یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

پرسه در آلبوم نقاشی


پرسه در آلبوم نقاشی

گفت وگو با «پناه برخدا رضایی» کارگردان فیلم «گهواره ای برای مادر»

تصویری از مزرعه آفتابگردان‌های یکدست و یک اندازه و دختری که مادرش را در آغوش گرفته و بسان گهواره‌ای مشغول تاب دادن آن است تصویر جذاب و خوش‌رنگ این روزهای داغ رمضان است که بر سردر سینماهای تهران خودنمایی می‌کند و در ذهن هر بیننده‌ای نقش می‌بندد. پوستر «گهواره‌ای برای مادر» نمای معرف این فیلم و پنجره‌ای از کل فیلم است که به مخاطب نشان می‌دهد به محض ورود در سالن با فیلمی شاعرانه و کارت پستالی و خوش‌رنگ و لعاب روبه‌رو است. «گهواره‌ای برای مادر» در سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فجر توانست نامزد دریافت سیمرغ در چند رشته شود. سیمرغ بهترین کارگردانی، سیمرغ بهترین بازیگر زن به الهام حمیدی و سیمرغ در بخش بهترین دستاورد فنی و هنری به محمد احمدی. در اوایل تیرماه ۱۳۹۲ قبل از شروع اکرانش در سینماهای تهران، جشنواره فیلم مسکو با اعطای جایزه «نت پک» به فیلم سینمایی «گهواره‌ای برای مادر» این فیلم را به عنوان بهترین فیلم آسیایی سال معرفی کرد و به این ترتیب فیلمی ساخته شده با هزینه اندک و بدون ادعا و به دور از ژست‌های رایج روشنفکری و هنری، در اولین حضور بین‌المللی خود موفق به کسب جایزه‌ای بسیار مهم و معتبر شد. جایزه نت پک در جشنواره‌های معتبر جهانی و توسط یک هیات داوری به بهتریم فیلم آسیایی اعطا می‌شود. هیات داوری نت پک دلیل اعطای جایزه به فیلم «گهواره‌ای برای مادر» را ارائه تصویری قدرتمند و تاثیرگذار از مشکلات روزانه و زندگی معنوی زن معاصر ایرانی و گرما، سادگی خالصانه و انسانیت فیلم دانست.

«پناه‌برخدا رضایی» کارگردان این فیلم در کارنامه کاری خود سه فیلم بلند دارد. «دخترپدر دختر» دراولین جشنواره فیلم‌های ویدیویی موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین دستاورد فنی در بخش بین‌الملل شد. از دیگر جوایز این فیلم در خارج از مرز می‌توان به جشنواره آسیاتک ایتالیا و آلماتی قزاقستان اشاره کرد. «چراغی در مه» اولین فیلم سینمایی وی نیزجایزه ویژه هیات داوران جشنواره رشد را دریافت کرد. ضمن اینکه جایزه بهترین فیلم از جشنواره منبر طلایی روسیه، جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبراری و بهترین بازیگری را از جشنواره روسیه و جایزه بزرگ «آفرودیت طلایی» که بالا‌ترین نشان سینمایی بلغارستان است را به خود اختصاص داده است. این فیلم همچنین نقدهای ستایش‌آمیزی از سوی منتقدان ورایتی و هالیوود ریپور‌تر دریافت کرد.

با توجه به جنبه حرفه‌ای بودن و رعایت اصول حرفه‌ای کارگردان، نویسندگی «گهواره‌ای برای مادر» را به شخص دیگری سپردید یا دلیل دیگری داشت؟

تمام فیلم‌هایی را که ساخته‌ام تا به امروز خودم نویسندگی و کارگردانی‌اش را به عهده داشتم. ولی در این کار ترجیح دادم طرح اولیه‌ای را که در ذهنم از سال‌ها قبل شکل گرفته بود به نویسنده، حسین مهکام بسپرم تا ذهنم را در جای دیگری مشغول کنم و بیشترین فوکوسم را روی مسئله کارگردانی بگذارم. من به توانمندی نویسنده اعتقاد دارم و در یک کار تیمی ترجیح می‌دهم تقسیم کار صورت گیرد تا نتیجه دلخواه به‌ دست‌آید. من بعد از این هم ترجیحم بر این است که همین روند اصولی و حرفه‌ای را ادامه دهم.

روند کار چگونه صورت گرفت؟

بعد از اینکه به این نتیجه رسیدیم که کار باید توسط شخص دیگری نوشته شود به سراغ تحقیق و یافتن مکان مناسب برای لوکیشن رفتم. مسئله زندگی یک طلبه موضوع حساس و مهمی بود که باید تحقیق مفصلی روی آن صورت می‌گرفت. فضایی که یک طلبه در آن زندگی می‌کند باید فضایی باشد که آرامش و دانش‌آموزی و طلبگی را به بیننده منتقل کند. لذا مدت‌ها به‌دنبال حوزه‌هایی با این خصوصیت گشتیم و نهایتا فضایی خوب با معماری اسلامی پیدا کردیم. حوزه علمیه یزد معنویت خاصی همراه با زیبایی‌های بصری مثل تابش نورهای نقطه‌ای، حوض‌ها و کاشی‌های فیروزه‌ای و... داشت که کار را برای ما آسان می‌کرد.

