دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مصر و جانشینان احتمالی مبارك


مصر و جانشینان احتمالی مبارك

«حسنی مبارك» رئیس جمهوری پا به سن گذاشته مصر ژانویه ۲۰۰۳ اظهارات شگفت آوری در تلویزیون ملی كشور بر زبان آورد این اظهارات در نمایشگاه بین المللی كتاب قاهره رویداد فرهنگی سالانه قاهره بیان شد, جایی كه مبارك, آن را فرصتی برای ملاقات با روشنفكران مصری می بیند رئیس جمهوری ۷۵ ساله مصر, صبح آن روز بسیار تندخو می نمود, جنگ در عراق در شرف وقوع بود و ایالات متحده آمریكا بر سیاست های تهاجمی در خاورمیانه پافشاری می كرد مجموع این رویدادها مبارك را تحت فشار قرار داده بود

دستورات و فرامین او نادیده گرفته شده بود. تظاهرات در خیابانها شدت گرفته بود و زمان آن رسیده بود كه وی دست به اصلاحات دموكراتیك در نظام سیاسی و اقتصادی مصر بزند؛ امری كه وی به شدت از آن برای سالها پرهیز كرده بود. مبارك زیاد از ملاقات با روشنفكران مصری آن هم زمانی كه محبوبیت او به شدت هم در كشورش و هم در واشنگتن رو به كاهش بود، راضی نبود. برای بسیاری در آن روز، مبارك متزلزل ترین گام را در دوران ریاست جمهوری اش برمی داشت. هنگامی كه وی وارد جمعیت شد، یك نویسنده برجسته مصری از او پرسید كه آیا درست است كه عربستان سعودی به منظور جلوگیری از وقوع جنگ سعی كرده است صدام را به كناره گیری از قدرت ترغیب كند؟مبارك كه در شرایط عادی بسیار خونسرد و آرام است در یك لحظه واكنش عجیبی نشان داد. او كه عصبی می نمود، گفت: غیرممكن است. یك رئیس جمهوری هرگز از قدرت كناره نمی گیرد.با بیش از ۲۰ سال حكومت ، مبارك پرسابقه ترین رئیس جمهوری در تاریخ كشورش است. خشم عمومی علیه حكومت وی در مصر رو به افزایش است. اگرچه در مصر، رسماً دموكراسی وجود دارد. اما یك كمیته دولتی طی سالهای اخیر مانع تشكیل احزاب سیاسی زیادی شده است.

در دوران زمامداری مبارك، طبقه حاكم چندان تغییری نكرده است. پس از به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۸۱ پس از ترور «انورسادات»، او حكومت خود را در دایره ای از نظامیان و افسران امنیتی و اطلاعاتی محدود كرده است. سادات و «جمال عبدالناصر» نیز چنین حلقه كوچكی داشتند. مصر كه در سال ۱۹۵۲ شاهد انقلاب ناسیونالیستی بود، امروز، با فساد و ركود سیاسی مواجه است. ایالات متحده آمریكا تا همین اواخر از حكومت مصر بسیار راضی و خشنود بود و همین مسأله باعث شد تا مبارك، این كشور را به دومین متحد استراتژیك آمریكا در خاورمیانه تبدیل كند. وی به محض به قدرت رسیدن، تعهد خود را نسبت به پیمان صلح با اسرائیل اعلام كرد و توانست مصر را به جایگاه اصلی خود به عنوان رهبر جهان عرب بازگرداند. مبارك در پشت صحنه به عنوان یكی از میانجیان صلح خاورمیانه فعالیت كرده است. یك دهه پیش، او جنگ آمریكا علیه عراق را مشروع دانست و به یاری ایالات متحده آمریكا شتافت. او كشورهای متعهد عربی را قانع كرد كه به ائتلاف آمریكا بپیوندند تا كویت را از چنگ ارتش صدام رها كنند. مصر ۳۶ هزار سرباز به منطقه اعزام كرد و پایگاه های هوایی خود را در اختیار آمریكا قرار داد. به خاطر همین خدمات، مبارك توانست قاهره را به عنوان كانون و مركز سیاست آمریكا در جهان عرب معرفی كند و سالانه ۲ میلیارد دلار از آمریكا كمك مالی دریافت می كند. اما همه چیز در مصر مبارك خوب نیست. اندكی از میلیاردها دلاری كه مصر در سال دریافت كند، صرف اقتصاد كشور می شود. تولید ناخالص ملی كشور پایین است و نیمی از جمعیت كشور بیسواد است. سیستم سیاسی كشور نیز به شدت دچار نارسایی است. بسیاری از جمعیت۷۰ میلیونی سالها در شرایط اضطراری زندگی كرده اند و اكثر آنها نسبت به دولت احساس خشم و آزردگی دارند.

