جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

وعده ی دیدار, همواره در كتاب ها


وعده ی دیدار, همواره در كتاب ها

«کتاب بی هوده» با نام عجیب و شیطنت آمیزش, فرا می خواندمان تا از پنجره ی کریستین بوبَن, به نگاهی نو و کلامی لطیف, در هفت فصل, به تماشای هفت نویسنده و شاعر بنشینیم شاید بعضی از نام ها در نظرتان ناآشنا به نظر برسند

● کتاب بی‌هوده، چه‌گونه کتابی‌ست؟

▪ کتابی‌ست که جز از کتاب‌ها سخن نمی‌گوید. مانند همین کتاب.

● پس نگاشتن آن چه ثمر دارد؟

▪ کتاب‌ها جعبه‌های موسیقی لبالب از مرکب‌اند. خواستم چند نت لطیف را، چند نغمه‌ی لالایی را، درست پیش از آن که به خاموشی گرایند، گرد آورم.

● آیا ادبیات چیزی برتر از لالایی نیست؟

▪ ادبیات اگر به شادمانی نغمه‌هایی که کودک را به خواب می‌برد، می‌رسید، کاری بس بزرگ کرده بود.

«کتاب بی‌هوده» با نام عجیب و شیطنت‌آمیزش، فرا می‌خواندمان تا از پنجره‌ی کریستین بوبَن، به نگاهی نو و کلامی لطیف، در هفت فصل، به تماشای هفت نویسنده و شاعر بنشینیم (شاید بعضی از نام‌ها در نظرتان ناآشنا به نظر برسند. در پیوست کتاب که به کوشش مترجم مهیا شده است، شرح کاملی بر هر هفت نام رفته است). با آوایی شاعرانه و آن گونه که هر خواننده‌ی راستینی، از کتاب‌ها و کلمات سخن می‌تواند راند.

در این کتاب نه تنها تصویری جاری و گوارا را از دیگرانی که بوبن دوست‌شان می‌دارد، به نظاره خواهیم نشست، بلکه تصویری شگفت‌تر، از خودِ بوبن دوست‌داشتنی می‌بینیم که عاشقانه اندیشه‌ها را به کنکاش نشسته و عاشقانه‌تر روایت می‌کند. هفت فصل، گویی هفت استاد که انگشت اشاره به سوی شیرین شاگردی گرفته‌اند. به این گونه است که در گمان من، کتاب فصل هشتمی نیز دارد که نامی از آن در هیچ کجایی نرفته است. فصل هشتم خودِ بوبن است.

کتاب بی‌هوده چه‌گونه کتابی‌ست؟ به گمان من کتابی‌ست که سخن نمی‌گوید. که سخن به راستی نمی‌گوید.

و «کتاب بی‌هوده» چه‌گونه کتابی‌ست؟ کتابی‌ست که از راستی سخن می‌گوید و سخن به راستی می‌گوید.

● پل کوچولو: پل کلودل، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی

روستازاده‌یی که با دو چوب از جنس مرکب بر طبل می‌کوبد و می‌گوید: "کلام از این روی پدید آمده، خدای مهربان از این روی زبان در کام ما نهاده، خط از این روی برای پل کوچولو پدید آمده، برای ترنم کردن!"

● زاغ‌ها: فرانتس کافکا، نویسنده‌ی آلمانی‌زبانِ چک

اغلب همراه فرانتس کافکا به گردش می‌روید. همان کارمند اداره‌ی بیمه با کلاه گرد لبه‌دار، چتر خاکستری، کلام گشاد. در گوشه‌ی صفحه از او جدا می‌شوید. عجله دارد. کارفرمایش در انتظار اوست، یا پدرش یا ابلیس. هم‌چنان که دور می‌شود، جمله‌یی را، همان جمله‌ی همیشه‌گی را در گودی دستان‌تان می‌نهد: "هنگام بازگشت، هم‌چنان که زاغ‌ها را بر دشت‌های پوشیده از برف نظاره می‌کردم، به خود می‌گفتم: «می‌باید از موفقیت بپرهیزی!»"

