سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

مسائل محیط زیستی (2): بیابان زایی و مسائل اجتماعی آن



      مسائل محیط زیستی (2): بیابان زایی و مسائل اجتماعی آن
سمیرا قاسمی

تعریف بیابان زایی:
بیابان زایی به تخریب زمین و کاهش قابلیت های تولید معیشتی خاک در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب اطلاق می شود. می توان گفت که این پدیده در نتیجه ی عوامل گوناگون از جمله فعالیت های بشر و تغییر و تحول اقلیمی اتفاق می افتد. بیابان زایی در تمامی قاره ها به استثنای آنتارکتیکا Antartica دیده می شود، اما توجه بین المللی به طور گسترده بر قاره ی آفریقا و به طور ویژه بر منطقه ای با نام ِساحل Sahel تمرکز یافته است (منطقه ای در آفریقای شمالی و در جنوب صحرای ساحارا Sahara desert ). بیابان زایی به عنوان یک پروبلماتیک و مسئله از زمان داست باول Dust Bowl (کاسه ی غبار) (1) که در سال های 1930 و در آمریکا اتفاق افتاد مطرح شد، اما تنها در دوره ی خشکسالی بزرگ در sahel و در سال های بین 1968 تا 1973 به عنوان یک مسئله ی بین المللی مطرح گشت.

دلایل بیابان زایی:
بیابان زایی در زمین های کشاورزی، چراگاه ها، جنگل ها، بیشه زارها و محیط هایی از این دست اتفاق می افتد؛ به عبارتی چه در زمین هایی که نیازمند آبیاری به شیوه ی مصنوعی هستند و چه زمین هایی که آب مورد نیاز آنها توسط آب باران تامین می شود. فقدان خاک حاصلخیز، نبود گیاهان خودرو و وحشی، از ریشه در آوردن بوته ها همگی منجر به بیابان زایی می شوند. همچنین خشکسالی (دوره ای که آب و هوا به شکلی غیر معمول خشک و داغ می شود)، می تواند به از میان رفتن گیاهان و بیشه زارها بیانجامد. مدیریت ضعیف زمین و افزایش جمعیت عواملی هستند که موجب بالا رفتن سطح میزان آبیاری ، برداشت نادرست و یا برداشت بیش از اندازه ی محصول و افزایش تعداد دام می شوند. این وقایع زمین و خاک را دگرگون می کنند، منابع را کاهش می دهند و امکان بیابان زایی را بالا می برند. بعضا به طور اشتباه واژه ی بیابان زایی به گسترش بیابان ها در مناطق غیربیابانی اطلاق می شود. تصاویری از تپه های شنی که بر زمین های کشاورزی سوار شده اند به چنین برداشت اشتباهی دامن می زنند. در صورتی که این گونه ی بیابان زایی بسیار نادر است. برخی از اوقات نیز به طور نادرست خشکسالی به عنوان نخستین دلیل بیابان زایی شمرده می شود. حال آنکه این دو، لازم و ملزوم یکدیگر نیستند. خشکسالی بدون بیابان زایی می تواند صورت گیرد و خشکسالی هم می تواند بدون آنکه به بیابان زایی بیانجامد اتفاق افتد. خشکسالی ها کوتاه مدت و چرخه ای هستند، آنها به خودی خود زمین را تضعیف نمی کنند. اما به هر حال فشارهایی که منجر به سوء مدیریت زمین، گیاهان و منابع آبی می شوند را تشدید می کنند. به هر حال به منظور ادامه ی بقا در چنین محیط زیست دشواری، انسان ها باید فعالیت های خود را با شرایط هماهنگ کنند. عوامل بسیاری از جمله رشد جمعیت، فقر، سیاست ها، نهادهای اجتماعی از هم گسیخته و ادامه ی فرصت های کوتاه مدت اقتصادی، دست در دست یکدیگر می دهند تا شرایط  را دشوار و بحرانی کنند. نکته ی جالب آنکه به شکلی متناقض، دسترسی به آب برای آبیاری می تواند موجب بیابان زایی شود. تقریبا کل آب مخصوص آبیاری حاوی مقداری نمک است.  اگر نظام آبیاری از نظام تسویه ی مناسبی برخوردار نباشد، نمک در خاک انباشت می شود. نهایتا، خاک حاوی نمک بسیار شده و برای بسیاری گیاهان سمی می گردد. امروزه این مشکل به یک سوم زمین های آبیاری شده رسوخ کرده است. بهره برداری و کاشت زمین، به ویژه بهره برداری بیش از اندازه یا وارد کردن گونه های گیاهان غیر بومی می تواند موجب ضعف بستر ریشه ی گیاه و تضعیف خاک شود. بیابان زایی غالبا به کاهش گیاهانی که زمین را می پوشانند می انجامد. در اثر کبود گیاه و در نتیجه ی کمبود سایه، درجه دمای خاک افزایش یافته و این دمای بالا از بین رفتن مواد آلی در خاک و تبخیر آب را سرعت می بخشد. ممکن است برخی از خاک ها فشرده شوند و توانایی آنها برای جذب آب باران محدودی که می بارد کاهش یابد. این امر موجب می شود که آب موجود برای گیاهان کاهش یابد. نبود گیاهان باعث می شود خاک توسط باد و آب شسته می شود. وزش باد مواد مغذی خاک را با خود برده و آسیب های جدی به گیاهان وارد می کند. تبعات چنین مسائلی می تواند فاجعه بار باشد و کمبود منابع ضروری مانند آب منجر به از بین رفتن زندگی انسانها شود. با کاهش تولید و سودآوری، فشار برای ذخیره و جبران خسارت افزایش می یابد. با این تفاسیر، بیابان زایی به عنوان یک نگرانی بین المللی مطرح شده است. بدین ترتیب انجمن مبارزه با بیابان زایی ملل متحد UN Convention to Combat Desertification (UNCCD)، در سال 1996 وارد عمل شد. این انجمن به بررسی ارتباط میان فقر و تخریب محیط زیست پرداخت و توجه عمده اش را به جای دخالت های وسیع بین المللی، معطوف به راهکردهای جنگل زایی در مقیاس کوچک نمود. بنابراین در عوض تلاش برای عقب راندن و مهار بیابان ها، UNCCD سعی می کند تا مدیریت منابع و جوامع پیرامون منابع را ارتقاء دهد. همچنین به جای آنکه منحصرا بر آژانس های بین المللی تکیه شود، UNCCD تلاش می کند تا سازمان های غیردولتی ملی و بین المللی را که قبلا در حومه های شهر فعال بوده اند وارد عمل کند.

بیابان زایی در ایران:
مهمترین آثار نامطلوب بیابان زایی در ایران را می توان به طور خلاصه ناپایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برشمرد. بیابان زایی تحت تاثیر دو دسته از عوامل محیطی و انسانی قرار می گیرد. مهمترین عامل محیطی که موجب بیابان زایی می شود مسئله ی اقلیم است. میزان کم و ناکافی بارش باران، زمان نامناسب بارش، تبخیر زیاد آب، وزش بادهای تند و شدید که موجب سایش خاک می شوند، آب و هوای خشک منطقه، برخی بلایای طبیعی مانند سیلاب، همگی از عوامل مهم محیطی هستند که باعث بیابان زایی می شوند. اما علاوه بر عوامل محیطی، بیابان زایی ناشی از عوامل انسانی نیز می باشد. در این راستا نقش انسان ها تاثیر ویژه ای بر جای می گذارد. در کشور ایران برداشت بیش اندازه ی آب از سفره های زیرزمینی، جاده سازی و توسعه ی شهرها و روستاها، آلوده کردن آب های زیرزمینی در نتیجه ی وارد کردن آب های آلوده ی شهری و صنعتی و کشاورزی، بوته کنی، تخریب جنگل ها، چرانیدن تعداد زیادی دام در مساحت اندکی از مرتع، آبیاری نادرست، برداشت بیش از اندازه و نامناسب از معادنی که در سطح زمین وجود دارند، همگی از عوامل موثر در بیابان زایی می باشند. طبق گفته ی فرود شریفی معاون وزیر جهاد کشاورزی، حدود 100 میلیون هکتار از اراضی ایران در معرض خطر پدیده ی بیابان زایی قراردارند.  که از  این مقدار در حدود  75 میلیون هکتار را فرسایش آبی، 20 میلیون هکتار را فرسایش بادی و پنج میلیون هکتار را سایر اشکال شیمیایی و فیزیکی تخریب زمین همچون کاهش حاصلخیزی، تهدید می کنند. به نظر می رسد که صرف نظر از خشک سالی هایی که در ایران اتفاق می افتد عامل اساسی و مهمتر،  دخالت های انسانی است که از این میان مهمترین عامل را می توان رشد جمعیت جامعه در نظر گرفت. به این ترتیب که با افزایش جمعیت نیاز به مواد غذایی و کشاورزی افزایش می یابد. افزایش مساحت زمین کشاورزی آب بیشتری را طلب می کند. در نتیجه روستاییان دست به حفر چاه می زنند تا از آب های زیرزمینی استفاده کنند. به این ترتیب سطح آب های زیرزمینی کاهش می یابد و با هر بار آبی که به بیرون کشیده می شود مقداری آب شور وارد آب شیرین می شود. تا جایی که سطح زمین شور و پر از نمک می گردد و تبدیل به شوره زار می شود. کشاورزان چنین زمین ناحاصلخیز و شوره زاری را رها کرده و به سراغ زمین های دیگر می روند و پدیده ی بیابان زایی ادامه می یابد. بنابراین افزایش جمعیت موجب افزایش نیاز، افزایش کشاورزی، و افزایش مناطق بیابانی و شور کردن آب های شیرین می شود. به نظر می رسد که مسئله ی بیابان زایی مانند بسیاری از موارد زیست محیطی دیگر بدون دخالت متخصصان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قابل حل نباشد. این پدیده در ایران بهبود چندانی نیافته است چرا که تنها به مسائل تکنیکی و فنی قضیه توجه شده است و به مسائل  اجتماعی توجه چندانی نشده است. حال آنکه پژوهشگر علوم اجتماعی برای حل این مسئله و مسائلی از این دست باید به کنه و ساختار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ی مورد بررسی بپردازد.
 

(1)    کاسه ی غبار نام متعارفی ست که بر روی منطقه ی وسیعی در بخش جنوبی منطقه ی دشت های پهناور ایالات متحده ی آمریکا Great Plains اطلاق می گردد، منطقه ای که بخش گسترده ای از آن در سال های 1930 از گردبادهای آن در رنج بسیار بودند. این منطقه شامل بخش هایی از کانزاس Kansas، اکلاهوما Oklahoma، تکزاس، نیومکزیکو، و کلورادو می شود.  

لینک های مرتبط:
•    http://www.eden-foundation.org/project/
•    http://www.undp.org/drylands

منابع:

مقاله ی کنترل بیابان زایی، دکتر محمدخسروشاهی

•    Hutchinson, Charles F. "Desertification." Microsoft® Encarta2009 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2008.

•    http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?NewsItemID=218809

•    http://www.iranpress.ir/jahaneghtesad/Template2/News.aspx?NID=27647
•    http://www.irarticles.com
•    http://khosromk.blogfa.com/post-149.aspx
•    http://www.dananews.ir/news.php?show=news&id=3556