پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
جدا کردن هویت
هنگامی که یکبار من با وسیله نقلیه شخصی خود برای سوارکردن برنده جایزه نوبل آمارتیا سن به هتل محل اقامتش رفته بودم، خانمی که متصدی پذیرش هتل بود از من سوال کرد که آیا من راننده او هستم. پس از کمی تردید با حرکت سر جواب مثبت دادم. در میان هویتهای متعدد من در آن روز، هویت راننده بودن ظاهرا برای آن خانم آشکارتر از بقیه بود. این مفهوم از هویتهای چندگانه همان موردی است که آمارتیا سن در کتاب جدید خود «هویت و خشونت» با شیطنت برجسته میسازد: «برای مثال یک فرد به تنهایی میتواند شهروند بریتانیا، با منشأ مالزیایی، با ویژگیهای نژادی چینی و یک کارگزار بورس، یک غیرگیاهخوار، یک فرد مبتلا به آسم، یک زبانشناس، انسانی اهل پرورش اندام، یک شاعر، یک دشمن سقط جنین، یک عاشق پرندگان، یک طالعبین و کسی که معتقد است خداوند داروین را بهوجود آورده تا افراد سادهلوح را آزمایش کند، باشد». فقط حداقلی از دروننگری نشان میدهد که دشواری ما در پاسخ دادن به پرسش «من کیستم؟» از آن پیچیدگی پدیدار میشود که ما در تمایزگذاری میان هویتهای بسیار خود و درک ساختار آنها با آنها روبهرو هستیم. واقعا من کیستم و چرا باید بپذیرم که دیگران من و فراوانی هویتهایم را فقط به یکی از ابعاد آن تقلیل دهند؟ با این وجود چنین تقلیلگراییهایی در پشت یکی از مفاهیم غالب در جهان امروز نشسته است، یعنی جامعه چندفرهنگی که مطابق با آن یکی از هویتهایمان باید بر بقیه غلبه کند و به عنوان تنها ملاک برای تقسیم جامعه به گروههای متفاوت عمل نماید.
امروزه اغلب به ما گفته میشود که فقط دو شیوه برای درآمیختن و ترکیب مردم در جامعه وجود دارد: مدل بریتانیایی که به آن پلورالیسم فرهنگی گفته میشود و مدل فرانسوی مبتنی بر پذیرش ارزشهای جمهوری و بالاتر از هر چیز، مفهوم برابری. مطابق با خرد متعارف مدل اجتماعی بریتانیایی بر همزیستی میان جوامع مختلف مبتنی است، آنهم در حالی که هرکدام از آن جامعهها بر اساس رسوم و سنتهای خود زندگی میکنند و در عین حال قوانین کشور را به رسمیت شناخته و مراعات مینمایند. یعنی یک فدراسیون غیر رسمی از جوامع. اما آن خرد متعارف شدیدا بر خطا است، زیرا قوانین بریتانیا به مهاجران از کشورهای مشترکالمنافع حقوق ویژهای اعطا میکند: داشتن حق رای برای شرکت در انتخابات انگلستان، حتی در سطح ملی.
مردم از روی تجربه میدانند که دموکراسی تنها از داشتن حق رای و شرکت در انتخابات تشکیل نمیشود، بلکه همچنین نیازمند یک حوزه عمومی است که همه مردم در آن از حقوق و اختیارات قانونی یکسانی برخوردار باشند. در بریتانیا گروههای بزرگی از مهاجران جهت شرکت در مباحثههای عمومی درباره تمامی موضوعاتی که به علایق عمومی مربوط میشود دارای حقی برابر مانند خود مردم بریتانیا هستند، چه علایق ناحیهای باشد و چه کشوری. از آنجایی که در این شیوه برابری بنیادین تضمین شده است، نظام بریتانیایی بهتر از نظامهای دیگر از عهده ابراز وجود هویتهای مشخص برمیآید. هرچند امروز به نظر میرسد که دولت بریتانیا هنگامی که سعی میکند خواستهای جوامع بهخصوص برای مورد تایید قرار گرفتن را به جا آورد آن شرط بنیادین مدل خودش را فراموش کرده است، یعنی مثلا هنگامی که میخواهد مواردی از قبیل مدرسههای مذهبی را که به خرج دولت کار میکنند مورد تایید قرار دهد. مطابق با نظر آمارتیا سن این رویکردی تاسفبار است، زیرا منجر به آن میشود که مردم اولویت را فقط به یکی از هویتهای خود مثلا هویت دینی یا فرهنگی بدهند و آن را مهمتر از بقیه تلقی کنند آنهم در زمانهای که ضرورت دارد کودکان افقهای روشنفکری خود را وسعت بخشند. با استقبال از این قسم جداییطلبی که مدارسی از این جنس مظهری از آن هستند مردم بریتانیا اکنون میگویند: «این هویت شما است و شما نمیتوانید چیز دیگری باشید.» این رویکرد برابر است با جامعهگرایی (یعنی دادن اولویت به منافع جامعه در برابر منافع فرد) و نه جامعه چندفرهنگی.
در این چند سال آخر «مدل فرانسوی» نیز در معرض سوء تعبیر قرار گرفته است که علت آن سردرگمی در مبناهای خودش بوده، یعنی وارد شدن به حیات جامعه و فراگرفتن آن از جهت برخورداری از امکان برابری واقعی به منظور دستیابی به خدمات عمومی، نظام رفاه اجتماعی، مدارس و دانشگاهها، اشتغال و امثالهم است. جمهوریگرایی به هر فردی بدون توجه به هویتهایش حقوق برابر اعطا میکند تا فرد بتواند به برابری عمومی دست یابد و هویتهای مشخص و جداگانه را انکار نمیکند و به هرکس حق بیان خویشتن در حوزه خصوصی را میدهد.
وسوسه جامعهگرایی که فرانسویها یک دهه است آن را مورد بحث قرار دادهاند از آرزوی تبدیل ناکامی برابری واقعی به موردی کاملا مثبت بر میخیزد. جامعهگرایی ادغام و جذب خودکار را در فضای جدا از هم و تفکیکشده جوامع متعدد فراهم میآورد که شاید آمارتیا سن آن را زندانی شدن توسط تمدن خطاب کند. لیکن انسان نمیتواند شکست را در ظاهری از پیروزی مخفی نماید. تا زمانی که مناطق شهری از جهت اجتماعی و اقتصادی مورد غفلت قرار گرفتهاند، هنر جامعهگرایی فقط نقابزدن بر تجاوز به اصل برابری است. گروههای اجتماعی در این حالت مطابق با تمایزات «قومی» یا «نژادی» تقسیم میشوند و مورد ارزیابی قرار میگیرند.
از آنجا که شرایط اجتماعی «مدل فرانسوی» شدیدا مورد غفلت قرار گرفته است، این شیوه اکنون یک تناقض زنده با مهمترین اصل مبنایی خودش است: یعنی با اصل برابری. برای معکوس کردن مسیر این گرایش، جمهوریخواهی فرانسوی باید مانند تعدد فرهنگهای انگلیسی خودش را مورد تناقض قرار دهد تا به خود وفادار بماند. فرانسویها باید تشخیص دهند که برابری در مقابل قانون یک اصل بنیادین است، اما اصلی ضعیف. این اصل در واقع باید توسط یک بینش صریح از اینکه چگونه میتوان به برابری رسید تکمیل شود. این بینش باید تلاشهای جمهوریخواهانه را هماهنگ با اهمیت عقبماندگیهای مردم جهت رها کردن آنها از بار شرایط اولیه خود قرار دهد. برابری اصیل و ناب در عرصه عمومی که به نسبت ارزشها و تاریخ هر کشور با هم متفاوت است مستلزم حداقلی از رعایت و پذیرش تاریخ کشور و ارزشهای آن است.
آمارتیا سن میگوید آنچه در اینجا مورد رعایت و پذیرش قرار میگیرد را باید به عنوان هویت ملی تلقی نمود، لیکن این هویت باید گشوده باشد. این هویتی است که ما هرکدام با زندگی کردن در کنار دیگری و با توجه به آنچه ما با هم در آن مشترک هستیم در آن سهمی داریم، بدون توجه به تفاوتهای موجود میان هویتهای متعدد و چندگانه خود.
نویسنده مشهور بریتانیایی ژوزف کنراد فرزند پدر و مادری لهستانی و متولد اوکراین که در آن زمان روسیه بر آن حکومت میکرد و با نام اولیه ژوزف تئودور کنراد کورسنیوفسکی، بر این عقیده بود که واژهها بزرگترین دشمن واقعیت هستند. جاذبه هویت ملی نباید تبدیل به یک سرپوش جمعی شود که در پس آن «شامل گردیدن» به یک رویای بدون سر تبدیل شود که با جامعهگرایی (اولویت دادن جامعه بر فرد) همزیست است و اکنون پس از ناکامیهایی که تجربه کرده دوباره سربرآورده است.
ژان پل فیتوسی
علیمحمد طباطبایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست