آنچه غرب از آن می ترسد

چند سال پیش، قبل از حمله نمایشی هواپیما های مسافربری به برج های دوقلوی نیویورک در روز یازدهم سپتامبر، می گفتند رئیس جمهور وقت آمریکا، با ارسال نامه ای به سران کشورهای تابع …

چند سال پیش، قبل از حمله نمایشی هواپیما های مسافربری به برج های دوقلوی نیویورک در روز یازدهم سپتامبر، می گفتند رئیس جمهور وقت آمریکا، با ارسال نامه ای به سران کشورهای تابع نظام لیبرال دموکراسی، از پا گرفتن نهضت جهانی اسلام ابراز نگرانی کرده بود.

مدتی قبل از آن اجلاس سران کشورهای اسلامی به میزبانی جمهوری اسلامی در تهران بر پا شد و کم کم تیری که حرکت بزرگ امام خمینی (ره) در عالم افکنده، به هدف می نشست. پس از سال ها تبلیغات منفی فراگیر علیه ایران اسلامی، سران بیشتر کشورهای اسلامی، بر محور جمهوری اسلامی جمع شده بودند و بنا بر قول مشهور آن سال ها، رئیس جمهور ایالات متحده در این باره احساس خطر کرده بود.

این حرف ها را به هم ربط بدهید یا ندهید، چند وقت بعد هواپیماهای مسافربری با ساختمان های مرکز تجارت جهانی در نیویورک برخورد کردند و بهانه کافی برای لشکرکشی آمریکا به افغانستان و حمله علیه اسلام و مسلمانان به دست آمد. بقیه ماجرا را هم خودتان می دانید، تحقیر فیزیکی و تبلیغاتی مسلمانان و کشتار هر روزه آنها در افغانستان و عراق، چیزی نیست که بشود آن را زیر سایه بمباران اخبار ریز و درشت رسانه های غالب دنیا پنهان کرد.

آمریکا و بقیه قدرت های غربی، دشمن خود را خوب می شناسند. اسلام انقلابی دشمن اصلی سلطه طلبی قدرت های متکی به لیبرال دموکراسی و سرمایه داری فراگیر جهانی است. انواع و اقسام اسلام تقلبی را در دنیا تبلیغ می کنند و به حیات و ادامه فعالیت آن پر و بال می دهند. اسلام شیوخ بی مصرف وهابی، اسلام رخوت کنج عزلت عبادت، اسلام صوفیانه ای که حال و حوصله تکان خوردن ندارد، اسلام سرمایه دارهایی که به ضرب و زور هفده رکعت فریضه روزانه را به قامت خود اضافه می کنند، اسلام خرافه پرستان ضد انقلاب، اسلام وابستگان حکومت های نامشروع و اسلام خوش گذران های طول تاریخ ...

اقسام دیگری ازاین قالب های تقلبی را هم می شود مثال زد. وصیت نامه امام خمینی(ره) را یادتان هست، اسلام مرفهان بی درد، اسلام آمریکایی و ... آنچه حکومت های غربی از آن می هراسند، این نمونه های ژنریک دینی ضعیف نیست.

سالیان سال مسلمانان بر زمین زندگی می کردند و قدرت های استعماری کهنه و نو با آنها به هم زیستی رسیده بودند. آنچه این قاعده را بر هم زده، اسلام انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) است.

آنچه رهبر انقلاب از آن به اسلام جهاد، اسلام استقلال، اسلام عزت و هویت و اسلام مخالف سلطه بیگانگان یاد می کند. قدرت های غربی وآمریکا و انگلیس به عنوان تابلوهای نشان دار آنها از هیچ کاری در حوزه فرهنگ و تبلیغات نسبت به اسلام ناب محمدی (ص) دریغ نمی کنند.

از ماجرای سلمان رشدی و کاریکاتورهای موهن دانمارکی تا اتفاق های هر روزه در فرانسه و انگلستان و آمریکا که همگی تیغ تیز تبلیغات چی های غربی علیه مسلمانان را نشان می دهند، علامت آن است که دشمنان اسلام اصیل، به خوبی دشمن خود را می شناسند. موج بیداری اسلامی در دنیای امروز چنان نیست که مثلاً ۲۰ سال پیش بود. مسلمان ها در سراسر زمین، خط اسلام انقلابی امام خمینی(ره) را یافته اند و تردید نکنید تولید الگوهای جعلی طالبان، بن لادن و صدام برای تحریف نشانه های اسلام صاحبان غیرت، جهاد و شهادت طراحی شده است.

نیاز به معنویت در سراسر جهان رو به افزایش است و فکر می کنید طراحان اداره نظام لیبرال سرمایه داری دنیا در این باره بیکار نشسته اند؟ انواع عرفان های هندی و بودایی و خلسه های نارسیسی اسلام صوفیانه برای همین ساخته و تبلیغ می شوند.

همین الگوها بعد از مدتی ناکارآمدی خود را نشان می دهند و نیاز ساکنان زمین به معنویت واقعی، خود را بیشتر به رخ خواهد کشید. نیاز به اسلامی که معنویت آن، بدون انزوا و همراه با توجه به سیاست و فعالیت های اجتماعی و تضرع و عبادت آن توام با جهاد است، از همین حالا عرصه های بین المللی را تصرف کرده است. هواداران خرافه گرایی بدانند یا نه، دوستان عزیز آمریکا و انگلیس اند که از سالیان دور برای پوشاندن چهره حقیقی اسلام، فرقه های خرافی تراشیده اند و مسلمانان را به جای مراجعه به مفاهیم اصیل دین، به حاشیه های مالیخولیایی و خواب و درد و طلسم و دعا نویسی و از این قبیل راهنمایی کرد ه اند. اسلام حقیقی، اسلام حقیقی امام خمینی(ره) و اسلام اصیل پیامبر(ص) است که برای اثبات حقانیت خود و مردان بزرگش نیازی به خواب و ابزارهای مخدوش و غیر طبیعی ندارد.

از مفاهیم دینی، آن قدر به دست نسل حاضر رسیده که مراجعه گاه و بیگاه به متون اصلی دین، از قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه، نیاز به پرداختن به خرافه های بی پایه را از میان می برد. گاهی در رسانه های کوچک و بزرگ حتی داخلی می گویند فلان بخش یا برنامه برای ایجاد جذابیت درحوزه دین تهیه شده است. در این تعبیر، دین پدیده ای فاقد جذابیت و بشدت صعب و سخت تصور شده که برای ایجاد جذابیت در آن، باید به روش های ژورنالیستی سبک تر متوسل شد و ... این نگاه البته ناشی از فهم ناقص و ناصحیح از دین است. اگر هر کس به قدر چند ورق در مفاهیم اصیل دینی پیش رفته باشد، می داند، آنچه مورد هراس قدرت های غربی واقع شده، اصل اسلام و صورت کامل آن است، نه کاریکاتوری که جهاد و حرکت از آن حذف شده باشد.

محمدیونس صالحی