چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

مسئول تورم کیست


مسئول تورم کیست

در اقتصاد کشورهای مختلف چون بانک مرکزی یک نهاد کاملا مستقل است ابزارها و راهکارهای مختلف برای کنترل تورم و نقدینگی در جامعه را دارد و می تواند تورم جامعه را کنترل کند

در اقتصاد کشورهای مختلف چون بانک مرکزی یک نهاد کاملا مستقل است ابزارها و راهکارهای مختلف برای کنترل تورم و نقدینگی در جامعه را دارد و می‌تواند تورم جامعه را کنترل کند. اما در کشور ما بانک مرکزی استقلال لازم را ندارد و این دولت است که به‌صورت غیرمستقیم و در مواردی به‌صورت مستقیم مسئولیت بانک مرکزی را بر عهده دارد. همین عاملی است که سبب می‌شود سیاست‌های پولی و مالی ما نتواند به‌صورت مستقل پیاده شود و این سیاست‌ها نمی‌تواند ابزاری برای کنترل تورم در جامعه باشد.

بر این اساس اظهارات روز گذشته رئیس کل بانک مرکزی که گفته تورم بالاست اما توان ما در مهار این تورم در همین حد بوده از این منظر درست است. یعنی بانک مرکزی به دلیل نداشتن استقلال عمل نتوانسته سیاست‌های کنترل تورم در کشور را اجرا کند. اما اشاره به یک موضوع اهمیت بسیاری دارد. بسیاری از اقتصاددانان ریشه تورم را در نقدینگی موجود در کشور می‌دانند و معتقد هستند تورم حدود ۴۰۰‌هزار میلیارد تومانی موجود ریشه اصلی تورم در کشور است. اما من معتقدم این ادعایی اشتباه است. مگر می‌شود تمام واحدهای تولیدی ما با مشکل کمبود نقدینگی در جامعه مواجه باشند اما از طرف دیگر بگوییم نقدینگی در کشور زیاد است؟ اقتصاد بالقوه ایران ظرفیت ۲ یا ۳ برابر این میزان نقدینگی را دارد. این نگاه گمراه‌کننده است.

باید گفت نقدینگی سرگردان در جامعه باعث بروز تورم می‌شود. نقدینگی که نمی‌تواند جذب بازارهای مولد و بخش تولید شود و چون به بخش‌های غیرمولد وارد می‌شود آثار تورمی از خود بر جای می‌گذارد. بر این اساس باید اشاره کرد ریشه تورم ما ساختاری و مدیریتی است و نه پولی. این به آن معناست که اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی و پرهزینه و با بهره‌وری بالاست. این موضوع هم ریشه در ساختارهای اقتصادی دارد. توازن بین سیاست‌های اقتصادی، مالی و اداری ما وجود ندارد و این سیاست‌ها هم‌راستا با هم حرکت نمی‌کنند. در کنار بازارهای مولد ما که پرریسک و کم‌بازده هستند، بازارهای غیرمولد، بازارهایی به شدت کم‌ریسک و پر بازده هستند. اقتصاد ما تاحدی غیررقابتی است.

تمام این موارد دست به دست هم داده و سبب شده که نقدینگی سرگردان در جامعه نتواند جذب بخش مولد شود. حال هر چقدر و از هر مجرایی که به این نقدینگی سرگردان اضافه شود به همان میزان تورم ما افزایش می‌یابد. پس در نگاه کلی می‌توان اشاره کرد که نقدینگی عامل تورم نیست، نقدینگی سرگردان عامل تورم است.

بخش تولید به دلیل مشکلات ساختاری تکان نمی‌خورد و نمی‌تواند نقدینگی‌های موجود را جذب کند. از طرف دیگر هیچ نهاد و سازمانی هم پاسخگوی این مشکلات ساختاری تولید نیست. بانک مرکزی هم که متولی امور ارزی و پولی کشور است ابزار رشد بخش تولید را ندارد. بانک مرکزی با کدام ابزار می‌تواند سرمایه‌های مردم را از بخش مسکن با ۶۰‌درصد بازدهی تضمین‌شده خارج کرده و به سمت تولیدی سوق دهد که بازدهی آن کم و ریسک آن بالاست. تمام این اظهارات گواهی بود بر این مدعای بانک مرکزی که دیروز اعلام کرد توانش در کنترل تورم در همین حد بوده است. اما این موضوع یک سوی داستان است و بحث نپذیرفتن مسئولیت‌ها آن هم در ماه‌های واپسین دولت دهم یک موضوع دیگر. آیا بهتر نبود که مدیر این بانک همان زمان و هنگام تحویل گرفتن این نهاد پولی و مالی حیطه مسئولیت‌ها و اختیارات خود را به درستی می‌شناخت و وعده بی‌دلیل در مورد مهار تورم نمی‌داد نه آنکه تنها چند ماه مانده به آخر کار و بعد از چند سال فعالیت، با اعلام این موضوع بار تورم کنونی را از شانه خود بردارد؟

دکتر وحید شقاقی

اقتصاددان