت روانی فرد درهم میشکند و به اصطلاح، جلوی خودش «کم میآورد». دیگر پذیرفته «معتاد» شده، ولی این موضوع برایش رنجآور است و هر چند دچار مصرف پیاپی شده، اما دائم اضطراب و ناآرامی را نیز تجربه میکند. حال با این تشویشخاطرها و ناآرامیها چگونه باید کنار بیاید؟ بهترین راه، متوسل شدن به سری جدید مکانیسمهای روانی است. او حال تلاش میکند دلایل و شواهدی مبنی بر «لزوم مصرف مواد» برای خود جمعآوری کند تا از دست این خودگوییهای اضطرابآور خلاصی یابد. از اینرو به خود القا میکند که «واقعا مواد وارد خونم شده» بنابراین «ناچار و بلکه دیگر مجبورم روزبهروز مصرف را افزایش دهم» و بالاتر از این، دیگر آب از سرم گذشته و «دیگر فنا شدهام پس باید به مصرف ادامه دهم و راهی جز این نیست!» البته این مرحله میگذرد اما «به خون جگر میگذرد»، فرد معتاد انواع عواطف منفی همچون عصبانیت و خشم و اضطراب را در این مرحله مدام تجربه میکند.
شاید اگر انسانها به این باور برسند که خداوند متعال، نعمتی به نام «عقل» را در آنها به ودیعت نهاده که به کمک آن میتوانند در هر مرحله از زندگی صحت و سقم رفتارهای خود را بررسی کنند؛ دیگر دچار این القائات منفی نشوند و اگر از نیروی اراده خود کمک بگیرند و به دلیل رسیدن به یک هدف متعالیتر، از لذتهای زودگذر دست بکشند و بسیاری از این خودفریبیها بیاثر شوند و فرد تصمیم بگیرد که به تغییر رفتارهای خود همت گمارد.
● مرحله سوم: پذیرش دیگران
مرحله دوم با تمام مکانیسمهای آرامبخشش به زودی به پایان میرسد و دوباره بختک شوم «اضطراب» روی فرد سایه میافکند و آن، زمانی است که خانواده و نزدیکان، به اعتیاد او پی میبرند. آنها هر چند ابتدا قادر به پذیرش این موضوع نیستند، اما به زودی، فرد معتاد با استفاده از انواع جدیدی از مکانیسمهای رفتاری و شناختی، نگاه اطرافیان را تغییر میدهد و آنها را متقاعد به پذیرش این موضوع میکند. توسل به تمارض، القای بیماری، توجیه رفتار خود و گاهی تهدید و خشونت، باعث میشود خانواده بالاخره فرد را به عنوان یک «معتاد» بپذیرند. شاید او رفتار خود را برای همسرش اینگونه توجیه کند: «با توجه به سنگینی شغل من، اگر مصرف نکنم، سکته میکنم و از بین میروم یا به مرض قند و هزاران کوفت و زهرمار دیگر مبتلا میشوم. اگر دوست داری شوهرت را از دست بدهی و این طفلان معصوم را با یتیمی بزرگ کنی، حرفی نیست، نمیکشم!» این پذیرش خانواده حتی تا جایی میرسد که نوزاد در منزل هم باید محکوم به استشمام دودهای حاصل از مصرف مواد پدر و به ناچار به آنها شرطی شود و مادر هم تنها راه آرامکردن نوزاد و بلکه آرامکردن خود را، در بپاکردن دودهای مشابه در اتاق ببیند. چقدر خوب بود که خانوادهها میتوانستند در همین مرحله، مقاومت کنند و به جای تغییر نگاه خود، با کمک افراد متخصص، به تغییر نگاه فرد معتاد همت گمارند و اجازه ندهند او بیش از این در جهالت «لزوم ادامه مصرف مواد» باقی بماند.
● مرحله چهارم: طرد از خود و دیگران
شاید تلخترین مرحله پدیده نامبارک اعتیاد و در عین حال سرنوشتسازترین مرحله، مرحله پایانی آن باشد. هنگامی که دیگر انواع و اقسام مکانیسمها توان آرامکردن فرد را ندارند. حالا دیگر پدیده ناامیدی و یأس است که یکهتاز میدان میشود و هر روز فرد را از خود و از دیگران طرد میکند. او دیگر نه موضوع «اعتیاد» که «موجودیت» خود را نمیپذیرد و چقدر دردناک است شنیدن این جملهها از او که « از دیدن مردمی که میخندیدند و از زندگی خود لذت میبردند، هم تعجب میکردم هم عصبانی میشدم. در خانه همه با چشم حقارت مرا نگاه میکردند و کسی حوصلهام را نداشت. همه از من بریده بودند. نه همسر و فرزندی، نه خواهر و برادری، نه دوست و آشنایی. هیچ و هیچ و هیچ. زندگی من هیچ شده بود تهی و سرد. پر از ترس و ناامیدی، گویی دنیا به آخر رسیده بود».
بله دقیقا وقتی فرد در یک شب تاریک خود را در گرداب هولناک و امواج طوفانی اعماق دور افتاده دریای خروشان با کشتی درهم شکسته میبیند و دیگر هیچکس و هیچ چیز را قادر به نجات خود نمیداند، ناگاه در دلش نور امیدی میدرخشد از جنس «اراده خداوند» و نه «اراده خود». اینجاست که به این قطعیت میرسد که «خداست که نجاتدهنده اوست» و خود را به دامن پرمهر الهی میسپارد تا اینبار خداوند متعال، آرامبخش دل طوفان زده او شود و تصمیمگیرنده روند زندگی او باشد.
حجتالاسلام حمید رفیعیهنر
دبیر آموزش گروه روانشناسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست