نور چشمی های کاخ سفید و شهوت قدرت

بوش رئیس جمهور پیشین امریکا اخیرا طی سخنانی, برای چندمین بار به صراحت از مدعیان اصلاح طلبی در ایران که امروزه به نام گروه سبز شناخته می شوند حمایت کرد

بوش رئیس جمهور پیشین امریکا اخیرا طی سخنانی، برای چندمین بار به صراحت از مدعیان اصلاح طلبی در ایران که امروزه به نام گروه سبز شناخته می شوند حمایت کرد. دیکتاتور سابق ایالات متحده در سخنان خود با تاکید بر این که این گروه امید آمریکا هستند افزوده است: اصلاح طلبان خط مقدم امریکا در ایران به شمار می آیند.

البته این نخستین بار نیست که ننگ حمایت اربابان نظام سلطه از مدعیان اصلاح طلبی بر پیشانی این عده حک می شود؛ چه این که کمی پیش تر نیز معاون وزیر خارجه آمریکا اطمینان داده بود دولت این کشور از اصلاح طلبان در ایران حمایت می کند . رئیس دموکرات کمیته مسائل خاورمیانه در مجلس نمایندگان هم تصریح کرده بود: استراتژی کاربرد دیپلماسی به موازات تحریم برای مهار برنامه هسته ای ایران، یک استراتژی سست است و باید روش فراگیرتری در پیش گرفته شود و از جمله از جنبش سبز در ایران پشتیبانی شود.

اما به راستی چرا روسیاهان جهان این چنین بر حمایت از مدعیان اصلاح طلبی تاکید دارند و در این راه بر یکدیگر پیش گرفته اند؟ مگر مدعیان اصلاح طلبی در سال های اخیر و به ویژه پس از انتخابات با شکوه ۲۲ خرداد چه کرده اند که این گونه دشمنان قسم خورده مان را بر سر ذوق آورده و آنان را به انتظار نابودی نظام مقدس جمهوری اسلامی و پایمال شدن خون صدها هزار شهید گلگون کفن نشانده اند؟ مگر جریان انحرافی موسوم به سبز در گفتار و کردار خود چه نشانه هایی را بروز داده اند که این گونه مورد توجه دشمنان نظام و انقلاب قرار گرفته اند؟ به راستی چه مشترکاتی باعث شده که امروزه نتانیاهو، شیمون پرز، هیلاری کلینتون، اوباما و... همه طرفدار رنگ سبز شده اند و رقاصه‌ها و متواریان از وطن با هزینه‌ سرویس‌های جاسوسی دم از جنبش سبز می زنند و و از سران مدعی آن حمایت می کنند؟!

پاسخ به این پرسش ها چندان دشوار نیست. نگاهی به رفتار و گفتار پرچمداران این جریان واقعیت های فراوانی را روشن می سازد. مدعیان اصلاح طلبی زمانی که نام و آوازه ای داشتند، همسویی فراوانی با دشمنان ایران اسلامی از خود نشان دادند و پس از افول در عرصه سیاسی نیز در مسیر ناکام گذاشتن خدمتگزاران واقعی جامعه گام برداشتند.ملت هوشیار ایران زمین هنوز سخنان پرمعنای دیکتاتور پیشین ایالات متحده را از یاد نبرده اند که با حسرت گفته بود: « قبل از آن که احمدی نژاد بر سر کار بیاید، در حال دستیابی به نتایج دلگرم کننده ای در خصوص موضوع هسته ای ایران بودیم، چون آن ها با توقف غنی سازی موافقت کرده بودند. اما متاسفانه پس از انتخابات، احمدی نژاد مسیر برعکسی را برگزید و اعلام کرد بار دیگر به غنی سازی دست می زند» البته همسویی عده ای خودی نما با دشمنان دین و نظام، بی سابقه نیست ؛ چه این که بسیاری از دشمنان حضرت علی (ع) در شمار خوش نام ترین صحابه پیامبر(ص) بودند ابن ملجم و شمر هر دو از مجاهدانی بودند که زمانی در جبهه حق و زیر پرچم علی (ع) شمشیر زده بودند اما مدتی بعد یکی امام علی (ع) را به شهادت رساند و دیگری امام حسین (ع) را! در دوران حیات امام راحل نیز بودند کسانی که زمانی در زمره خوش نامان و مجاهدان انقلاب بودند؛ اما پس از مدتی بر اثر خودخواهی و کج اندیشی در برابر نظام و امام ایستادند. از جمله آن ها می توان به قائم مقام امام(ره) اشاره کرد. او که سوابقی طولانی در راه انقلاب داشت، بر اثر عواملی در مسیر اشتباه افتاد و چنان از مسیر انقلاب دورشد که امام امت خطاب به وی توصیه کردند:" برای این که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند." و در جایی دیگر مرگ خود را از خدا طلب کردند تا " طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد."

با این اوصاف ، چندان شگفت نیست اگر پس از امام راحل و به ویژه در ماه های اخیر نیز کسانی که اندک اعتبار و آبروی خود را از خوان گسترده انقلاب و نظام اسلامی به دست آورده اند، برای ارضای شهوت قدرت طلبی و جاه پرستی خویش بر موج نفسانیات سوار شوند و همسو با بدخواهان خارجی و داخلی به هر رطب و یابسی دست یازند؛ کسانی که بر خلاف توصیه های ولی فقیه عادل و دلسوزان نظام، به جای تمکین به موازین شرعی و قانونی، بازیچه بازیگردانان آن سوی مرزها واقع شده اند و در پازل طراحی شده آنان گام بر می دارند؛ کسانی که دشمنان اصلی را در شعارها و بیانیه های زنجیره ای خود فراموش کرده و در مقابل، طلبکار نظام و ملت شده اند؛ کسانی که زیر عکس امام می نشینند و بر عکس امام به کرنش در برابر آمریکا و زیر پا گذاشتن آرمان های ملی و دینی تن داده اند؛ کسانی که به راحتی شعار مرگ بر امریکا و اسرائیل را با شعار انحرافی مرگ بر چین و روسیه جایگزین می کنند و به جای شعار محوری " جمهوری اسلامی" از "جمهوری ایرانی" دم می زنند و فریاد "نه غزه نه لبنان" سر می دهند.

اینان چنان در ورطه گمراهی افتاده اند که بی هیچ هزینه ای با منافقان و سلطنت طلبان و جانیان بین المللی هم صدا شده اند و هر روز مورد تشویق های آن ها قرار می گیرند. پس بی جهت نیست که امریکا برحمایت خود از این گروه اندک اما پرمدعا تاکید می کند و آنان را خط مقدم خویش می نامد! خوشبختانه به مصداق " عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" حمایت های آشکار بدنامان عرصه بین المللی از این گروه تنها به رسوایی بیش از پیش اینان انجامیده و دستاوردی برای آن ها نداشته است ؛ چه این که به فرموده رهبر فرزانه انقلاب « حمایت آمریکا از هر کسی در ایران یک ننگ است. ». طبیعی است روسیاهان کاخ سفید هرگز نخواهند توانست به کمک جماعتی که به ارزش های ملت خود و آرمان های والای هزاران شهید گلگون کفن پشت پا زده است، در برابر نظام و مردم مسلمان ایران صف آرایی کند ؛ آنان به خوبی دریافته اند که توده های ملت ایران به چنان درک و بینشی برسیده اند که بتوانند درسایه رهنمودهای ولی فقیه عادل و مراجع گرانقدر و دلسوزان راستین و امتحان داده نظام اسلامی، سره را از ناسره تشخیص دهند و در صورت لزوم با یک اشاره آنان ، تومار فتنه را در هم پیچند.

مرتضی رضاییان