جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
دورنمای تاریک و فاجعه بار اقتصاد جهان
بررسی کتاب «دکترین شوک، ظهور فاجعهای بهنام کاپیتالیزم»، نوشته نائومی کلاین که روندی ۵۰ ساله از کاپیتالیزم جهانی را که سراسر فرصتطلبیهای بیرحمانه بوده، بررسی و پیگیری کرده است.
از نظر نائومی کلاین، هیچچیز در این جهان اتفاقی و تصادفی نیست. نابودی و ویرانی نیواورلئان توسط گردباد کاترینا سبب آوارگی و بیخانمانی بسیاری از سیاهپوستان فقیر شد و در ضمن باعث شد که بیشتر مدارس و آموزشگاههای دولتی شهر به مدارس خصوصی با مجوز فعالیت ازسوی مقامات تبدیل شوند. شکنجه و کشتار صورت گرفته ازسوی ژنرال آگوستو پینوشه در شیلی و همچنین در دوران دیکتاتوری نظامی شیلی، همه و همه راهی برای در هم شکستن مقاومت جامعه در برابر هجوم بازار آزاد بودند. بیثباتیهای لهستان و روسیه پس از فروپاشی کمونیسم و در بولیوی پس از تورمِ سر به آسمان گذاشته دهه ۱۹۸۰، به دولتهای کشورهای نامبرده فرصت و اجازه داد که روش «شوکدرمانی» اقتصادی که مردم این کشورها به شدت در برابرش مقاومت و پایداری میکردند، را به زور به آنان تحمیل کنند.
و اما میرسیم به برنامهای مشابه موارد بالا که واشنگتن در مورد عراق آن را اجرا میکند و آن این است: «همه کشورها را در ترور، وحشت و شوک مداوم نگهدار، عمداً زیرساختهایش را نابود کن، درحالیکه فرهنگ و تاریخش در حال غارتشدن است هیچ اقدامی نکن، سپس برای جبران، شروع کن به واردکردن و انباشتن بازار این کشور با لوازمخانگی ارزان و غذای مزخرف و بیفایده وارداتی»، تازه فراموش کردیم که از یک بازار سهام قوی و بخش خصوصی غولآسا نام ببریم.
کتاب «دکترین شوک» تلاش قابل تقدیر و جاهطلبانه نائومی کلاین برای موشکافی تاریخ اقتصادی ۵۰ سال گذشته و ظهور و تسلط بنیادگرایی بازار آزاد در سراسر دنیاست.
«کاپیتالیزم فاجعهبار»، آنگونه که خانم کلاین آن را مینامد، سیستم خشن و بیرحمی است که گاهی از ترور و وحشت برای عملکردن و دستیابی به هدفش استفاده میکند. دقیقاً شبیه پلپوت رهبر خونخوار خمرهای سرخ کامبوج که پس از یک دوره آشوب، بینظمی و ویرانیِ کامل، قدرت را به دست گرفت، کاپیتالیزم بنیادگرا و افراطی نیز در فضای بدون رقیب و آشفته بهتر رشد و نمو میکند و اغلب پس از شوکهای اجتماعی و یا بحرانها سر بر میآورد. برای نمونه، خانم کلاین معتقد است که بحران اقتصادی سال ۱۹۹۷ در آسیا، راه را برای صندوق بینالمللی پول هموار کرد تا برنامههایش را در منطقه پیاده کند و همچنین زمینه را برای خصوصیسازی بسیاری از شرکتهای دولتی و فروش آنها به بانکهای غربی و شرکتهای چندملیتی فراهم کرد. سونامی سال ۲۰۰۴، دولت سریلانکا را قادر ساخت تا ماهیگیران محلی را از کنار ساحل و املاک واقع در کنار دریا رانده و این املاک ساحلی را به هتلداران ثروتمند واگذار کند. ویرانی ۱۱ سپتامبر به بوش این امکان را داد که جنگی را به هدف تبدیل عراق به یک بازار آزاد آغاز کند.
