یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تغییر مربیان به سود تیم ها نیست


تغییر مربیان به سود تیم ها نیست

آمار می گوید تغییر مربیان به سود تیم ها نیست

تغییراتی که تاکنون در این فصل در کادر فنی تیم های لیگ برتری فوتبال ایران به وجود آمده است اگرچه بی سابقه نیست اما کاملاً غیرمنتظره است. نزدیک به نیمی از تیم های حاضر در مسابقه ها در حالی اقدام به تحول روی نیمکت خود کرده اند که هفتمین فصل فوتبال حرفه ای کشورمان را پشت سر می گذاریم. پیش بینی می شد با تجربیاتی که باشگاه ها از حضور در این سطح از رقابت ها کسب کرده اند در تصمیم گیری های شان منطقی تر عمل کنند. اما کمتر با چنین مهمی مواجه بوده ایم. شاید این جریان خود جزو پیامدهای حرفه ای شدن فوتبال است. فوتبالی که از نظر امکانات و تشکیلات همچنان مثل گذشته است اما در پرداخت ها و تصمیم گیری ها به یک باره موازی با حرفه ای های مستطیل سبز گام برمی دارد! نمی توان در این راه کسی را محکوم کرد یا باشگاهی را به دلیل تصمیماتی که اتخاذ می کند زیر سؤال برد. هزینه های میلیاردی که آنها متحمل شده اند و ترس از نرسیدن به اهداف موردنظر این اختیار را به سران باشگاه ها می دهد تا برای جبران مافات از تصمیم اولیه خود چشم بپوشند و چاره دیگری بیندیشند. این موضوع در همه جای دنیا مرسوم است و ایراد آنچنانی هم به این طرز فکر و این گونه تغییرات وارد نیست.

همین چند روز پیش بود که ارنست میدن دورپ از تیم بیله فلد برکنار شد. اخراج این مربی چندان دور از منطق نبوده است. بیله فلدی ها که بدترین خط دفاعی این فصل را دارند تقریباً یک نیم فصل به سرمربی خود مهلت دادند اما وقتی اوضاع بهبود نیافت و تیم تا رده ماقبل آخر بوندس لیگا سقوط کرد، سرمربی سابق تیم تراکتور سازی تبریز مجبور به از دست دادن شغل خود شد. کارشناسان و رسانه های آلمانی پس از این ماجرا به سران بیله فلد خرده ای نگرفتند. چرا که یک نیم فصل فرصت کافی برای میدن دورپ بود. در همین حال دو تغییر عمده در لالیگا و لیگ برتر انگلیس هم رخ داده است که بسیار جنجالی و پرانتقاد بود. بی شک کنارگذاشتن خوزه مورینیو از تیم چلسی جنجالی ترین خبر سال های اخیر در این زمینه بوده است. این اتفاق البته به خاطر نتایج تیم نبود و تنها جنگ های پنهان مشهورترین مربی حال حاضر جهان با رومن آبراموویچ میلیاردر روس و مالک باشگاه چلسی عامل اصلی این ماجرا است. آبراموویچ که قصد دخالت در امور تیم را داشت وقتی با مقاومت سرمربی پرتغالی مواجه شد تصمیمی گرفت که فوتبال جهان را تکان داد. کنارگذاشتن مورینیو البته ۲۱ میلیون پوند برای تاجر روس آب خورد!

دیگر تغییر پر سر و صدایی که در این فصل از باشگاه های اروپایی روی داده است به نیمکت تیم والنسیا در اسپانیا بازمی گردد. کمتر هوادار حرفه ای که با عشق تمام روی سکوهای ورزشگاه «مستایا» می نشست و برای کیکه فلورس سرمربی محبوب خود دست تکان می داد و فکر می کرد سران والنسیا در شرایطی که نیم فصل لالیگا تنها به نیمه راه خود رسیده بود سرمربی تیم را ازکار برکنار کنند. مدیران والنسیا نتایج ضعیف تیم را عامل تصمیم غیرمنتظره خود عنوان کردند. این درحالی بود که نتایج چندان ضعیف نبودند و تنها معضل تیم قرار گرفتن تحت الشعاع جریان رئال مادرید و بارسا بوده است. رونالد کومان که کاندیدای مربیگری تیم ملی ایران شده بود ناگهان سر از تیم والنسیا درآورد ولی نتایج هرروز بدتر از قبل شد و تیم از جام قهرمانان اروپا هم کنار رفت. انتقادها هنوز هم برسر کنارگذاشتن فلورس به گوش می رسند.

تغییرات مربی در سطح اول فوتبال دنیا در این فصل تقریباً مثل همه فصول گذشته بوده است و تنها چند مورد خاص مشاهده شده است اما جریانی که در لیگ برتر ایران به وجود آمده چیزی شبیه به آن بود که پیشتر فقط در لیگ های عربی دیده بودیم. این جریان نگرانی های بسیاری را به وجود آورده است. طوری که یک پرسش عمومی در ذهن همه فوتبال دوستان نقش بسته است: «این تغییرات چه تأثیری بر کیفیت فوتبال باشگاهی ایران می گذارد »

● کنایه ولاپان

رضا رجبی کارشناس فوتبال در این باره به نقل قولی از پیتر ولاپان دبیرکل سابق کنفدراسیون فوتبال آسیا اشاره می کند و می گوید: «ولاپان همیشه می گفت فوتبال شما ضعیف است چون که مدرسان ضعیفی دارد.»

وی توضیح می دهد: «ضعف آموزش مربیان فوتبال کشور بر کیفیت کار نیز تأثیر گذاشته است و این ها زنجیروار به یکدیگر متصل هستند. روی همین اصل بسیاری ازمربیان با دانش بیرون نشسته اند.

به همین خاطر خیلی سریع مشخص می شود خیلی از آنها که مشغول به کار هستند توانایی بالایی ندارند. البته من معتقدم برکناری مربیان آن هم به شکلی که هم اکنون در لیگ امسال با آن مواجه هستیم روند خوبی نیست.

دلایل زیادی را می توان برای آن برشمرد که امروزه مدیران باشگاه ها نتیجه گرا شده اند و متأسفانه تعدادی از آنها مشاوران خوبی هم ندارند. مربیان هم علاقه ای ندارند با علم روز آشنا شوند. اگر این جریان ادامه پیدا کند هیچ وقت ازنظر کیفی فوتبال ما رشد نمی کند.»

● یک امر متداول

دکتر بیژن ذوالفقار نسب که خود چندی پیش براثر همین تغییرات باردیگر به عرصه لیگ برتر بازگشته و جای زوران جورجوویچ صربستانی را روی نیمکت تیم ذوب آهن اصفهان گرفته است از برکناری مربیان و گماردن افراد جدید به عنوان یک امر متداول در فوتبال روز دنیا یاد می کند. ذوالفقار نسب به فصل جدید لیگ برتر انگلیس و برکناری ۵-۴ مربی اشاره دارد و در این باره تغییرات کادر فنی تیم های بوندس لیگایی را نیز مدنظر قرارمی دهد.

در عین حال به این نکته نیز تأکید دارد که در پس هر تصمیم سران این باشگاه ها استدلالی نهفته است و مثل کشورهای عربی تصمیم های احساسی و یک شبه گرفته نمی شود.

ذوالفقار نسب می گوید: «نباید در این کار افراط و تفریط کرد و اگر تغییرات با برنامه باشد و باعث رشد تیم و کسب نتایج مطلوب شود می توان از آن به عنوان یک تغییر مثبت یاد کرد. وارد کردن شوک به تیم باید منطقی باشد و با برنامه دست به تغییر مربی زد. البته مدیران همواره به خاطر منافع باشگاه دست به تغییر می زنند و سعی دارند با تغییراتی که انجام می دهند به نتایج دلخواه خود برسند.»

● دفاع یک مدیر

بدون شک اگر در باره تغییرات متوالی که روی نیمکت تیم ها صورت گرفته است از مدیران باشگاه ها درخواست تشریح علت شود نخستین چیزی که مطرح می کنند هزینه های زیادی است که پرداخت کرده اند. ناصر شفق مدیرعامل باشگاه ابومسلم مشهد که با کنار گذاشتن خداداد عزیزی در اواسط نیم فصل اول و نیز اکبر میثاقیان در ابتدای فصل گذشته نام خود را دراین جریان بر سر زبان ها انداخته است در تشریح این موضوع خاطرنشان می کند:«با توجه به این که لیگ فوتبال ما حرفه ای شده و هزینه های تیمداری بسیار بالا است این تغییرات نیز ثمره پرداخت پول های زیاد است. قبلاً هزینه تیمداری پائین بود و باعث می شد حساسیت زیادی به وجود نیاید. مربیان نیز بدون دغدغه کار می کردند. اما حالا هزینه های بالای صدها میلیون تومان این مجال را از مدیران می گیرد که بخواهندچیزی را بکارند و بعدها آن را درو کنند».

شفق در ادامه این بحث به رقابت کاذب بین مدیران دولتی و خصوصی اشاره می کند. به باور وی این رقابت باعث شده است تا مدیران فقط به کارنامه خود فکر کنند که این عامل نیز دوگانگی های زیادی را به دنبال دارد. وی اعتراف می کند بی ثباتی مربیان پیامد خوبی نخواهد داشت. در همین حال مدیرعامل باشگاه ابومسلم تصریح می کند تغییراتی که انجام داده از روی ناچاری بوده است.

● تصمیم گیری عجولانه

مجید صالح، کارشناس جوان فوتبال ایران نیز بسیاری از تغییرات مربیان را محصول تصمیم عجولانه سران باشگاه ها می داند که چندان منطقی نیست. در همین حال وی همه این اتفاق ها را به نوع نگرش باشگاه ها ربط می دهد. صالح توضیح می دهد: «شرایط در تیم هایی که دست به تغییر مربی زده اند با یکدیگر متفاوت بوده است. تیم هایی مثل پگاه در این فصل عجولانه تصمیم گرفتند و از هفته پنجم به دنبال یک مربی جدید رفتند اما تیمی مثل مس کرمان تقریباً یک نیم فصل به فرهاد کاظمی وقت داد. من در کل با این روش که با کسب چند نتیجه ضعیف بلافاصله مربیان را عوض می کنند موافق نیستم. مربی ها باید ضریب اطمینانی به کارشان داشته باشند تا با آرامش به کارشان بپردازند. به عقیده من اگر مربی ها هنگام عقد قرارداد کمتر به مسائل مالی فکر کنند و با اضافه کردن بندهایی ضمانت فعالیت خود را بیشتر کنند با خیال راحت تری می توانند کار کنند. صالح یادآور می شودکه تغییرات بی ربط با مسائل فنی نیست و کیفیت کار هم در تصمیم ها دخیل هستند. این کارشناس بامطرح کردن زمان مناسب هر شوک تأکید می کند درهر مقطعی نمی توان از تغییر نتیجه گرفت. صالح از تصمیمی که سران باشگاه ذوب آهن برای به کارگیری دکتر ذوالفقار نسب اتخاذ کردند به نیکی یاد می کند زیرا نتایج این تیم با گذشته فرق کرده است. بازیکن سابق تیم سایپا همچنین می گویدکه مدیران باشگاه ها فراموش نکنند همه تیم های شرکت کننده در لیگ برتر نمی توانند قهرمان شوند و نباید با کسب چند نتیجه ضعیف عجولانه دست به تغییر زد و بلافاصله مربی را برکنار کرد چرا که این روند تأثیر نامطلوبی بر فوتبال ایران می گذارد.

● یک امر طبیعی

در همین مورد، نظرات جهانگیر کوثری، کارشناس فوتبال و روزنامه نگار به نوعی جالب توجه است که این روند را مثبت ارزیابی می کند. به عقیده کوثری روند یاد شده در زمینه های اقتصادی ، مدیریتی و فنی بسیار اثرگذار است که این خود لازمه یک فوتبال حرفه ای است. وی می گوید: وقتی وارد فوتبال حرفه ای می شویم می آموزیم که چگونه رفتار کنیم و در بحث بازیکنان ، مربیان ، قراردادهای آنها، ارتباط های بین المللی و حتی در انتخاب رئیس فدراسیون بهترین تصمیم ها را خواهیم گرفت. وی که به نوعی نظر متفاوتی با دیگر کارشناسان ارائه کرده است خاطرنشان می کند: «به نظر من تعویض مربیان یک مسأله منفی نیست و فوتبال در چارچوب حرفه ای شدن این تغییرات را می طلبد. این تغییرات شاید نیازهای درونی باشد که منطق آن نیز پیروز شدن در میدان است. مدیران باشگاه ها سعی می کنند با تغییراتی که انجام می دهند موقعیت بهتری درجدول رده بندی به دست بیاورند و در این راه عوض کردن مربی یک امر طبیعی است. سرمایه گذاران و مدیران باشگاه های فوتبال به خلاقیت مربیان نیاز دارند تا در شرایط بحرانی تیم را نجات بدهد. در غیر این صورت از نظر فنی و اقتصادی هیچ بازدهی وجود نخواهد داشت و بالطبع اسپانسرها روی چنین تیمی سرمایه گذاری نمی کنند.» کوثری در بخش دیگری از حرف هایش می افزاید: «باید تغییرات مربیان را به فال نیک گرفت. این موضوع مدیران را تحریک می کند در پی انتخاب مربی بهتری باشند. نمونه های زیادی در این باره وجود دارند. پرسپولیس با آوردن قطبی قهرمانی را جست وجو می کند و استقلال برای کسب نتایج بهتر به فیروز کریمی پناه برده است.

● فوتبال دولتی

یکی از نکته هایی که در بحث تغییرات کادر فنی و تصمیم های عجولانه مدیران عمومیت پیدا می کند دولتی بودن اکثر باشگاه ها است که به نظر می رسد دراین جریان بی تأثیر نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند مدیران باشگاه ها برای حفظ موقعیت خود اقدام به تغییر کادر فنی می کنند و در این راه آینده نگری وجود ندارد.

اولیایی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال تهران و مدیر کنونی باشگاه پاس همدان ضمن تأیید فرضیه فوق تصریح می کند دیگر فوتبال سازنده فراموش شده است و مدیران برای پاسخگویی به مدیران بالاتر و حفظ جایگاه شان تصمیم می گیرند. اولیایی برای رهایی از این وضع یک پیشنهاد دارد: «راه چاره خصوصی شدن باشگاه ها است. اگر این کار صورت گیرد یک بار بزرگ از روی دوش دولت برداشته می شود و در ضمن برای تغییر و تحول نیز دلایل منطقی وجود خواهند داشت.» این مدیر باتجربه در عرصه فوتبال باشگاهی ایران ادامه می دهد: «اگر کارنامه تیم هایی مثل نفت و مس کرمان را بررسی کنیم متوجه می شویم که مدیران این تیم ها علاقه داشتند مربیان شان جدا شوند اما مربیان حاضر به ترک تیم نبودند و می خواستند با کسب نتایجی آبرومندانه، خودشان را حفظ کنند. در اینجا به راحتی می توان فرق فوتبال بخش خصوصی و دولتی را فهمید. در واقع در مدیریت دولتی مدیران رده بالاتر شرط حفظ جایگاه مدیران پائینی را در کسب نتیجه تعیین می کنند که این نتیجه گیری به هر نحو ممکن باعث قربانی شدن مربیان می شود.»

مدیرعامل باشگاه پاس همدان با اشاره به جریان کنونی مربیان لیگ برتری می گوید: «من این روند را مثبت نمی بینم و معتقدم باید تدبیر مناسبی بیندیشیم. اگر فوتبال ما در جایگاه خودش باشد مطمئناً تعویض مربیان منطقی خواهد شد. ضمن این که به مربیان جوان هم باید فرصت داد. مگر استقلال از این که به قلعه نویی مهلت سه ساله داد ضرر کرد »

● مقایسه

شاید بررسی آنچه که روی نیمکت تیم ها در دوره های گذشته لیگ برتر اتفاق افتاده نشان دهد که این روند سیر صعودی داشته یا روندی نزولی در پیش گرفته است. مقایسه پنج دوره گذشته لیگ برتر که توسط مجید جلالی صورت گرفته است به بسیاری از ابهامات پاسخ می دهد.

از ابتدای تاریخ لیگ برتر تاکنون ۳۳ مربی در خلال بازی ها برکنار شدند. در طول این دوره ها ۶۶ مربی در لیگ برتر مربیگری کردند که ۴۵ مربی ایرانی بودند و ۲۱ مربی خارجی، ۳۳ مربی نیز قبل از پایان لیگ از کار برکنار شدند.

در دوره اول لیگ برتر فوتبال تنها یک تیم مربی خود را برکنار کرد. در لیگ دوم ۶ تیم مربیان خود را کنار گذاشتند و جمعاً ۸ تغییر در زمینه مربیان در لیگ دوم انجام گرفت. در واقع برخی از تیم ها دست به تغییر زدند که روی همین اصل در مجموع تغییرات عدد بزرگتری از تعداد تیم ها است.

در لیگ سوم ۳ تیم مربیان خود را تغییر دادند که جمعاً ۵ مربی از کار برکنار شدند. اما در لیگ چهارم این رقم به عدد ۹ رسید و در مجموع نیز ۱۵ مربی شغل خود را از دست دادند. در واقع تعدادی از تیم ها بیش از دو بار مربیان خود را تغییر دادند که در مجموع ۹ تیم ۱۵ مرتبه جابه جایی مربی داشته اند.

در لیگ پنجم ۷ تیم مربیان خود را تغییر دادند و جمعاً ۹مربی از کار برکنار شدند.

در لیگ ششم نیز ۸ تیم مربیان خود را عوض کردند و جمعاً ۱۰ تغییر در زمینه مربی ها انجام گرفت.

در طول این ۶ دوره گذشته ۴۸ تغییر در زمینه مربیان انجام گرفته است.

بیشترین تغییرات در لیگ چهارم انجام گرفت که ۱۵ مربی در میانه راه لیگ کارشان را از دست دادند.

در طول سه دوره ۱۴ تیم و در طول سه دوره دیگر ۱۶ تیم حضور داشتند که در مجموع ۹۰ تیم در طول این ۶ دوره حضور داشتند که در کل ۳۳ تیم مربیان خودشان را تغییر دادند.

کمترین تغییرات در زمینه مربیان مربوط به تیم فجر سپاسی است که هیچ تغییری در زمینه مربی نداشت. پس از آن تیم ذوب آهن کمترین تغییر را داشت. بیشترین تغییرات مربوط به استقلال اهواز است. پس از آن تیم ها ی پگاه، شیرین فراز و راه آهن بیشترین تغییرات را در زمینه مربی داشتند.

آمارها نشان می دهد که در طول ۶ دوره گذشته از ۶ مربی که تیمشان قهرمان لیگ برتر شدند سه نفر از آنها در طول لیگ سال بعد و دو نفر از آنها نیز در پایان فصل بعد از کار برکنار شدند.

از ۴۸ مربی که در میانه ۶ فصل گذشته جایگزین مربی های برکنار شده قرار گرفتند تنها ۱۱ نفر از آنها برای فصل بعد در همان تیم باقی ماندند و ۳۷ مربی در فصل بعد در آن تیم نبودند. نتایج تحقیقات نشان می دهد ۷۷ درصد این تغییرات بی فایده بوده است.

از ۱۲ تیمی که به لیگ های پائین تر سقوط کردند ۸ تیم مربی شان را در میانه فصل تغییر داده بودند و با این وجود به دسته پائین تر سقوط کردند.

در ۶ دوره لیگ برتر ۲۱ مربی خارجی در تیم های مختلف مربیگری کردند که ۱۱ مربی یعنی ۵۲% قبل از پایان فصل برکنار شدند و در بین تمام تیم های لیگ برتری تنها تیم فجر سپاسی است که هیچ تغییری نداده و پس از آن ذوب آهن، ملوان، پاس و سپاهان تیم هایی بودند که تغییرات کمتری در زمینه مربی داشتند. تیم صنعت نفت با عمر هشت و نیم هفته ای برای مربیگری تیمی است که بیشترین تغییر را درزمینه مربیان داشته است.

نتیجه گیری کلی نشان می دهد که متوسط عمر مربیگری در لیگ ایران در طول ۶ فصل گذشته ۲۲ هفته و عمر متوسط مربیان خارجی ۱۸ هفته بوده است.

اما در لیگ هفتم ۷ تیم تا هفته ۱۵ اقدام به برکناری مربیان شان کرده اند. ۱۳ تیم از این ۱۸ تیم لیگ هفتم مربیان سال گذشته خود را همراه ندارند. ۲ مربی خارجی تا هفته دهم لیگ امسال از کار برکنار شدند و قبل از این که نیم فصل اول خاتمه یابد یک تغییر دیگر را هم شاهد بودیم.

مجید جلالی با ارائه این آمارها می گوید: حال باید به این نکته توجه کنیم که چه آمار زیانباری از این ۴۸ تغییر در طول فصل های گذشته از نظر بودجه و موارد دیگر به وجود آورده است؛ ۴۸ تغییری که در طول برگزاری لیگ اتفاق افتاده و نه در پایان فصل. آیا مدیرانی که اقدام به این تغییرات می کنند تخصصی دارند و متوجه هستند که این تغییرات چه نتایجی به بار خواهدآورد. سؤال بعدی که مطرح می شود این است که آیا این تغییرات باعث بهبود وضعیت فوتبال می شود یا نه، که من تصور می کنم با توجه به آمار هیچ بهبودی نداشته است.

چه کسانی از این تغییرات سود می برند پاسخ به این سؤال می تواند نشان دهد که چرا فوتبال ما از بعد تاکتیکی و فنی پیشرفتی ندارد. فوتبال ما پتانسیل بالایی دارد ولی تعویض های مکرر مربیان نمی تواند کمکی به پیشرفت فوتبال ما کند. من به تمام باشگاه ها پیشنهاد می کنم آن گروهی که قرار است برای تیم مربی انتخاب کنند در ابتدای فصل هرچه قدر می توانند وسواس به خرج دهند و با دقت مربی انتخاب کنند و پس از آن اجازه بدهند که مربی تیم ثبات داشته باشد و بتواند با امنیت فکری تیم را هدایت کند.

یوسف حیدری- علی رضایی



همچنین مشاهده کنید