چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گرایش بانوان به موسیقی ایرانی


گرایش بانوان به موسیقی ایرانی

امیرعباس زارع از دو سالگی به همراه خانواده خود به آلمان رفته است وی از شش سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد و در ۱۰ سالگی با حضور در کنسرت مجید درخشانی به ساز سه تار علاقه مند شد و زیر نظر استاد خود مجید درخشانی ساز دف و سه تار را آموزش دید

امیرعباس زارع از دو سالگی به همراه خانواده خود به آلمان رفته است. وی از شش سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد و در ۱۰ سالگی با حضور در کنسرت مجید درخشانی به ساز سه تار علاقه مند شد و زیر نظر استاد خود مجید درخشانی ساز دف و سه تار را آموزش دید.همچنین وی زیر نظر اساتید دیگری مانند جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی، بیژن کامکار، صدیق تعریف، فرزاد عندلیبی آموزش دیده است. امیر عباس زارع تاکنون چندین آلبوم موسیقایی منتشر کرده است که آلبوم دل و جان با اشعار مولانا با استقبال مخاطبان موسیقی ایرانی همراه شد.وی تاکنون در فستیوال‌های مختلف شرکت کرده است و در کنسرت‌هایی به همراه گروه‌های سرشناس ایرانی به روی صحنه رفته است. وی معتقد است بسیاری از هنرمندان و نوازندگان جوان از موسیقی اصیل ایرانی به درستی استفاده نمی‌کنند و به این نوع موسیقی سطحی نگاه می‌کنند در صورتی‌که باید توجه داشته باشیم موسیقی ایرانی بسیار غنی است و باید به عمق آن پی ببریم. امیرعباس زارع می‌گوید هنرمندان جوان باید اساتید را سرلوحه خود قرار دهند و ادامه‌دهنده راه آنها باشند زیرا تنها از این طریق می‌توانیم موسیقی ایرانی را حفظ کنیم و با اینکه من سال‌ها از ایران دور بودم اما همیشه عاشق موسیقی ایرانی هستم زیرا هیچ موسیقی مانند این نوع موسیقی با قلب و روح آدمی ارتباط برقرار نمی‌کند. گفت‌وگویی با وی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

زیر نظر چه استادانی آموزش دیدید؟

شروع کار موسیقی اصیل را با مجید درخشانی آغاز کردم و همراه با اینکه کلاس‌های ردیف را نزد ایشان فرا می‌گرفتم زیر نظر حمید متبسم هم آموزش‌هایی در زمینه موسیقی فرا گرفتم همچنین دوره‌هایی را نزداستاد لطفی گذراندم و کلاس‌های تکنیکی را زیر نظر مرحوم جلال ذوالفنون بودم. به طور کلی از همان ابتدا من با اساتیدی آشنا شدم که نقش مهمی در زندگی هنری من داشتند و به نوعی من خودم را مدیون آنها می‌دانم زیرا اساتید برجسته موسیقی ایران بسیار گرانبها هستند و باید قدر آنها را بدانیم زیرا این هنرمندان سال‌های سال و بدون وقفه برای پیشرفت موسیقی تلاش کردند و وظیفه ما این است که به آنها احترام بگذاریم و از حضور آنها بهره‌مند شویم. همچنین اساتید موسیقی ایرانی کمتر از انگشتان دست هستند زیرا یک به یک دارفانی را وداع گفتند پس در نتیجه باید قدر اساتید در قید حیات را بدانیم و از آموزش‌های آنها بهره‌مند شویم در غیر این صورت اساتید هنر خود را با خود به زیر خاک می‌برند و این موضوع سبب می‌شود آیندگان نتوانند از وجود آنها بهره‌مند شوند.

از بین اساتید چه کسانی را الگوی هنری خود قرار دادید؟

به طور کلی من بسیار خوشحال هستم که در یک فرهنگی بزرگ شدم که موسیقی در این فرهنگ بسیار بکر و غنی‌ است. دلیل این همه نعمت، وجود اساتید بی شماری است که این چهارچوب پرمعنا را ساخته‌اند و به همین دلیل هیچگاه به خودم اجازه ندادم با الگو قرار دادن یکی از این اساتید این مجموعه پر بار را محدود سازم. همچنین اساتید موسیقی هرکدام حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند و من همیشه سعی کردم از حضور همه آنها استفاده کنم و از تجارب آنها بهره‌مند شوم. همچنین به نظر من باید از دیدگاه هنری آنها استفاده کنیم اما نباید مانند آنها شویم زیرا به نظر من در طول تاریخ ایران فقط یک جلیل شهناز وجود دارد و مانند این استاد گرامی دیگر تکرار نمی‌شود.

به نظر شما فرق نوازنده‌های داخل و خارج کشور در چیست؟

نوازنده‌ای که داخل ایران است در منشأ و چشمه اصلی‌ موسیقی اصیل زندگی‌ می‌‌کند و برای او درک، فهم و حفظ این موسیقی راحت تر است زیرا مردم و جامعه هم بهتر می‌توانند کار او را درک کنند، اما نوازنده خارج از کشور خیلی‌ باید سعی‌ و تلاش کند تا بتواند موسیقی اصیل را حفظ کند وآن را با ویژگی‌های اصیلش بکر نگاه دارد. البته بسیاری از هنرمندان و نوازندگان جوان از موسیقی اصیل ایرانی به درستی استفاده نمی‌کنند و به این نوع موسیقی سطحی نگاه می‌کنند در صورتی‌که باید توجه داشته باشیم موسیقی ایرانی بسیار غنی است و باید به عمق آن پی ببریم.

سرآمدان سه تار نوازی در ایران چه کسانی هستند؟

به نظر من یکی‌ از سرآمد‌ترین سه‌ تار نوازان ایرانی‌ مرحوم استاد عبادی هستند. همچنین جلال ذوالفنون بسیار بی‌نظیر می‌نواخت و من زمانی‌‌که به نوای ساز ایشان گوش می‌کردم از خود بی خود می‌شدم زیرا نوای ساز ایشان در دل و جان نفوذ می‌کرد و سبب می‌شد انسان از دنیای مادی گذر کنند و به معنویات برسد.

با توجه به وضعیت موسیقی در داخل کشور، هنرمندان چگونه می‌توانند به بهبود وضعیت موسیقی کمک کنند؟

من به شخصه بحرانی در رابطه با موسیقی اصیل ندیده‌ام و به هیچ عنوان اعتقاد ندارم که موسیقی ما با بزرگانی همچون مرحوم استاد پرویز مشکاتیان، استاد علیزاده،... هیچگاه کمبود یا بحرانی داشته باشد بلکه هنرمندان جوان باید اساتید را سرلوحه خود قرار دهند و ادامه دهنده راه آنها باشند زیرا تنها از این طریق می‌توانیم موسیقی ایرانی را حفظ کنیم و با اینکه من سال‌ها از ایران دور بودم اما همیشه عاشق موسیقی ایرانی هستم زیرا هیچ موسیقی مانند این نوع موسیقی با قلب و روح آدمی ارتباط برقرار نمی‌کند.

با توجه به این که موسیقی سنتی هنوز جای خود را در بین جوانان باز نکرده و مردم علاقه چندانی به موسیقی سنتی ندارند چرا موسیقی سنتی هم تراز با شعر نو ما با مسائل اجتماعی پیش نرفته است؟ چرا همزمان با تغییر جامعه موسیقی سنتی ما تغییر نکرده است؟

به نظر من اینکه موسیقی سنتی ما در بین جوانان جای خود را باز نکرده درست نیست.اگر شما به ۲۰ سال اخیر توجه بیشتری کنید متوجه می‌شوید که چقدر از جوانان به خصوص خانم‌ها به سمت سازهای ایرانی و موسیقی سنتی گرایش پیدا کرده‌اند.اساتیدی هستند به خصوص استاد شجریان که همه به خوبی می‌دانند از طریق استفاده کردن از شعرهای به جا در رابطه با مسائل اجتماعی روز هماهنگی داشته و همیشه به روز بودند.

چگونه به عنوان آهنگساز فیلم ابن‌سینا انتخاب شدید؟ کمی در رابطه با این فیلم و موسیقی فیلم صحبت کنید.

از طرف کارگردان فیلم حکیم و موسسه موسیقی فیلم از من دعوت شد. بعد از گفت‌وگو و علاقه من به داستان این فیلم که موضوع اصلی در مورد ابن‌سینا بود با کمال میل این همکاری را قبول کردم. فیلم پزشک

ابن سینا که هم اکنون در مراکش در مراحل فیلمبرداری قرار دارد، توسط من آهنگسازی شده است که عنوان قطعه آن را شوق زندگی نام نهادم. در صحبت‌هایی که درباره این موسیقی فیلم انجام دادیم به من گفته شد کاری باید انجام شود که در دربار شاه نواخته شود و من مسئول موسیقی این فیلم شدم و وقتی کار ساخته شد، سه‌تار توام با دف اساس کار اصلی این کار شد که پس از ساخت اثر خیلی سریع به ما پاسخ مثبت دادند. اسم این کار «شوق زندگی» است زیرا در این قطعه و این فیلم شوق زندگی در لحظه به لحظه آن نمایان است.فیلم سینمایی پزشک دارای صحنه‌ای است که ابوعلی سینا، حکیم و پزشک ایرانی که نقش او را بن کینگزلی بازی می‌کند، وارد دربار علاء‌الدوله، حاکم آن دوران اصفهان، می‌شود و به افتخار ورودش نوازندگان و رامشگران قطعه‌ای را می‌نوازند. این قطعه توسط من که آهنگسازی و تنظیم این قطعه را بر عهده دارم اجرا شد و آرمان سیگارچی، بابک ماسالی و پیام نوروزی در اجرای این قطعه با من همکاری می‌کنند.در آهنگسازی این قطعه برایم بسیار مهم بود که یک قطعه کاملا ایرانی بسازم و اصالت ایرانی را در این قطعه به نمایش بگذارم. همچنین ما باید خیلی اصالت موسیقی خودمان را نگه می‌داشتیم چون هزار سال پیش، سبک موسیقی ما بیشتر بر پایه مقام‌ها استوار بوده است. زمان داستان فیلم پزشک به قرن ۱۱ میلادی در انگلستان و ایران بازمی‌گردد. جوانی در آن دوره از جامعه انگلستان که به شدت مذهبی و خرافه‌زده است، به دنبال مرگ مادرش تصمیم می‌گیرد پزشک شود و برای رسیدن به این هدف راه درازی را از انگلستان تا شهر اصفهان در ایران پشت سر می‌گذارد تا در مکتب ابوعلی سینا، پزشک نامی آن زمان، علم پزشکی بیاموزد.همچنین فیلیپ اشتوتلس آلمانی فیلم پزشک را کارگردانی می‌کند و در آن علاوه بر سر بن کینگزلی، الیویر مارتینز فرانسوی و چند بازیگر معروف دیگر هم ایفای نقش می‌کنند.همچنین تصمیم دارم بعد از پایان این فیلم یک آلبوم موسیقی به نام حکیم منتشر کنم که قطعه اول این آلبوم را به قطعه شوق زندگی اختصاص می‌دهم.

چرا در ساخت این موسیقی تاکید شمابر این بود که باید از موسیقی اصیل ایرانی استفاده شود؟

دلیل اول این است که داستان فیلم در زمان حکیم ابن سینا در اصفهان است. دلیل دوم این است که به عنوان یک ایرانی وظیفه من بود که موسیقی فیلم یک موسیقی خالص و خاص باشد. از این موضوع بسیار خوشحال هستم که این وظیفه بر عهده من گذاشته شد زیرا دلم نمی‌خواست بکر بودن موسیقی ایرانی به دست خارجی‌ها از بین رود و این رویداد‌ها را به شکل دیگری نمایش دهند.

زمانی که صرف ساخت این موسیقی کردید چه مدت زمانی بود؟ و از چه منابعی الهام گرفتید؟

قبل از پیشنهاد برای موسیقی این فیلم مدت‌ها بود که مشغول تفکر و تفحص شاعرمان مولانا بودم. قطعا فضای این شعرها در الهام گرفتن برای موسیقی

این کار است.

غزاله سعادتی