از این خشم عمومی، اسلام گراهای كشور به خوبی بهره برداری كرده اند. اسلام گراها بخصوص جمعیت اخوان المسلمین طی سالهای اخیر توانسته اند خود را به عنوان آلترناتیو حكومت معرفی كنند. طی ماههای پیش از جنگ، برای یك ماه به قاهره رفتم، جایی كه بیش از ۲۰ سال پیش در آن زندگی می كردم و از وضعیت فعلی آن شگفت زده شدم. قاهره به یك شهر اسلامی تبدیل شده است. عده زیادی از زنان حجاب بر سر دارند و حتی برخی از آنها از چادر استفاده می كنند. مردان ریش های اسلامی دارند. این خصیصه حتی در میان طبقه ثروتمند و تحصیل كرده در غرب هم دیده می شود. تظاهرات ضددولتی در این كشور صورت می گیرد. قبل از آغاز جنگ، من شاهد تظاهرات

۲۰ هزار نفره ای بودم كه در حمایت از فلسطین و عراق صورت گرفت و تظاهركنندگان شعار جهاد سرمی دادند. این تظاهرات كه معمولاً رویه ضددولتی دارند، با واكنش شدید دولت مواجه می شوند.

روابط مصر و ایالات متحده از اواخر دوره ریاست جمهوری «بیل كلینتون» دچار تنش اندكی شد، هنگامی كه كلینتون در آخرین ماههای ریاست جمهوری اش سعی در برقراری صلح در خاورمیانه داشت، از مبارك خواست با اعمال فشار بر «یاسر عرفات» او را به صلح با اسرائیل وادارد، اما مبارك در این كار شكست خورد تا یك مقام وزارت خارجه این كشور بگوید كه اگر مبارك حتی نمی تواند این كار را بكند، پس دیگر چه كاری می تواند انجام دهد؟به این ترتیب بود كه خشم آمریكاییان از مبارك شكل گرفت. پس از این واقعه، سازمان اطلاعاتی به دستور مبارك، به بازداشت «سعدالدین ابراهیم» فعال حقوق بشر مصری _ آمریكایی پرداخت. سپس مطبوعات و تلویزیون مصر به انتشار و پخش مطالب ضدیهودی و ضدآمریكایی پرداختند و حتی تلویزیون دولتی، سریالی ضداسرائیلی پخش كرد كه همه اینها باعث خشم شدید واشنگتن شد.

اما هیچ كدام از این وقایع به اندازه یازده سپتامبر اهمیت نداشتند. پس از حوادث یازده سپتامبر، مبارك و دولت او سرسختانه از پذیرش این موضع كه «ایمن الظواهری» یار نزدیك بن لادن، پزشك مصری است كه در زندان مصر و تحت شكنجه های حكومت به دامان بنیادگرایان افتاده است، امتناع ورزیدند. آنها توجهی نكردند كه «محمد عطا» كه هواپیما را به برج شمالی سازمان تجارت جهانی زد، پسر یك وكیل مصری است. آنها قبول نكردند كه صدها مصری در گروه القاعده فعال هستند. قبل از یازده سپتامبر همیشه گفته می شود كه القاعده یك سازمان مصری است كه تنها سركرده آن سعودی است.

و ناگهان جنگ عراق پیش آمد. علی رغم فشارهای فراوان آمریكا بر مصر، قاهره محتاطانه از جنگ انتقاد كردو مبارك آشكارا به آمریكا در زمینه حضور نظامی در عراق هشدار داد و گفت: چنین حضوری باعث ایجاد صدها بن لادن خواهد شد. این جنگ باعث شد كه حتی همكاریهای نظامی دو كشور نیز از این اختلاف نظرها تأثیرپذیر شود. نارضایتی مصر از اقدامات واشنگتن آشكارا بارها بیان شد. هنگامی كه من ژنرال «فواد اسعدالدین» فرماندار اسماعیلیه را دیدم تازه از صرف ناهار با سفیر و وابسته نظامی آمریكا برگشته بود. یكی از مشاوران این ژنرال برجسته گفت: ملاقات چندان مثبت نبود، چون ژنرال به آمریكایی ها گفته بود كه این جنگ تمام خصوصیات یك فاجعه را دارد.واشنگتن كه از عدم همكاری مصر در جنگ ناخشنود بود، آشكارا به انتقاد از رژیم مصر پرداخت. یك مقام دولت بوش به مبارك گفت كه رژیم او كه تنها با كمكهای دولت آمریكا سرپا است، به اصلاحات نیاز دارد. فشار بر مبارك به طور محسوسی افزایش یافت. جنگ علیه عراق اگرچه باعث خشم عمومی مردم مصر شد، اما آنها موضع تغییر رژیم را در مصر ایده بدی ندانستند. این موضوع باعث شد كه مبارك میان فشارهای واشنگتن و تظاهرات خیابانی گیر كند. مبارك و ژنرال های مصری با سؤالهای بسیار حساس و مهمی روبرو هستند. اما مهمترین سؤال این است كه چه كسی جانشین و جایگزین حسنی مبارك رئیس جمهور مصر خواهد شد؟این سؤال به طرز شگفت آوری در سطح جامعه مطرح است. آینده سیاسی كشور وابسته به پاسخ این سؤال است. یكی از جنبه های جالب و شگفت آور دوران زمامداری دو دهه ای حسنی مبارك كه كمتر درباره آن صحبت شده، این است كه او هیچگاه كسی را به عنوان قائم مقام یا وارث خود تعیین نكرده است. مبارك همیشه بین این دو راهی قرار گرفته است كه یك نظامی را به عنوان جانشین تعیین كند یا یك فرد غیرنظامی را، اما به نظر می رسد او امروزه از هر دو گروه یك نفر را به عنوان جانشین احتمالی خود تعیین كرده است. یك ژنرال از دسته نظامیان و دیگری پسرش «جمال».عده زیادی از مصری ها تا همین اواخر با ژنرال «عمر سلیمان» آشنا نبودند. او رئیس سازمان اطلاعاتی كشور است كه از قدرت فراوانی در ساختار كشور برخوردار است. این ژنرال ۶۸ ساله هم اكنون از سایه خارج شده است. ظاهر شدن ژنرال سلیمان همزمان با ظهور پدیده جدید مصر، جمال مبارك صورت گرفت. جمال مبارك پسر جوان تر حسنی مبارك، ۴۰ سال سن دارد. ژنرال سلیمان كه به طبقه عالیرتبه مصر یعنی نظامیان تعلق دارد، از شركت كنندگان در جنگ اعراب و اسرائیل است، اما جمال هنگامی متولد شد كه اكثر این اتفاقات دلخراش (جنگ ها) تمام شده بود. او در بهترین دانشگاه ها درس خواند و تا قبل از ورود به دنیای سیاست در دنیای اقتصاد فعالیت كرد. بسیاری، ژنرال سلیمان را به علت سن زیاد و جمال را به خاطر سن كم مناسب جایگزینی مبارك نمی دانند. انتخاب احتمالی یكی از این دو طبقه روشنفكر و ممتاز مصر را به هیچ وجه خشنود نخواهد كرد. اما مجموع وقایع و حوادث اخیر، این سؤال ها را مطرح می كند كه آیا مبارك و ژنرال های او باید نظام دیگری را برای رهبری كشور انتخاب كنند؟ آیا مصر باید همانند برخی كشورهای عربی جمهوری موروثی داشته باشد؟ آیا ارتش كشور اجازه چنین كاری را می دهد؟ آیا زمان آن فرارسیده است كه انتخاب آزاد برگزار شود؟ آیا مبارك باید پسر خود، یك نظامی یا روحانی را برای اداره كشور انتخاب كند؟ اگر در پی انتخابات آزاد كسی خارج از حلقه حكومتی برنده شود، چه وضعیتی پیش می آید؟پاسخ به این سؤال ها برای مصر و ایالات متحده بسیار مهم و حیاتی هستند. همچنانكه برای جهان عرب نیز مهم است، چون هر اتفاقی كه در قاهره پایتخت فرهنگی - ژئوپولتیكی منطقه بیفتد، مطمئناً بر سایر كشورهای عرب هم اثر می گذارد. هر تغییری در مصر، منادی اتفاقاتی است كه در جهان عرب خواهد افتاد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.