پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اهمیت صرفه جویی و قناعت در جهاد اقتصادی


اهمیت صرفه جویی و قناعت در جهاد اقتصادی

جهاد اقتصادی, دارای ابعاد چندگانه ای است به گونه ای که اهداف جهاد تنها در سایه سار تحقق همه ابعاد آن, محقق می شود

جهاد اقتصادی، دارای ابعاد چندگانه ای است به گونه ای که اهداف جهاد تنها در سایه سار تحقق همه ابعاد آن، محقق می شود. از جمله ابعادی که می بایست در تحقق اهداف جهاد اقتصادی به آن توجه شود، حوزه مصرف و هزینه های اقتصادی است؛ چرا که غیر از حوزه های تولید و توزیع، چگونگی هزینه کرد و مصرف درآمدها و امکانات، خود تاثیر مستقیمی در تحقق اهداف دارد و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.

اگر همه امکانات و منابع مالی و انسانی در حوزه تولید، بسیج گردد و تولیدات اقتصادی در همه بخش های آن افزایش یابد و حتی این ثروت تولیدی از طریق هدفمندی یارانه ها به عنوان یکی از روش های توزیع مناسب و عادلانه ثروت به درستی توزیع شود، اما اگر در حوزه مصرف و هزینه به درستی عمل نشود، نمی توان به اهداف جهاد اقتصادی دست یافت؛ زیرا مصرف نادرست و بی رویه کالا یا خدمات و ثروت به دست آمده از تولید، می تواند تاثیر منفی بر روند شکوفایی اقتصادی و رشد صحیح آن به جا گذارد و جامعه را به سوی تبذیر و ریخت و پاش ثروت سوق دهد و همه اهداف جهاد اقتصادی را ابتر بگذارد.

نویسنده در مطلب حاضر کوشیده براساس آموزه های قرآنی نقش و کارکرد صرفه جویی و قناعت را در جهاد اقتصادی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

● مصرف درست، عامل شکوفایی اقتصادی

یکی از عوامل سه گانه مهم در حوزه اقتصاد و دانش آن، مصرف است؛ زیرا مصرف و چگونگی آن، یکی از سه مولفه اصلی اقتصاد را تشکیل می دهد و بی توجهی به آن دو، بخش دیگر را نیز متاثر می سازد. تاثیر و تاثر سه گانه های اقتصادی یعنی تولید، توزیع و مصرف، امری پوشیده بر کسی نیست، لذا در آموزه های وحیانی، بخشی از مباحث اقتصادی به مساله مصرف اختصاص یافته است.

آموزه های قرآن، همه هستی را در محور عدالت سامان دهی می کند، به طوری که خروج از عدالت را در هر موضوعی از جمله موضوع اقتصادی و در هر یک از سه گانه های اقتصادی، مورد بررسی و نقد دقیق قرار داده و مصرف نادرست و بی رویه را عین ظلم دانسته و برای آن عقوبت اخروی و در برخی از موارد مجازات دنیوی تعیین کرده است.

این که مصرف بی رویه و نادرست، ظلم، جرم و گناه دانسته می شود، از آن روست که هرگونه بی عدالتی موجب خروج از مسیر اهداف و فلسفه آفرینش است، پس اگر عملی در هر مرتبه ای برخلاف عدالت و اهداف آفرینش باشد، به عنوان خروج از خلقت، عدالت و فلسفه الهی معرفی می شود و عقوبت و مجازات های مناسب خود را می طلبد.

اسلام هر چیزی را در این دایره تحلیل و تبیین می کند و توصیه های آن در شکل احکام و آموزه های دستوری و اخلاقی در این چارچوب بیان می شود. بنابراین، اگر هر کار و عمل و رفتاری، برخلاف این چارچوب قرار گیرد، تصحیح، اصلاح و یا تقبیح و تهدید و حذف می شود.

اسلام از اقتصاد به عنوان یک ظرفیت شدن های کمالی انسان یعنی متاله (خدایی و ربانی) شدن یاد می کند؛ زیرا دنیا از جهت بهره مندی های انسان از امکانات آن به عنوان مزرعه آخرت شناخته می شود و انسان در این دنیاست که سازه اخروی خویش را کشت و داشت می کند و در آخرت به شکل کامل برداشت می نماید.

از سوی دیگر، مقام مظهریت در ربوبیت پس از متاله شدن و خدایی گشتن، مقتضی این است که ماموریت آبادانی زمین را به عهده گیرد و هر چیزی را به کمال شایسته و بایسته اش برساند. (هود، آیه ۶۱) بنابراین، تصرفات بشر و تغییرات جدی در ساختار و خلقت موجودات زمینی برای دست یابی به اهداف آفرینش خود و دیگران، می تواند به اشکال گوناگون از جمله شکوفایی اقتصادی و رشد و توسعه آن، خودنمایی کند.

بر این اساس، هرگونه رفتار و عملی که مانع شکوفایی اقتصادی و بهره مندی انسان از امکانات مادی دنیوی شود، به عنوان رفتاری ظالمانه تلقی می شود و به شدت با آن مخالفت و مبارزه می گردد، این گونه است که در حوزه مصرف ثروت و امکانات، اموری چون اسراف و تبذیر تقبیح شده و به شدت با آن مبارزه می شود.

در مقابل، هر آن چه که به تحقق اهداف آفرینش کمک می کند مورد توجه و تایید و اهتمام آموزه های قرآنی قرار می گیرد. بر این اساس به قناعت و صرفه جویی به عنوان دو راهکار عملی تحقق عدالت و بهره مندی عمومی از ثروت زمین و مزرعه آخرت شدن دنیا، توجه و تاکید می شود؛ زیرا قناعت و صرفه جویی به جامعه کمک می کند تا فرآیند رشد و شکوفایی اقتصادی را به درستی بپیماید و زمینه برای استفاده همگانی برای شدن های کمالی در دنیا فراهم آید و مشکلات اقتصادی مانعی برای شکوفایی روحی و روانی شخص یا افراد جامعه نشود؛ زیرا اگر انسان دغدغه معیشتی اش حل نشود، تمام همت و تلاش خویش را مصروف آن می کند و از تفکر و عمل در بخش های دیگر زندگی انسانی باز می ماند و فرصت کوتاه عمرش صرف شکم و دیگر غرایز مادی و ابتدایی مانند نان و مسکن و نیازهای جنسی و مانند آن می شود.به هر حال، صرفه جویی و مصرف درست و قناعت در مصرف موجب می شود تا امکانات به درستی در جایگاه خود مورد استفاده قرار گیرد و ثروت انباشته شده عاملی برای شکوفایی اقتصادی و رشد و توسعه آن شود و زمینه برای بهره مندی عمومی جامعه از امکانات و ثروت مادی برای رشد معنوی فراهم آید.

● ارزش قناعت و صرفه جویی

بر این اساس می توان گفت که قناعت و صرفه جویی نه تنها رفتاری مناسب و درست بلکه رفتاری ارزشی است و از نظر اخلاقی و شرعی باید مورد توجه و تاکید قرار گیرد.

خداوند در آیاتی از جمله آیه ۳۶ سوره حج، روحیه قناعت و صرفه جویی را امری ارزشمند و پسندیده دانسته و بر آن تاکید نموده است. امام صادق(ع) در ذیل آیه می فرماید: قانع کسی است که با آن چه به او می دهی راضی و خشنود می شود و نسبت به آن ناراحتی، ترشرویی و دهن کجی نمی کند. (الکافی، ج۴، ص ۴۹۹، حدیث ۲ و نیز نورالثقلین، ج۳، ص۴۹۸، حدیث ۱۳۴)

بنابراین می توان گفت که چنین روحیه ای از منش ها و روحیات ارزشمندی است که باید در هر کسی پدید آید و نسبت به آن چه دارد خشنود باشد و با ناراحتی، اوقات خود و دیگران را تلخ نکند. در روان شناسی تغذیه آمده است که خشنودی شخص به غذایی که تناول می کند، یکی از عوامل جذب مواد آن غذا از سوی بدن است. کسی که ترشرویی می کند و غر می زند، هر چند که از آن غذا می خورد ولی به درستی از مواد آن بهره نخواهد برد. این بدان معناست که عدم قناعت تا چه اندازه نقش مخرب و غیر سازنده ای در تغذیه بشر و بهره مندی از مواد آن دارد.

از آیه ۹۷ سوره نحل نیز می توان به ارزشمندی قناعت و صرفه جویی پی برد؛ زیرا در این آیه داشتن قناعت به عنوان مصداق حیات طیب و زندگی پاکیزه مطرح شده است و از پیامبر(ص) روایت است که مقصود از حیات طیب در آیه، همان قناعت و رضایت به تقسیم روزی از جانب خداوند است. (مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۵۹۳)

به هر حال، جامعه ای که بخواهد جامعه برتر، پاک و طیب باشد، می بایست به عنصر قناعت و صرفه جویی به عنوان عنصر مهم در تحقق آن بیندیشد و آن را در همه ابعاد زندگی اش مورد توجه قرار دهد.

● مفهوم شناسی قناعت

پیش از آن که به آثار و زمینه های ایجادی روحیه قناعت اشاره کنیم، بهتر است که مفهوم اسلامی قناعت و صرفه جویی را تبین کنیم؛ زیرا برخی ها این مفهوم را با مفاهیمی چون بخل و عدم استفاده از امکانات و خساست و مانند آن اشتباه می گیرند و بخل و خساست خود را به صرفه جویی و قناعت طبع خویش مرتبط می سازند.

قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به اندک از امور دنیایی است که مورد نیاز انسان است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۶۸۵، ذیل واژه قنع)

در اصطلاح اخلاقی هنگامی که ما از روحیه و فضیلت قناعت یاد می کنیم، مقصود، ملکه ای نفسانی است که موجب بسنده کردن شخص به میزان نیاز و ضرورت از مال و ثروت و امکانات مادی دنیوی می شود. بنابراین، قناعت، ارتباط تنگاتنگی با حوزه مصرف اقتصادی دارد.

البته برخی از علمای اخلاق، از این تعریف خواسته اند نتیجه بگیرند که شخص نمی تواند در حوزه تولید نیز گامی برای افزایش ثروت و تولید بردارد که البته به نظر می رسد این با اصل مأموریت بشر که آبادانی زمین است، منافات دارد؛ زیرا اگر هر کسی به کمترین مقدار نیاز خود بسنده کند و در همان اندازه به تولید بپردازد، هرگز آبادانی کاملی در زمین رخ نخواهد داد و بدتر آن که برخلاف اصول دیگر چون انفاق و ایثار و احسان خواهد بود، زیرا اگر هر کسی تنها به بخور و نمیر از ثروت بسنده کرده و بیش از این تولید نکند، نمی تواند به کسانی که ناتوان هستند و قدرت تولید ندارند، کمکی ارایه دهد یا انفاق و احسانی کند.از سوی دیگر، در آیات قرآنی از جمله سوره یوسف بیان شده که تولید هر چه بیشتر ثروت مانند تولیدات و فرآورده های کشاورزی چون گندم و یا دامپروری، مطلوب است و می تواند در زمان های بحران و خشکسالی کمک کند و حتی ملت های دیگر را تغذیه و امداد رساند.

به هر حال براساس آموزه های قرآنی، قناعت در حوزه تولید معنا و مفهومی ندارد و قناعت، بیشتر ناظر به حوزه مصرف است، پس آن چه مرحوم نراقی در تعریف قناعت بیان کرده و قید و شرطی را بر آن افزوده و گفته است که قناعت، ملکه ای نفسانی است که موجب بسنده کردن شخص به میزان نیاز و ضرورت از مال و ثروت و امکانات مادی دنیوی است، بی آن که تلاش و رنج، بیش از میزان نیاز، به کار گرفته شود؛ (جامع السعادات، نراقی، ج ۲، ص ۱۰۲) تعریف نادرست یا نارساست و می بایست قید و شرط اخیر را حذف یا توجیه کرد.

در توجیه این قید می توان گفت که شاید مراد از آن حرص و طمع برای تولید بیشتر برای مصرف بیشتر باشد که این گونه نگرش باطل است؛ اما اگر تولید برای ایجاد فرصت های برابر همگانی و بهره مندی دیگران یا ناتوانان از امکانات مادی از طریق انفاق و احسان و مانند آن باشد، نه تنها کاری پسندیده که عین عبادت بلکه مأموریت الهی انسان است.

خداوند در آیه ۴۷ سوره یوسف گزارش می کند که حضرت یوسف(ع) به عنوان پیامبری که مسئولیت رهبری جامعه خویش را به عهده داشت به مردمانش فرمان می دهد تا تولید را افزایش داده و در مصرف، قناعت و صرفه جویی کنند تا افزون بر داشتن سرمایه ای برای آینده خود و دیگران، زمینه شکوفایی اقتصادی و رشد و توسعه آن فراهم شود و یا در برابر بحران های گوناگون از جمله خشکسالی یا تحریم و مانند آن، چالش ها را به سادگی پشت سر گذارند.

● آثار قناعت و صرفه جویی

از این جا می توان به گوشه هایی از آثار قناعت و صرفه جویی در زندگی فردی و جمعی اشاره کرد. به این معنا که قناعت در مصرف نه تولید می تواند جامعه را از بحران ها و چالش های عظیمی چون تحریم و خشکسالی و مانند آن عبور دهد (یوسف، آیه ۴۷) و جامعه را در برابر مشکلات آینده و پیش آمدهای ناگوار مصون نگه دارد. (همان و آیه ۴۸)

خداوند در آیه ۹۷ سوره نحل راه دست یابی به جامعه برتر و حیات طیب و زندگی برتر و الگوی مناسب در زندگی آن را رعایت قناعت از سوی افراد جامعه بر می شمارد؛ چرا که پیامبر(ص) در ذیل آیه، حیات طیب را به معنی رضایتمندی افراد از تقسیم روزی از سوی خداوند و بسنده کردن به آن چه در دسترس است می داند.

همچنین صرفه جویی و قناعت به میزان نیاز از مال و ثروت، موجب می شود تا ثروت و امکانات در جریان تولید قرار گیرد و زمینه برای خودکفایی و شکوفایی اقتصادی فراهم آید.

از دیگر آثار قناعت و صرفه جویی بهره مندی افراد جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر و فقیر و مسکین و ناتوان از این ثروت از طریق انفاق و احسان است.

روحیه قناعت بزرگترین سرمایه اجتماعی هر جامعه است؛ چرا که شرایط رفاهی در هر جامعه ای عامل تباهی و فساد و گاه بروز فسق و فجور و افزایش جرایم می شود. ملت هایی که به رفاه گرفتار شوند و اهل اتراف و ریخت و پاش و تبذیر و اسراف گردند، از این آمادگی برخوردار هستند که به ظلم و ناهنجاری های اخلاقی و فساد گرفتار شوند.

روحیه قناعت ،در جامعه همچنین عامل تقویت و افزایش روحیه جهادی می شود؛ زیرا انسانی که به کمترین حد در مصرف رضایت می دهد و با آن که از تولید ثروت بهره مند و از ثروت و سرمایه برخوردار می باشد، ولی به میزان نیاز از آن استفاده می کند، از این آمادگی برخوردار است تا در برابر فشارهای اقتصادی مقاومت نماید و بتواند در جبهه های جهادی، شرایط سخت آن را تحمل کند.

از این رو خداوند از روحیه قناعت جویی اصحاب صفه به نیکی یاد می کند؛ زیرا این افراد به حداقل ها در زندگی اکتفا کرده بودند تا همواره آماده جهاد و حضور در جبهه باشند. (بقره آیه ۲۷۳ و نیز تفسیر کبیر، فخر رازی، ج ۳، ص ۶۷)

روحیه جهادی نیازمند داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی است؛ زیرا شرایط را برای حضور در جبهه و آمادگی دایمی تقویت می کند. این درحالی است که مترفان و مسرفان و اهل تبذیر، از روحیه جهادی برخوردار نیستند و رفاه و آسایش بیش از اندازه اجازه نمی دهد در جهاد حضور یابند و شرایط سخت و دشوار آن را تحمل کنند.

● زمینه ها و بستر تحقق قناعت و صرفه جویی

برای این که شخص به روحیه قناعت و صرفه جویی دست یابد، می بایست بینش و نگرش درست و صحیحی نسبت به فلسفه آفرینش و اهداف خلقت انسان به دست آورد.

از این رو خداوند به نقش ایمان در ایجاد روحیه قناعت و ملکه شدن آن در شخص توجه می دهد و در آیه ۹۷ سوره نحل، ایمان را عامل تحقق این روحیه در شخص می داند؛ زیرا کسی که به ایمان واقعی دست یابد، از فلسفه آفرینش و مأموریت انسان در متاله (ربانی) شدن و آبادانی زمین از طریق کار و تلاش و تولید آگاه می شود و خود را دربست در اختیار این فلسفه می گذارد. بر این اساس، بیشتر تولید می کند و تنها به میزان نیاز از آن بهره می برد تا فرصت برای رشد و شکوفایی با سرمایه گذاری از ثروت به دست آمده فراهم آید و زمینه برای بهره گیری افراد بیشتر جامعه از این ثروت به وجود آید.

به سخن دیگر، انسان مومن خواهان تحقق حیات طیب و بهترین و برترین سبک زندگی در دنیا است. بر این اساس می کوشد تا با رضایتمندی به قسمت و روزی خویش، خود را از حرص و طمع باز دارد و به مقدار نیاز مصرف نماید و ثروت و سرمایه را برای بهره مندی دیگران از آن به گونه ای سامان دهد تا با تولید بیشتر، فرصت بهره مندی دیگران مهیا شود.

از آن چه گفته شد، مولفه دوم برای تحقق روحیه قناعت و صرفه جویی به دست می آید؛ زیرا چنان که خداوند در آیه مورد بحث بیان کرده، تحقق روحیه قناعت نیازمند عامل عمل صالح است. به این معنا که شخص افزون بر حسن فاعلی می بایست به حسن فعلی توجه کند و آن چه آموخته و نیک دانسته در منش و کنش خویش به درستی به مورد اجرا درآورد.

بنابراین، ایمان و عمل صالح دو عامل اصلی در تحقق روحیه قناعت در افراد و جامعه است. این گونه است که جهاد اقتصادی از ابتر ماندن به دور می ماند و تولید ثروت در مسیر درست آن قرار گرفته و موجبات شکوفایی و رشد و توسعه اقتصادی می شود.

پس لازم است که در جهاد اقتصادی همان گونه که به حوزه های تولید و توزیع درست و عادلانه توجه می شود، به حوزه مصرف نیز توجه شود و اصل قناعت و صرفه جویی در ثروت مورد تأکید قرار گیرد.

رضا شریف زاده