در فصول آغازین کتاب، خانم کلاین سیاست اقتصادی افراطی کاپیتالیستی را با شیوه شوک درمانیِ مورد استفاده روانپزشکان مقایسه میکند. او با Gail Kastner یک قربانی آزمایشهای مخفی سیا درباره روشهای بازجویی که توسط دانشمندی بهنام ایون کامرون (Ewen Cameron) در دهه ۱۹۵۰ انجام میشد، گفتوگو میکند. نظریه کامرون این بود که باید برای درهمشکستن مقاومت بیمار یا شخص مورد بازجویی از درمان شوک الکتریکی استفاده کرد. همین که شخصیت، حافظه و هویت قربانی پاک و زدوده شد، آنگاه میتوان او را دوباره به شکل دلخواه از نو برنامهریزی کرده و شکل داد.
اما کامرون، پس از درهمشکستن بیمارانش، هرگز نتوانست آنان را دوباره به وضعیت اولیه برگرداند. این تشبیه به یک دانشمند خبیث سیا، شاید خیلی دراماتیک و غیرقابل پذیرش به نظر رسیده و نتواند خیلیها را متقاعد کند، اما برای کلاین نکات پندآموز روشن بسیاری به همراه دارد و آن عبارت است از: «کشورها در اثر وقایعی مانند جنگها، حملات تروریستی، کودتاها و بلایای طبیعی دچار شوک میشوند.» سپس آنها شوک دیگری را ازسوی شرکتها و سیاستمداران دریافت میکنند که با سوءاستفاده از ترس، بینظمی و آشوب حاصله از شوک اول، درصدد بهکاربردن روش شوکدرمانی خود برمیآیند و آن را به مرحله اجرا میگذارند. در این مرحله، آنهایی از میان مردم که به خود جرأت میدهند تا به مخالفت و مقاومت و ایستادگی در برابر این گروه قدرتمند برخیزند، شوک سومی را متحمل میشوند که آن رویارویی با پلیس، سربازان و بازجوییشدن در زندان است.
خانم کلاین در فصل دیگری از فصول آغازین کتابش، روایات شخصی بهنام «میلتون فریدمن»، که خودش او را «دکتر شوک دیگر» میخواند، بیان میکند و از تلاش سرسختانه او برای نفوذ به ذهن اقتصاددانان امریکای لاتین و رخنه به اقتصاد این کشورها صحبت میکند. در دهه ۱۹۵۰ و آن هنگام که کامرون سرگرم آزمایشهای شوم خود بود، دانشکده شیکاگو در حال توسعه نظریات و ایدههایی بود که بهزودی تئوریهای رائول پربیش (Raul Prebisch) و دیگر اقتصاددانان آن روز امریکای لاتین را از دور خارج کرده و کنار میزد؛ تئوریهایی که امروزه میتوان آنها را راه سوم نامید. خانم کلاین گفتههای اقتصاددان شیلیایی «ارلاندو لتلیر»(Orlando Letelier) را در مورد هماهنگی کامل ترور و وحشت موجود در رژیم پینوشه با سیاستهای بازار آزاد و آن حکومت، نقلقول مینماید. لتلیر با رد ادعای میلتون فریدمن مبنی بر اینکه او تنها مشاورههای فنی و تکنیکی ارائه میکرده است، اظهار کرد که فریدمن نیز به اندازه دژخیمان پینوشه در جنایتهای آن رژیم سرکوبگر، سهیم و گناهکار بوده است. لتلیر در سال ۱۹۷۶ توسط بمبی که توسط پلیس مخفی پینوشه در اتومبیلش کار گذاشته شده بود، در واشنگتن کشته شد. از نظر کلاین، او یکی دیگر از قربانیان «بروبچههای شیکاگو»(Chicago Boys) است که در آن هنگام میخواستند کاپیتالیزم بازار آزاد را بر منطقه امریکای لاتین تحمیل کرده و پیاده نمایند و از اینرو مزاحمان این طرح، یعنی کسانی مانند لتلیر سرنوشتی به غیر از حذف فیزیکی نصیبشان نمیشد. خانم کلاین مینویسد؛ «در مخروطجنوبی، جاییکه کاپیتالیزم معاصر در آن پدید آمد، «جنگ بر ضد ترور» در واقع جنگی بر علیه همه موانع سر راه برقراری نظم نوین بود.»
خانم کلاین که یکی از مشهورترین فعالان ضدجهانیسازی است، توصیف کامل و دقیقی از برنامههای مخفی و توطئههای سیاسی بهکار رفته در جهت تحمیل اجباری سیاستهای اقتصادی ناپسند و غیراخلاقی بر کشورهای مخالف و مقاوم در برابر این تهاجم و هزینههایی که این مردم بهدلیل سرسختی و پایداریشان پرداختهاند، ارائه میدهد. او در این توصیف، به بیان غرور و لجاجت متکبرانه امثال فریدمن و همچنین کسانیکه درصدد اجرای نظریاتش بودند و گاهی بسیار افراطی نیز عمل میکردند، میپردازد.
بسیار نگرانکننده و شگفتآور است که یادآوری کنیم بسیاری از افرادی که در جنگ عراق و آغاز آن دخیل بودند، پیشتر نیز در رسواییهای شرمآور مربوط به سیاست خارجی امریکا دخالت و نقش داشتهاند. خانم کلاین ارتباط روشن و معنی داری را میان شکنجههای رخ داده در امریکای لاتین در دهه ۱۹۷۰ و آنچه امروز در ابوغریب و گوانتانامو اتفاق میافتد، مطرح می کند و اتفاقات کنونی در ابوغریب و گوانتانامو را ادامه همان شیوههای سرکوب مورد استفاده در امریکای لاتین میداند، گرچه او در کتابش در جاهایی نیز بیش از حد سطحی و سادهانگارانه به قضایا مینگرد و گاهی حقایق جانبی را در نظر نمیگیرد، ولی کسانیکه او از آنان انتقاد میکند، یعنی «فریدمن» و آن یکی «دکتر شوک درمانی» نیز کمتر از خانم کلاین سطحینگر و سادهانگار نیستند؛ زیرا آنان با عقیده به سیستم ایدئال بازار آزاد، رقابت آزاد و شرایط برابر و آزاد که هیچیک در عمل وجود خارجی ندارند، سبب فلاکت مردمان کشورهای بسیاری شدهاند که تنها گناهشان این بوده که در دسترسترین موشهای آزمایشگاهی برای آقایان در جهت به مرحله عمل درآوردن تئوریهایشان بودهاند. درواقع شاید بتوان گفت گناه امثال فریدمن حتی بدتر از آن چیزی است که خانم کلاین بیان کرده است، زیرا آنها هیچ پایه و منطق تجربی برای این نظریاتشان نداشتهاند و در همان دوره هم بسیاری از اقتصاددانان آکادمیک و دانشگاهی به اینان گوشزد میکردند که تئوریهایشان اغلب پاسخگوی واقعیت و شرایط عملی نیست، برای نمونه یکی از مسائل محدودکننده این نظریات، مسئله نداشتن اطلاعات و آگاهی کافی است که تقریباً همیشه صادق است.
نائومی کلاین یک اقتصاددان نیست، بلکه یک روزنامهنگار است که به همه جای دنیا سفر کرده تا اطلاعات دست اول و معتبری از آنچه در مکان مورد نظر رخ میدهد بهدست آورد؛ ازجمله جریان و روند خصوصیسازی در عراق، پیامد و نتایج حاصل از سونامی آسیا، روند تحول لهستان بهسوی سرمایهداری و یا سالهای پس از به قدرت رسیدن کنگره ملی آفریقا در آفریقای جنوبی و ناکامی آن در تحقق سیاستهای توزیع عادلانه ثروت وعده داده شده در بیانیه آزادی مبارزه با تبعیض نژادی.