● دو سیب پلاسیده در کاسه: شارل فردینان رامو، نویسنده‌ی فرانسوی‌زبانِ سوئیسی

ده‌کده‌ها، چشمه‌ساران، فصل‌ها، سنگ‌ها، ابری سپید بر شیشه‌یی آلوده. دو سیب پلاسیده در کاسه. لباس روز یک‌شنبه. نوار تور. عشق چه‌گونه به سراغ مردان می‌آید و چه‌گونه آنان را ترک می‌گوید. رنج چه‌گونه به سراغ دختران می‌آید و دیگر هرگز آنان را ترک نمی‌کند. تأملی بی‌جمله. تأملی که به عشق معطوف می‌شود.

● نام او بکت: ساموئل بکت، رمان‌نویس و نمایش‌نامه‌پرداز ایرلندی

چرا می‌نویسید استاد؟ زیرا بلد نیستم پول بسازم. بلد نیستم بچه بسازم. مانند همه‌گان بلد نیستم هیچ کاری بکنم، پس کتاب می‌نویسم. و کتاب‌ها چه می‌گویند استاد بزرگ؟ از هیچ می‌گویند و این را نیز بد می‌گویند. آوایی بس ضعیف!

● اکسیر دکتر پونژ: فرانسیس پونژ، شاعر سرشناس فرانسوی

ما به فقدان دائمی حس احترام دچاریم. نسبت به دیگران. نسبت به خویشتن. پونژ می‌افزود حتا نسبت به چیزها. پس نخست به چیزها احترام بگذاریم. از نوری ضعیف، آفتاب تابان زاده می‌شود. از دانه‌های سبک، برفی لطیف پدید می‌آید.

● گیوم گیوم: گیوم آپولینر، شاعر فرانسوی

گیوم گیوم

عشق‌های ما چه شده‌اند

شناگرانی در آینه‌هایشان

کبوترانی در آسمان پریده‌رنگ‌شان

موش آن‌ها را خورده است

سه لقمه‌شان کرده است

یکی برای پادشاه، یکی برای ملکه

سومی برای ابلیس

● نانِ روی میز: گوستاو رو، شاعر و مترجم سوئیسی

در دنیا قانونی وجود دارد. قانون انکار. قانون تلخ‌کامی. هیچ استثنایی بر نمی‌دارد. قانونی سخت و آشتی‌ناپذیر. قانونی به سختی چیزهایی که از ابتدا آموخته می‌شود. از دوران کودکی. از آن گاه که به باورمان در می‌آید که کودکی ما میرنده است و قدرت‌های دیگری که بس بزرگ‌تر و روشن‌ترند، انتظارمان را می‌کشند. آن‌گاه که به کودک می‌آموزند به آوایی که همانا آوای خود اوست، گوش نسپارد. آن گاه که به جای این آوا که تنها برای او سخن می‌گوید، آوایی را می‌نشانند که با هیچ کس سخن نمی‌گوید.

آوایی که دیگر هیچ نمی‌گوید. آن گاه بازیافتن آوای اولین، آوای نخستین، بس به درازا می‌کشد. برای دگرباره پیوستن به زنده‌گی خویش، زمانی دراز باید. نخست باید این آوای سیه‌فام‌شده از خردها و عقل‌ها را به سکوت واداشت. این کاری‌ست که از زیبایی بر می‌آید. از کتاب، پرده‌ی نقاشی یا عشق. این از آن روست که نخست باید میرانده شویم تا به زنده‌گی خویش بازگردیم. تا آن زنده‌گی را بیابیم که طعم‌اش را هرگز نچشیده‌ایم. زنده‌گی خویش را.

زیبایی آن چیزی نیست که در کلام بگنجد یا به تصور درآید. زیبایی آن چیزی‌ست که سبب گسستن می‌شود. پیش از آن که روشنایی بخشد، تاریک می‌سازد. پیش از آن که بدهد، می‌ستاند. نخستین احساس گوستاو رو همین است و آن سکوتی‌ست که نوشته‌ی او ارزانی می‌دارد.

اگر بینگاریم آن کس که بر ما روشنایی می‌بخشد، خود در نور است، خطا کرده‌ایم. آنان که مانند گوستاو رو، از موهبت آرامش بخشیدن نصیب برده‌اند، خود آرام نیافته‌اند. آن‌چه می‌دهند همان چیزی‌ست که خود کم دارند. آن‌چه مایه‌ی زیبایی کلامی می‌شود، راستی نهفته در بطن آن است. آن‌چه سبب راستی کلامی می‌شود، این یا آن بخش از کلام نیست. بلکه چیزی خارج از آن است. چیزی‌ست که برای شنیدن به شما می‌دهد.