وقتی فیلم «گهواره‌ای برای مادر» را می‌بینیم بیشتر یاد یک آلبوم عکس می‌افتیم، آلبوم متحرک متشکل از رنگ‌ها و نقش‌های زیبا. در واقع گهواره‌ای برای مادر مثل یک بوم نقاشی متحرک است. این اهمیت بصری و رنگی از کجا نشأت گرفته است؟

عمده کارهای من از عکاسی نشأت می‌گیرد. قصه و طرح‌هایی را که می‌نویسم عمدتا تکیه بر قاب و تصویر دارد. خلق فضای بصری در درجه اول اهمیت است. چنانچه در «دختر، پدر، دختر» دیدیم من در فیلم به‌دنبال کشف فضای بکر و ایجاد آرامش و سکون بودم که جمع این آرامش و سکون فیلم را به سمت شاعرانه بودن کشاند.

در رابطه با خلق شاعرانگی تصاویر چه اشتراکاتی با فیلمبردار داشتید؟

من با محمد احمدی از سال‌ها قبل آشنایی داشتم و غیر از هماهنگی در ایده و تفکر بصری، در این کار تهیه‌کنندگی را نیز مشترکا به عهده داشتیم. این مهم است که کارگردان ایده‌ای را که دارد چگونه طراحی کند و چه پایه‌ای داشته باشد. بعد از آن چیزی که اهمیت دارد بحث مدیریت اوست. انتخاب عوامل خوب از کارهای مدیریتی و مهم یک کارگردان است.

اینکه جهت خلق فضای بصری متصور کارگردان چه عواملی را گردهم جمع کرده تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کند خودش اهمیت زیادی دارد. به نظرم کار هنری مجموعه‌ای است از تجمیع و مدیریت عوامل مختلف. من در کار «گهواره‌ای برای مادر» از هنرمندی اشخاص جوان و پرانرژی چون بابک کریمی طاری برای طراحی صحنه و فیلمبرداری هنرمندانه محمد احمدی بهره زیادی بردم.

دلیل انتخاب نام «گهواره‌ای برای مادر» برای این فیلم چیست؟

در کارهای قبلی من از سکون استفاده زیادی می‌شد. این فیلم هم به سکون و نقاشی تبدیل شده است. با این تفاوت که در پلان‌ها حرکتی‌هایی مثل گهواره دیده می‌شود و کارگردانی این اثر مثل گهواره شده است. حرکت‌های زیادی مثل کرین، تیلت آپ، تیلت‌دان، پن در پلان‌ها به کرات استفاده شده است. این چرخش رفت و برگشتی دوربین در پلان‌ها موجب شده پلان شبیه یک گهواره عمل کند.

دغدغه اصلی شما در فیلم «گهواره‌ای برای مادر» چیست؟

من تا به حال خیلی فیلم در رابطه با موضوع نماز دیده‌ام و همیشه غبطه خورده‌ام که چرا این فیلم‌ها به لحاظ مضمون و محتوا فقیر و ضعیف هستند! مسئله پرداختن به نماز همیشه برایم موضوع مهمی بود و مدت‌ها ذهن من را به خود مشغول کرده بود. «گهواره‌ای برای مادر» این فرصت را فراهم کرد تا بتوانم پلان‌هایی از نماز را در سبک و کلاس جهانی نشان دهم. پلان نماز و حوض یکی از پلان‌های مورد علاقه من است که برای گرفتن این پلان یک روز کامل وقت صرف آن شد. گرفتن این پلان درقطع ۳۵ میلی متری در اشل حرفه‌ای بسیار سخت و دشوار است و کمتر کارگردانی راضی می‌شودکه در یک روز تنها یک پلان بگیرد.

مضامین معنوی همیشه دغدغه من بوده است. من احساس می‌کنم جامعه امروز نیازمند آرامش است. در کشاکش هیاهو و کشمکش‌هایی که بشر امروز در مواجهه با زندگی ماشینی و عوارض مبتلا به آن دارد تنها به‌دنبال آرامش و سکوت می‌گردد. سینما باید راهی برای آرامش فکری و ذهنی این مخاطب درگیر زندگی باز کند. معتقدم دیالوگ‌هایی در سکوت نهفته است که خودش گویای هزاران حرف است. در واقع با به تصویر کشیدن سکون این سکوت و آرامش را به مخاطب هدیه می‌دهم. کم گوی و گزیده گوی چون در... مصداق بارز همین اعتقاد است. سینما یعنی تصویر و طراحی صوت. اصواتی که در تمام طول فیلم دیده می‌شود که لزوما به معنی دیالوگ نیست. همیشه تصویر برایم ارجحیت دارد و معتقدم تا زمانی که المان‌ها و نشانه‌ها در سینما هست چرا از دیالوگ استفاده کنیم.

وضعیت اکران تاکنون چگونه بوده است؟ وضعیتی پیش آمده تا به همراه مردم فیلم را در سالن سینما ببینید؟

بله. اتفاقا به همراه مردم فیلمم را در سالن سینما دیدم و شاهد عکس‌العمل‌های خوبی از جانب آنها بودم. خوشحال بودم که مردم فیلم را می‌بینند و آن را دوست دارند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند. از وضعیت اکران تا به الان راضی بودم. با اینکه هدفم از ساختن فیلم به‌ دست آوردن گیشه نبوده ولی خوشحالم از اینکه فیلم خوب می‌فروشد به نسبت اینکه ماه رمضان است و رخوت و سستی جسمانی باعث می‌شود شمار مخاطبان سینما رو کمتر شود. نمی‌توانم بگویم به مخاطب اهمیت نمی‌دهم. فیلم من فیلم فرهنگی است که جهت دیده شدن توسط مخاطب معنی پیدا می‌کند. امیدوارم به فیلمی تاثیرگذار و ماندگار در سینمای ایران تبدیل شود.

سعیده نیک‌اختر