دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سرقفلی تاریخ در رسانه ملی


سرقفلی تاریخ در رسانه ملی

نگاهی به برنامه تاریخی پلی به گذشته با اجرای خسرو معتضد

برنامه تاریخی «پلی به گذشته» که دست کم دو سالی از آغاز پخش آن از شبکه دوم سیما می گذرد برنامه یی است در فضای تاریخ معاصر کشورمان که مورخ شناخته شده کشور«خسرو معتضد» در قالب آیتم های ۱۵دقیقه یی، هر شب به مرور وقایع تاریخی مرتبط با دهه های نخست قرن حاضر می پردازد. از ویژگی های این برنامه که آن را از سایر برنامه های تاریخی- تحلیلی قدیمی و جدید سیما متمایز می کند برخورد خودمانی و به دور از تکلف مجری این برنامه و تلاش او در بیان ناگفته هایی از سیر تاریخ عمدتاً سیاسی کشور و نقش استعمارگران در ایران در قالب داستانک های تاریخی است.

صرف نظر از واکنش هایی که در سطح جامعه نسبت به نحوه بازگویی جریانات تاریخی توسط مجری- کارشناس برنامه برانگیخته شد و برخی از اهل فن روایات معتضد از تاریخ را شخصی و به دور از مدارک و مستندات قابل اتکا ارزیابی کرده و او را به تلاش برای تاریخ سازی متهم کردند (سیما چه در قالب این برنامه و چه در قالب سایر برنامه های تاریخی خود این انتقادات را نادیده گرفت و هیچ گاه در مقام پاسخگویی و رفع اتهام برنیامد) از دیدگاه رسانه یی و تلویزیونی نیز به نظر می رسد برنامه «پلی به گذشته» می توانست برنامه یی جامع تر و متفاوت تر از آنی باشد که دو سال است آنتن شبانه شبکه دوم سیما را به مدت زمان ۱۵ دقیقه به خود اختصاص داده است.

نخست آنکه به عنوان یک اصل اثبات شده و غیرقابل تردید رسانه یی که در تمام رسانه های معتبر دنیا نیز تا حدود زیادی رعایت می شود وقتی که قرار است برنامه یی هرچند با زمان کوتاه یک ربع برای مدت زمان طولانی در حد دو سال یا بیشتر روی آنتن یک شبکه تلویزیونی باشد طبیعی است که در وهله اول سازندگان مستقیم خود برنامه و در مرحله بعدی گردانندگان اصلی شبکه باید به فکر راهکارهایی برای ایجاد تنوع و ارائه ساختارهایی جدید برای آن باشند نه اینکه مانند برنامه مذکور به یک قالب تکراری و کلیشه یی برای قسمت های مختلف برنامه از تیتراژ آن گرفته تا فاصله گذاری های میان صحبت های مجری با پخش تصاویر و فیلم های آرشیوی دارای گفتار متن (نریشن) و حتی آهنگ متن، نحوه استقرار دوربین و دکور برنامه و... قناعت کنند.

ظاهراً برخلاف این اصل پذیرفته شده رسانه یی که سازندگان یک برنامه یا مدیران یک شبکه تلویزیونی را به تلاش برای جذب هرچه بیشتر مخاطب وادار کرده و همین انگیزه زمینه ساز تنوع و جرقه هایی خلاقانه در زمینه برنامه سازی تلویزیونی می شود برخی از برنامه سازان و مدیران شبکه های سیما آنچنان از موفقیت و نتیجه کار خود راضی و خشنود هستند که نیازی به ایجاد تنوع در ساختار یک برنامه حتی پس از گذشت مدت زمان طولانی دو سال هم احساس نمی کنند.

دیگر آنکه حال که سیما با چنین وسواس و دقتی ۱۵ دقیقه از آنتن یکی از باسابقه ترین شبکه های خود را تنها و تنها به بررسی یک مقطع کوتاه سی و چند ساله تاریخی (در مقایسه با کل تاریخ کشور) اختصاص داده و از سایر برهه های مهم و حیاتی قبل و پس از آن به راحتی چشم پوشی می کند (که در جای خود محل سوال و ایراد است) چه اشکالی دارد که تکثرگرایی و استفاده از نظرات و تحلیل های سایر کارشناسان و صاحب نظران علم تاریخ که اصلاً هم تعدادشان کم نیست نیز مدنظر سازندگان برنامه قرار گرفته و فقط و فقط به تحلیل های یک مورخ و کارشناس هر چقدر هم که خبره و شناخته شده باشد بسنده نشود؟ چه اشکالی دارد اگر قسمت هایی از این برنامه هم به وسیله سایر تاریخدانان برجسته و شهیر این مرز و بوم اجرا شود؟ بی گمان اگر چنین استراتژی ساده یی در دستور کار عوامل تولید این برنامه قرار می گرفت نه تنها به بار فنی و کارشناسی آن از یک سو و به تنوع و جذابیت آن از سوی دیگر تا حدود زیادی اضافه شده و حاصل نهایی کار بسیار باکیفیت تر از آب درمی آمد که مطمئناً میزان موضع گیری ها و انتقادات نسبت به آن نیز به شدت کاهش می یافت چرا که مخاطبان به این یقین می رسیدند که سیما صرف نظر از دغدغه های فراهم کردن به موقع خوراک آنتن شبکه های خود و انتقال قرائت خاصی از تاریخ به مقوله کیفی برنامه ها و نظرات تخصصی مختلف نیز به اندازه کافی اهمیت می دهد. البته این شیوه عدم استفاده از دیدگاه های تخصصی مختلف یک حوزه و به شکل بسته و با عده محدود و انگشت شماری کار کردن پدیده تازه یی در شبکه های تلویزیونی نبوده و امری است مسبوق به سابقه. نمونه ها بسیارند و آوردن مثال آنچنان فشار ذهنی را طلب نمی کند. از برنامه های نقد سریال های تلویزیونی و مجری- کارشناس همیشگی و بلاتغییر آنها یعنی آقای محمدتقی فهیم گرفته که در اکثریت قریب به اتفاق و به احتمال قوی در تمام این سری از برنامه ها به عنوان پای ثابت نقد و کارشناسی حضور دارند و مشخص نیست چرا در برابر این همه ارادت سیما به ایشان و نظرات کارشناسی شان از خیل عظیم سایر منتقدان و سینمایی نویسان به راحتی چشم پوشی می شود، تا کارشناس همیشگی و بلاعزل برنامه نوروزی «قوی ترین مردان ایران» آقای فرامرز خودنگاه که ظاهراً تنها کارشناس ایرانی این حوزه بوده و کسی جز ایشان صلاحیت تشخیص درست یا نادرست بودن انجام حرکات ورزشی و نیز محاسبه زمان انجام حرکات را ندارد و... اما اگر این تک صدایی ها در چنین حوزه هایی تا حدودی قابل اغماض است در حوزه یی مثل حوزه تاریخ به ویژه در زیرمجموعه تاریخ سیاسی که حساسیت و اثرگذاری آن بر کسی پوشیده نیست اتخاذ استراتژی های اینچنینی چندان مجالی برای ارتقای ارتباط بیننده و رسانه فراهم نمی کند.

جان کلام آنکه رسانه یی که به دنبال جذب مخاطب بیشتر و ارائه برنامه هایی باکیفیت تر بوده و ملی بودن تنها در حد اسم برای آن نباشد نباید هیچ گاه مقوله مهمی به نام پرهیز از تک صدایی و ایجاد تنوع و تکثر را فراموش کند.

مازیار معاونی