این فصول از کتاب خانم کلاین، باوجود کمتر هیجانانگیز بودن، بسیار مستدل و متقاعدکننده هستند. در مورد مسئله آفریقای جنوبی او با فعالان مبارزات ضدتبعیضنژادی و دیگران گفتوگو میکند و تازه درمییابد که پاسخی مشخص و یکسان وجود ندارد. کنگره ملی آفریقا، پس از پایان آپارتاید آنقدر سرگرم تلاش برای جلوگیری و یا به تأخیرانداختن یک جنگ داخلی قابل وقوع بود که از اهمیت سیاستهای اقتصادی غافل ماند. بهدلیل ترس از فراریدادن و تاراندن سرمایهگذاران خارجی، کنگره پیشنهاد و طرح صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را پذیرفت و سیاست خصوصیسازی، کاهش هزینهها، انعطافپذیری نیروی کار و غیره را در پیش گرفت، اما حتی این موضوع هم نتوانست دو کمپانی بزرگ متعلق به آفریقای جنوبی، یعنیSouth Africa Breweries وAnglo-American را از انتقال دفاتر مرکزیشان به لندن بازدارد. متوسط نرخ رشد، رقم ناامیدکننده ۵ درصد (بسیار پایینتر از کشورهای آسیای شرقی، که راه متفاوتی را پیمودند) بوده است؛ نرخ بیکاری برای اکثریت سیاهپوست کشور ۴۸ درصد است و شمار مردمی که ناگزیر از گذران زندگی با روزانه کمتر از یک دلار هستند، از دو میلیون نفر در سال ۱۹۹۴ به این سو، یعنی از زمان به قدرت رسیدن کنگره ملی آفریقا تاکنون، به دو برابر یعنی ۴ میلیون نفر افزایش یافته است.
ممکن است برخی به این شواهد ارائه شده توسط خانم کلاین به چشم توطئهای خطرناک و بزرگ بنگرند، نتیجهگیری که خود او به صراحت و روشنی از آن ابراز بیاطلاعی کرده و دربارهاش اظهارنظر نمیکند، اما این توطئهها نیستند که دنیا را ویران میکنند، بلکه تصمیمات اشتباه پیدرپی، سیاستهای شکستخورده و کموبیش بیعدالتیهای مکرر و انباشتهشده هستند که جهان را به ورطه آشوب و نابودی میکشند.
بنیادگرایان طرفدار بازار آزاد هرگز ارزش واقعی مؤسسهها و نهادهای مورد نیاز برای عملکرد خوب و دقیق یک اقتصاد سالم را هم درک نکردهاند، چه برسد به ضروریترین و حیاتیترین عناصر مورد نیاز یک جامعه برای رشد و شکوفایی اقتصادی.
خانم کلاین کتابش را با بیان جملاتی امیدوارکننده به پایان میبرد و برای این امیدواری دلایلی مانند وجود نهادهای غیردولتی، مردمی و فعالان سراسر جهان را ذکر میکند که در تلاش برای تغییر این وضع هستند. پس از ۵۰۰ صفحه از «دکترین شوک»، بهروشنی میتوان دید که آنان راه سخت و دشواری در پیش رو دارند.
نویسنده: جوزف استیگلیتز
منبع: نیویورک تایمز، ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷ (۹ مهر ۱۳۸۶)
برگردان: چشمانداز ایران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق احمد وحیدی حسن روحانی حجاب مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی مجلس رهبر انقلاب شهید مطهری رسانه
ایران هواشناسی سیل آتش سوزی یسنا تهران روز معلم قوه قضاییه پلیس معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا دولت سیزدهم مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران عفاف و حجاب تبلیغات مسعود اسکویی سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
ناسا هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل اینستاگرام تلفن همراه کولر
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب دیابت