کتاب‌ها نیز، مانند آدمیان‌اند. کتاب‌هایی با شیرینی و فصاحت سخن می‌گویند و دروغ می‌گویند و شما بی‌درنگ دروغ را در آن‌ها می‌یابید. نت غلط را بی‌درنگ می‌شنویم. نمی‌توانیم بگوییم از چه روی غلط است، اما نیک می‌دانیم که چنین است و خطا نکرده‌ایم.

کتاب بسی پیش از زمان اندیشیدن به آن، پیش می‌رود. هنگام مطالعه به این زمانِ بی‌شکل می‌اندیشیم. به آن‌چه او بی گفتن می‌گوید، این که ما هرگز تنها نیستیم. و برای دریافتن این که هرگز تنها نیستیم باید در تنهایی کامل فرو رویم ...

کریستین بوبن یکی از چهره‌های سرشناس ادبیات معاصر فرانسه است. وی در سال ۱۹۵۱ در شهر «كروزو» به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات خود در رشته‌ی فلسفه به نویسنده‌گی روی آورد. تا کنون حدود سی و پنج اثر از او منتشر شده است. برخی از آثارش همچون «رفیق اعلا»** در مدت كوتاهی در تیراژهای بالا به فروش رفت و به چاپ هفتم و هشتم رسید و در سال ۱۹۹۳ نیز برنده‌ی یكی از جوایز مهم ادبی ـ فرهنگی فرانسه شد.

از جمله‌ی آثارش می‌توان به كتاب‌هایی چون «رفیق اعلا، بخش پنهان، زن آینده، پیراهن كوتاه مهمانی، غیرمنتظره، فراتر از بودن، انسان شوم، نامه‌های طلایی، دست‌فروش، كتاب بی‌هوده، هشتمین روز هفته، جادوی آسان، موتسارت و باران، چند روز با خانم‌ها، بندباز، قلب برفی، نامه‌ی سرخ، ژه، ستایش هیچ، دیوانه‌بازی، زاغ کبود، رستاخیز، ایزابل بروژه، انتهای تهی، حضور ناب، مرد بداقبال، همه گرفتارند، ناامید، دل‌باخته‌گی، دوری از دنیا» اشاره كرد.

خصلت بارز این داستان‌ها، سبک شفاف و جملات کوتاه و ساده‌ی نویسنده است. در واقع یادگاری که او از مطالعات فلسفی خود حفظ کرده، پرهیز از گفتاری پیچیده است که ساده‌گی جهان هستی را از دید ما پنهان می‌دارد. بوبن در جست‌وجوی معنویتی شخصی‌ست و نیز نوری که بینشی تازه از زنده‌گی را جلوه‌گر سازد. او با ساز یك آهنگ‌ساز، اندیشه‌ی یك متفكر، قلم یك ادیب و احساس یك شاعر می‌نویسد. كارهای او اغلب حجمی اندك ولی مضمونی سنگین دارند، اما او با هنر و توانایی خود، سنگینی و پرمحتوایی كارش را هم‌چون پر كاهی در فضا به پرواز در می‌آورد.

در كتاب «فراتر از بودن»*** می‌گوید: "انسان برای آن كه علاوه بر «زنده بودن»، «زنده‌گی كردن» را نیز بیاموزد، نیازمند دو تولد است. یكی تولد جسمی و دیگری تولد روحی. خیلی‌ها تنها با تولد جسمی «زنده‌اند» و زنده‌گی نمی‌كنند.

معنای واقعی «زنده‌گی» را آن دسته از انسان‌ها می‌چشند كه با تولد روحی خود زنده‌گی می‌كنند." و در «دیوانه‌بازی» چنین می‌نویسد: "فقط یک چیز در زنده‌گی به حساب می‌آید و آن، نشاط است. هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد."

شادی بیان

كتاب بی‌هوده (Un Livre inutile) نوشته‌ی کریستین بوبن با ترجمه‌ی پیروز سیار توسط انتشارات آگاه به چاپ رسیده است.

Le Tres – bas

La plus que ViVe

این متن و بخشی از زنده‌گی‌نامه‌ی بوبن با استناد به مقاله‌یی به قلم «دومنیك بولیه»، با ترجمه‌ی لیدا فخری، برگرفته شده است.